مردم سیستان و بلوچستان، آداب و رسوم خاصی برای استقبال از آیین بزرگ نوروز داشتهاند که هنوز هم برخی از آنها را بخوبی حفظ کردهاند، بخصوص سنت شبهای قبل از عید را. در آن شبها زنان کارهای ناتمام چون دوخت و دوز را انجام میدادند و مردان منتظر فصل درو بودند؛ شبها زود نمیخوابیدند و دور هم مینشستند و ظروف تخمه، خرما، لندو (مخلوطی از خرمای بدون هسته و گندم برشته، کنجد یا کنجد و خرما) و گندم بریان، پر و خالی میشد و صدای قلیان در اتاق طنینانداز بود.
در این منطقه، روز پیش از عید را علفه میگویند؛ شاید این علفه همان عرفه باشد یا این که به دلیل چسبانیدن دستهای جو خوشه نداده بر سر در اتاقها به این نام معروف است. شب قبل از عید مردان و زنان حنابندان دارند و صبح روز علفه میشویند. روز علفه کمتر خانهای است که بوی کلوچه ندهد. در این روز همه چیز بوی تازگی میدهد و زمان جوان میشود. روز علفه در سیستان روز گرامیداشتن بیبی نوروز است. به باور مردم این منطقه، در این روز بیبی به همه خانهها سرک میکشد تا ببیند برای استقبال از او چه کردهاند؟
وقتی در شبهای عید و روزهای قبل از آن باران ببارد، حتی یک نم نم، میگویند بیبی نوروز سرش را میشوید. همچنین این باران نشانهای است از وضعیت مالی خوب، کمی اندوه و گرفتاری برای مردم، چون بیبی مردمش را بسیار دوست میدارد. مردم سیستان سعی میکنند صبح عید به سیاهی نظر نکنند و نگاه کردن به سبزه و صورت کودک خوشرو را مبارک با میمنت میدانند و معتقدند سبزه در این روز نور چشم را زیاد میکند. سفره عید شکل مخصوص به خود را دارد. در شهر تقریبا همان هفتسین است، اما در روستا عبارت است از: قرآن، نان سال که جزء جدا نشدنی سفره عید است، قتلمه، تجگی (سمنو)، یک آیینه که روی آن یک تخممرغ خام میگذارند و کلوچه.
مـردم سیستان معتقد بودند که در صبح روز عید، بیبینوروز به تمامی خانهها سر زده و سفره را بازدید میکند. نان سال نماد برکت و روزی صاحب خانه بود و کسی که نان سال را بزرگتر و بهتر در سفره داشت، به همان نسبت در طول سال برکت به خانهاش خواهد آمد.نان دیگری که پختن آن در شب عید مرسوم است و مردم سیستان در همه اوقات از آن استفاده میکنند، قتلمه نام دارد. در گذشته مردم سیستان انواع قتلمه و سمنو را در روزهای عید با خود به زیارتگاهها میبردند و از آن هنگام ظهر به جای ناهار استفاده میکردند.در سپیده دم تحویل سال نو؛ براساس یک سنت قدیمی ایرانی و سیستانی کلیه ظروف سفالی که در عرض یک سال از آنها بهرهبرداری شده است؛ از کاسه و کوزه شکسته میشد و تکهپارههای آنها برپشت بام جای میگرفت یا آنها را بالای بام میبردند و همانجا میشکستند. این کار تقدس داشت و معتقد بودند اگر این کار صورت نگیرد، ارواح پلید که درون آنها جای گرفتهاند، خانواده و اعضای آنها را ناخوش و زرد روی میکنند