قاری الشیخ منصور جمعه منصور دوست شیخ محمدليثى و از اهالی روستای ایشان میگوید:
بنده به خاطر رفاقت و دوستی با شیخ محمد لیثی و همراهی ایشان در بسیاری از محافل در نزد ایشان حضور داشتم.
فرصت ها همگی میسر بود تا از نزدیک علاقه مردم را به شیخ لیثی زیر نظر بگیرم و از مواردی که که بر حسن صوت و زیبایی تلاوتش دلالت میکند رابیان میدارم:بنده کلاس سوم متوسطه بوم.شیخ بنده را صدا زد(بنده در ان لحظه مشغول بازی فوتبال بودم)پس باصدایش از محل بازی خارج شدم و به ایشان گفتم :خیراست ای دوست من شیخ محمد؟ ایشان از بنده 5 سال بزرگتر بود سپس به بنده گفت:سریع به خانه برگردد و لباسهایت رابپوش تا به قطار ملحق شویم چراکه من برای تلاوت به هیها دعوت شده ام.بنده با سرعت به خانه رفتم و لباسم راپوشیدم و باشیخ همراه شدم و از دیارمان به زقازیق که 9 کیلومتر از ما دیرتر بود؛سوار قطار شدیم سپس قطار دیگر راکه منتهی میشدبه منصوره راسوار شدیم و هنگامی که در ههیا پیاده شدیم چادر های بزرگی را دیدیم(در40سقف). هنگامی که شیخ شروع به تلاوت نمود بنده به کار خود پرداختم(به مردم توجه نمودم) و علاقه استماع مردم را به تلاوت ایشان زیرنظرگرفتم.مستمعین با تلاوت ایشان که به چیره دستی تلاوت مینمود؛لحظات خوبی راسپری میکردندو هنگامی که باتلاوتش اندوه رابه عزاداران منتقل نمود یکی از انان خواست که به او پول بدهد اما او منتظر ماند تا این کار را پس از خروج مردم انجام دهد ولی ناگهان وقتی شیخ لیثی گفت:صدق الله العظیم کسی حرکت ننمود و عزا و ماتم همه جا را فرا گرفت.در نهایت شخص نشست تا شیخ را ببیند در حالی که ایشان در تلاوت و زیبایی صدایش می افزود...صدایی که دلها را می رباید!!!در پایان مراسم شب؛ شیخ لیثی به اصحاب عزا شگفت زده گریست(به خاطر مزد بیش از حد) در حالی که انان از7جنیه به 10 جنیه به او مزد اعطا نمودند(جنیه واحد پول کشور مصر)در ضمن ماشینی معتبر رانیز فراهم نمودند تا ما را به دیارمان (النخاس) برسانند.این ماجرا نتیجه رضایت و علاقه پر شور مردم به تلاوت شیخ بود و خداوند در ان شب به ایشان که حقیقتا زیبا تلاوت نمود؛ توفیق بزرگی عطا نمود.
قال رسول الله صلی الله علیه وآله :
هنگامی که فتنه ها، هم چون پاره های شب تاریک، شما را در خود پیچید، برشماست که به قرآن تمسک جویید.
هدیه به روح همه شهدا از شهدای صدر اسلام تا شهدای مدافع حرم صلوات
«اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم»