بهتر است درختان تازه بکاریم و کود و زحمت را به پای آنها بریزیم. این طوری هم میوه بیشتری نصیبمان میشود و هم دوام درآمدمان بیشتر میگردد.“
همه کسانی که با ماشین به سفر میروند حتما زمینهای دست نخورده و بکر بین شهرها را دیدهاند. زمینهایی که خیلی از آنها به ذخایر آبی نزدیکاند و با کمی همت و سرمایهگذاری و صد البته اندکی دلسوزی میتوانند به شهرهایی آباد و پر سکنه تبدیل شوند. این شهرها نیاز به سکنه دارند و این یعنی آنکه باید انسانهای جدیدی به دنیا بیایند و در این شهرهای جدید ساکن شوند و جاهای خالی این سرزمین را پر کنند. سرزمین آبادی که خیلیها حسرت وسعتش را میخورند و برای تصاحب آن هزاران نقشه در سر می پرورانند. در بسیاری از کشورها برای دست یافتن به چند کیلومتر مربع فضای بیشتر دریاها را میخشکانند و کوهها را صاف میکنند تا بتوانند وسعت سرزمینشان را بیشتر کنند و در این خاکهای جدید شهرک احداث کنند و برج بسازند و به کسب و کار تجاری بپردازند.
در این سرزمین بزرگ میلیونها واحد ثروت عظیم پنهان شده است و این ثروت آنقدر زیاد است که اگر درست مدیریت شود میتواند جمعیتی چند برابر جمعیت فعلی را در رفاه و آسایش کامل پوشش دهد. جمعیت دنیا هم روز به روز در حال زیاد شدن است و اگر جاهای خالی سرزمینمان را با جمعیت خودمان پر نکنیم چند ده سال دیگر هجوم مهاجرین و مهاجمین برای تصاحب این فضاهای خالی با هزار و یک بهانه واهی، مجال نفس کشیدن را از فرزندانمان خواهد گرفت. پس نتیجه اینکه باید ثروت خدادادی پنهان در زیر خاک و درون مغز انسانهای این دیار را هر چه زودتر و سریعتر به کار بگیریم و این میسر نمیشود مگر اینکه میوههای باغ را زیاد کنیم و این یعنی تعداد ساکنین این سرزمین را زیاد کنیم!!
آری این واقعیتی غیر قابل انکار است که زمینهای بزرگ برای همیشه در اختیار خانوادههای کوچک نمیماند و اگر قرار باشد زمینی را نگه داری باید در هر گوشه آن انسانهایی زنده را برای دفاع از آن گوشه سرزمین داشته باشی. اما چگونه باید این کار را انجام داد که ساکنین جدید ضعیف و کم بنیه و فقیر و ناتوان نباشند!؟
پاسخ کاملا روشن است. عمر یک درخت برای میوه دادن و به بار نشستن محدود است و حتی اگر خروارها خاک مرغوب و کود عالی پای ریشههای فرسوده یک درخت کهنه بریزیم باز بیشتر از ظرفیت و بنیه درخت نمیتوان از آن میوه گرفت. اما چرا همه فشار را به یک درخت تحمیل کنیم و میوههایی اضافی که میخواهیم به دست آوریم را از درختان جدید باز نستانیم!؟
به نظر میرسد این همه جوان آماده ازدواج و آرزومند زندگی زناشویی پاک و سالم را از یاد بردهایم و از این نکته طلایی غافل ماندهایم که هر زوج از این جوانان بالقوه قادر به تولید و پرورش و تربیت کودکانی سالم و تندرست و زیبا و باهوشاند و میتوانند کمبود تعداد نسل بعد را به خوبی و از صحیحترین راه تامین کنند. اگر هر کدام از این زوجهای جوان بتوانند تشکیل خانواده دهند، ضمن اینکه فساد و تباهی و هزاران مشکل کاملا واضح دیگر از جامعه رخت بر میبندد، نسلها پاکیزه و زیبا و باهوشتر میشوند و از درون هر یک از این خانوادههای جوان حتی اگر یک کودک متولد شود، تعداد این کودکان جدید رشد مناسب و مطلوب جمعیتی کشور را تامین خواهند کرد.
علت منفی شدن رشد جمعیت کشور به این خاطر نیست که خانوادهها از بچه کوچک زده شدهاند و بزرگترها و پیرمردها را ترجیح میدهند!! بلکه دقیقا به این دلیل است که جوانها از ازدواج بازماندهاند و ترسانده شدهاند و جرات تشکیل خانواده را از دست دادهاند.
علم و خرد حکم میکند که به جای هزینه کردن بیمورد در جهت سر پا نگه داشتن درختان پیر و فرسودهای که از تولید میوههای تازه و شاداب و زیبا و هوشمند ناتوان هستند، باغبانهایی متعهد و توانمند را به کار بگیریم که قادر باشند محیط را برای میوه دادن نهالهای نورس و جوان آماده سازند. در این صورت بعد از مدت کوتاهی آرامشی الهی بر باغ حاکم خواهد شد و میوههای جدید آنقدر زیاد خواهد شد که همه را متحیر خواهد ساخت.
عادت به صرفهجویی بیش از حد بعضی مواقع باعث اسراف و اتلاف سرمایه هم میشود. درست شبیه ادارهای که به جای حقوق دادن به کارمندان جدید مبالغی هنگفت را صرف پرداخت اضافه کار به کارمندان پیر و از کار افتادهای میکند که حتی بنیه و شور و قوه سر پا ماندن و هشیار بودن در ساعات عادی کار را هم از دست دادهاند. یا به جای استخدام اشخاص جدید در مشاغل متعدد، به یک فرد چند شغل میدهیم تا به زعم خود تمام توان و نبوغ آن فرد را به کار بگیریم، غافل از آنکه با اینکار نه تنها راندمان کار را بسیار پايین میآوریم بلکه کل مجموعه را به یک یا چند شخص انگشت شمار وابسته میسازیم. بیاعتنایی به توان تولید بچه سالم از طریق خانوادههای جوان و به جای آن تشویق خانوادههای پرجمعیت به داشتن بچههای بیشتر هم شبیه همین صرفهجوییهای بیش از حد و نامتعارف است که همیشه باعث اسراف و اتلاف عمر و سرمایه خانوادهها و بچههای آنها میشود. پس اگر قرار است بچههای جدیدی در کشور متولد شوند بیايید از طریق علمی و با روشی خردمندانه تلاش کنیم که مشکل جفت شدن و ازدواج زوجهای جوان را حل کنیم. کودکان سرزنده و هوشیار و زیبایی که از این زوجهای جوان متولد میشوند خودشان با تولدشان مشکل کسری جمعیت این سرزمین پاک را برطرف خواهند ساخت.
منبع:سهیلا ثقفی-سردبیر مجله موفقیت