نشستی با موضوع موسیقی و عرفان در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد. در این نشست گروه موسیقی عرفانی ترکیه با سرپرستی و آواز سداد آنار، چند قطعه موسیقی با شعرهای مولانا، یونس امره، نیازی مصری و احمد یسوی اجرا کرد.
به گزارش ایسنا،علیاصغر محمدخانی در ابتدای این نشست به دادوستدهای فرهنگی ایران و ترکیه در دهههای گذشته اشاره کرد و گفت: در منطقه آسیای صغیر همواره زبان و ادبیات فارسی یکی از ارکان فرهنگی و تمدنی مردم این منطقه بوده است و با تابیدن آفتاب مولوی در آسیای صغیر، زبان فارسی و فرهنگ ایرانی در آن سرزمین جان تازهای یافت و زبان فارسی کلید فهم تعالیم مولوی در میان پیروان طریقت وی شد. همه طریقتهایی که بعدها در آسیای صغیر و بالکان پیدا شد، متأثر از تعالیم عرفانی مولوی بود و اندیشه و آثار او بهعنوان درخشانترین چهره زبان فارسی و فرهنگ ایرانی، چنان تأثیری در میان مردم آسیای صغیر گذاشت که حتی زبانی که وی آثارش را به آن نوشته است قداست یافت.
او به چهرههای فرهنگی و عرفانی که در تاریخ ادبیات و عرفان ترکیه نقش مهمی دارند اشاره کرد و گفت: شاعران و عارفانی چون یونس امره، نیازی مصری، احمد یسوی و... در ادبیات و عرفان و موسیقی این سرزمین بسیار تأثیرگذارند و بجاست که ما با آثار و اندیشههای این شخصیتها بیشتر آشنا شویم و به همین منظور مرکز فرهنگی شهر کتاب در سالهای گذشته چندین برنامه از جمله «همایش سعدی و یونس امره» را در تهران و شهرهای ترکیه برگزار کرده است و در آینده نیز همکاریهای گستردهای برای معرفی ادبیات معاصر دو کشور با مراکز ادبی و فرهنگی ترکیه خواهیم داشت.
در ادامه دکتر شامیل اوچال، رییس مرکز فرهنگی یونس امره در ایران، در سخنان کوتاهی به روابط فرهنگی ایران و ترکیه اشاره کرد و گفت: برای شناخت فرهنگ دو کشور باید گامهای نوینی برداریم و ادبیات و هنر و بهویژه موسیقی یکی از ارکان مهم این راه است.
اوچال با اشاره به فراموش شدن وجود در عصر مدرن گفت: در شهر کتاب میتوانیم به شهر وجود وارد شویم و سداد آنار از شهر وجود به ما خبر میدهد.
دکتر حسن بلخاری، دیگر سخنران این برنامه، سخنان خود را با شعر نینامه از مولانا آغاز کرد و با اشاره به رابطه موسیقی و عرفان و اهمیت این ارتباط، ادامه داد: میدانیم موسیقی ما بهصورت مطلق نیازمند کلمه و شعر است و آنکه از زاویه دل بنگرد هیچ تفاوتی میان الحان، آهنگها و اشعار ما نمییابد. اگر این اشعار که برآمده از کلماتی از دلاند نبودند، قطعاً موسیقی ما به چنین اوج و تعالی نمیرسید.
او شرقیان را پاسبان عرفان و دل در کل هستی خواند و در ادامه با ذکر روایتی هندی گفت: در نظام شرقی موسیقی عین حیات و وجود است.
بلخاری در ادامه سخنان خود درباره رابطه عرفان و موسیقی به مولانا اشاره کرد و گفت: مولانای بزرگ در دفتر چهارم بحثی در باب هجرت دارد؛ هجرت از صورت به سیرت، از ظاهر به باطن، از ملک تا ملکوت. مولانا در پایان این بحث نکتهای را مطرح میکند در باب طلب سلیمان از بلقیس و خواهشی که سلیمان از بلقیس دارد که از قصر ظاهر به جان باطن هجرت کند. به حقیقت در جهان موسیقایی ما، موسیقی اگر به صحت نواخته شود، همان فتح و مکاشفتی است که عرفا از آن سخن میگویند. موسیقی پنجره دل را به جهانی که انتها ندارد میگشاید و همه سرور است و رحمت و نشاط.
موسیقی ذکر است زیرا ما را به یاد آن بهشتی میاندازد که از آن دور شدهایم. همان نیستانی که در آغاز سخن، من و مولانا توأمان از آن نالیدیم. هیچ قوم و قبیله و تمدنی مثل ما موسیقی را در جان عرفان تعبیه نکردند و سماع نیافریدند.
هیچ شخصی همچون مولانا موسیقی را در کلام به اوج نرساند و ما را چنگی در دست خدا ندانست.
پس از این سخنان، گروه موسیقی عرفانی ترکیه به سرپرستی سداد آنار به اجرا پرداخت. آنار در آخرین قطعه خود یکی از غزلیات دیوان شمس را با مطلع "بازآمدم بازآمدم از پیش آن یار آمدم/ در من نگر در من نگر بهر تو غمخوار آمدم" به زبان فارسی اجرا کرد.
سداد آنار از سنتورنوازان ترکیه است که این ساز را از استادان ایرانی آموخته است و نخستین آلبوم تکنوازی خود را با نام «بلاغت» در ترکیه عرضه کرده و سپس دو آلبوم دیگرش را با نامهای «اعماق خیال» و «عشق نامیراست در پیِ یونس امره» تولید کرده است.
وی در آلبومهایش موسیقیهای سنتی دینی را پایه قرار داده است. آنار در چندین جشنواره در ترکیه و دیگر کشورها برنامه اجرا کرده و بر روی شعرها و حکایتهای شاعران و عارفانی چون مولانا، عطار، ابن عربی، یونس امره، فضولی، نیازی مصری، احمد یسوی و احمد حلمی موسیقی ساخته است.