0

راه راست زندگی در کلام امام حسن‌ عسکری(ع)

 
khodaeem1
khodaeem1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 89277
محل سکونت : خراسان رضوی

راه راست زندگی در کلام امام حسن‌ عسکری(ع)

راه راست زندگی در کلام امام حسن‌ عسکری(ع)

 

مشرق/ آنچه درپی می‌آید برخی ویژگی‌های راه راست زندگی و سبک زندگی اسلامی و قرآنی است که در احادیث و آموزه‌های امام حسن عسکری(ع) بیان شده است.

آموزه‌های اسلامی، زندگی دنیا را پلی به سوی آخرت، کشتزاری برای سرای دیگر و مقدمه‌ای برای زندگی بی‌پایان و بی‌نهایت پس از مرگ و قیامت برمی‌شمارد که در آن هیچ مرگی نیست تا انسان از جایی به جایی دیگر منتقل شود. (بقره، آیات 25 و 39 و 81 و 82)

پیشوایان دین نیز بر همین اساس، به جزئیاتی اشاره می‌کنند که اصول قرآنی آن را به صورت کلی بیان کرده است. آنان به ما می‌آموزند که چگونه زندگی کنیم که آخرتی سعادتمند داشته باشیم بی‌آنکه سعادت دنیوی را از دست دهیم. به سخن دیگر به ما می‌آموزند که چگونه از حسنات دنیا و آخرت بهره‌مند شویم و از خداوند بخواهیم که این‌گونه با ما تعامل و معامله کند. (بقره، آیه201)

سبک زندگی اسلامی قرآنی امام حسن‌عسکری(ع) به عنوان یکی از پیشوایان معصوم(ع) و اسوه حسنه الهی برخی ویژگی‌های راه راست زندگی را تبیین کرده است. در ادامه پاره‌ای از آموزه‌های آن حضرت(ع) که بیانگر فلسفه و سبک زندگی قرآنی و اسلامی در اینجا است بیان می‌شود.



1- پرهیز از مجادله: انسان باید برای فهم حقیقت تلاش کند و پس از درک حقیقت آن را ترویج دهد و تحقق بخشد. بنابراین، نمی‌بایست جدال و مجادله نماید مگر آنکه مجادله به احسن باشد که طرف مقابل اصول آن را پذیرفته و بدان باور دارد. (نحل، آیه125) این‌گونه است که می‌توان حق را بی‌آنکه خشونت کلامی و ناخشنودی پدید آید به دیگران منتقل کرد. انسان با ترک مجادلات می‌تواند ارزش خویش را نیز حفظ کند و در چشم دیگران بی‌ارزش نشود. از همین‌رو امام حسن عسکری(ع) می‌فرماید: لا تمار فیذهب بهاؤک؛ جدال مکن که ارزشت می‌رود. (أعیان الشیعه، ج2، ص41)



2- پرهیز از شوخی: شوخی هر چند که موجب سرور و شادی می‌شود اما باید توجه داشت که شوخی‌ها حتی اگر با حفظ موازین عقلی و شرعی و عرفی باشد و انسان در شوخی مثلاً از دروغگویی، اهانت به اقوام و اشخاص، تهمت و بهتان و مانند آنها پرهیز کند، ولی زیاده‌روی در آن ارزش آدمی را کاهش می‌دهد و زمینه‌ای را فراهم می‌آورد که دیگران جرأت بی‌ادبی می‌یابند. از همین‌رو امام حسن‌عسکری(ع) با توجه به پیامدهای شوخی، نسبت به آن هشدار داده و می‌فرماید: ولا تمازح فیجترأ علیک؛ و شوخی مکن که بر تو دلیر شوند. (تحف العقول ص486)



3- تواضع در نشستن: اصولاً کبر و تکبر تنها خصوصیت و صفتی است که شایسته و بایسته خداوندگاری است و انسان می‌بایست به شدت از آن پرهیز کند. کسانی که گرفتار کبر و تکبر و استکبار می‌شوند، دنیا و آخرت خویش را از دست می‌دهند. لذا در آموزه‌های اسلامی بر تواضع که ضد تکبر است، تأکید و تشویق شده است. در آیات و روایات به آثار و برکات تواضع توجه داده می‌شود تا این‌گونه مردم به سمت و سوی آن کشیده شوند و خصلت تواضع را در خود ایجاد کنند. (اسراء، آیه37؛ لقمان، آیه18) امام حسن‌عسکری(ع) نیز به یکی از آثار تواضع در مجالس عمومی اشاره کرده و می‌فرماید: من رضی بدون الشرف من المجلس لم یزل‌الله و ملائکته یصلون علیه حتی یقوم؛ هر که به پائین نشستن در مجلس خشنود باشد، پیوسته خدا و فرشته‌ها بر او رحمت فرستند تا برخیزد. (بحارالأنوار، ج78، ص466، ح12) آن حضرت نشانه تواضع را سلام گفتن و جلوس در پائین مجلس می‌داند و می‌فرماید: من التواضع ألسلام علی کل من تمر به، و الجلوس دون شرف المجلس؛ از جمله نشانه‌های تواضع سلام کردن بر هر کسی است که بر او می‌گذری و نشستن در پایین مجلس است. (بحارالأنوار، ج75، ص372، ح9)



4- اجتناب از شهرت و ریاست‌طلبی: شهرت، انسان را در جامعه انگشت‌نما می‌کند. شهرت علاوه بر اینکه محدودیت‌ساز است و انسان هر کاری را نمی‌تواند انجام دهد، در بسیاری از مردم موجب از دست رفتن دین و ایمان می‌شود؛ زیرا توجه ویژه مردم به آن، شرایط رشد و گسترش اموری چون خودبزرگ‌بینی، تکبر، استکبار، غرور، تفاخر، تکاثر و مانند آن را فراهم آورده و انسان را به هلاکت می‌افکند. ریاست‌طلبی نیز این‌گونه است؛ زیرا ظرفیت‌های هر انسانی محدود است و کسی که بخواهد بر مردمی ریاست کرده و رهبری آنان را به عهده گیرد می‌بایست در سطحی از اوج باشد که بتواند همه آنان را پوشش دهد؛ از آنجا که بسیاری از مردم خودشان تحت حاکمیت هواهای نفسانی هستند و از آن پیروی می‌کنند، نمی‌توانند رهبران خوبی برای جامعه باشند؛ چرا که هواهای نفسانی، آنان را به سمت تکبر و تفاخر و مانند آن سوق می‌دهد و زمینه هلاکت ابدی آنان را پدید می‌آورد. فرعون‌ها گرفتار چنین اموری شده و هلاک شده‌اند. امام حسن‌عسکری(ع) در این‌باره می‌فرماید: و ایاک و الاذاعه و طلب الریاسه، فانهما یدعوان الی الهلکه؛ مبادا شهرت‌طلبی کنی و درپی ریاست باشی، زیرا این دو، آدمی را به هلاکت می‌کشانند. (بحارالأنوار، ج50، ص296، ضمن ح70.)

البته برخی اذاعه را به معنای افشای اسرار و پخش کردن رازها گرفته‌اند؛ اینکه انسان رازهائی که در اختیار گرفته را پخش کند و موجب ناامنی در جامعه شود (نساء، آیه83) هر چند که پخش کردن رازها و اسرار، عملی زشت و گناه است، ولی با توجه به اینکه در عبارت امام(ع) با ریاست همراه شده، به نظر می‌رسد که همان شهرت‌طلبی است. یعنی اینکه شخص بخواهد نامش پخش شود و به اصطلاح امروزی‌ها رسانه‌ای گردد و همواره صوت و تصویر و فیلم وی در رسانه‌های گوناگون شنیداری و دیداری باشد.



5. شرک خفی: انسان‌ها کارهای خوب بسیاری انجام می‌‌دهند، ولی با کارهایی نیز تمام برکات و آثار آن را از میان می‌برند. منت‌گذاری و ریاورزی و گفتن اینکه اول خدا بعدا شما، از جمله اموری است که به عنوان شرک خفی آثار عمل را از میان برده و دچار احباط می‌کند. بر اساس آیه ‍106 سوره یوسف بیشتر مومنان نیز گرفتار شرکت خفی و نهان هستند.

خداوند در قرآن می‌فرماید: و ما یومن اکثر هم بالله الا و هم مشرکون؛ و بیشتر آنان به خدا ایمان نیاوردند مگر آنکه مشرک باشند. امام صادق(ع) درباره این آیه می‌فرماید: انسان بگوید اگر فلانی نبود من از بین می‌رفتم و اگر فلانی نبود چنین و چنان می‌شدم و اگر فلانی نبود خانواده‌ام نابود می‌شد، مگر نمی‌بینی که او با این حرف‌ها در ملک خدا برایش شریکی قائل شده که روزی‌اش می‌دهد و از او دفاع و دفع گرفتاری می‌کند؟ راوی می‌گوید: عرض کردم پس بگوید: اگر خداوند به واسطه فلانی بر من منت نمی‌نهاد از بین می‌رفتم؟ فرمود: آری اشکالی ندارد. (تفسیر العیاشی، ج 2، ص 200، حدیث 96)

امام‌حسن عسکری(ع) نسبت به شرک خفی این‌گونه هشدار داده می‌فرماید: از جمله گناهانی که آمرزیده نشود این است که [آدمی] بگوید: ای کاش مرا به غیر از این گناه مواخذه نکنند. سپس فرمود: شرک در میان مردم از جنبش مورچه بر روپوش سیاه در شب تار نهان‌تر است.



6. اجتناب از خنده بیجا: انسان باید موقعیت‌شناس و مقام‌شناس باشد. از قدیم گفته‌اند: هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد. باید توجه داشته باشد که بی‌خودی و بیجا نخندد؛ چرا که خنده‌هایی از این دست نشانه سفاهت و بی‌خردی است. انسان خردمند اگر می‌خندد در جایش می‌خندد. امام‌حسن عسکری(ع) در این باره می‌فرماید: من الجهل الضحک من غیر عجب؛ خنده بیجا و برنخاسته از تعجب، از نادانی است.

آن حضرت(ع) در اینجا به مهم‌ترین علت خنده نیز توجه داده است؛ زیرا تعجب عامل ایجادی خنده در انسان است؛ وقتی انسان از امری شگفت‌زده و متعجب می‌شود ناخواسته می‌خندد. از همین رو وقتی حضرت ساره(ع) در زمان پیری خود و حضرت ابراهیم(ع) با بشارت فرزنددار شدن از سوی فرشتگان مواجه می‌شود، شگفت زده و متعجب شده و با صدای بلند می‌خندد که خداوند در آیه 71 سوره هود به واژه «ضحکت» به آن اشاره می‌کند.



7. همسایه بد، بلای کمرشکن: انسان باید حق همسایه را مراعات کند. در آموزه‌های اسلامی چنان درباره حقوق همسایه سفارش شده که گمان برده شده که همسایه ارث می‌برد. (بحارالانوار، ج 71، ص 94) همسایه خوب کسی است که همواره حقوق همسایه را مراعات کند؛ اما همسایه بد - خداوند نصیب هیچ‌کس نکند - بلای کمرشکن است؛ چنانکه امام حسن عسکری(ع) می‌فرماید: از بلاهای کمرشکن، همسایه‌ای است که اگر کردار خوبی را بیند نهانش سازد و اگر کردار بدی را بیند آشکارش کند. (بحارالانوار، ج 75، ص 372، ح 11)



8. حقوق همنوعان: آن حضرت(ع) نه تنها بر حقوق همسایه تاکید بسیار دارد، بلکه به انسان‌ها فرمان می‌دهد که حقوق همنوعان را شناخته و مراعات کنند. ایشان برای تشویق مردم به شناخت و مراعات حقوق همنوعان به آثار و برکات آن توجه داده و می‌فرماید: هرکس حقوق همنوعان خود را بشناسد و رعایت کند و مشکلات و نیازمندی‌های آنها را برطرف نماید، در پیشگاه خداوند دارای عظمت و موقعیت خاصی خواهد بود. (احتجاج طبرسی، ج 2، ص 517، ح 340)

از نظر آن حضرت(ع) اموری هستند که باید در حقوق دیگران مراعات شود. از جمله مهم‌ترین اموری که رعایت آنها واجب اجتماعی است عبارتند از: شما را به تقوای الهی و پارسایی در دینتان و تلاش برای خدا و راستگویی و امانتداری درباره کسی که شما را امین دانسته - نیکوکار باشد یا بدکار - و طول سجود و حسن همسایگی سفارش می‌کنم. محمد(ص) برای همین آمده است. در میان جماعت‌های آنان نماز بخوانید و بر سر جنازه آنها حاضر شوید و مریضانشان را عیادت کنید. و حقوقشان را ادا نمائید، زیرا هر یک از شما چون در دینش پارسا و در سخنش راستگو و امانتدار و خوش‌اخلاق با مردم باشد، گفته می‌شود: این یک شیعه است و این کارهاست که مرا خوشحال می‌سازد.

تقوای الهی داشته باشید، مایه زینت باشید نه زشتی، تمام دوستی خود را به سوی ما بکشانید و همه زشتی را از ما به دور گردانید، زیرا هر خوبی که درباره ما گفته شود ما اهل آنیم و هر بدی درباره ما گفته شود ما از آن به دوریم. در کتاب خدا برای ما حقی و قرابتی از پیامبر خداست و خداوند ما را پاک شمرده، احدی جز ما مدعی این مقام نیست، مگر آنکه دروغ می‌گوید. زیاد به یاد خدا باشید و زیاد یاد مرگ کنید و زیاد قرآن را تلاوت نمایید و زیاد بر پیغمبر سلام و تحیت بفرستید. زیرا صلوات بر پیامبر خدا(ص) ده حسنه دارد. آنچه را به شما گفتم حفظ کنید و شما را به خدا می‌سپارم، و سلام بر شما. (بحارالانوار، ج 75، ص 372، باب 29)



9. ویژگی‌های شیعیان: در آموزه‌های وحیانی اسلام با توجه به مراتب معرفت و ایمان، احکام خاص و شدیدتری وضع شده است. در حقیقت هر چه معرفت انسان افزوده می‌شود به همان میزان مسئولیت او نیز افزایش می‌یابد. آزمون‌ها نیز نسبت به افراد مقرب، بیشتر خواهد بود و تنوع و تعدد بیشتری می‌یابد. همچنین مسئولیت انسان در برابر مؤمنان، مسلمانان، همنوعان، حیوانات و گیاهان با توجه معرفت و ایمان تغییر می‌یابد. امام(ع) درباره مسئولیت شیعیان به عنوان منسوبان به اهل‌بیت(ع) می‌فرماید: پیروان ما، گروه‌های نجات یابنده و فرقه‌های پاکی هستند که حافظان [آیین] مایند، و ایشان در مقابل ستمکاران، سپر و کمک‌کار ما [هستند]. به زودی چشمه‌های حیات [منجی بشریت] بعد از گدازه توده‌های آتش! پیش از ظهور برای آنان خواهد جوشید.



10- مقامات بلند انسانی: هر کسی که می‌خواهد به مقامات بزرگ انسانی دست یابد و در پیشگاه خداوند از نام و نشان برخوردار شود. باید اموری را مراعات کند. اما بسیاری از مردم گمان می‌کنند که پارسایی و تقوا و رسیدن به مقامات الهی و مقام قرب و محبوبیت در پیشگاه خداوندی، دور از دسترس همگانی است و تنها شماری اندک و آن نیز اهل عصمت به آن خواهد رسید؛ در حالی که امام حسن‌عسکری(ع) بیان می‌کند که می‌توان با انجام چند چیز به مقامات بسیاری از جمله مقام پارساترین، عابدترین و زاهدترین مردمان رسید.

ایشان می‌فرماید: أورع الناس من وقف عند الشبهه، أعبد الناس من أقام علی الفرائض أزهد الناس من ترک الحرام، أشد الناس اجتهادا من ترک الذنوب؛ پارساترین مردم کسی است که در هنگام شبهه توقف کند. عابدترین مردم کسی است که واجبات را انجام دهد. زاهدترین مردم کسی است که حرام را ترک کند. کوشنده‌ترین مردم کسی است که گناهان را رها سازد. (تحف‌العقول، ص489)



11- محدودیت‌های عمر و آینده، متوقف به اعمال: براساس آموزه‌های قرآنی، عمر انسان در دنیا بسیار کوتاه است ولی همین دوره کوتاه زندگانی عصری است که عصاره آن برای ابدیت می‌ماند؛ زیرا انسان بهشت و دوزخ خویش را با اعمالش در همین مدت کوتاه عمر در دنیا می‌سازد؛ یعنی عین عمل را در آخرت مشاهده می‌کند و همان بهشت و دوزخش را شکل می‌دهد. (نباء، آیه26؛ اعراف، آیه180؛ فجر، آیه23) امام حسن عسکری(ع) نسبت به این مسئله هشدار می‌دهد و می‌فرماید چنان زندگی کنید که آخرت شما آباد باشد نه خراب. آن حضرت(ع) بهشت و دوزخ را سازه و محصول اعمال خود ما دانسته و می‌فرماید: شما عمر کاهنده و روزهای معدود و قابل شمارش دارید و مرگ به ناگهان می‌آید، هرکس تخم خیری بکارد به خوشی بدرود و هر کس تخم شری بکارد به پشیمانی بدرود. هر که هر چه بکارد همان برای اوست. هرکه به خیری رسد خدایش داده و هر که از شری رهد خدایش رهاند. (أعیان الشیعه: ج2، ص42، س2، بحارالأنوار: ج75، ص373، ح19.)



12- تلاش بیهوده برای رزق مقدر: حضرت امام حسن‌عسکری(ع) نسبت به تلاش‌های مردم در زندگی هشدار می‌دهد و می‌فرماید که خودتان را به اموری مشغول نکنید که بی‌فایده است در حالی که اموری است که باید بدان مشغول بود؛ زیرا فایده آن اعمال، دنیا و آخرت ما را می‌سازد. به عنوان نمونه آن حضرت(ع) می‌فرماید که روزی هر کسی مقدر است و انسان نباید تمام هم و غم خویش را این قرار دهد که لقمه نانی به دست آورد و به غفلت بخورد و از آخرت خود غافل شود. ایشان می‌فرماید: لا یشغلک رزق مضمون عن عمل مفروض؛ رزق و روزی ضمانت شده، تو را از کار واجب باز ندارد. (تحف‌العقول/ ص486) پس انسان باید هنگام ماه رمضان به روزه بپردازد و دنبال کاری نرود که او را از این واجب باز دارد. همچنین واجب انسان آن است که هر روز پیشانی بر خاک نهاده و نمازهای واجب روزانه خود را به جا آورد نه آنکه برای کسب روزی ترک نماز کند.

انسان هر آنچه روزی‌اش است به آن خواهد رسید؛ یعنی گمان نبرد که اگر وقت نماز به کار بپردازد و دکان و مغازه‌اش را باز گذارد روزی بیشتری نصیب او خواهد شد و کسی که به نماز برود کمتر روزی می‌خورد. این باور غلط است؛ زیرا اگر به ظاهر بیشتر کسب کرده در جایی دیگر از دست خواهد داد؛ برکت از زندگی او می‌رود و آن مبلغ زیادی اگر به دست آید که نمی‌آید باید صرف دارو و درمان یا خرابی وسایل و اثاثیه منزل کند. روزی هر کسی آن است که از آن بهره‌مند می‌شود و مابقی چیزی جز آن نیست که یا وارث بخورد و یا دزد به غارت برد یا به آتش بسوزد. پس هنگامه عمل به واجبات، ترک کار کنید و به نماز و روزه و حج و دیگر اعمال عبادی واجب بپردازید؛ زیرا خداوند روزی هر کسی را مقدر و تضمین کرده است و می‌داند که انجام آن عمل واجب عبادی چه میزان وقت و هزینه داشته و آن را جبران می‌کند و به زندگی و پول و کارش برکت می‌دهد.

آنچه بیان شد تنها گوشه ای از آموزه‌هایی است که امام حسن‌عسکری(ع) در بیان راه راست زندگی بیان کرده ولی از همین‌ها می‌توان درس گرفت و به عنوان یک کلام جامع در همه ابعاد زندگی بهره برد. این نوع تفکر و رویه می‌تواند انسان را به سعادت دنیا و آخرت برساند و پاسخی به پرسش چگونه زندگی کنیم باشد.

 

گفتم که خدا مرا مرادی بفرست ، طوفان زده ام راه نجاتی بفرست ، فرمود که با زمزمه ی یا مهدی ، نذر گل نرگس صلواتی بفرست

سه شنبه 29 دی 1394  7:11 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها