.معناي انتظار لغوي براي همگان روشن است، درباره معناي اصطلاحي آن هم سخن بسيار است، نويسندگان و گويندگان در اين باره به وفور سخن گفته و قلمرسايي كرده اند و ابعاد گوناگون آن را بررسي نمودهاند، اين كه انتظار مثبت و سازنده كدام است؟ انتظار مخرب چيست؟ انواع آن چگونه است؟ آسيب انتظار چگونه شكل گرفته و ميگيرد و ... .
اين نوشته بر آن است كه از زاويهاي ديگر به اين موضوع بپردازد. اين اصل مورد قبول همگان است كه انسان و جامعه اي را كه منتظر نباشد در حقيقت جامعهاي راكد، خاموش و فاقد آرمان است.
ولي جامعه منتظر جامعهاي پويا، متحرك، نقش آفرين، سازنده، فعال، تأثير گزار و ... است.
از همين روست كه انتظار فرج در روايات اهل بيت عليهم السلام خود بخشي از فرج دانسته شده است، چه اين كه با اين انتظار حركت روشن شده و بستر آن فراهم ميگردد. «انتظار الفرج من الفرج».
طبيعي است كه اين تحرك آفريني و ايفاي نقش اگر برنامهريزي شده و تحت مديريت صحيح نباشد؛ به شدت آسيبزا خواهد بود، پيدايش فرقههاي منحرف در اين عرصه از جمله اين فرآوردههاي مخرب است.
اگر انتظار، خارج از فهم جامع از دين و آموزههاي ديگر قرآن و حديث مطرح گردد، بويژه در صورت طرح افراطي و توسعه تقاضا به صورت كنترل نشده ـ روشن است كه از دل آن دهها گروه انحرافي و مدعياني كه ميخواهند از اين بازار گرم استفاده كنند پديدار خواهند شد. چنانكه در مورد شيخيه و سپس فرقه ضاله بابيه و بهائيت اتفاق افتاده است.
مديريت انتظار
تفكر ديني و نبض دينداري نياز به مديريت دارد. قرآن مجيد اين مديريت را بارها و بارها در جاي جاي آيات خود مطرح ساخته است. چنان كه روايات مأثوره از اهل بيت عليهم السلام نيز بر اين موضوع تأكيد كردهاند.
نمونه قرآني
أ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذينَ قيلَ لَهُمْ كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ وَ أَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتالُ إِذا فَريقٌ مِنْهُمْ يَخْشَوْنَ النَّاسَ كَخَشْيَةِ اللَّهِ أَوْ أَشَدّ
F آيا ننگريستي به كساني كه به آنان گفته شد دست باز داريد و نماز را برپاداريد، پس آن گاه كه بر آنان جنگ واجب شد به جز اندكي به آن پشت كردند.
در اين آيه ضرورت ساخته شدن و اصلاح دروني از اقدام بيروني، مورد تاكيد قرار گرفته است. چرا كه اگر فقط مبارزه مطرح باشد ولي ساز وكار دروني و رواني آن از پيش آماده نشده باشد آن مبارزه ابتر و بي سرانجام خواهد بود.
نمونه روايي
در روايات آمده است «كذب الوقاتون» كساني كه براي ظهور زمان تعيين ميكنند دروغ ميگويند بنابراين مقوله انتظار بايد تحت نظر كساني كه به ضوابط و معيارهاي قرآن و حديث تسلط دارند مديريت شود وگرنه آسيبهاي جدي دروني و بيروني خسارت سنگيني را بر جامعه ديني وارد خواهد كرد.
انتظار كاربردي
با توجه به آن چه گفته شد از سوئي مطرح شدن انتظار يك ضرورت است و از جهتي ديگر آسيبهاي آن نيز بسيار جدي و خطير است.
چه بايد كرد؟
آيا انتظار صرفاً يك مقوله ذهني است يا بايد به عرصههاي مختلف زندگي ما مرتبط باشد.
روشن است كه اعتقاد نبايد بدون نتيجه كاربردي باشد، اكنون بايد ديد كاربرد انتظار چيست و چگونه بايد آن را مديريت كرد؟
منتظر چه چيزي هستيم؟
مشخصههاي اصلي حكومت امام زمان عجل الله تعالي فرجه نفي هرگونه شرك و برقراري توحيد، عدالت، امنيت، جهاني بودن، توسعه علم، حاكميت صالحان، حاكميت اخلاق و روابط متعالي انساني و ... است.
اكنون تصور كنيم كه جامعه منتظر كه خواهان ظهور حضرت و پياده ساختن اين اهداف است بايد چه خصوصياتي داشته باشد تا بتواند مسووليت تحقق اين آرمانها را بر دوش بگيرد.
آيا اگر جامعه سنخيتي با اين اهداف نداشته باشد توان پياده سازي آن را در زمان ظهور خواهد داشت؟
جامعه منتظر بايستي تمام تلاش خود را در جهت ايجاد سنخيت بين خود و اهداف ظهور فراهم آورد.
اين آمادگي اگر به ظهور متصل گردد كه در اين صورت مطلوب حاصل شده است و اگر منجر به ظهور هم نشود خود مقصدي ارزشمند و كمال آفرين است.
مجموعه اين آمادگيها را ميتوان در موارد زير دسته بندي كرد.
الف. آمادگيهاي فكري و دروني
ب. آمادگيهاي بيروني و تشكيلاتي
الف. آمادگيهاي فكري و دروني
هر حركتي از فكر آغاز ميشود و با فكر ادامه مييابد، هر مقدار كه صرف تفكر و انديشه مثبت و سازنده شود موجب بهرهوري مناسبتر از امكانات و فرصتها خواهد شد. از همين رو قرآن مجيد براي تفكر ارزشي فوقالعاده قائل شده و بارها آن را مورد تمجيد قرار داده است. «لقوم يتفكرون»، «و يتفكرون في خلق السموات والارض» و ...
در آثار پيامبر صل الله عليه و آله و اهل بيت عليهم السلام نيز يك ساعت تفكر برتر از هفتاد سال عبادت دانسته شده است.
بدون شك در عرصه مهدويت و انتظار نيز رتبه اول از آن تفكر است. منتظر بايستي انديشيدن و مطالعه و تحقيق را درصدر كارهاي خود قرار دهد تا گوهر عمل در صدف انديشه شكل گيرد.
عرصههاي تفكر
خداشناسي و توحيد
مهمترين عنصر در حكومت مهدوي تحقق توحيد كامل است كه در پرتو نفي همه مظاهر شرك و مراتب آن حاصل ميگردد.
پس بايستي شرك به درستي شناخته شود تا پرهيز از آن ميسر گردد و بستر «لا يشركون بي شيئا» آماده شود.
منتظر حقيقي بايد موحد حقيقي شود و موحد حقيقي بدون شناخت عميق شرك و توحيد ميسر نميشود.
منتظر بايستي به صورت مستدل و عميق پاسخگوي سؤالات زير باشد.
1. مفهوم توحيد چيست؟
2. شرك و اقسام آن كدام است؟
3. مظاهر شرك در شرايط حاضر جهان كدامند؟
4. توحيد چگونه در رضاي فردي و اجتماعي تحقق مييابد؟
5. نقش توحيد و جايگاه آن در حكومت حضرت چيست؟