0

قیافه انسانها در قیامت

 
13321342
13321342
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1393 
تعداد پست ها : 3394
محل سکونت : اصفهان

قیافه انسانها در قیامت

 

قیافه انسانها در قیامت


 

قیامت,روز قیامت,قیافه انسانها در قیامت

 

 

 

عقیده صحیح در مورد معاد آن است که هم روحانی و هم جسمانی است . در این میان نظرات دیگری نیز وجود دارد . هم چنین در کیفیت معاد جسمانی...
 عقیده صحیح در مورد معاد آن است که هم روحانی و هم جسمانی است . در این میان نظرات دیگری نیز وجود دارد . هم چنین در کیفیت معاد جسمانی نیز اختلاف نظر وجود دارد.
مرحوم علامه مجلسى مى‏گوید: معاد جسمانى از امورى است که همه صاحبان ادیان در آن اتفاق نظر دارند و از ضروریات دین محسوب مى‏شود و منکران آن از زمره مسلمین خارجند، آیات کریمه قرآن در این زمینه صراحت دارد و قابل تأویل نیست و اخبار در این زمینه متواتر است و قابل انکار نمى‏باشد.1
اینان مى‏گویند: درست است که کانون پاداش و کیفر و لذّت و ألم، روح است، ولى ما می دانیم که روح، بسیارى از لذّت‏ها و آلام را از طریق چسم دریافت مى‏کند. بنابراین، باید معاد جسمانى باشد همان طور که ظاهر آیات و روایات بر همین امر دلالت دارد آیاتى از قبیل:
1-«أَیَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَلَّن نَجْمَعَ عِظَامَهُ بَلَى قَادِرِینَ عَلَى أَن نُّسَوِّیَ بَنَانَهُ»؛ آیا انسان مى‏پندارد که استخوان‏هاى او را جمع نخواهیم کرد، آرى قادریم که حتى خطوط سر انگشتان او را موزون و مرتب کنیم.2
2- بگو همان کسى آن را زنده مى‏کند که نخستین بار آفرید و او به هر مخلوقى آگاه است».3
3- خداوند کسانى که در قبرها هستند را زنده مى‏کند.4
4- در صور دمیده مى‏شود پس همه از قبرها به سوى پروردگارش شتابان مى‏روند.5
مراد از جسمانى بودن معاد:
بعضى‏ها جسمانى بودن معاد را به معناى این مى‏دانند که جسم انسان با همین خصوصیات مادى که براى این دنیا خلق شده و پیوسته در تحول است در آخرت هم با همین خصوصیات زنده خواهد شد. بدن اخروى عین بدن دنیوى است.
اما جسمانى بودن به این معنا که قابلیت براى بقا و جاودانگى ندارد بدون شک هیچ یک از معتقدان به معاد جسمانى ملتزم نمى‏شوند، جسمى که در دنیا بود با همان وضعیت بر نمى‏گردد، بلکه منظور بازگشت آن به گونه دیگر خواهد بود به طورى که از جهت شباهت عین جسد اول باشد و از جهتى مثل آن است. به طورى که هر کس این قالب را ببیند بگوید این، فلانى است، آن فلان شخص دیگر است. به تعبیر دیگر مادى بودن در قیامت و آخرت مادیتى خواهد بود که با قوانین مربوط به آن جا سازگار باشد به نحوى که قابلیت جاودانگى داشته باشد و فضولات نداشته باشد و موجب خستگى و ملالت نباشد.
آیا انسان مى‏پندارد که استخوان‏هاى او را جمع نخواهیم کرد، آرى قادریم که حتى خطوط سر انگشتان او را موزون و مرتب کنیم».(قیامة آیه 3 و 4)
صدرالمتألهین می گوید: آن چه در اعتقاد به حشر بدن‏ها از روز قیامت لازم است، آن است که بدن هایى از قبرها برانگیخته مى‏شوند به طورى که اگر کسى تک تک آن‏ها را ببیند، بگوید: این فلان کس است یا بگوید این بدن فلان است و آن بدن به همان است.6
علامه تهرانى(ره) مى‏نویسد: جمهور(همه) اهل اسلام و تمام فقهاء و اصحاب حدیث قائل شده‏اند که معاد فقط جسمانى است. بنابراین، روح در نزد آنان عبارت است از جسمى که در بن سارى و جارى است همانند آب در گل و روغن در زیتون.
جمهور فلاسفه و پیروان مشایین، قائل شده‏اند که معاد فقط روحانى است؛ یعنى فقط عقلى است، چون بدن و جسم به واسطه انعدام، صورت و عوارض و متعلقاتش منعدم مى‏شود و اعاده معدوم امرى محال است، امّا نفس چون مجرّد است باقى مى‏ماند .
جهنم
بسیارى از اکابر حکما و مشایخ عرفا و جمعى از متکلمین مانند حجة الاسلام غزالى و کعبى و حلیمى و راغب اصفهانى و بسیارى از اصحاب امامیه ماند شیخ مفید و شیخ طوسى و سید مرتضى و علاّمه حلّى و خواجه نصیر الدین طوسى قائل به هر دو قسم از معاد شده اند و محقق سبزوارى هم همین قول را متین و استوار مى‏داند، چون انسان عبارت است از نفس و بدن، به تعبیر دیگر، از عقل و نفس ترکیب یافته است، بنابراین، براى بدن کمالى است و براى نفس هم کمالى. و هم چنین اکثر نصارى و تناسخیه نیز به همین قول معتقدند فقط فرق در این است که محققین از مسلمین و پیروان آنان معتقدند، که ارواح حادث اند و به بدن عود مى‏کند، ولى تناسخیه معتقدند که ارواح قدیم اند و هر کدام به جسم خاص حلول مى‏نمایند.
در گفتار کسانى که معتقد به معاد روحانى و جسمانى هستند، نیز اختلاف است که آیا آن چه از بدن در آخرت بازگشت دارد، عین این بدن است؛ یا مثل آن است؟
ایشان مى‏فرماید: بر افراد صاحب بصیرت پوشیده نیست که نشئه دوم که نشئه آخر است، شرایط دیگرى دارد. بدنى ثابت و لا یتغیر و مناسب با ابدیت است.
آیات وارد در قران کریم هم دلالت بر این دارند که روح به بدنى مثل این بدن تعلق مى‏گیرد و محشور مى‏شود. از جمله: «عَلَى أَن نُّبَدِّلَ أَمْثَالَكُمْ وَنُنشِئَكُمْ فِی مَا لَا تَعْلَمُونَ7 ما در میان شما مرگ را مقدّر کردیم تا آن که مثل‏هاى شما را تبدیل کنیم و شما را در آن چیزهایى که نمى‏دانید ایجاد نماییم».
آیه دیگر: ما ایشان را آفریدیم و بنیان وجودى و کیان آن‏ها استوار نمودیم و زمانى که بخواهیم مثل‏هاى آنان را تبدیل مى‏نماییم».8
مراد از امثال در این آیات همان بدن است و به معناى احوال و اطوار است، یعنى ما بدن‏هاى آنان را به احوالات و اطوار مختلف در مى‏آوریم. البته با اطوار عالیه محشور مى‏شود و نه با آن مادّیت و کثافت که در دنیا بود و محتاج به دفع فضولات بود و قابلیت بقا نداشت.9
بنابراین انسان در بهشت و جهنم با جسم و روحش خواهد بود، امّا جسمانیتى که با قوانین آن سازگار باشد و از نعمت‏هاى آن جا استفاده خواهد کرد.
و نیازهاى انسان در بهشت هم برآورده مى‏شود، «یُطَافُ عَلَیْهِم بِصِحَافٍ مِّن ذَهَبٍ وَ أَكْوَابٍ و َفِیهَا مَا تَشْتَهِیهِ الْأَنفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْیُنُ وَ أَنتُمْ فِیهَا خَالِدُونَ».10 در بهشت، شخصى بهشتى هر چه را اراده کند نزدش حاضر مى‏شود.
درباره سنّ اهل قیامت، از روایات معصومان «علیهم السلام» برمی آید که اهل بهشت همه جوان و زیبایند و در آنجا پیری و فرسودگی راه ندارد.
از این رو، حضرت رسول اکرم«صلی الله علیه وآله وسلم» فرمودند: «اهل الجنّة جُردٌ مُردٌ کحلٌ لاَیَفْنی شبابهم ولا تُبلی ثیابهم؛11 اهل بهشت بدن‏هایشان (تمیز) خالی از مو، صورت‏هایشان به شکل جوان که هنوز (مو) نروئیده و زیبا چشم مانند کسی که سرمه به چشم کشیده، مژه‏ها و حدقه چشم بسیار مشکی و سیاه است و سفیدی چشم بسیار سفید. نه جوانی آنها فنا می پذیرد و نه لباسشان می پوسد.»


پى نوشت‏ها:
1.همان، پاورقى به نقل از بحارالانوار، ج 7، ص 47.
2. قیامت (75) آیه 3 و 4.
3. یس (36) آیه 79.
4. حج (22) آیه 7.
5. یس (36) آیه 51.
6. علامه تهرانى، معادشناسى، ج 6، مجلس 37.
7. واقعه (56) آیه 61.
8. انسان (76) آیه 28.
9. معادشناسى، علامه تهرانى، ج 6، ص 158 تا 166 با تغییر و تصرّف.
10. زخرف (43) آیه 71.2.
11- کنزالعمال، ح 39301.
منبع:javanemrooz.com



 

سه شنبه 29 دی 1394  1:53 PM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh
13321342
13321342
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1393 
تعداد پست ها : 3394
محل سکونت : اصفهان

عامل رو سفیدی یا روسیاهی در قیامت چیست؟

 

عامل رو سفیدی یا روسیاهی در قیامت چیست؟


 

عامل رو سفیدی یا روسیاهی در قیامت,قیامت,روز قیامت

 

 

رو سفیدى و رو سیاهى در قیامت، در حقیقت تجسّم همان حالات و روحیّات انسان در دنیاست. كسانى كه در دنیا ولایت خدا را پذیرفته ‏اند، خداوند آنها را از ظلمات به نور مى ‏برد و در آن روز با چهره‏اى نورانى حاضر مى ‏شوند، ولى آنان كه به ولایت طاغوت گردن نهاده ‏اند، طاغوت‏ها آنان را از نور به ظلماتِ هوس و تفرقه و شرك و جهل سوق مى‏ دهند و در قیامت در سیاهى و تاریكى محشور مى ‏شوند.

یَوْمَ تَبْیَضُّ وُجُوهٌ وَتَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذِینَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَكْفَرْتُم بَعْدَ إِیمَانِكُمْ فَذُوقُواْ الْعَذَابَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ (آل عمران ـ 106) وَأَمَّا الَّذِینَ ابْیَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفِی رَحْمَةِ اللّهِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ (آل عمران ـ 107)

(قیامت) روزى (است) كه صورت ‏هایى سفید و نورانى، و صورت‏هایى سیاه مى‏ شوند. پس كسانى كه رو سیاه شدند، (از آنان سوال مى ‏شود:) آیا بعد از ایمانتان كفر ورزیدید؟ پس به خاطر كفرتان عذاب الهى را بچشید.

و امّا آنان كه رو سفید شدند، غرق در رحمت خدا شده و در آن جاودانه‏ اند.

چهره‏ هاى نورانى و تاریك‏
به دنبال هشدارى كه در آیات سابق درباره تفرقه و نفاق و بازگشت به آثار دوران كفر و جاهلیت داده شد، در این دو آیه به نتائج نهایى آنها اشاره مى ‏شود كه چگونه كفر و تفرقه و نفاق و بازگشت به جاهلیت، موجب رو سیاهى است و چگونه اسلام و ایمان و اتحاد و صمیمیت موجب رو سفیدى است.

آیات فوق مى‏ گوید: در روز رستاخیز چهره‏ هایى نورانى و چهره‏ هایى تاریك و سیاه خواهد بود. به آنها كه چهره ‏هاى سیاه و تاریك دارند گفته مى ‏شود: چرا بعد از ایمان، راه كفر را پیمودید و چرا بعد از اتحاد در پرتو اسلام، راه نفاق و جاهلیت را پیش گرفتید؟ در مقابل آنها مومنان متحد، غرق در دریاى رحمت الهى خواهند بود و جاودانه در آن زندگى آرام بخش بسر می برند.

بارها یادآور شده‏ایم كه حالت و كیفیات زندگى انسان و پاداش و كیفرهاى او در جهان دیگر تجسمى از اعمال و روحیات و افكار او در این جهان است، و به تعبیر دیگر هر كارى كه از انسان در این جهان سر می زند، آثار وسیع و گسترده‏اى در روح انسان باقى می گذارد كه در این دنیا ممكن است به آسانى درك نشود، ولى در رستاخیز، پس از دگرگونی ها و تكامل هایى كه در آن رخ مى‏ دهد، با واقعیت حقیقى خود جلوه مى ‏كند و چون در آنجا حاكمیت و تجلى روح بیشتر است آثار آن حتى در جسم منعكس خواهد شد.

همان طور كه ایمان و اتحاد در این جهان مایه رو سفیدى است، و به عكس، ملت پراكنده و بى ایمان مردمى رو سیاهند، در جهان دیگر این رو سیاهى و رو سفیدى "مجازى" دنیا شكل " حقیقى" به خود مى ‏گیرد، و صاحبان آنها با چهره ‏هاى سفید و درخشان، و یا سیاه و تاریك محشور مى‏ گردند.

 تشابه با آیات دیگر قرآن
در آیات دیگر قرآن نیز به این حقیقت اشاره شده از جمله درباره كسانى كه پشت سر هم مرتكب گناه مى ‏شوند مى‏ خوانیم كَأَنَّمَا أُغْشِیَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعًا مِّنَ اللَّیْلِ مُظْلِمًا : " گویى صورت آنها را پاره‏هاى تاریك شب پوشانیده است" (سوره یونس آیه 27).

و درباره آنهایى كه بر خدا دروغ مى‏ بندند مى ‏فرماید: وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ تَرَى الَّذِینَ كَذَبُواْ عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُم مُّسْوَدَّةٌ:" در روز رستاخیز كسانى را كه بر خدا دروغ بستند مى ‏بینى كه چهره ‏هایشان سیاه است"! (سوره زمر آیه 60)- و همه اینها بازتابى است از اعمال آنها در دنیا.

 بحث لغوی:
تبیض: یعنى سفید مى‏ شود. بیاض به معنى سفیدى است، در آیه از باب افتعال است.

تسود: یعنى سیاه مى ‏شود. از سواد به معنى سیاهى است.

نکات مهم:
در قرآن شانزده مرتبه كفرِ بعد از ایمان، دو بار كفرِ بعد از اسلام، سه ‏بار گوساله پرستى بعد از خدا پرستى، و بیست و هفت مرتبه انكار بعد از علم و بیّنه، مطرح شده كه همه‏ى این موارد نشان ‏دهنده خطر ارتداد براى همه ما، و هشدارى جدّى است.

ظاهراً «یوم» ظرف عذابى است كه در آیه سابق آمده یعنى این عذاب در روزى است كه در آن چهره‏ هایى سفید و چهره‏هایى سیاه خواهند بود.

ظهور این دو آیه با آیه سابق آن است كه سیه رویان كسانى هستند كه بعد از ایمان آوردن و آمدن دلائل روشن، اختلاف كرده‏اند، راه كفر و نفاق افكنده‏اند و سفید رویان آنهایى هستند كه در دین حق باقى مانده‏اند.

در آیات دیگرى نیز راجع به سیاه و سفید بودن چهره‏هاى مردمان در قیامت اشاره شده است، اینها آثار اعمال نیك و بد است كه در چهره‏ها آشكار خواهد شد.

در صدر آیه 105 بطور اجمال در ابتدا اشاره به سفید چهرگان و بعداً اشاره به سیاه چهرگان نمود، ولى در موقع تفصیل، سیاه چهرگان را بدین لحاظ مقدم داشت تا خوانندگان و شنوندگان را از تشبیه به سیاه چهرگان بر حذر دارد، و شرح حال مومنین را تأخیر انداخت و آن را در آیه 106 بیان كرد تا استنباط شود ابتداء و انتهاء امر مومنین بخیر خواهد بود.

============================
منابع:
تفسیر نور، ج 2
تفسیر نمونه، ج 3
تفسیر احسن الحدیث، ج 2
تفسیر آسان، ج 2
 tebyan.net



 

سه شنبه 29 دی 1394  1:54 PM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh
دسترسی سریع به انجمن ها