سخرانی در جمع پزشکان امام
[بسم الله الرحمن الرحیم]
آقایانی که در بیمارستان هستند بیشتر از سایر مردم مصیبتها را دیدهاند، حتی از آنهایی که در خیابانها بودهاند. آنهایی که در خیابان بودهاند دیدهاند که جوانی تیر خورد و افتاد لکن آنها که بالای بستر او بودهاند دیدهاند چه گذشته است. پدر و مادر او آمدهاند لا بد- اگر گذاشته باشند بیایند- آمدهاند در بیمارستان و شما حال آنها را دیدهاید. مصدومین را، مجروحین را، آنهایی را که کشته شدهاند و بردهاند که شما هم ندیدهاید- همه در نظر خدا محفوظ است.
گناه این ملت این بود که میخواست که اجانب در مملکتشان تصرف نکند. گناهشان این بود که میخواستند آزاد باشند، اختناق نباشد؛ میخواستند غارتگرها را بیرون کنند. اینها گناه این ملت بود که به روی آنها این طور مسلسلها کشیدند و حالا هم دست برنمیدارند. همین چند روز هم باز در شهرستانها از این کارها بوده است.
عمال اجانب در چهره «ملیت»!
اینها- یعنی عمال اجانب- هر روزی با یک صورت در پردهها و در چهرههایی هستند. اینها عمالشان را ممکن است بیست سال، سی سال، به صورت یک آدم ملی درآورند و بر ملت معلوم نباشد که این چه کاره است! وقتی که چهره واقعی پیدا شد، آن وقت ملت میفهمد چه بوده این. یک نفر سی سال، بیست سال در چهره ملیت بوده است، در چهره دیانت بوده است آن وقتی که آن محفوظ بوده است این؛ و نگه داشتهاند این را برای یک روزی- یک روزی که احتیاج دارند که با حربه ملیت ملت را بکوبند، مثل امروز. امروز با حربه «ملیت» و رفتن سر قبر دکتر مصدق ملت را دارند میکوبند. و چنانکه شریف امامی با حربه «صلح» آمد و ملت را کوبید، اینها با این حربه آمدند. و این ملت که الآن دارد صدایش ... دیروز سرتاسر مملکت، تمام مملکت، یکصدا میگفتند که ما دولت جدید را میخواهیم. اینها را ملت حساب نمیکنند.! ملت آن است که امریکا بشناسد که او ملت است، اگر امریکا تثبیت کرد ملیت کسی را! آن هم تثبیتش به این است که منافع او را تامین بکند و الّا آن اشخاصی که میگویند ما ملی هستیم و ما مطیع ملت هستیم، به آرای ملت احترام میگذاریم، [خیر.] دیروز این آرای ملت نبود؟ دیروز چند میلیون مردم فریاد کردند، اینها ملت نیستند؟ باز هم آن ملتی که باید در نظر امریکا و عمال امریکا باشد اینها نیستند. این «ملت» آنهایند که میگویند باید همه چیز را داد به امریکا، همه چیز را داد به خارجیها!
دزدیها و غارتگریها
شما که در بیمارستانها بودید میدانید به این ملت چه گذشت. شما یک گوشهاش را میدانید، بیمارستانهای دیگر هم گوشههای دیگرش را میدانند. بسیاریاش هم از چشم شماها و سایر برادرهای شما مخفی بوده است. چنانکه دزدیهایی که اینها کردند، خیانتهایی که اینها کردند، از چشم ما اکثرش مخفی است؛ ما نمیدانیم اینها چه کردند.
آقا من یک قصهای را برایم نوشتند یا در مجله دیدم- یادم نیست الآن- که یکی از خواهرهای این محمد رضا در خارج یک ویلایی خریده است که قیمت او را من الآن نمیدانم چه قدر بود لکن نوشته بود که برای گلکاری او شش میلیون دلار خرج گلکاری آن ویلاست.! اینها یک همچو کارهایی کردهاند و ما بیاطلاعیم و نمیدانیم چیست.
شش میلیون دلار، یعنی تقریباً 32 میلیون تومان، خرج گلکاری! اینها برداشتند هر چه ما داشتیم، رفتند. ارتشبدهایشان چقدر بردند، و خودش و عائلهاش چه قدر بردند؛ و خزاین ملت را خالی کردند و یک مملکت خراب و ویران گذاشتند و رفتند.
لزوم بردباری و تشریک مساعی
خداوند ان شاء الله شما که زحمت کشیدید برای این ملت و تَعَب کشیدید- خوب، من میدانم که کسی بالای سر یک کسی که مظلوم است و کتک خورده است مجروح شده است دارد میمیرد شاید در حضور شما بسیارشان مردهاند من میدانم به شما چه گذشته است، خدا هم میداند- شما اجرتان با خداست. خدا میداند که شما چه کشیدهاید؛ و خداوند جبران خواهد کرد. ان شاء الله خداوند به همه شما سلامت بدهد. رفقا همه تشریک مساعی کنید در این امور؛ در این نهضت متحد بشوید. اگر در این نهضت شکست بخورید تا آخر شکست خوردهاید. همه با هم باشید، همه با هم تشریک مساعی بکنید تا اینکه پیروزی برایمان حاصل بشود.