0

شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی

 
496769
496769
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : آبان 1393 
تعداد پست ها : 1014
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی

نام: محمّد

نام خانوادگی: اسدی

تاریخ تولد:1357/01/27

تاریخ شهادت:1357/09/27

 

قسمتی از زنگی نامه شهید

شهید محمد اسدی فرزند نعمت در تاریخ 27/1/1357 در روستای موسویه (دهزیر) جهرم متولد شد. هر روز آوای خوش قرآن و صدای اذان مسجد محل او را با کلام خوش وحی مأنوس می ساخت و لالایی او، صدای مهربان یا حسین و یا زینب مادرش در منزل بود، در منزل نیز صدای گلوله های سلاح ها و سرنیزه ها از طرفی، و الله اکبرهای مردم انقلابی نیز از سویی دیگر،گوش های او را آکنده ساخت  و مردم روستا با همتی دو چندان در آن روستای دور افتاده، به سهم خود تار و پود رژیم شاهنشاهی را در هم کوبیدند.

مادرش که تربیت شده­ی محافل روضه و دعا بود در راهپیمایی ها حضوری زینبی  گونه داشت و در حالی که نوزادش را به سینه می فشرد با سردادن فریاد رسای مرگ بر شاه خشم خود را آشکار می کرد.

روز هفدهم محرم مصادف با 27/9/1357 بود که مادر محمد در تظاهرات روستای موسویه نیز نوزادش را چون علی اصغر(ع) آذین بست و به سینه چسباند و به جمع تظاهر کنندگان رژیم شاهنشاهی پیوست. مادر محمد توفنده شعار می داد و محمد تپش قلب عاشوراییش را حس می کرد که به ناگاه جلادان شاه بر روی مردم بی پناه آتش گشودند.

محمد که در آغوش مادرش بود و شاید با گریه ها و صداهای بچه گانه­ی خود، تنفر خود را از رژیم اعلام می کرد هدف تیر قرار گرفت و صفیر گلوله ای آتشین گلوی نازک علی اصغر انقلاب را شکافت.

مادر قهرمان؛ نوزاد شهیدش را که در خون دست وپا می زد به روی دست گرفته و شاید فریاد زده باشد: «خدایا این قربانی را از من پذیرا باش».

دست تقدیر ربوبی که شهد شهادت را به کودک هشت ماهه چشاند نام او را در ردیف سرخ جامگان نهضت حضرت امام (ره) ثبت کرد و مظلومانه همچون علی اصغر امام حسین ـ علیه السّلام ـ به سوی معبود پر کشید. کوچک ترین گل پرپر دوران انقلاب شهرستان جهرم محمد اسدی از علی اصغر های شهید انقلاب است که شهادت او گواه پیوستگی انقلاب ما به انقلاب عاشوراست. پیکر معصوم کوچک ترین شهید انقلاب شهرستان جهرم در گلزار شهدای روستای موسویه(دهزیر) جهرم دفن گردید.

دوشنبه 12 بهمن 1394  11:14 PM
تشکرات از این پست
fsmuosavi pebdani
496769
496769
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : آبان 1393 
تعداد پست ها : 1014
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی

نام: منصور

نام خانوادگی: محبوبی فرد

تحصیلات: دبیرستان

تاریخ تولد:1341/10/20

تاریخ شهادت:1357/10/08

 

شهید منصور محبوبی فرد

ـ شهید منصور محبوبی فرد فرزند کرم علی در تاریخ 20/10/1341 در جهرم متولد شد. دبستان را در مدرسه قایم مقام با رتبه اولی سپری نمود. مقطع راهنمایی را در مدرسه دکتر شیرازی (شهید منصور محبوبی فرد) و دبیرستان را تا سال دوم رشته علوم تجربی در دبیرستان دکتر علی شریعتی (شهید مطهری) طیّ نمود.

وی از کودکی دارای اعتقادات ناب دینی بود و با شرکت در مجالس مذهبی به ویژه مجالس مرحوم آیت الله آیت اللهی (ره) امام جمعه فقید جهرم، ایمان و آزادگی را سر لوحه­ی زندگی خود ساخت. این شهید بزرگوار علاوه بر درس در هنر نقاشی و خط نیز ممتاز بود.

ایشان اخلاق بسیار خوبی داشت و در راهپیمایی ها شرکت می کرد و اعلامیه های حضرت امام  (ره) را توزیع می نمود. و با دوستان و همکلاسی های خود موجبات آتش کشیدن ماشین های نظامیان و یا شکستن شیشه های خودروهای آن ها شده بود و در یکی از شب ها که منصور، سرگرم توزیع اعلامیه و انجام فعالیت های انقلابی بود، مورد گلوله دژخیمان قرار گرفت اما از آن مهلکه جان سالم به در برد.

سرانجام منصور در شب 29 محرم پس از شرکت در محفل هر روزه اش، حسینیه کوی علی پهلوان، (حسینیه آیت الله آیت اللهی) و پس از استماع سخنان آتشین مبارز نستوه آیت الله آیت اللهی(ره)  به همراه مردم در خیابان با شعار به نظامیان حمله نمودند و مردم به طور وسیعی با نظامیان درگیر شدند. نظامیان آنها را به گلوله بستند و در این حین منصور محبوبی فرد ضمن درگیری با مزدوران پهلوی به وسیله­ی گلوله تفنگ ژ3 جلادان در تاریخ 8/10/1357 در بلوار سعدی (شهید باهنر) به درجه رفیع شهادت می رسد. سپس به سردخانه­ی  بیمارستان جهرم منتقل می شود و فردا صبح، جوانان غیور و شجاع جهرمی جنازه­ی مطهر این شهید را از بیمارستان ربوده و با جوّ خفقانی که فرمانده­ی حکومت نظامی جهرم، در شهر ایجادکرده بوده جنازه این شهید را تشییع و در گلزار شهدای رضوان جهرم به خاک می سپارند.

نام شهید منصور محبوبی فرد هم اینک بر سر در یک مدرسه راهنمایی در جهرم که خود زمانی دانش آموز همین مدرسه بوده است نقش بسته و به شاگردان مدرسه درس رشادت و دلیری می آموزد.

دوشنبه 12 بهمن 1394  11:17 PM
تشکرات از این پست
fsmuosavi pebdani
496769
496769
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : آبان 1393 
تعداد پست ها : 1014
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی

نام: حسین

نام خانوادگی: اکبری

تحصیلات: ابتدایی

تاریخ تولد:1327

تاریخ شهادت:1357/11/22

 

قسمتی از زندگی نامه شهید

شهید حسین اکبری در سال 1327 درشهر خفر یکی از بخش های شهرستان جهرم متولد شد. دوران کودکی و نوجوانی وی در طراوت عطر کشتزارهای خفر سپری شد و تحصیلات خود را تا ششم ابتدایی به پایان رسانید. پس از خدمت سربازی در شیراز و ازدواج به شغل میوه فروشی در میدان تره بار شیراز مشغول شد.

فعالیت های انقلابی خود را در مسجد، متمرکز ساخت و از پایگاه معنوی مسجد به سیل خروشان مردم پیوست. در تظاهرات، شرکت فعال داشت و شب ها در خیابان ها به پاسداری مشغول بود. و مسجد نو (شهدا) شیراز در روز پنجم ماه مبارک رمضان که تجلی گاه حماسه شد، حسین هم با زبان روزه یکی از حماسه سازان بود. و هنگام درگیری با مزدوران رژیم شاه در روز عید غدیر خم سال 1357 در مسجد حبیب شیراز زخمی شد.

در روز دوازده بهمن 1357 به همراه میلیون ها چشم انتظار به دیدار حضرت امام خمینی (ره) بت شکن بزرگ سرافراز گردید و پس از بازگشت از تهران به مبارزات خود ادامه داد. او در روز 22 بهمن 1357 با انجام غسل شهادت به طرف شهربانی حرکت کرد و در آنجا بی درنگ به یاری مجروحان شتافت و هنگام جابجایی پیکر یکی از شهدا با اصابت گلوله ای به بدنش شربت شهادت را نوشید و او را جاودانه نمود.

دوشنبه 12 بهمن 1394  11:19 PM
تشکرات از این پست
fsmuosavi pebdani
496769
496769
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : آبان 1393 
تعداد پست ها : 1014
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی

نام : قنبر علی

نام خانوادگی: استادی بببا علی

تحصیلات: راهنمایی

تاریخ تولد:1331/10/07

تاریخ شهادت:1357/11/23

 

قسمتی از زندگی نامه شهید

شهید قنبرعلی استادی بابا عربی فرزند علی در تاریخ 7/10/1331 در روستای علویه (باباعرب) جهرم در خانواده مذهبی که شغل آن ها کشاورزی بود متولد شد.

تحصیلات خود را تا مقطع راهنمایی سپری نمود و تعلیمات مذهبی را از پدرش آموخت و در علف زارهای سرسبز روستا در کنار پدر، قنوت نماز را همراه با نخل های تناور زمزمه نمود و فراگرفت.

متانت و وقار قنبر علی از همان اوان کودکی در چهره اش هویدا بود. عطر نجابت روستا را با خود داشت و از صداقت های آشکار و نهان آن سرشار بود. به خباثت و نیرنگ کارگزاران شاه آگاه شده بود و فعالیت های مخفیانه، علیه رژیم انجام می داد. چندین بار نیز توسط ساواک دستگیر شده و حدود سه سال در زندان سیاسی به سر برد. در بحبوهه­ی انقلاب از زندان آزاد شد و مجدداً فعالیت های سیاسی را از سرگرفت.

زمزمه های عصیان زده از سِتمِ سِتم شاهی به فریادهای عاشورائی در این جوان مبدل گردیده بود. صبح روز 23 بهمن 1357 که از تسلیم نشدن ژاندارمری جهرم به خشم آمده بود زودتر از هر روز به نماز و نیایش قیام کرد و با خوردن اندکی صبحانه از روستای خود عازم جهرم شد و به همراه جوانان غیرتمند جهرمی به صفوف تظاهر کنندگان مقابل ژاندارمری جهرم (میدان شهید چمران) پیوست و همگام با مردم انقلابی آمد که با نخل قامتان جهرمی بقایای رژیم شاه را از شهر خود ریشه کن سازد. او نیز خروشان به میدان نبرد شتافت و به سوی این مرکز یورش برد و آن هم در آن ساعاتی که سربازان تا بن مسلح به روی مردم آتش می گشودند. و کبوتران عاشق را پر می سوزاندند. سربازی مسلح قلب پاک و نازنین این جوان و مبارز انقلابی را نشانه گرفت و او به همراه چند جوان انقلابی جهرم در خاک و خون غلتید و با پروازی عاشقانه، عاشورایی شد و قامت رعنای قنبرعلی استادی در حین تصرف ژاندارمری جهرم با لبخندی به نشانه­ی رضایت، خاک بندگی پروردگار را بوسه زد و شربت شیرین شهادت را نوشید. پیکر این شهید بزرگوار انقلاب در گلزار شهدای روستای علویه (باباعرب) جهرم به خاک سپرده شد.

دوشنبه 12 بهمن 1394  11:21 PM
تشکرات از این پست
fsmuosavi pebdani
496769
496769
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : آبان 1393 
تعداد پست ها : 1014
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی

نام: احمد

نام خانوادگی: فانی

تحصیلات: راهنمایی

تاریخ تولد:1345/12/15

تاریخ شهادت:1357/11/23

 

قسمتی از زندگی نامه شهید

شهید احمد(محسن) فانی فرزند کاکاجان در تاریخ 15/12/1345 در خانواده ای مذهبی در جهرم متولد شد. در بدو تولد وی را به محضر روحانی و عالم محل، مرحوم آیت الله حق شناس می برند. و اذان معظم له، گوش او را می نوازد و برایش دعا می کند تا از همان ابتدا با نمودهای مذهب و معنویت خو بگیرد.

دوره­ دبستان را در مدرسه سعدی گذراند و دوره­ی راهنمایی را در گرما گرم نهضت در مدرسه فارابی در کلاس اول در حال سپری کردن بود و در طول مدرسه اعمال و اخلاقش سرمشق بقیه­ی دانش آموزان بود.

در مراسم عزاداری امام حسین ـ علیه السّلام ـ  و اعیاد مذهبی در مساجد و محافل مختلف از جمله مساجد محل  از جمله : مسجد نو و مسجد گازران (آیت الله حق شناس) و ... حضور فعال داشت و در پای منبرهای روحانیون مختلف محل و شهر از جمله: آیت الله حاج سید ابراهیم حق شناس (ره) و همچنین آیت الله حاج سید حسین آیت اللهی (ره) امام جمعه فقید جهرم، نیز شرکت و از گرمای سخنان آن روحانیون بهره می گرفت.

در جریان انقلاب، همه جا حاضر بود، از شعار نویسی دیوار ها گرفته تا سرنگون کردن مجسمه شاه و به آتش کشیدن سینما و ...

در یکی از عصرهای جمعه که پدرش کاری به او محول کرده بود و به خیابان آمده بود با دیدن نظامیان شروع به سر دادن شعارهای «خمینی تبعید می کنید؟»، «مرگ بر شاه» می نماید و از دست یکی از مأموران نظامی کتک می خورد و مجروح می شود و سرانجام در روز 23 بهمن 1357 که مردم جهرم یکپارچه مصمم شدند تا آخرین پایگاه رژیم یعنی ژاندارمری را به تصرف درآوردند احمد نیز به مردم خشمگین پیوست که در این هنگام وی و چند نفر از مردم انقلابی جهرم توسط مزدوران رژیم به شهادت می رسند و پیکرش در گلزار شهدای فردوس مدفون می‌گردد.

دوشنبه 12 بهمن 1394  11:24 PM
تشکرات از این پست
fsmuosavi pebdani
496769
496769
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : آبان 1393 
تعداد پست ها : 1014
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی

نام: علی اکبر

نام خانوادگی: امیر حمیدی

تحصیلات: دیپلم

تاریخ تولد: 1333/03/05

تاریخ شهادت: 1357/11/23

 

قسمتی از زندگی نامه شهید

شهید علی اکبر امیر حمیدی فرزند محمد حسن در تاریخ 5/3/1333 در خانواده­ای مذهبی در جهرم متولد شد.  پدرش که نامش در پرونده گزارش ساواک جهرم نیز می باشد او را انقلابی، تربیت نمود.

تحصیلات ابتدایی را در دبستان های سعدی و سیادت و تحصیلات متوسطه را در دبیرستان اسلامی در رشته علوم طبیعی به پایان رسانید.

تربیت مذهبی را از پدر و مادرش فرا گرفت و مادرش نیز او را چون علی اکبر، تربیت نمود. طی مدت تحصیل به طور مؤثر در جلسات مذهبی در کتابخانه­ی عمومی اسلامی که به پیشنهاد آیت الله حاج شیخ حسین شب زنده دار ـ دامت برکاته ـ  و با حمایت آیت الله حاج سید ابراهیم حق شناس ـ رحمت الله علیه ـ تأسیس شده بود شرکت می کرد، سپس به خدمت سربازی رفته، شش ماه در اراک مشغول آموزش و انجام وظیفه شد و در طی این مدت به علت نزدیک بودن اراک به تهران با دانشجویان مسلمان و انقلابی و همشهری خود چون حسین رنجبر (که در جبهه های جنگ تحمیلی به شهادت رسید) ارتباطی نزدیک و صمیمی داشت و مدام، اعلامیه ها و نوارهای انقلاب را که از دانشجویان تهران به دست می آورد به جهرم می‌فرستاد و یا با خود می آورد و کمک های شایانی به پخش کنندگان اعلامیه های حضرت امام (ره)  می نمود و این عمل شجاعانه تأثیر به سزایی در آگاهی بخشی مردم جهرم داشت و حتی مخفیانه یک دستگاه ماشین نویسی جهت تایپ اعلامیه ها نیز در اختیار جوانان انقلابی جهرمی گذاشته بود، پس از اتمام دوران خدمت سربازی در شرکت خصوصی جنرال سیستمز کرج مشغول به کار شد.

او که در راهپیمایی های انقلاب در تهران نیز حضور فعالی داشت، پس از شرکت در راهپیمایی 17 شهریور 1357 به جهرم تلفن نمود و خانواده اش را از سلامتی خود آگاه ساخت و در ماه های قبل از پیروزی انقلاب در تهران به همراه دوستان انقلابی تهرانی، فعالیت ها و تظاهرات های مؤثری علیه رژیم طاغوت داشت و نیز به خاطر ضمیر روشنی که داشت گاهی به بیمارستانهای تهران مراجعه و خون خود را اهدا می نمود و پس از دیدار حضرت امام (ره) در روز 12 بهمن 1357 در بهشت زهرا در تاریخ 18/11/1357 در پی تعطیلی و اعتصاب کارخانه ها و مؤسسات به جهرم آمد و در جهرم نیز با دوستانش «محمد جواد صفائی» و «مجتبی صفرزاده» (از شهدای جنگ تحمیلی) در مبارزات خیابانی شرکت نمود. او شجاعت را از دائی هایش که زندان دیده ساواک بودند و از انقلابیون محسوب می شدند فرا گرفت.

در روز 22 بهمن ماه نیز غیرت را از عمویش مرحوم احمد امیر حمیدی در زمان پایین آوردن مجسمه شاه یاد گرفت و فردای آن روز، روز 23 بهمن ماه 1357 پس از غسل شهادت، پیراهنی نو به تن نمود و با خیل خروشان مردم انقلابی جهرم به قصد تصرف ژاندارمری، آخرین پایگاه ستم شاهی از خانه بیرون رفت و در مصاف با آخرین پس ماندگان طاغوت (نیروهای ژاندارمری) که هنوز تسلیم نشده بودند به ضرب گلوله­ی سرسپردگان رژیم و در جلوی ژاندارمری جهرم به درجه رفیع شهادت رسید و نخل های راست قامت جهرم دیدند که چگونه قلب عاشق و پر تپش علی اکبر، هدف قرار گرفته شد و قامتش را به خاک انداخت و با فروافتادنش، دین برخواست و انقلاب اسلامی در خون سرخ او و همه علی اکبر های ایران اسلامی جوانه زد.

در عصر همان روز بدن غرق به خون و پاکش، در گلزار شهدای فردوس قسمت نارنجستان مدفون شد. و نام آسمانی او مزین به نام دبستان شهید علی اکبر امیرحمیدی در محله صحرای جهرم یادآور راست قامتی این شهید است.

شایان ذکر است که همزمان با چهلمین روز درگذشت این شهید بزرگوار که انقلاب با خون چنین شهیدانی به ثمر رسیده بود، آیت الله آیت اللهی ـ رحمت الله علیه ـ امام جمعه فقید جهرم در سخنانی در مراسم چهلم از این شهید افتخار آفرین تجلیل و تکریمِ ویژه نمود.

دوشنبه 12 بهمن 1394  11:27 PM
تشکرات از این پست
fsmuosavi pebdani
496769
496769
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : آبان 1393 
تعداد پست ها : 1014
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی

 

شهید احمدعلی کردمیر

شهید احمدعلی کردمیر در تاریخ 10/10/1331 دیده به این کره خاکی گشود، کسی وسعت فردای این طفل کوچک را نمی توانست دریابد. در دوران طفولیت سایه و حمایت پدر را از دست داد امافقدان پدر با تمام دشواری هایش نتوانست مانع رشد تعالی او گردد. هرچند در 18 سالگی به علت فقر مالی و جهت امرار معاش مجبور شد زادگاهش کرمانشاه را به قصد تهران ترک نماید. اما وی در سراسر زندگی پر فراز و نشیبش هدف را به درستی شناخت و جهت دستیابی به آن هدف بزرگ عاشقانه نه تنها دل بلکه سر سپرد و هدف و راهش، راه اسلام و امام (ره) بود. و در سال 52 و 53 وارد مبارزات رژیم گردید و در یکی از همین مبارزات در نزدیکی اصفهان دستگیر شد و چنان مورد شکنجه قرار گرفت که تا زمان شهادت آثار شکنجه روی بدنش نمایان بود.

وی در سال 56 همزمان با اوج گرفتن جریان انقلاب در راهپیمایی های خیابانی و تکثیر اعلامیه ها شرکت نمود و در 21 بهمن به همراه همرزمانش به باغ شاه حمله ور شدند قسمتی از پادگان را به تصرف درآورده و مهمات پادگان را به مسجد منتقل کردند و با یک قبضه تیربار MCC  پادگان جی را تصرف نمودند. و در سال 57 به زادگاهش کرمانشاه مراجعت نمود و در همان سال وارد کمیته پویای مسجد نورالحسین (ع) شد و در سال 59 با خانواده ای متدین وصلت نمود. او در درگیری های  پاوه همراه با دکتر چمران مزدوران دموکرات را تار و مار کرد و همچنین در کامیاران و کردستان ندای هل من ناصر ینصرنی حسین زمان گوش فرا داد و این پلیدان را از صحنه روزگار محو و نابود کردند و سپس این ناله عاشق غلطان به خون و آیات قرآن بر لب در 28 صفر سال 1360 مصادف با وفات پیامبر اکرم (ص) و امام حسن مجتبی (ع) در جبهه های غرب تنگه حاجیان بدن پاکش مورد اصابت ترکش خمپاره دشمن قرار گرفت و قطعه قطعه گردید.

 

قطعاتی از وصیت نامه

 برادرانم من خود به قصد سرکشی و کمک رسانی با شوق و ذوق به جبهه سومار می روم تا شاید با انجام این امر خیر خداوند و امام امت از من راضی و خشنود باشد. برادران و خواهرانم به شما توصیه می کنم در مقابل بی خدایان با کمال قاطعیت برخورد کنید. به مادرم بگویید پسرت در راه خدا رفت و شهید شد مثل تمام خانواده شهدا برایم گریه نکنید و غم مخورید و هرگاه به یاد من افتادید برایم قرآن بخوانید.

                            می روم من از پی اجرای فرمان می روم

                                                                              در پی اجرای دستورات قرآن می روم

                           می روم من در پی کشتـار قوم اهریـمـن

                                                                            در پــی آزادی اسـلام و قـرآن مـی روم

 


 

 

دوشنبه 12 بهمن 1394  11:33 PM
تشکرات از این پست
fsmuosavi pebdani
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

پاسخ به:شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی

شهید طیبه زمانی

شهید طیبه زمانی دانشجوی رشته شیمی دانشگاه مشهد در سال 1334 در خانواده ای کم درآمد و روحانی در روستای گودین از توابع شهرستان  کنگاور در استان کرمانشاه دیده به دنیا گشود.

پدرش سید حسین نام داشت و از نزدیکان حاج آقا بزرگ کنگاوری (امام جمعه و واعظ  معروف) بود.

او در سنین کودکی نزد پدرش قرآن را آموخت. استعداد سرشارش موجب شد که دوران ابتدایی و متوسطه را با درجه ممتاز پشت سرگذارد. شهید علاقه فراوانی به مطالعه داشت و در کنار کتاب های درسی کتاب های دیگری را نیز مطالعه می نمود.

 او در دبیرستان منادی حجاب بود و در راه دفاع از حجاب و ارزش های اسلامی بسیار تلاش می کرد. طیبه بعد از اینکه دوران متوسطه را با موفقیت گذارند، در رشته شیمی دانشگاه فردوسی مشهد پذیرفته شد .

او در دانشگاه به فعالیت های مذهبی، سیاسی خود ادامه داد.

در حادثه زلزله طبس در گروه امداد امام به همراه دیگر دانشجویان به طبس رفت و با تمام توانش به مدت یک ماه مشغول خدمت به یتیمان و بی سرپرستان شد.

او عکاس ماهری بود و عکس هایش که از طبس گرفته شده بیانگر محرومیت و فشار طبقه مستضعف است و طغیانی است علیه رژیم منفور پهلوی.

 زمانی که کماندوهای رژیم پهلوی به حریم بیمارستان اطفال مشهد حمله نمودند او به یاری اطفال بی پناه پرداخت.

 روز 26 دیماه 56 که روز آزادی زن اعلام شده بود به همراه دیگر دانشجویان مسلمان در مشهد به تظاهرات پرداخت و از حجاب اسلامی و انقلاب به رهبری امام خمینی(ره) حمایت کرد.

در نتیجه ماموران رژیم منحوس پهلوی آنان را دستگیر نمود که بلافاصله با پیام آیت ا... شیرازی آزاد شدند.

وی سرانجام در تظاهرات روز 17 دیماه 1357 کنگاور شرکت کرد و به دست دژخیمان رژیم طاغوت به فیض شهادت رسید.

روزنامه اطلاعات به تاریخ 20 دی ماه 1357 نوشت: طیبه زمانی نماینده امام در طبس به گلوله بسته شد.

حاج آقا بزرگ کنگاوری در مراسم ختم آن شهید گفت: من معتقدم که خون این سیده جوان رژیم شاه را از ریشه بر خواهد کند.

آن  شهید شجاع در چنین شرایطی مدافع حجاب و اعتقادات خویش بود در حال که ما در این زمان و در این شرایط هموار  نه تنها چنینی نعمت بزرگی را نمی دانیم بلکه با بی رحمی تمام فداکاری های طیبه و بقیه شهیدان اسلام را نادیده می گیریم. نمی دانم چطور می خواهیم در روز  موعود چشم به چشمان یوسف زهرا (عج) و مادر گرامیشان بدوزیم.

منبع: بسیج دانش آموزس مدرسه شهید طیبه زمانی – کنگاور

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

سه شنبه 13 بهمن 1394  8:58 AM
تشکرات از این پست
fsmuosavi pebdani
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

پاسخ به:شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی

شهید  نازیلا سید رحیمی نیارق

شهید نازیلا فرزند سید ابراهیم در روز اول شهریور ماه سال 1343 در یک خانواده مذهبی و کشاورز در روستای نیارق شهرستان نمین ازتوابع استان اردبیل دیده به جهان گشود.

پس از طی دوران طفولیت در سن 6 سالگی به مدرسه رفت.دوره ابتدایی را در مدرسه حسینیه روستای نیارق به پایان رسانید .

وی هنوز 14 سال بیش نداشت که در جریان تظاهرات مردم نیارق بر علیه رژیم ستم شاهی در تاریخ هجدهم دی ماه سال 1357 از ناحیه سر مورد اصابت  گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید.

 پیکر مطهر این شهید در گلزار روستای نیارق به خاک سپرده شد .

مادر شهیده نازیلا رحیمی  نحوه شهادتش را چنین بازگو می کند :

روز دوشنبه18/10/1357 نزدیک ساعت دو بعد از ظهر بود.

دخترم مشغول بافتن  پیراهنی بودند که ناگهان صدای "مرگ بر شاه" مردم بلند شد .

 نازیلا  که عاشق تظاهرات بود ، سراسیمه  از خانه بیرون رفت و من هم به دنبال او رفتم

او به محض مشاهده مردم به جمع تظاهر کنندگان پیوست و من نیز به خانه برگشتم.

ساعت  4 بعد از ظهر  بود که عمویش  در حالی که  پیکر خونین  او را در آغوش گرفته بود وارد منزل شد و من به محض دیدن سر خونین نازیلا فهمیدم که دخترم شهید شده است.

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

سه شنبه 13 بهمن 1394  9:00 AM
تشکرات از این پست
fsmuosavi pebdani
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

پاسخ به:شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی

شهیده شبنم متخصص

فرزند داوود در تاریخ دوم تیر ماه سال13۴۶ در محله "داشکسن" در حومه شهرستان اردبیل به دنیا آمد.

   پس از طی دوران طفولیت درسن 7 سالگی به مدرسه رفت و دوران ابتدایی را در مدرسه ایران دخت" به پایان رسانید. و در بهمن ماه سال1357 در حالی که کمتر از 12 سال داشت و به همراه مادرش در تظاهرات علیه رژیم طاغوت شرکت کرده بود با شلیک گلوله ماموران ساواک به شدت مجروح شد.

حدود ١۴سال در بسترجانبازی بسر برد و درد و  رنج بسیاری را تحمل کرد و در نهایت در روز سوم خرداد ماه 1372 بر اثر شدت صدمات وارده به فیض شهادت رسید.

مجروحیت شبنم به طوری بود که شبنم متخصص جانباز ٧٠ درصد انقلاب اسلامی بود و پیکر پاکش در گلزار شهدای شهرستان اردبیل به خاک سپرده شد.

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

سه شنبه 13 بهمن 1394  9:05 AM
تشکرات از این پست
fsmuosavi pebdani
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

پاسخ به:شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی

شهید علی اکبر امیرحمیدی

- شهید علی اکبر امیر حمیدی فرزند محمد حسن در تاریخ 5/3/1333 در خانواده­ای مذهبی در جهرم متولد شد.  پدرش که نامش در پرونده گزارش ساواک جهرم نیز می باشد او را انقلابی، تربیت نمود.

تحصیلات ابتدایی را در دبستان های سعدی و سیادت و تحصیلات متوسطه را در دبیرستان اسلامی در رشته علوم طبیعی به پایان رسانید.

تربیت مذهبی را از پدر و مادرش فرا گرفت و مادرش نیز او را چون علی اکبر، تربیت نمود. طی مدت تحصیل به طور مؤثر در جلسات مذهبی در کتابخانه­ی عمومی اسلامی که به پیشنهاد آیت الله حاج شیخ حسین شب زنده دار ـ دامت برکاته ـ  و با حمایت آیت الله حاج سید ابراهیم حق شناس ـ رحمت الله علیه ـ تأسیس شده بود شرکت می کرد، سپس به خدمت سربازی رفته، شش ماه در اراک مشغول آموزش و انجام وظیفه شد و در طی این مدت به علت نزدیک بودن اراک به تهران با دانشجویان مسلمان و انقلابی و همشهری خود چون حسین رنجبر (که در جبهه های جنگ تحمیلی به شهادت رسید) ارتباطی نزدیک و صمیمی داشت و مدام، اعلامیه ها و نوارهای انقلاب را که از دانشجویان تهران به دست می آورد به جهرم می‌فرستاد و یا با خود می آورد و کمک های شایانی به پخش کنندگان اعلامیه های حضرت امام (ره)  می نمود و این عمل شجاعانه تأثیر به سزایی در آگاهی بخشی مردم جهرم داشت و حتی مخفیانه یک دستگاه ماشین نویسی جهت تایپ اعلامیه ها نیز در اختیار جوانان انقلابی جهرمی گذاشته بود، پس از اتمام دوران خدمت سربازی در شرکت خصوصی جنرال سیستمز کرج مشغول به کار شد.

او که در راهپیمایی های انقلاب در تهران نیز حضور فعالی داشت، پس از شرکت در راهپیمایی 17 شهریور 1357 به جهرم تلفن نمود و خانواده اش را از سلامتی خود آگاه ساخت و در ماه های قبل از پیروزی انقلاب در تهران به همراه دوستان انقلابی تهرانی، فعالیت ها و تظاهرات های مؤثری علیه رژیم طاغوت داشت و نیز به خاطر ضمیر روشنی که داشت گاهی به بیمارستانهای تهران مراجعه و خون خود را اهدا می نمود و پس از دیدار حضرت امام (ره) در روز 12 بهمن 1357 در بهشت زهرا در تاریخ 18/11/1357 در پی تعطیلی و اعتصاب کارخانه ها و مؤسسات به جهرم آمد و در جهرم نیز با دوستانش «محمد جواد صفائی» و «مجتبی صفرزاده» (از شهدای جنگ تحمیلی) در مبارزات خیابانی شرکت نمود. او شجاعت را از دائی هایش که زندان دیده ساواک بودند و از انقلابیون محسوب می شدند فرا گرفت.

در روز 22 بهمن ماه نیز غیرت را از عمویش مرحوم احمد امیر حمیدی در زمان پایین آوردن مجسمه شاه یاد گرفت و فردای آن روز، روز 23 بهمن ماه 1357 پس از غسل شهادت، پیراهنی نو به تن نمود و با خیل خروشان مردم انقلابی جهرم به قصد تصرف ژاندارمری، آخرین پایگاه ستم شاهی از خانه بیرون رفت و در مصاف با آخرین پس ماندگان طاغوت (نیروهای ژاندارمری) که هنوز تسلیم نشده بودند به ضرب گلوله­ی سرسپردگان رژیم و در جلوی ژاندارمری جهرم به درجه رفیع شهادت رسید و نخل های راست قامت جهرم دیدند که چگونه قلب عاشق و پر تپش علی اکبر، هدف قرار گرفته شد و قامتش را به خاک انداخت و با فروافتادنش، دین برخواست و انقلاب اسلامی در خون سرخ او و همه علی اکبر های ایران اسلامی جوانه زد.

در عصر همان روز بدن غرق به خون و پاکش، در گلزار شهدای فردوس قسمت نارنجستان مدفون شد. و نام آسمانی او مزین به نام دبستان شهید علی اکبر امیرحمیدی در محله صحرای جهرم یادآور راست قامتی این شهید است.

شایان ذکر است که همزمان با چهلمین روز درگذشت این شهید بزرگوار که انقلاب با خون چنین شهیدانی به ثمر رسیده بود، آیت الله آیت اللهی ـ رحمت الله علیه ـ امام جمعه فقید جهرم در سخنانی در مراسم چهلم از این شهید افتخار آفرین تجلیل و تکریمِ ویژه نمود.

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

سه شنبه 13 بهمن 1394  10:09 AM
تشکرات از این پست
fsmuosavi pebdani
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

پاسخ به:شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی

علی رهبان

نام:علي

نام خانوادگي: رهبان
محل تولد:اردبيل
محل شهادت:اردبيل
تاريخ شهادت:23/11/57
تاريخ تولد: 1327

قسمتي از زندگينامه شهيد
 شهيد، سال 1327 در خانواده اي فقير ومتدين متولد شد. سنين جواني به كارگري مشغول ودر سن 21 سالگي ازدواج كرد. با آغاز انقلاب، همراه مردم به امام امت لبيك گفت ومومني كوشا در به ثمر رساندن انقلاب اسلامي بود اين كوشائي بعد از طلوع فجر بيشترشد. تا اينكه 23 بهمن 57 در ميدان شهداي اردبيل به نداي حق لبيك گفته به خيل ياران الله پيوست.

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

سه شنبه 13 بهمن 1394  10:13 AM
تشکرات از این پست
fsmuosavi pebdani
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

پاسخ به:شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی

عباسعلی محبی

نام: عباسعلي
نام خانوادگي: محبي
محل تولد:نيارق
محل شهادت:اردبيل
تاريخ شهادت:23/11/57

قسمتي از زندگينامه شهيد
شهيد محبي،سال 1334 در خانواده اي فقيرومتدين در روستاي نيارق از توابع شهرستان اردبيل متولدشد. خانواده اش بعد از تحمل فقرها ومحروميتها ومشكلات زندگي،به اردبيل عزيمت كردند. در هفت سالگي به مدرسه رفت وبعد از اخذ مدرك ديپلم براي ادامه تحصيل در مدرسه تربيت معلم رشت،مشغول تحصيل گرديد.ولي بعد از دو ماه به علت اينكه خانواده اش نتوانستند خرجي تحصيل اورا فراهم نمايند ناگزير به اردبيل بازگشت. با آغاز انقلاب شكوهمند اسلامي ايران همگام با مردم مسلمان ومتعهد فعالانه در راهپيمائيها وسخنرانيها شركت مي كرد. او كه در آرزوي شهادت وپيوستن به لقاءالله مي زيست.سرانجام در 23بهمن ماه57 در ميدان شهداي اردبيل، دژخيمان رژيم شاهي، مغزش را هدف گلوله قرار دادند وخون پاكش را سنگفرش خيابانها شد واز هر قطره خونش هزاران مبارز ورزمنده بپا خاستندوفرياد برآوردند: تا آخرين نفس راهت را ادامه خواهيم داد اي شهيد.

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

سه شنبه 13 بهمن 1394  10:14 AM
تشکرات از این پست
fsmuosavi pebdani
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

پاسخ به:شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی

علی علیوند بنفشه دره

نام: علي
نام خانوادگي:عليوند بنفشه دره
محل تولد: بنفشه دره
محل شهادت: اردبيل
تاريخ شهادت: 23/11/57

قسمتي از رندگينامه شهيد
شهيد علي عليوند بنفشه دره، سال 1341 در يک خانواده فقير در روستاي بنفشه دره متولد شد. با شروع انقلاب دين خود را به انقلاب ادا کرد و آنچنان که شايستگي داشت در 23 بهمن 57 گلوله ناجوانمردان او را به ملکوت اعلا عروج داد.

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

سه شنبه 13 بهمن 1394  10:15 AM
تشکرات از این پست
fsmuosavi pebdani
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

پاسخ به:شهداء دانش آموز و دانشجو یان انقلابی

یحیی نجفی

نام: يحيي
نام خانوادگي: نجفي
محل تولد: اردبيل
محل شهادت: اردبيل
تاريخ شهادت: 23/11/57

قسمتي از زندگينامه شهيد
يحيي، سال 1334 در خانواده اي متدين در اردبيل پا به عرصه وجود نهاد. شهيد قبل از انقلاب نيز با توجه به فعاليتهاي سياسي-مذهبيش بارها توسط ساواک دستگير و مورد شکنجه قرار گرفت. در روز 22 بهمن 57 بوسيله هواداران شاه از ناحيه پا زخمي شد. او همواره مي گفت: (( من در اين راه عاقبتم شهادت است و اگر به اين فيض نائل گشتم الطاف خداوند شامل حالم خواهد بود)) و بالاخره نيز تاريخ 23/11/57 در ميدان شهداي اردبيل بدست مزدوران شاه جلاد بشهادت رسيد.

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

سه شنبه 13 بهمن 1394  10:16 AM
تشکرات از این پست
fsmuosavi pebdani
دسترسی سریع به انجمن ها