0

شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی

 
mohandesvahidpour
mohandesvahidpour
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 5058

پاسخ به:شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی

پاسخ به:شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی

قال رسول الله صلی الله علیه وآله :

هنگامی که فتنه ها، هم چون پاره های شب تاریک، شما را در خود پیچید، برشماست که به قرآن تمسک جویید. 

هدیه به روح همه شهدا از شهدای صدر اسلام تا شهدای مدافع حرم صلوات

«اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم»

 

چهارشنبه 14 بهمن 1394  1:03 PM
تشکرات از این پست
ravabet_rasekhoon SABOORI nargesza
mohandesvahidpour
mohandesvahidpour
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 5058

پاسخ به:شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی


نقل قول mohandesvahidpour

پاسخ به:شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی


تحصن در دانشگاه تهران.
 

قال رسول الله صلی الله علیه وآله :

هنگامی که فتنه ها، هم چون پاره های شب تاریک، شما را در خود پیچید، برشماست که به قرآن تمسک جویید. 

هدیه به روح همه شهدا از شهدای صدر اسلام تا شهدای مدافع حرم صلوات

«اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم»

 

چهارشنبه 14 بهمن 1394  1:03 PM
تشکرات از این پست
ravabet_rasekhoon nargesza
mohandesvahidpour
mohandesvahidpour
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 5058

پاسخ به:شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی

پاسخ به:شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی

قال رسول الله صلی الله علیه وآله :

هنگامی که فتنه ها، هم چون پاره های شب تاریک، شما را در خود پیچید، برشماست که به قرآن تمسک جویید. 

هدیه به روح همه شهدا از شهدای صدر اسلام تا شهدای مدافع حرم صلوات

«اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم»

 

چهارشنبه 14 بهمن 1394  1:04 PM
تشکرات از این پست
ravabet_rasekhoon nargesza
mohandesvahidpour
mohandesvahidpour
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 5058

پاسخ به:شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی


نقل قول mohandesvahidpour

پاسخ به:شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی


تحصن در دانشگاه تهران.
 

قال رسول الله صلی الله علیه وآله :

هنگامی که فتنه ها، هم چون پاره های شب تاریک، شما را در خود پیچید، برشماست که به قرآن تمسک جویید. 

هدیه به روح همه شهدا از شهدای صدر اسلام تا شهدای مدافع حرم صلوات

«اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم»

 

چهارشنبه 14 بهمن 1394  1:04 PM
تشکرات از این پست
ravabet_rasekhoon nargesza
khodaeem1
khodaeem1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 89277
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی

نام : ايوب
نام خانوادگي: معادي
محل تولد: اردبيل
محل شهادت: بابلسر
تاريخ شهادت: 9/10/57

 

(قسمتي از زندگي نامه شهيد)
شهيد، سال1333 در اردبيل بدنيا امد، در سال 53 به دانشگاه بابلسر که امروز به ياد او نامگذاري شده در رشته اقتصاد مشغول تحصيل گرديد. او در دانشگاه، اسوه اخلاق و تقوي بود و رهبري اکثر دانشجويان را عليه رژيم جلاد پهلوي بر عهده داشت. وي در ماه رمضان 56 يکبار در مسجد قبا تهران توسط ساواک دستگير و تحت شکنجه قرار گرفت، بعد از آزادي باز هم به مبارزات خود ادامه داد تا در تظاهرات دانشجويان بابلسر که رهبري آنرا بر عهده داشت دستگير و زير ضربات باتون و لگد و خونريزي، جان به جان آفرين تسليم و به شهادت رسيد.

 

گفتم که خدا مرا مرادی بفرست ، طوفان زده ام راه نجاتی بفرست ، فرمود که با زمزمه ی یا مهدی ، نذر گل نرگس صلواتی بفرست

پنج شنبه 15 بهمن 1394  7:21 AM
تشکرات از این پست
ravabet_rasekhoon nargesza
khodaeem1
khodaeem1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 89277
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی

نام: نورالدين
نام خانوادگي: جهانجوئي
محل تولد: روستاي شيخ احمد
محل شهادت: اردبيل
تاريخ شهادت: 9/10/1357

قسمتي از زندگينامه شهيد
شهيد به سال 1335،در يك خانواده كارگري در قريه شيخ احمد از توابع اردبيل بدنيا آمد.پس از اخذ ديپلم براي ادامه تحصيل وارد دانشسراي تربيت معلم شد،بيشتر اوقات خود را به مطالعه كتب مذهبي مي پرداخت.در اغاز شكوفائي انقلاب اسلامي، پيامها وسخنرانيهاي امام امت را تكثير وپخش ودر تظاهرات شركت ميكرد،شهيد درنهم ديماه 57 در تظاهرات خونين ميدان قيام اردبيل موردهدف گلوله مزدوران شاهي قرار گرفت وبه درجه رفيع شهادت نائل آمد.

 

گفتم که خدا مرا مرادی بفرست ، طوفان زده ام راه نجاتی بفرست ، فرمود که با زمزمه ی یا مهدی ، نذر گل نرگس صلواتی بفرست

پنج شنبه 15 بهمن 1394  7:22 AM
تشکرات از این پست
ravabet_rasekhoon nargesza
khodaeem1
khodaeem1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 89277
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی

نام:بهروز
نام خانوادگي:يحيوي
محل تولد:اردبيل
محل شهادت:اردبيل
تاريخ شهادت:9/10/57

قسمتي از زندگينامه شهيد
شهيد،سال 1338 در اردبيل بدنيا آمد. سال آخر دبيرستان درس مي خواند، كه با آغاز قيام مردم قم،برنامه ها وهدف زندگي او ترسيم شد واين انتخابي بود آگاهانه. در ايجاد تظاهرات واعتصابات زمان انقلابب فردي كوشا بود. جلادان رژيم در انتظار فرصتي براي شهادت رساندن او بودند. تا اينكه در نيمه شب 27 ماه رمضان 1357 مورد هدف گلوله ناجوانمردان سيه دل قرار گرفت، شهادت او حركتي بود براي امت شهيد پرور امام در اردبيل.

 

گفتم که خدا مرا مرادی بفرست ، طوفان زده ام راه نجاتی بفرست ، فرمود که با زمزمه ی یا مهدی ، نذر گل نرگس صلواتی بفرست

پنج شنبه 15 بهمن 1394  7:23 AM
تشکرات از این پست
ravabet_rasekhoon nargesza
khodaeem1
khodaeem1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 89277
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی

نام:بخشعلي
نام خانوادگي:اعيادي
محل تولد:اردبيل
محل شهادت:اردبيل
تاريخ شهادت:9/10/57

قسمتي از زندگينامه شهيد
شهيد،سال 1334 در اردبيل متولد شد. پس از اخذ مدرك ديپلم طبيعي،سال 52 در كنكور شركت نمود و در دانشگاه هاي: شيراز، اصفهان،تهران،اصفهان،تبريز، در رشته پزشكي پذيرفته شد به هنگام تحصيل با خود پيمان بسته بود كه تا خون در بدن دارد به مبارزه ادامه دهد. دو بار توسط ساواك دستگير وتحت شكنجه قرار گرفت او كه در سال آخر پزشكي درس مي خواند آرزو داشت بعد از پايان تحصيلاتش پزشكي باشد در خدمت مستضعفان. روز نهم ديماه كه براي سر زدن به زخميها به بيمارستان رفته بود تا به يكي از مجروحين خون بدهد، بعد از بيرون آمدن از بيمارستان، مورد تعقيب مزدوران قرار مي گيرد واو را در خيابان به رگبار مي بندند وهمانجا به درجه شهادت نائل آمد.

 

گفتم که خدا مرا مرادی بفرست ، طوفان زده ام راه نجاتی بفرست ، فرمود که با زمزمه ی یا مهدی ، نذر گل نرگس صلواتی بفرست

پنج شنبه 15 بهمن 1394  7:24 AM
تشکرات از این پست
ravabet_rasekhoon nargesza
khodaeem1
khodaeem1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 89277
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی

نام: رسول
نام خانوادگي: خليل آبادي
محل تولد: ابراهيم آباد
محل شهادت: تهران
تاريخ شهادت: 22/11/57

قسمتي از زندگينامه شهيد
شهيد رسول خليل آبادي، سال 1335 ديده بجهان گشود.سه ماهه بود که پدرش را و يکسال و نيم بود که مادرش را از دست داد آنموقع سرپرستي وي با پدربزرگ و مادر بزرگش بود.شهيد از سن 7 سالگي تحصيلاتش را ادامه داد و راهي دانشگاه شد. همان روزها بود که انقلاب اسلامي آغاز و شهيد پا بپاي ديگران فعاليت خود را عليه رژيم منفور پهلوي ادامه داد و سپس تاريخ 22/11/57 بشرف شهادت نائل آمد.

 

گفتم که خدا مرا مرادی بفرست ، طوفان زده ام راه نجاتی بفرست ، فرمود که با زمزمه ی یا مهدی ، نذر گل نرگس صلواتی بفرست

پنج شنبه 15 بهمن 1394  7:26 AM
تشکرات از این پست
ravabet_rasekhoon nargesza
mahdiarcd
mahdiarcd
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : مهر 1390 
تعداد پست ها : 208
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی

از اولین شهید دانش آموز شهرستان پلدختر تجلیل شد.

در مورخه 94/11/5 همزمان با سالروز شهادت دانش آموز شهید محمدباقر عزیزی اولین شهید دانش آموز شهرستان پلدختر که در بهمن 57 به شهادت رسید تجلیل شد . در این مراسم که در محل آموزشگاه روستای اسلام آباد پلدختر آموزشگاهی که به نام این شهید والامقام نامگذاری شده است مدیر آموزش و پرورش شهرستان پلدختر جناب آقای علیرضا افتخاری ، معاونت پرورشی جناب آقای محمدجواد الهیاری و معاونت پشتیبانی جناب آقای غلامرضا نصیری و آقای عبدالرضا میرزاوند کارشناس امور شاهد وآقای علی موسی پور مدیر آموزشگاه شاهد و آقای نادر عزیزی برادر این شهید بزرگوار حضور داشتند برنامه های ویژه ای برگزار گردید.

پاسخ به:شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی

پاسخ به:شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی

پاسخ به:شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی

 
 
 

 

پنج شنبه 15 بهمن 1394  12:49 PM
تشکرات از این پست
ravabet_rasekhoon nargesza
SABOORI
SABOORI
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1393 
تعداد پست ها : 4222
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی

وقتی دانشگاه ها تعطیل شد...

 

انقلاب فرهنگی، مولود سال های اوایل پیروزی انقلاب اسلامی است که با فرمان رهبر کبیر انقلاب و در پاسخ به اوضاع خاص فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه ایران در سال 1359 ش. به وقوع پیوست. عوامل و چگونگی این رخداد مهم، در تاریخ فرهنگی و سیاسی کشورمان، مبحثی است که مورد بحث و کنکاش ما قرار گرفته است.

 

فروردین 59 است؛ دانشگاه ها در تسخیر و تسلط نیروهای ضدانقلاب قرار گرفته؛ چریک های فدایی خلق و مجاهدین خلق (منافقین)، دانشگاه ها را تبدیل به دژی تسخیرناپذیر کرده اند ودر دفاتر گروه های دانشجویی، انواع سلاح های جنگی یافت می شود. دانشجویان هوادار سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، دانشگاه ها را سنگربندی کرده اند؛ اما موضوع مهم تر، دگرگونی جوانانی است که پای به دانشگاه می گذارند. ورود به دانشگاه، مترادف با داخل شدن در مرکز هیاهو و تبلیغات سیاسی گروه های سیاسی - نظامی است؛ گروه هایی که جز شعارها و تحلیل های عاطفی و احساسی، چیزی برای عرضه ندارند.

در حقیقت، دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی (به ویژه دانشگاه تهران)، به ستاد مرکزی فعالیت و تغذیه فکری و تبلیغاتی گروه های معاند تبدیل شده بود و این موضوعی نبود که بر رهبران انقلاب پوشیده بماند. در یکی از جلسات شورای انقلاب، دکتر بهشتی گفت:«گروه های مخالف مسیر انقلاب، ممکن است از تجمع در دانشگاه ها و مدارس، در جهت اهداف خود، بهره برداری کنند و طبعاً باید پیش بینی لازم در این امر را داشت». بنی صدر که عمق قضیه را درک نمی کرد، در پاسخ گفت: «اگر دانشگاه تعطیل شود، عملاً در دست چپی ها قرار می گیرد». سپس قطب زاده چنین گفت: «چپی ها، طرح وسیعی را برای دانشگاه ها و مدارس دارند و می خواهند در هفته اول شروع سال درسی، همه را به اعتصاب و شورش بکشانند».

حجة الاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی گفت: «جلوی شلوغی دانشگاه ها را می توان گرفت؛ فقط کافی است عده زیادی از بچه مسلمان ها تهران باشند؛ آن گاه، از انقلاب، دفاع خواهند کرد».

اکثریت اعضای شورای انقلاب، اعتقاد داشتند که دانشگاه، کاملاً در دست گروهک ها قرار گرفته و وضع، به مرحله خطرناکی رسیده است. هاشمی مستقیماً به سراغ نظر اصلی خود، یعنی جلوگیری فوری از آشوب ها و اصلاح ساختاری دانشگاه رفته، گفت: «آنها شلوغ کنند... آن وقت، جلوی مردم، آنها را تخطئه می کنیم. جلوگیری از کار گروهک ها، کاملاً ممکن است؛ می شود از شلوغی جلوگیری کرد؛ ما هم که از خشونت نمی ترسیم. امروز شروع شود، بهتر از سه ماه دیگر است».

درگیری های پراکنده در دانشگاه، در طول سال های 58 و 59 ادامه داشت؛ هر چند نقطه آغاز ماجرای انقلاب فرهنگی، در دانشگاه تبریز رخ داد؛ جایی که در بیست و ششم فروردین 59، حجة الاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی در تالار اجتماعات دانشکده پزشکی حضور یافت. او برای دانشجویان، مبحثی ایدئولوژیک را درباره مبانی فکری اسلامی مطرح کرد؛ و اهداف و بنیادهای انقلاب اسلامی را تشریح نمود؛ اما به ناگاه، گروهی از دانشجویان هوادار مجاهدین و کمونیست ها، به طرح مسائلی در مخالفت با سخنان هاشمی و انتقاد از انقلاب پرداخته، با سر دادن شعارهایی، جلسه را به تشنج کشیدند. درگیری دانشجویان انجمن اسلامی و زد و خورد آنان، باعث شکسته شدن درهای تالار سخنرانی شد و هاشمی مجبور شد که سخنرانی خود را قطع کند و از تالار اجتماعات، خارج شود. این برخورد تعرض آمیز، دامنه وسیعی داشت؛ نخست روحانیون و مردم تبریز آن را محکوم کردند و حتی بخشی از بازار تبریز در اعتراض به این درگیری، تعطیل شد.

موج انتقادات و مخالفت با گروهک ها در دانشگاه تبریز و خارج از آن ادامه یافت و راهپیمایی هایی اعتراض آمیز صورت پذیرفت. طی روزهای بعد، وضع در دانشگاه تبریز دگرگون شد و ساختمان مرکزی دانشگاه تبریز، توسط انجمن اسلامی دانشجویان، تصرف شد. متصرفان، طی اعلامیه ای ضمن اعتراض به وقایع اخیر، خواستار تصفیه و پاک سازی دانشگاه شدند. مردم تبریز نیز از این خواسته ها حمایت کردند و در نتیجه، کلاس های دانشگاه تعطیل شد.

دکتر باهنر، عضو شورای انقلاب، ضمن گفت وگویی با اعلام حمایت از متصرفان گفت: «.... دانشجویان اسلامی در برابر این رفتار ضدآزادی و ضدنظم که گروه های مخالف به وجود آورده بودند، تظاهرات و اقدام به گرفتن دانشگاه کرده اند».

دکتر باهنر در زمینه تعطیلی دانشگاه ها اظهار داشت: «زمزمه هایی بوده مبنی بر این که گروه های اسلامی دانشگاه ها معتقدند که دانشگاه ها باید متناسب با نیازهای انقلاب اسلامی تغییر کند و نظام تازه ای در آن جا پیاده شود. در این مدت، تغییر چشمگیری در سیستم دانشگاه ها داده نشده و این هدف را به دنبال پیام امام، تعقیب می کنند و هدف این است که نظام دانشگاه ها را مطابق با انقلاب اسلامی عوض کنند».

واقعیتی که باهنر به طور ملایم و در لفافه بیان کرد، در واقع، امر مهم تری بود که با جرقه درگیری در سخنرانی هاشمی رفسنجانی در دانشگاه تبریز، آغاز شده بود. مقارن با تحولات دانشگاه تبریز، دانشگاه علم و صنعت نیز از سوی انجمن اسلامی دانشجویان اشغال شد و درگیری هایی در پی این اشغال، به وقوع پیوست. سنگین ترین درگیری ها در دانشگاه تربیت معلم رخ داد. این درگیری ها، منجر به کشته شدن فردی به نام پرویز ستاری شد. تحقیقات، چریک های فدایی خلق را مسئول این قتل معرفی می کرد.

در روزهای بعد، مسئله دانشگاه، بُعد ملی به خود گرفت. پس از آن، به تصویب شورای انقلاب و تأیید امام خمینی، قرار شد تمام دانشگاه های کشور از 15 خرداد تعطیل شوند تا به وضع آنها رسیدگی شود؛ هر چند درگیری ها اجازه آرامش تا 15 خرداد را نداد. در مهم ترین بخش اطلاعیه شورای انقلاب، چنین آمده بود: «ستادهای عملیاتی گروه های گوناگون، دفترهای فعالیت و نظایر اینها که در دانشگاه ها، دانشکده ها و موءسسات آموزش عالی مستقر شده اند، در ظرف سه روز، از صبح شنبه تا پایان روز دوشنبه، برچیده شوند؛ چنانچه تا پایان این مهلت، تأسیسات مذکور برچیده نشوند، شورای انقلاب مصمم است که همه با هم، یعنی رئیس جمهور و اعضای شورا مردم را فرا خوانند و همراه مردم در دانشگاه حاضر شوند و این کانون های اختلاف را برچینند».

این بیانیه، تعیین تکلیف نهایی دانشگاه ها بود. غالب دانشگاه ها، مراکز و مدارس آموزش عالی، در ظرف دو روز به تصرف انجمن های اسلامی دانشجویان درآمد و در همان روزهای پایان فروردین، بیش از 30 مرکز مهم دانشگاهی با درگیری های محدود یا شدید، تسخیر شد. شدیدترین درگیری ها در دانشگاه های شیراز و مشهد روی داد؛ اما در نهایت، کار یکسره شد. بعدها معلوم شد که قلب فعالیت های مجاهدین، چریک ها و سایر گروه ها در این دو شهر، در دانشگاه بوده است.

اشغال دانشگاه ها از سوی دانشجویان مسلمان، فقط عکس العملی در برابر اشغال گران کمونیست و سایر مخالفان انقلاب بود. شاید اگر شرایط دموکراتیک و امکانات بسیار زیادی که در ابتدای انقلاب، در اختیار گروه های مختلف قرار گرفته بود، مورد سوء استفاده قرار نمی گرفت و دانشگاه به مرکز برنامه ریزی و سربازگیری آشوب گران بدل نمی شد، هیچ گاه، کار به خشونت نمی کشید. بررسی اخبار و اطلاعات اسناد مربوط به دانشگاه، نشان می دهد که در آن زمان، هیچ چاره ای جز برچیدن بساط نیروهای مخالف و توطئه گر وجود نداشت؛ به ویژه آن که پس از تعطیلی دانشگاه ها، مشخص شد که تعداد زیادی اسلحه و مهمات نیز در برخی از این مراکز، گردآوری و انبار شده بود.

تسخیر دانشگاه ها، در واقع، آغاز جنبشی بود که به «انقلاب فرهنگی» موسوم شد. ارزیابی نتایج علمی و فرهنگی این جنبش از منظر سیاسی و عملی، نشان می دهد که این کار در جهت حفظ ثبات و بنیادهای انقلاب و نظام جمهوری اسلامی، بسیار ضروری بود.

با روشن شدن وضعیت دانشگاه ها، اظهارنظرها و ارائه تحلیل درباره وضعیت دانشگاه ها، شروع شد. جنبش مسلمانان مبارز ضمن انتقاد از نحوه اشغال دانشگاه ها، در بیانیه ای اعلام کرد:« اقدامات اخیر در دانشگاه ها، در جهت یک انقلاب مکتبی، سیر نخواهد کرد».

حزب جمهوری اسلامی نیز اطلاعیه ای در تأیید عمل دانشجویان صادر کرد که در آن آمده بود: «نظام دانشگاهی ما باید فرهنگ های وابسته حاکم بر محیط فعلی دانشگاه ها و وابستگان به این فرهنگ را از دانشگاه ها ریشه کن کند. در پی رهنمودهای امام، بار دیگر، دانشجویان مسلمان دانشگاه ها به پا خاستند تا با یاری توده های روشن بین و بیدار امت، برقراری این نظام اسلامی را در دانشگاه ها، به مستضعفان جهان بشارت دهند و برماست که چون همیشه، به یاری شان بشتابیم».

جنبش انقلابی مردم ایران (جاما) به رهبری دکتر سامی، حمله به دانشگاه ها را محکوم کرد. از سوی دیگر، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و جامعه روحانیت مبارز، از انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها حمایت کردند.

در میان اعضای دفتر تحکیم وحدت، در حمایت یا عدم حمایت از اشغال دانشگاه از سوی دانشجویان مسلمان، اختلاف نظر وجود داشت. دکتر محمود احمدی نژاد و مرتضی مبلغ، از حامیان انقلاب فرهنگی بودند؛ اما دانشجویان مستقر در سفارت آمریکا با نحوه انقلاب فرهنگی مخالف بودند. مجاهدین خلق نیز با انتشار اعلامیه ای، به پا کردن آشوب، هرج و مرج و جنجال در محیط های آموزشی را ریختن آب به آسیاب دشمن و امپریالیسم خواندند. مجاهدین، بدون اشاره به نقش خود در تشنجات دانشگاهی، مسئله عراق و درگیری با امپریالیسم را مطرح کرده، درگیری های دانشگاه ها را مخالف وحدت و ضربه ای به کشور، در شرایط بحرانی خواندند. همچنین این سازمان، تصرف کنندگان را فتنه جو و فرصت طلب معرفی کرد. در کنار مجاهدین، تمام گروه های کمونیستی و چپ نیز حمله به دانشگاه ها را توطئه رژیم و یورش به پایگاه های مترقی و انقلابی و تحکیم استبداد و دیکتاتوری فاشیستی معرفی نمودند.

پس از اعلام نظر و تبلیغات گسترده در جهت حمایت یا محکومیت اشغال دانشگاه ها توسط انجمن های اسلامی و تخلیه دانشگاه ها از ستادها و دفاتر گروهک ها، امام خمینی به ابراز نظر پرداخت و صریحاً از جریانات تصفیه در دانشگاه، حمایت کرد. وی ضمن محکوم ساختن توطئه هایی که در دانشگاه سامان می یافت، فرمود: «ما از حمله نظامی نمی ترسیم؛ از دانشگاه استعماری می ترسیم». آخرین حرکت تاریخی در امور مربوط به دانشگاه ها، با فرمان مهم امام خمینی مبنی بر تشکیل «شورای انقلاب فرهنگی» محقق شد. این شورا موظف بود تا زمینه های تحول و اسلامی شدن دانشگاه ها را ایجاد کند. نتیجه فعالیت های این شورا، می بایست برای همیشه، مشکل سیاسی دانشگاه ها را از میان بردارد تا دانشگاه ها، مراکزی برای توطئه گروهک ها و دانشجویان، ابزاری در دست گروه های فرصت طلب نباشند.

در این فرمان، نخستین اعضای شورای انقلاب فرهنگی تعیین شدند. این افراد عبارت بودند از: حجة الاسلام ربانی املشی، دکتر محمد جواد باهنر، جلال الدین فارسی، شمس آل احمد، دکتر حسن حبیبی، دکتر عبدالکریم سروش و دکتر علی شریعتمداری.

 
عجیب است که:
پس از گذشت یک دقیقه به پزشکی اعتماد می کنیم !

بعد از گذشت چند ساعت به کلاهبرداری !
بعد از چند روز به دوستی !
بعد از چند ماه به همکاری !
بعد از چند سال به همسایه ای !
اما بعد از یک عمر به خدا اعتماد نمی کنیم ...!

 

جمعه 16 بهمن 1394  12:53 PM
تشکرات از این پست
nargesza
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی

 

كتابشناسي انقلاب اسلامي

 

پاسخ به:شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی
 
 
 
پاسخ به:شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی
 
 
 
 

 

كتابشناسي نقش دانشجويان در انقلاب اسلامي

 

در سال‌هاي مبارزه براي پيروزي انقلاب اسلامي، دانشجويان نيز نقش بسزايي در پيشبرد اهداف و ‌آرمان‌هاي نهضت امام خميني(ره) داشتند. به مناسبت سي‌امين سالگرد پيروزي انقلاب، "ايبنا" مروري دارد بر مهم‌ترين كتاب‌هايي كه تاكنون درباره نقش دانشجويان در انقلاب منتشر شده‌‌اند./
به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، دانشجويان در فاصله سال‌هاي 1320 تا 1332 واكنش‌هاي مختلفي نسبت به رويدادهاي كشور نشان دادند كه از جمله آن‌ها در جريان ملي شدن صنعت نفت ايران بوده است.

بعد از كودتاي ۲۸ مرداد 1332 و در آذر همان سال دانشجويان تظاهرات كردند و مردم را به اعتراض عليه آمريكايي و انگليسي بودن حكومت ايران فراخواندند. روز 16 آذر و بر اثر حمله ماموران رژيم پهلوي به تظاهرات دانشجويان، سه دانشجو شهيد شدند. اين روز "دانشجو" نام گرفته است.

مبارزات دانشجويان به صورت‌هاي صنفي، اعتصاب و تظاهرات و تكاپوي متناسب با تحولات سياسي ادامه يافت و با اوج گيري حركت مردم در سال‌هاي 1356 و 1357 به عنصر موثري در پيروزي انقلاب اسلامي در بهمن 1357 تبديل شد.

مهم‌ترين كتاب‌هايي كه درباره نقش دانشجويان در جريان پيروزي انقلاب اسلامي به چاپ رسيده، عبارتند از:
ـ رسالت دانشگاه و دانشجو /آيت‌الله دكتر بهشتي / تشيع.
ـ پاره‌اي از اسناد ساواك/ كنفدراسيون جهاني محصلين و دانشجويان.
ـ از ظهور تا سقوط / دانشجويان مسلمان پيرو خط امام/ مركز نشر اسناد تسخير لانه جاسوسي آمريكا/ 1366.
ـ گ‍ام‍ي‌ در ج‍ه‍ت‌ ت‍ش‍ك‍ل‌ ب‍س‍ي‍ج‌ دان‍ش‍ج‍و و طل‍ب‍ه‌/ دف‍ت‍ر م‍ج‍ام‍ع‌ م‍ق‍دم‍ات‍ي‌ ف‍ره‍ن‍گ‍س‍ت‍ان‌ ع‍ل‍وم‌ اس‍لام‍ي‌( قم) / 1367.
ـ ت‍وص‍ي‍ف‌ه‍اي‌ ۱۳ آب‍ان‌ و ري‍ش‍ه‌ه‍ا و پ‍ي‌آم‍ده‍اي‌ آن‌ در ج‍ام‍ع‍ه‌/ اب‍راه‍ي‍م‌ س‍ج‍ده‌ ي‍وس‍ف‍ي‌ و م‍ح‍م‍د س‍ع‍ادت‌/ انتشارات اب‍راه‍ي‍م‌ س‍ج‍ده‌ ي‍وس‍ف‍ي‌/ 1379.
ـ اس‍ن‍ادي‌ از ج‍ن‍ب‍ش‌ دان‍ش‍ج‍وي‍ي‌ در اي‍ران‌ (۱۳۲۹ - ۱۳۵۷) / م‍ي‍رح‍س‍ي‍ن‌ م‍وس‍وي‌ و ه‍ادي‌ خ‍ان‍ي‍ك‍ي‌‌ / وزارت‌ ف‍ره‍ن‍گ‌ و ارش‍اد اس‍لام‍ي‌/ 1380.
ـ ج‍ن‍ب‍ش‌ دان‍ش‍ج‍وي‍ي‌ اي‍ران‌ (وج‍دان‌ ب‍ي‍دار ح‍ي‍ات‌ س‍ي‍اس‍ي‌)/ م‍ح‍م‍دع‍ل‍ي‌ زك‍ري‍اي‍ي‌ / آي‍ن‍ه‌ ك‍ت‍اب/ 1380.
ـ ج‍ن‍ب‍ش‌ دان‍ش‍ج‍وي‍ي‌ در اي‍ران‌ از ت‍أس‍ي‍س‌ دان‍ش‍گ‍اه‌ ت‍ا پ‍ي‍روزي‌ ان‍ق‍لاب‌ اس‍لام‍ي‌/ ع‍ل‍ي‍رض‍ا ك‍ريم‍ي‍ان‌/ م‍رك‍ز اس‍ن‍اد ان‍ق‍لاب‌ اس‍لام‍ي‌ /1381.
ـ ج‍ن‍ب‍ش‌ دان‍ش‍ج‍وي‍ي‌ ت‍ب‍ري‍ز (ب‍ه ‌رواي‍ت‌ اس‍ن‍اد و خ‍اطرات‌)/ رح‍ي‍م‌ ن‍ي‍ك‍ب‍خ‍ت‌ /دفتر ادبيات و هنر مقاومت / 1381.
ـ از دانشگاه تهران تا شكنجه‌گاه ساواك (روايت مبارزات دانشجويي و حكايت كميته مشترك ضدخرابكاري)/ ج‍لال‌ رف‍ي‍ع / م‍وزه‌ ع‍ب‍رت‌ اي‍ران‌/ 1384.
ـ اتحاديه انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان در اروپا / بنياد نشر آثار و انديشه‌هاي شهيد آيت‌الله دكتر بهشتي/ نشر بقعه / 1386.
ـ جريان‌شناسي جنبش دانشجويي/ مهدي رحيمي / مهراوه عصر / 1386.
ـ اسناد لانه جاسوسي آمريكا (10 مجلد) /دانشجويان مسلمان پيرو خط امام / موسسه مطالعات و پژوهش‌هاي سياسي /1386.
ـ امام خميني (ره) و اتحاديه انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان در اروپا / جواد اژه‌اي/ سمپاد /1386.
ـ جنبش دانشجويي در آيينه خاطرات (نگاهي تاريخي به فعاليت‌هاي انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان خارج از كشور) / داود قاسم‌پور/ وزارت علوم، تحقيقات و فناوري/ 1387.
ـ جنبش دانش‌آموزان در انقلاب اسلامي / يعقوب توكلي / پيام هاجر (قم) / 1387.
ـ جنبش دانشجويي در آيينه خاطرات (نگاهي تاريخي به فعاليت‌هاي انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان خارج از كشور) / داود قاسم‌پور/ وزارت علوم، تحقيقات و فناوري/ 1387.‬ 


منبع: ايبنا

 

شنبه 17 بهمن 1394  3:49 PM
تشکرات از این پست
gholamreza
gholamreza
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : مهر 1387 
تعداد پست ها : 465
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی

از مجموع‌ شهدای‌ انقلاب‌ در دوره‌ پانزده‌ ساله‌ یعنی‌ 3164 تن‌ بیشترین‌ آنها مربوط‌ به‌ تهران‌ بزرگ‌(شامل‌ شهر ری‌، تهران‌ و شمیران‌) برابر با 731 شهید می‌باشد كه‌ حدود 14 درصد كل‌ كشور است‌. ولی‌ عمده‌ شهدای‌ تهران‌ بزرگ‌ در تهران‌ مركزی‌ و جنوب‌ شهر كه‌ منط‌قه‌ محروم‌ است‌ بوده‌اند. از این‌ تعداد 32 شهید متعلق‌ به‌ روز 15 خرداد 1342 در 19 نقطه مختلف‌ تهران‌ است‌ كه‌ همگی‌ مذكر بودند و عمده‌ آنها در جنوب‌ شهر واقع‌ می‌شد. تن‌ از مجموع‌ شهدا نیز متعلق‌ به‌ حادثه‌ میدان‌ ژاله‌ تهران‌ «میدان‌ شهدا» در روز 17 شهریور 57 معروف‌ به‌ جمعه‌ سیاه‌ می‌باشند كه‌ از این‌ تعداد دو نفر مونث‌ «یك‌ زن‌ و یك‌ دختربچه‌» هستند

ضمناً شهيد سيد اسفنديار موسوي در تاريخ 10بمهن57 توسط نظاميان رژيم پهولي درمحل نورآباد شهرستان مسجدسليمان يا ضرب تير شهيد شد .وي تنها فرزند خانواده بود و در آن زمان پدر و مادر پيري داشت .

شهبازی
یک شنبه 18 بهمن 1394  12:00 PM
تشکرات از این پست
abofazl
abofazl
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1390 
تعداد پست ها : 222
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی

حنائی شهید مظلوم آذر 57 مشهدشهدای روزهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی را باید از مظلوم ترین شهدای ادوار مختلف فعالیت‌های ضد استبداد و استعمار در ایران زمین لقب داد. محمد علی حنایی، شهید واقعه چهارده آذر 1357 مشهد از این گروه هست.مقدمه
شهدای روزهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی را باید از مظلوم ترین شهدای ادوار مختلف فعالیت‌های ضد استبداد و استعمار در ایران زمین لقب داد. این افراد از یک سو به دلیل شرایط خاص زمانی وخبری آن ایام و از دیگر سو به دلیل بروز مسلسل‌وار وقایع قابل اهمیت در روزها و ماه‌های پس از انقلاب آن گونه که باید وشاید مورد توجه قرار نگرفتند و حتی اسامی بسیاری از آنها در هیچ جای صفحات تاریخ ثبت نشد. برخی شهدای 17 شهریور سال 57 تهران و شهدای احتمالی حمله به حرم مطهر رضوی در 29 آبان سال 1357 مشهد از این دسته مردان و زنان انقلابی هستند. البته در این بین قهرمانانی نیز هستند که به رغم ثبت نام ایشان در صفحات تاریخ و حتی نحوه شهادت این بزرگان به درستی و در شان و جایگاه خود مورد توجه قرار نگرفتند. محمد علی حنایی، شهید واقعه چهارده آذر 1357 مشهد از این گروه هست. در زیر تاملی به نحوه شهادت این مرد بزرگ می‌کنیم:

روز قبل از واقعه
مشهد پس از واقعه تجاوز نیروهای رژیم پهلوی به ساحت مقدس امام هشتم (ع) و تیراندازی در حرم مطهر رضوی به سوی مردم معترض یک پارچه شور و آتش بود. مردم برای اینکه عنان شهر را از دست فرمانداری نظامی خارج کنند هر روز با هماهنگی مراجع وقت حاضر در مشهد یعنی آیات عظام قمی و شیرازی در چند نقطه مختلف شهر به تظاهرات می‌پرداختند تا وابستگان به رژیم نتوانند قوای خود را در یک نقطه متمرکز کرده و به قلع و قمع مخالفان بپردازند. سکان هدایت معترضان به طور معمول در بخشی از شهر در دست رهبر انقلاب آیت الله خامنه‌ای و شهید هاشمی نژاد و آیت الله طبسی بود و در بخشی دیگر آیت الله سید کاظم مرعشی و آیت الله مروارید و تنی چند دیگر از روحانیون مبارز آن را هدایت می‌کردند. مرحوم استاد محمد تقی شریعتی و طاهر احمدزاده نیز وظیفه هماهنگی قشر روشنفکر و دانشگاهی جامعه را با سایر اقشار داشتند. عصر سوم محرم در جلسه برگزار شده در منزل آیت الله شیرازی که محل اصلی تجمع نیروهای انقلابی مشهد محسوب می‌شد، افراد حاضر در خط مقدم مبارزه با رژیم تصمیم گرفتند فردای آن روز یعنی 14 آذر ، دو راهپیمایی مختلف در دو نقطه شهر برگزار شود. نخست در ساعات پیش از ظهر جمعی از مردم با هدایت آیت الله مرعشی در مسیر خیابان 17شهریور کنونی، چهارراه عنصری، فلکه آب و حرم مطهر راهپیمایی کنند و پس از نماز ظهر نیز گروهی دیگر به عنوان همبستگی با اعتصاب کارکنان شرکت نفت از چهارراه شهدا تا خیابان آبکوه و مقابل شرکت نفت تظاهرات کرده و در آن مکان به سخنرانی آیت الله واعظ طبسی و استاد طاهر احمدزاده گوش فرا دهند. (1)

روز واقعه
صبح روز 14آذر بر اساس برنامه تنظیم شده و اعلام عمومی شده در روز قبل تعدادی از مبارزان در حالی که آیت الله سید کاظم مرعشی در پیشاپیش آنان حرکت می‌کرد به راهپیمایی آرام در مسیر خیابان 17 شهریور به سمت چهارراه عنصری و سپس فلکه بیت المقدس و حرم مطهر رضوی پرداختند اما این حرکت آرام تنها تا چهارراه عنصری ادامه پیدا کرد.در این مکان نیروهای ویژه ارتش به رهبری سرهنگ حسین معین طباطبایی در برابر مردم قرار گرفت. معین طباطبایی ابتدا با استفاده از بلندگو از مردم خواست تا متفرق شوند و سپس دستور پرتاب گاز اشک‌آور و تیراندازی هوایی داد. این حرکت هرچند برای دقایقی چند نظم راهپیمایی را به هم ریخت اما باعث شد تا جمعیتی که تا پیش از آن به دادن شعارهایی مسالمت آمیز مبادرت می‌کردند و تنها خواستار آزادی زندانیان و احیای قانون اساسی در کشور بودند، ضمن اجتماع مجدد به دادن شعارهایی علیه رژیم پهلوی مبادرت کنند. رمضانعلی شاکری نویسنده کتاب «انقلاب اسلامی و مردم مشهد از آغاز تا استقرار جمهوری اسلامی» که خود از حاضران در صحنه بوده، این دقایق را این گونه روایت کرده است:« تجمع مردم توام با فریاد و شعار، سرهنگ حسین معین طباطبایی فرمانده تانک را وادار ساخت که دستور تیراندازی به سوی مردم دهد و چون سربازی از اجرای فرمان امتناع کرد،به سرعت خودش پشت مسلسل قرار گرفت، ابتدا سرباز را هدف قرار داده که در دم آن سرباز به خاک افتاد .»(2)

نحوه شهادت
وی درباره نحوه شهادت محمدعلی حنایی نیز در این درگیری آورده است:« تعداد زیادی از مردم نیز مجروح شدند و یک نفر به نام محمد علی حنائی بر اثر اصابت گلوله مغزش متلاشی گردید که بلافاصله شهید شد.»(3)
شهادت حنائی در چهارراه عنصری نه تنها باعث ایجاد ترس در مردم و دست کشیدن آنها از مبارزه نشد بلکه پیکر این شهید خود وسیله ای برای مردم شد تا تظاهرات را گسترش داده و به صراحت بیشتری علیه رژیم شعار دهند. مردم با دادن شعار: «دروازه تمدن، با قتل‌عام مردم» پیکر شهید را روی دست گرفتند(4) و به راهپیمایی پرداختند. شاکری در کتاب خود در این باره آورده است:« در این موقع صدای تکبیر مردم فضا را تکان می داد.ازدحام و خروش مردم به قدری زیاد بود که نظامیان ناگزیر شدند تانک ها را از معرکه خارج سازند. مردم جنازه شهید حنائی را برداشته و با دادن این شعار " دروازه تمدن، با قتل‌عام مردم" و شعار های مهیج دیگر به طرف خیابان تهران راه افتادند و راهی منزل آیت الله قمی و منزل آیت الله شیرازی شدند.»(5)
وی می افزاید:«در این مکان‌ها گروه‌های دیگری به آنان پیوستند و با حمل جنازه به طرف میدان شهداء که نیروهای نظامی در آنجا متمرکز بودند،حرکت کردند و با دادن شعار به تظاهرات پرداختند.»(6)

تظاهرات خودجوش
بر اساس اسناد موجود در این تظاهرات درگیری مجددی به وجود نیامد و ماموران بر اساس دستور رسیده از فرمانداری نظامی و به منظور فروکش کردن خشم مردم هیچ واکنشی از خود نشان ندادند و بدین گونه با رسیدن ساعت اذان ایبن تجمع به پایان رسید. البته بر اساس اسناد موجود این تنها حرکت اعتراضی به شهادت محمد علی حنائی نبود زیرا در روز هفتم آن شهید نیز که مقارن با 23 آذر و فاجعه حمله به بیمارستان امام رضا(ع) بود همایشی بزرگ برای گرامیداشت وی برگزارشد. در این همایش بر اساس آنچه در کتاب «تقویم تاریخ خراسان از مشروطیت تا انقلاب اسلامی» ثبت شده حدود 40هزار نفر پس از تجمع در مدرسه نواب به سمت بهشت رضا حرکت کردند. آنان پس از زیارت قبر شهید حنائی حرکت خود را به سوی فریمان ادامه دادند و این تجمع با سخنرانی حجت الاسلام موسوی خراسانی در این شهر به پایان رسید.(7)

خیابان شهید حنائی
نام شهید حنائی پس از آن در بین وقایع مختلف انقلاب اسلامی گم شد و تنها در جریان دادگاه سرهنگ حسین معین طباطبایی در دی ماه سال 58 چندباری عنوان شد. دادگاهی که منجر به صدور اعدام برای این سرهنگ رژیم پهلوی شد. پس از آن تا سال گذشته که استاندار وقت خراسان دیداری با بازماندگان این شهید داشت و پس از آن نیز شورای اسلامی سوم شهر مشهد خیابان دانش شرقی را بر اساس خواسته این خانواده به نام شهید حنائی مزین کرد، دیگر از این شهید والامقام نامی برده نشد.

سه شنبه 20 بهمن 1394  9:54 AM
تشکرات از این پست
farashbandzare
farashbandzare
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 3535
محل سکونت : فارس

پاسخ به:شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی

شهید محمود کرمی اولین و تنها شهید انقلاب شهرستان فراشبند
شهید محمود کرمی با رها کردن درس ومدرسه به یاری پدر شتافت تا مرهمی بر دستان پینه بسته پدر شود.
 
شهید محمود کرمی اولین و تنها شهید انقلاب شهرستان فراشبند

شهید محمود کرمی متولد سال 1333 از خانواده ای فقیر به دنیا آمد که از راه کارگری و با مشقات فراوان امرار معاش میکردند.

محمود از همان دوران کودکی در کنار دیگر برادرانش به یاری پدرشتافت و همزمان تحصیلاتش را ادامه می داد و موفق شد دوران ابتدایی را به پایان رساند و به دلیل مشکلات فراوان مجبور به ترک تحصیل شد و به حرفه ی رانندگی روی آورد تا از این طریق مرهمی باشد بردستان پینه بسته پدر.

با وزیدن نسیم انقلاب او نیز همپای سایر مردم در تظاهرات ها و مبارزات شرکت داشت و همواره پیشرو تظاهرات بود تا اینکه در سال 57 هدف گلوله مستقیم عوامل رژیم منحوس شاهی قرار گرفت و عاشقانه سینه وکتف خویش را سپر قرار داد و افتخار اولین شهید انقلاب شهرستان را نصیب خویش کرد  و در گلزار شهدای رضوان فراشبند به خاک سپرده شد .

 

انتهای پیام /

سیــر و ســلــوک عــارفــانــه

http://bayanbox.ir/view/279314356572007390/solook.gif

"خــــدا"

یار همیشه همراه

سه شنبه 20 بهمن 1394  12:53 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها