دل درويشان
|
|
|
هوالمحبوب
|
جام جم مظهر اعظم دل درويشان است
طاعت و زهد ريايي همه بيحاصلي است
نقد عالم همه قلب است ولي نقد صحيح
آتش آن نيست كه در وادي ايمن زدهاند
بينياز از دو جهان زندة جاويد شود
رجعت آل چو قائم به فنا در آل است
بگذر از مرحلة ريب و ريا اي سالك
آن مغاكي كه بود كوي خموشان نامش
بايد «اسـرار» گهر ســفت و در بـهر نثــــار
|
نخبة جملة عالم دل درويشان است
بجز از عشقكه او حاصل درويشان است
كيمياي نظر كامل درويشان است
آتش آنست كه اندر دل درويشان است
هر كه از فقر و فنا بسمل درويشان است
جذب اين سلسله بركاهلدرويشان است
روبه صدقآركه سرمنزل درويشان است
داني البتّه كه او محفل درويشان است
كه نه هرسنگ وگلي قابل درويشان است
|
از ديوان حاج ملا هادي سبزواري
|
|
یک شنبه 4 بهمن 1394 1:48 PM
تشکرات از این پست