-
حقوق زن :
( اصل : میزان همطرازی زن با مرد ، معیار گرفتن حقوق اجتماعی ، در راستای تحقق عدالت) ***
بر اساس علوم مدرن و فهم امروزین ، حقوق زن را در دیه ، ارث ، شغل ، طلاق و .. برابر دانسته و به همین دلیل ، احکام اسلام را ناعادلانه و غیرمنطقی تلقی کرده و به آن می تازند .
پاسخ :
بر مبنای بندهای 1 تا 4 مذکور ، ناهنجاری های اجتماعی عصر پیامبر در زمینه حقوق زن ، موارد زیر را شامل می شد که هدف پیامبر تلاشی گسترده برای از بین بردن زمینه های آنها با وضع احکامی جدید بود :
-
خرید و فروش می شد . 13
-
به ارث برده می شد . 14
-
مایه ننگ بود . 15
-
زنده بگور می شد . 16
-
کشته می شد و دیه ای برای کشتنش وجود نداشت . 17
-
فقط وسیله ازدیاد نسل بود . 18
آن هنجار و کرامت اخلاقیی که پیامبر بدنبال رسیدن به آن بود و فرایند اصلاح ناهنجاری های فوق الذکر را با وضع قوانین جدید دنبال می کرد ، بازگرداندن کرامت الهی زن به او ، و رساندن او به شرایطی بود که متناسب با آنها ، حقوق اجتماعی خود را نیز بازیابد .
و این فرایند اصلاح ناهنجاری مذکور ، نه ایستا و ثابت بود و نه بی مقدمه و یا بی هدف ، بلکه تابعی بود از ظرفیت های اجتماعی موجود ، قابلیت های وجودی زن و آن مقدار که می توانست به فعلیت برساند .
و البته اسلام ، در ابتدای راه تشریع خود ، برای بازگرداندن کرامت الهی او ، اعلام صریح کرد که :
-
زن در بقای جامعه انسانی ، نقشی مساوی مرد دارد . 19
-
در خطاب های خداوند ، همطراز مرد خوانده شده است . 20
-
در حقوق ذاتی انسانی ، قابلیت و جایگاه مساوی مرد دارد . 21
-
کسی حق کشتن ( زنده بگور کردن ) او را ندارد . 22
-
در صورت کشته شدن و یا صدمه دیدن، باید برایش دیه پرداخت شود . 23
-
به او ارث تعلق می گیرد . 24
-
به او مهریه تعلق می گیرد .25
-
نفقه او بر مرد واجب است . 26
-
می تواند مزد کارهای داخل خانه را طلب کند .
-
شهادتش در دادگاه قابل پذیرش است . 27
-
حقوق و اموالش ، مال خود اوست . 28
-
..
و اما در تعیین میزان دیه و ارث و یا شهادت او در دادگاه ، به میزانی که در فعلیت بخشی به قابلیت های خود در حضور اجتماعی اش و همطرازی با مرد دارد ، نگاه می کند .
جهت توضیح بیشتر ، لازم است به جایگاه زن و مرد ، در جامعه آن روز دقت کافی بشود :
جایگاه مرد :
-
همسر زن است .
-
پدر فرزندان است .
-
مسئول تامین اقتصاد خانواده است .
-
نیروی کار جامعه است .
-
سرباز جنگی و یا تامین کننده امنیت جامعه است .
-
کارآفرین و یا مسئول اقتصادی و یا سیاسی جامعه است .
جایگاه زن :
-
همسر مرد است .
-
مادر فرزندان است .
وقتی معیار همطرازی به عنوان معیار پرداخت حقوق اجتماعی به زن و مرد ، در نظر گرفته می شود ، دیده می شود که مرد ، دیگر یک فرد حقیقی ، مساوی زن نبوده بلکه یک فرد حقوقی با بسیاری از مسئولیت های اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و نظامی بوده که عدالت اجتماعی حکم می کرد ، تناسب حقوق و جایگاه ، رعایت شود ، چرا که عدالت به معنای تساوی نبوده ، بلکه به معنای تناسب بوده و بازخوردی از میزان حضور و ظهور اجتماعی فرد است .
بدین منظور
وقتی مردی کشته می شد ، نه تنها همسر و پدر خانواده کشته شده بلکه :
-
نان آور خانواده کشته می شد .
-
نیرویی از کار جامعه کشته شده و توان اقتصاد جامعه را کاهش می داد .
-
نیروی امنیتی و یا نظامی جامعه دچار آسیب می شد .
-
جایگاهی سیاسی ، بی مدیر و بی مسئول می شد .
-
..
و این در حالیست که وقتی زن کشته می شد :
فقط همسر و مادر خانواده کشته می شد .
و تبعا در ارزیابی میزان همطرازی زن و مرد ، جایگاه حقوقی + حقیقی مرد ، در مرتبه ای بسیار والاتر از فقط جایگاه حقیقی زن بوده ، اما اسلام به میزان و حد نیمه و نصف دیه مرد ، جایگاه زن را بالا می آورد .
مرد علاوه بر وظیفه همسر و پدری ، وظیفه نان آوری و مسئولیت اقتصاد خانواده و مدیریت و تامین نیازهای اجتماعی و هم چنین تامین امنیت آنها را بر عهده داشت ، در حالیکه زن فقط یک همسر بود و مادر ، و همین عدم همطرازی در مسئولیت ها ، باعث عدم همطرازی جایگاه و حق ارث او شده و یا او را موظف به اجازه خروج از منزل می کرد .
هر چند همان میزان ارث نیز ، هنوز بیش از حد فعلیت همطرازی او با مرد بود .
]
ادامه دارد :