![جایگاه هدایا در منابع مالی ائمه (ع) جایگاه هدایا در منابع مالی ائمه (ع)](data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw==)
فارس/ حکومت ها نیز گاه علاوه بر مقرری های ائمه(ع) از بیت المال، صله ها و جوایزی نیز به ایشان می دادند و ائمه(ع) نیز این هدایا را پذیرفته و با آنها به مشکلات مالی خود و شیعیان رسیدگی می کردند.
ائمه شیعه(ع) به علت دارا بودن منصب امامت و نیز به سبب خویشاوندی با پیامبر گرامی(ص) همواره جایگاه قابل احترامی نزد شیعه داشته اند. به رغم تصور عمومی که تنها منبع درآمدی ائمه(ع)، وجوهات و بیت المال بوده، ایشان منابع مالی دیگری نیز داشته اند که از جمله این منابع، هدایا بوده است.
بسیاری از افراد، هم از سوی جامعه شیعه و هم از ارادتمندان اهل سنت به اهل بیت(ع)، صله هایی برای ائمه(ع) می فرستادند که عموماً شامل هدایا، وصیت ها و نذرها می شد. ائمه(ع) عموماً این اموال را می پذیرفتند و از آنجا که پذیرفتن آنها از نظر حکومت ها نیز بلا مانع بود، در پذیرش آنها با مشکلی روبه رو نمی شدند. این اموال، به خصوص در دوران امامان پیش از امام جواد(ع) که گرفتن خمس هنوز عمومیت نداشت، از اهمیت فراوانی بهره مند بود.
البته حکومت ها نیز گاه علاوه بر مقرری های ائمه(ع) از بیت المال، صله ها و جوایزی نیز به ایشان می دادند و ائمه(ع) نیز این هدایا را پذیرفته و با آنها به مشکلات مالی خود و شیعیان رسیدگی می کردند.
مقدمه
ذهنیت عمومی این است که ائمه(ع) از بیت المال استفاده می کردند، در حالی که تنها منبع آنان بیت المال نبوده، بلکه منابع مالی دیگری نیز داشتند که یکی از آنها هدایا بود.
تقدیم هدایا به امامان شیعه، یکی از شیوه های ابراز دوستی و مودت و نزدیکی مردم به ایشان بود. این امر نه تنها در میان شیعیان ـ که برای امامان جایگاه والای امامت را قائل بودند ـ بلکه از سوی جامعه اهل سنت نیز که به لحاظ خویشاوندی ائمه(ع) با پیامبر(ص)، ایشان را قابل احترام می دانستند و حتی از طرف حکومت ها و امرا نیز صورت می گرفت؛ از این رو، می توان هدایا را یکی از منابع درآمدی ائمه(ع) به شمار آورد.
در این نوشته سعی شده است جایگاه هدایا که به یک معنای عام، شامل نذورات و وصیت ها بوده و در اینجا مقرری از بیت المال را هم جزء آن می دانیم، در سیستم اقتصادی ائمه(ع) و نقش آن در درآمدهای امامان(ع) تبیین و در صورت امکان خط سیر منطقی برای آن تعریف شود.
دامنه این پژوهش، دوران حضور ائمه(ع) است، از این رو، دوره امام دوازدهم(ع) را شامل نمی شود. همچنین امام علی(ع) و امام حسن(ص) در دورانی که خلافت مسلمانان را عهده دار بودند نیز در این نوشته گنجانده نشده اند، چرا که سیره اقتصادی ایشان از جهات مختلفی با ائمه(ع) غیر حاکم متفاوت است. پس دامنه این پژوهش از صلح امام حسن(ع) تا آغاز غیبت صغری را دربر می گیرد.
مفهوم شناسی
هدایا ـ جمع هدیه ـ به تحفه و ارمغان و آنچه برای ازدیاد محبت و دوستی به منظور بزرگداشت جانب پذیرنده، تقدیم شود؛ اطلاق می گردد. بر خلاف صدقات که برای قرب به خداست1، در اینجا منظور، هدایای مردمی، نذورات، وصیت ها، مقرری و هدایای حکومتی است.
منابع مالی: منابع، جمع منبع، به معنای منشأ و محل تولید است،2 در آمد، اصطلاحی است کلی که در برابر سرمایه به کار می رود.3 در علم اقتصاد منابع درآمد عبارت است از: عناصر یا عوامل تولیدی که در اقتصاد یا یک بنگاه برای تولید و توزیع کالاها و خدمات به کار رود. این منابع به طور قراردادی به صورت زمین، کار و سرمایه طبقه بندی شده اند.4 گرچه درآمدهای خصوصی امامان را می توان در این تعریف گنجاند، اما درآمدهایی که به سبب دارا بودن جایگاه امامت به ایشان تعلق می گرفت، مانند خمس و زکات در این تعریف قرار نمی گیرد.
امامان (ائمه): جمع امام است. امام در مفهوم خاص خود برای پیامبران(ع) و جانشینان آنان به کار می رود که از سوی خداوند به منصب امامت و ولایت رسیده اند.5 در اینجا منظور امامان دوازده گانه شیعه امامیه(ع) است.
شیعه: شیعه در اصطلاح به پیروان حضرت علی(ع) و خاندانش و کسانی که معتقد به جانشینی بلافصل آن حضرت پس از پیامبر(ص) و نص ولایت او در غدیر از سوی پیغمبر(ص) می باشد، گفته می شود.6
غیر شیعیان: منظور پیروان تمام ادیان و فرقه های غیر شیعی است.
الف) هدایای مردمی
اموالی که مردم، اعم از شیعه و غیر شیعه به ائمه(ع) پیشکش نموده و از نقاط مختلف برای ایشان ارسال می کردند، گاه مبالغ معتنابهی را تشکیل می داد که در این قسمت، تحت عنوان هدایای مردمی به آن پرداخته می شود.
1. پذیرش هدایای مردم از سوی ائمه(ع)
شواهد موجود، عمدتاً بر پذیرفته شدن هدایا از سوی امامان(ع) دلالت می کند. بنا بر گزارشی امام حسن(ع) در مقابل هدیه ای، معادل بیست برابر آن را به فرد هدیه دهنده بازگرداند.7 برای امام حسین(ع) نیز هدایایی ارسال می شد.8
از دوره امام باقر(ع) نیز دو گزارش درباره تقدیم هدایای مردم به ایشان وجود دارد و گزارشی از احمد بن هوذه از حمران بن اعین که نقل شده است وی نذر کرده بود هزار دینار را به امام باقر(ع) در خانه امام انفاق کند یا امام به سؤال وی درباره قائم بودن یا نبودن او پاسخ بدهد.
در این گزارش آمده است: امام از حمران خواست دینارهایش را نزد خود نگاه دارد و افزود او قائم نیست.9 روایت دیگر که در الخرایج آمده، از کمک امام باقر(ع) با استفاده از خرق عادت به فردی در یافتن گنج پدرش حکایت دارد که مدتی پیش درگذشته و فرزند را از محل دفن گنج باخبر نکرده بود. وی پس از یافتن آن، پنجاه هزار درهم آن را برای امام آورد و امام آن را برای خود و فقرای خاندانش مصرف کرد.10
از زمان امام صادق(ع) نیز روایات بیشتری شاهد بر دریافت هدیه ها از سوی امام وجود دارد. روزی شعیب عقرقوفی سیصد دینار به امام صادق(ع) هدیه کرد که امام مقداری از آن را که از مال خود شعیب بود، برداشت و بقیه را که شعیب بدون آگاهی برادرش از اموال او برداشته بود، به وی باز گرداند.11
اسماعیل بن قیس موصلی، که ثروت خود را به برکت نمازی می دانست که از امام صادق(ع) آموخته بود، کیسه ای که پانصد دینار در آن بود، به او تقدیم کرد.12
روایتی نیز از یک خراسانی متمول گزارش می دهد که هر سال هنگام حج، هزار دینار و نیز جواهرات و پارچه های گران بها به عنوان هدیه به امام صادق(ع) و خانواده او تقدیم می کرد.13 فیض بن مختار هزار دینار برای امام صادق(ع) و هزار دینار برای فرزندش موسی(ع) که در آن زمان کودک خردسالی بود، ارسال کرد.14
برخی اوقات نیز افراد، هدایای خود را توسط دیگران برای امام می فرستادند.15 همچنین گاهی این هدایا نیز غیر نقدی بود، مانند خیمه ها و چادرهایی که عمران بن عبدالله قمی در یکی از سفرهای حج که امام صادق(ع) همراه همسرانش رفته بود، به ایشان تقدیم کرد. امام قصد خریداری این چادرها را داشت، اما عمران از او خواست آن خیمه ها را که کرباسشان را با دست خود بافته بود، به عنوان هدیه بپذیرد. امام این هدیه را پذیرفت و برای او دعا کرد.16 برخی اوقات نیز کنیزهایی برای امام فرستاده می شد17 .
با این توصیف می توان گفت در زمان امام صادق(ع) اموالی که به عنوان هدیه پرداخت می شد، رو به فزونی گذاشت. این ادعا را از افزایش نسبی روایات دال بر اهدای اموال به ایشان و نیز با توجه به مقادیر بیشتر هدایا می توان اثبات کرد. شاید بتوان یکی از دلایل این قضیه را فضای باز سیاسی به سبب شیوه بنی امیه و حکومت تازه بنیاد بنی عباس و در نتیجه، عدم مانعی برای کارهای متنوع از سوی شیعیان و نیز افزایش تعداد شیعیان دانست. اما با این حال، به طور کلی به سبب حضور علمی امام صادق(ع) در جامعه اسلامی آن روز و توسعه تعداد شاگردان ایشان، روایات بیشتری از آن حضرت رسیده است.
روند رو به افزایش هدایای ارسالی برای ائمه(ع) در زمان امام کاظم(ع) به طور محسوسی مشاهده می شود که این را می توان احتمالاً به شکل گیری نهاد وکالت در این زمان نسبت داد که امکان ارسال هدایا را برای دوست داران اهل بیت(ع) در نقاط مختلف امکان پذیر می کرد.18
علی بن یقطین از کسانی بود که علاوه بر ارسال وجوهات خود برای امام کاظم(ع)، هدایایی را نیز برای ایشان می فرستاد. از او نقل شده که روزی نزد هارون بود که از پادشاه روم هدایایی برای وی رسید. در میان هدایا، پیراهن ابریشمی زربفتی بود که هارون آن را به ابن یقطین داد. و او نیز آن را به امام کاظم(ع) هدیه کرد.19 امام کاظم(ع) با عبارت «بَذَلَ مالِهِ وَ مَوَدَّتِهِ» از علی بن یقطین یاد می کرد. وی با ارسال هدایایی که از صد تا سیصد هزار دینار می رسید، امام را یاری می کرد. گفته شده است امام یک بار پول هایی را که وی فرستاده بود، برای ازدواج پسرانش از جمله امام رضا(ع) هزینه کرد.20
ابراهیم بن سلام و ابن حمید نقل کرده اند روزی علی بن یقطین فرزندانش را فراخواند و از آنها خواست تا شترانی خریده و اموالی را برای امام کاظم(ع) به مدینه ببرند.21 گرچه برخی از معاصران، این اموال را وجوهات مردم دانسته اند،22 اما بعید نیست که هدایای شخصی وی برای امام بوده است؛ چراکه دلیلی بر وجوهات بودن آنها در دست نیست.
علی بن جعفر بن ناجیه نقل کرده است که امام افرادی را برای خریدن ردایی طرازی23 به بازار فرستاده بود، او نیز چون میان کالاهایش چنین ردایی موجود بود، این ردا را که صد درهم ارزش داشت، برای امام کاظم(ع) فرستاد.24
اموالی که پس از درگذشت شیعیان طبق وصیت ایشان، به امام می رسید نیز از جمله هدایای ایشان شمرده می شود. محمد بن عبدالله بن زراره به احمد بن حسن وصیت کرده بود که خانه و سایر اموالش را فروخته و مبلغ آن را به امام کاظم(ع) برساند. احمد بن حسن طبق این وصیت، عمل کرد. همچنین بنا بر وصیت حسین بن احمد حلبی، از دویست درهم پس انداز وی که بخشی از آن به همسرش تعلق داشت، بقیه به امام کاظم(ع) اختصاص یافت.25
امام رضا(ع) نیز هدایایی از شیعیان دریافت می کرد. اسماعیل بن بزیع در روایتی از ارسال مبلغی که مقداری از آن زکات و بقیه هدیه بود، برای امام رضا(ع) سخن گفته است.26 در روایتی از فضل بن کثیر، از محمد بن عمرو نقل شده است که زنی به وی وصیت کرد که پس از مرگش سی دینار از اموالش را به امام رضا(ع) بدهد و او وصیت وی را عملی ساخت.27
در گزارشی از راوی نامعلوم نقل شده، بار پارچه گران قیمتی برای امام جواد(ع) می بردند که در راه غارت شد، و امام در این واقعه بیان کرد که باید صبر و بردباری کرد که نشان دهنده ارزش بالای اقتصادی کالا است.28 البته احتمال اینکه این مال، مال التجاره یا وجوهاتی در قالب پارچه بوده، نیز منتفی نیست. اما از آنجا که در گزارش، نشانه ای برای آن وجود ندارد، هدیه تلقی می شود.
وصیت افراد مبنی بر تعلق بخشی از اموال به امام، پس از مرگ آنها امری رایج در بین شیعیان بود.29 علی بن حسن در گزارشی وصیت محمد بن عبدالله بن زراره به برادرش احمد، مبنی بر وصیت خانه و بقیه ما ترک خود برای امام هادی(ع) را نقل کرده است. در گزارشی از ابوالقاسم کاتب راشد نیز نقل شده است که مردی جبلی به وصیت پدرش چهار هزار دینار، به امام حسن عسکری(ع) پرداخت.30 فردی به نام حسین بن احمد حلبی هم پس از کسر مهریه همسرش از دویست درهم، به ایوب بن نوح وصیت کرد که باقیمانده درهم ها و نیز بقیه اموالش را به امام حسن عسکری(ع) بدهد. از محمد بن عبدوس نیز نقل شده است که از سوی امام عسکری(ع) مأمور فروختن ماتَرَک مردی شده بود که در وصیت خود اموالش را به ایشان هدیه کرده بود.31
2. هدایای غیر شیعیان
گزارش هایی نیز درباره ارسال هدایایی از سوی عامه و نیز پیروان سایر ادیان برای امامان و پذیرفته شدن آنها وجود دارد. هدیه ده هزار دیناری مادر متوکل برای امام هادی(ع)، از جمله هدایای قابل توجه مردمی شمرده می شود. مادر متوکل زمانی که وی به بیماری سختی دچار شده بود، نذر کرده بود در صورت بهبودی فرزندش این مال را به امام هادی(ع) تقدیم کند.32
ابی منصور موصلی نقل کرده است که یوسف بن یعقوب نصرانی کاتب نیز که از سوی متوکل فراخوانده شده بود و از این قضیه، هراس داشت. نذر کرد در صورت در امان ماندن از خشم متوکل، صد دینار برای امام هادی(ع) بفرستد که به نذر خود عمل کرد و امام هم آن را پذیرفت.33
در گزارشی از ابراهیم بن مهزیار خیران، خادم امام هادی(ع) درباره پذیرفتن یا نپذیرفتن هشت درهم هدیه ای که از طرسوس34 رسیده بود و نیز امثال آن سؤال کرد. (ظاهراً هدیه دهنده مسیحی بوده است) که امام اجازه دریافت آن و هدایای دیگر ادیان را به او داده و افزود: «رسول خدا هدیه یهودی و نصرانی را نیز رد نمی کرد.»35
3. هدایای مردمی و واکنش حکومت ها
امامان همواره به دریافت اموالی، چون خمس، زکات و خراج از سوی حکومت های زمان خود متهم بودند. امام صادق(ع)، امام هادی(ع) و خصوصاً امام کاظم(ع) بارها از این جهت مورد سوءظن خلفای عباسی قرار گرفتند.
منصور در دیداری که با علمای مدینه داشت، خطاب به امام صادق(ع)، ایشان را به أخذ خراج و دعوت به سوی خود متهم کرد. در این ملاقات، که عبدالله بن حسن هم حضور داشت، امام این اتهامات را نپذیرفت.36
اتهام کمک مالی امام صادق(ع) به قیام محمد بن عبدالله و تلاش در جهت به دست آوردن سندی مبنی بر جمع آوری وجوهات توسط خدمتکار امام به دستور ایشان نیز از اقدامات دیگری بود که منصور علیه امام انجام داد. او پس از احضار امام به دربار خود، گزارشی برای امام بازگو کرد که طی آن گفته شده بود: امام صادق(ع)، معلی بن خنیس را به اطراف مدینه فرستاده تا مال های شیعیان را جمع آوری کند و آن را برای کمک به نفس زکیه اختصاص داده است.37 گرچه امام اتهام جمع آوری وجوهات شیعیان و کمک به نفس زکیه را نپذیرفت، اما حاکم عباسی مدینه به کشتن معلی بن خنیس، خدمتکار امام و مصادره اموال ایشان اقدام کرد.38
پیش از این نیز منصور فردی را به عنوان شیعه خراسانی نزد برخی بزرگان علوی که امام صادق(ع) و عبدالله بن حسن از جمله آنان بود، فرستاد، تا مالی را به عنوان واجبات مالی شیعیان به آنها دهد و در صورت پذیرفتن ایشان سندی به دست آورد، اما امام از این توطئه مطلع شد و آن را در مورد خود خنثی کرد.39
امام کاظم(ع) نیز مورد اتهامات متعدد خلفای عباسی قرار گرفت. امام سیزده سال از عمر خود را در دوران هارون به سر برد و بیشترین برخوردهای او با خلیفه، مربوط به این دوره است. در این زمان، موسی بن جعفر(ع) به عنوان رهبر شیعیان امامی، در حال استحکام بخشیدن به نظام امامت و سامان دهی جمعیت امامیه بود. دریافت وجوهات شیعیان توسط امام، از اموری بود که هارون را سخت آشفته کرد. طرح مکرر اتهام های مالی از سوی او به امام، نشان دهنده این واقعیت است که هارون از گسترش فعالیت های اقتصادی امام در این دوره آگاهی داشته، و از اینکه مقدمه ای برای قیام علیه او شود، هراس داشته است.
در سعایتی که از جانب علی بن اسماعیل علیه امام، نزد یحیی بن خالد برمکی شد نیز تمکن مالی امام و رسیدن وجوهات شیعه از مناطق مختلف به دست او، مورد توجه بیشتری قرار گرفته و منجر به خشم و ترس هارون شد.40 وحشت هارون از قیام احتمالی شیعیان علیه خلافت41 باعث شد که وی سیاست فقیر نگاه داشتن شیعیان و رهبر آنها را پیگیری کند.42
در جایی دیگر نیز امام کاظم(ع) از بابت حقوقی که برای امامان اهل بیت(ع) قائل بود، با سؤال هارون روبه رو شد. با وجود این سخت گیری ها امام، اموال رسیده را هدایای مردم دانسته و تأکید فرمود از آنجا که زکات بر ایشان حرام بوده، و از دریافت خمس نیز محروم هستند، پس ناچار هدایای مردم را می پذیرند، چرا که در مضیقه مالی قرار گرفته اند.43
پاسخی مشابه این از امام در جایی دیگر که امام حتی مورد اتهام جمع آوری خراج قرار گرفته، نیز نقل شده است. در این خبر آمده است که هارون امام را احضار کرده و از بابت گزارش های موجود در نامه ای که به دستش رسیده بود، توضیح خواست. در این نامه گفته شده بود: پیروانی غالی که به امامت موسی بن جعفر(ع) معتقدند، از اطراف عالم، برای او خراج می آورند و این کار را تا وقتی خداوند زمین و اهل آن را به رهبر واقعی بسپارد، واجب می شمارند. اما امام سوگند خورد که حتی یک درهم یا دینار به عنوان خراج نگرفته است. امام در این ملاقات، ضمن رد این اتهام تأکید کرد:
ما خاندان ابوطالب هدیه و پیشکشی را که خداوند برای پیامبرش حلال نموده، می پذیریم. پیامبر(ص) فرموده است: اگر برای من پاچه گوسفندی هدیه بیاورند، می پذیرم و اگر به خوردن دست گوسفندی دعوت نمایند، اجابت می کنم.44
به این ترتیب، امام خود را از آزار و اتهام وارد شده تبرئه کرد.45
از تأکید امام بر هدیه بودن اموال ارسال شده برای ایشان، می توان دریافت پذیرش این اموال توسط امامان از نظر حکومت، مجاز و مشروع بوده و حکومت، حساسیت زیادی در برخورد با این موضوع نداشته است. پذیرش این مسئله این احتمال را تقویت می کند که بیشتر اموالی که به دست امامان می رسید، خصوصاً در دوره های اول، مربوط به هدایا بوده است، چرا که زکات معمولاً توسط خود شیعیان و به دستور امام هزینه می شد.46 خمس هم تا پیش از امام جواد(ع) عمومیت نداشته و مقدار زیادی از اموال را تشکیل نمی داد. در دوره امام باقر(ع) و امام صادق(ع) آیین نامه خمس شکل گرفت، اما هنوز خمس عملاً گرفته نمی شد. اولین بار در دوره امام جواد(ع) خمس اخذ شد و از این دوره به بعد جزء منابع درآمدی امامان قرار گرفت.
ب) صله های حکومتی
آنچه از سوی حکومت به امامان پرداخت می شد، گاه در قالب هدیه بود و گاه در قالب مقرری های منظم حکومتی که عمدتاً به صورت سالیانه به ایشان تعلق می گرفت. بنابراین، می توان پرداختی های حکومتی را در این دو شکل بررسی کرد:
1. هدایا
بنا بر گزارش هایی امامَیْن حسنَینز با وجود دشمنی که با معاویه داشتند، هدایای او را می پذیرفتند.47 در روایتی از امام صادق(ع) گفته شده است یک بار که معاویه هدیه ای به امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و عبدالله بن جعفر داد، امام حسن(ع) آن را برای ادای قرض خود که مقدار آن هم زیاد بود، به مصرف رساند و بقیه را در میان خانواده و غلامانش تقسیم کرد. امام حسین(ع) نیز آن را برای امور خانواده اش مصرف نمود.48
امام علی بن حسین(ع) نیز هدایای ارسالی از سوی حاکمان وقت خویش را می پذیرفت. پس از واقعه کربلا، یزید صد دینار به امام سجاد(ع) پرداخت کرد او نیز آن را در میان فقرا و بازماندگان واقعه کربلا تقسیم کرد،49 او جوایز هنگفت عبد الملک بن مروان را نیز قبول می کرد.50
همچنین در گزارشی آمده است که امام صادق(ع) کیسه ای حاوی چهارصد دینار را که منصور عباسی برایش فرستاده بود، برای کمک به یکی از شیعیان به او داد.51
همین طور نقل شده است که وقتی منصور، امام صادق(ع) را به اتهام مکاتبه با اهل خراسان و دعوت آنها برای نقض بیعت او، به بغداد احضار کرد، پس از آنکه امام در این دیدار به او اطمینان داد که مکاتبات از جانب وی نبوده است، منصور ده هزار درهم به او تقدیم کرد و ایشان را به مدینه بازگرداند.52
در برخی از منابع متأخر آمده است که هدایایی از سوی حاکمان برخی مناطق هند که دوستدار اهل بیت(ع) بودند نیز تقدیم می شده است. چنانکه بنا بر روایتی از اباصلت هروی، یکی از حاکمان هندی نامه ای مکتوب همراه هدایایی که درون صندوق ها و روی شتران زیادی حمل می شد برای امام صادق(ع) فرستاد.53
همچنین در منبعی مشابه چنین آمده است که منصور عباسی(حک 136-158ق) تمام هدایایی را که فرماندهان ایرانی سپاهش در مراسم جشن عید نوروز برای وی آورده بودند، به امام کاظم(ع) که به اصرار او در این مراسم حاضر شده بود، بخشید. امام نیز آنها را به پیرمردی که در این جمع حضور داشت و شعری را در مدح اهل بیت به عنوان هدیه برای امام خوانده بود، اهدا کرد.54
گفته شده است هنگامی که مهدی عباسی (حک 158ـ169ق) تصمیم گرفت امام کاظم(ع) را از زندان آزاد کند، صله ای برابر سه هزار دینار و به قولی ده هزار دینار به او داد.55 در جایی دیگر گفته شده موسی بن عبدالله بن حسن، روزی در مجلس مهدی عباسی برای جلب حمایت وی، سخنی را به امام صادق(ع) نسبت داد و به مهدی گفت: امام به وی سلام رسانده و او را پیشوای عدالت و سخاوت خوانده است. از این رو، مهدی عباسی پنج هزار دینار به امام کاظم(ع) هدیه کرد که امام دو هزار دینار آن را به موسی بن عبدالله بخشید.56
سفیان بن نزار57 از مأمون عباسی نقل کرده است که هارون(حک 170ـ193ق) در یکی از سفرهای خود به مکه، در مدینه توقف کرد و افراد برای ملاقات با وی آمدند، و او به هر کس بنا بر نسب و بزرگی اش هدایایی به ارزش دویست دینار تا پانصد هزار دینار، اختصاص می داد. با ورود امام کاظم(ع) نزد هارون، به رغم احترام و استقبال گرمی که از سوی هارون شد، تنها دویست دینار به امام تعلق گرفت. هارون دلیل این امر را برای فرزندش مأمون، خطرساز بودن امام و پیروانش برای حکومت عباسی دانست.58
روایاتی نیز نقل شده است که از بخشش هدایایی از سوی هارون به امام کاظم(ع) هنگام آزادی امام از زندان های مکرر او حکایت می کند. در یکی از این موارد، سی هزار درهم و پنج خلعت،59 و بار دیگر یک خلعت و دو کیسه دینار به امام بخشیده شد که امام فرمود از آن برای ازدواج پسران خاندان ابوطالب استفاده خواهد کرد.60
دو روایت از اختصاص هدایایی به امام رضا(ع) وجود دارد که ظاهراً هر دو مربوط به دوره حضور امام در خراسان است. یکی از این روایات از اباصلت هروی نقل شده است که از فراخوانده شدن امام به دربار مأمون و تعلق صد هزار درهم به وی حکایت می کند.61 گزارش بعدی که از موسی بن محمد محاربی از دیگری نقل شده است، حاکی از هدیه سیصد هزار درهمی مأمون به امام رضا(ع) است.62
همچنین گزارشی نقل شده است که پس از بازرسی منزل امام هادی(ع) به دستور متوکل و به دست مأموران او، چیزی مبنی بر اقدام مسلحانه امام پیدا نشد، ازاین رو، وی برای دلجویی از امام کیسه دیناری به آن حضرت اهدا کرد.63 گفته شده است که متوکل پس از دعوت امام به سامرا، سی هزار درهم به ایشان داد تا با آن برای خود خانه ای بنا کند.64
باید گفت گزارش های مبنی بر تقدیم هدایای هنگفت از سوی حکومت به ائمه(ع) را نمی توان به سادگی پذیرفت؛ زیرا حکومت اموی و عباسی همواره امامان شیعه را به عنوان دشمنان حکومت خود تحت نظر داشتند و دور از انتظار است که هدایای هنگفتی به ایشان تقدیم کنند؛ چرا که این اموال در جهت تقویت شیعیان و مخالفان حکومت ایشان مصرف می شد. به نظر می رسد، بسیاری از این گزارش ها ساختگی است و برای موجه ساختن چهره خلفا، خصوصاً معاویه جعل شده باشد.
هنگامی که منابع تاریخی از سختگیری حکومت ها درخصوص شیعیان و ائمه(ع) سخن گفته اند، لازم است پذیرش این روایات با احتیاط بیشتری صورت گیرد. برای مثال، معاویه در بخشنامه ای به همه کارگزاران خویش در شهرها نوشت: «بنگرید اگر با دلیل ثابت شد کسی علی(ع) و خاندانش را دوست دارد، نامش را از دیوان حذف و مقرری سالانه اش را قطع کنید... .»65 اما با این حال نمی توان پرداخت هدایا به امامان(ع) را از سوی حکومت به کلی انکار کرد؛ چرا که بعید نیست حکومت ها برای ظاهرسازی و نیز، به زعم خود، جلب نظر ایشان هدایایی را تقدیم آنها می کرده اند.
در اینکه امامان(ع) این جوایز را می پذیرفتند یا نه، باید گفت که برخی از گزارش های تاریخی حاکی از پذیرش این اموال توسط ائمه(ع) است، همچنان که گزارش هایی نیز از رد این جوایز و هدایا از سوی ائمه(ع) حکایت دارند. برای نمونه، از امام موسی بن جعفر(ع) نقل شده است: «امام حسن(ع) و امام حسین(ع) جوایز معاویه را نمی پذیرفتند.»66 همچنین به گفته ابن اعثم، زمانی که معاویه به پرداخت مستمری عقب افتاده بنی هاشم مجبور شد، امام حسین(ع) از دریافت سهم خویش استنکاف کرد.67
2. علل پذیرش هدایای حکومتی از سوی امامان(ع)
امامان(ع) بخش عمده هدایای حکومتی را برای کمک به مستمندان استفاده می کردند. علاوه بر این، در حالی که شیعه حق خلافت و تصرف در بیت المال مسلمانان را متعلق به امام می داند،68 به نظر نمی رسد در اختیار گرفتن بخشی از آن، که از سوی حاکم جور به دست آنها می رسید، اشکالی را به آنان وارد کنند.69 و دیگر اینکه عدم دریافت این اموال از سوی امام باعث مضیقه مالی شیعیان می شد، به خصوص که در بعضی دوره ها، محروم کردن شیعیان از حقوق بیت المال و فشارهای سیاسی و اقتصادی در سیاست خلفا و امرا گنجانده می شد. در این شرایط، شیعیان مستمند برای کمک خواهی به سوی امامان خود می آمدند.