0

مهدويت از ديدگاه مذاهب اسلامى

 
salamat595
salamat595
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 19536
محل سکونت : مازندران

مهدويت از ديدگاه مذاهب اسلامى

بسم الله الرحمـن الرحيم 
الحمدلله رب العالمين و الصلوه و السلام على خاتم الانبيإ و إفضل المرسلين محمد و آله الطاهرين. 

(وعد الله الذين ءامنوا منكم و عملوا الصــلحـت ليستخلفنهم فى الا رض ... و ليمكنن لهم دينهم الذى ارتضى لهم ...);(2) 
خداوند به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده اند وعده مى دهد كه قطعا آنان را حكم ران روى زمين خواهد كرد ... و دين و آيينى را كه براى آنان پسنديده, پابرجا و ريشه دار خواهد ساخت ... .

مهدويت از ديدگاه مذاهب اسلامى

فضيلت مجالس اهل بيت(عليهم السلام)
امام جعفر صادق(ع) فرمودند: 
((... شيعتنا منا خلقوا من فاضل طينتنا;(3) ... شيعيان ما از بازمانده ى گل ما خلق شدند.)) 
((... يفرحون لفرحنا و يحزنون لحزننا ... ;(4) ... در سوگوارى ما محزون اند و در شادمانى ما, مسرور ... .)) 
در حديثى ديگر مى فرمايند: مجلسى كه در آن ذكر پيامبر و آل پيامبر(عليهم السلام) باشد, براى اهل آسمان روشنايى دارد; همانند ستارگان كه براى اهل زمين روشنايى دارند; و ملايكه از خداوند اجازه مى خواهند كه در اين مجالس شركت كنند. 
خدا را سپاس مى گوييم كه ما را از دوست داران و شيعيان اهل بيت(عليهم السلام) قرار داد. 
موعودگرايى در اديان
مردم دنيا به دو دسته تقسيم مى شوند: يك دسته مانند حيوانات اند; از مبدإ و مقصد خلقت خويش بى خبرند و به آن كارى ندارند. 
خور و خواب و خشم و شهوت, شغب است و جهل و ظلمت 
حيوان خبر ندارد ز روان آدميت(5) 
دسته ى ديگر, مومنان اند كه به خالق جهان هستى و روز واپسين ايمان دارند. اين ها از پيروان اديان آسمانى اند; يهود و نصارا و تمام پيروان اديان آسمانى, با ما مسلمانان در اين عقيده كه در پايان اين دنيا, حكومت عادله اى برپا خواهد شد, شريك اند. مسيحيان, فرمان رواى اين حكومت عادلانه را عيسى بن مريم8 مى دانند كه سبب آن, تحريف كتاب هاى آسمانى آن هاست. من در سخن رانى هايى كه براى تلويزيون داشتم, تورات ها و انجيل ها را آوردم و نشان دادم كه چگونه در چاپ هاى بعدى, آن را تحريف كرده اند. بشارت هاى آمدن پيامبر خاتم(ص) و ... را آن گونه كه خواسته اند, تغيير داده اند. قرآن كريم نيز اين مطلب را بيان كرده است: (... يحرفون الكلم ...)(6), (... يكتمون مآ إنزلنا ...)(7). 
اما مسلمانان روايات پيامبر خاتم(ص) را در اختيار دارند و فرمان رواى آخرالزمان را امام مهدى(عج) مى دانند.
ارزش احاديث شيعيان
در مكتب خلفا, ساليانى دراز نشر حديث پيامبر(ص) ممنوع بود; چرا كه مى خواستند فضايل على(ع) و خاندان على را پوشيده نگاه دارند; اما پيروان و شيعيان اهل بيت(عليهم السلام) نقل حديث مى كردند و اين كار را افتخار خود مى دانستند و به آن مباهات مى كردند. علماى ما براى جمعآورى احاديث زحمات فراوان كشيده اند. مرحوم كلينى از نيشابور تا بغداد, شهر به شهر گشته و روايت ها را جمع كرده است. شيخ صدوق بيش از دويست جلد كتاب حديث دارد; بنابراين ما در حقايق اسلامى بسيار روشن تر و آگاه تريم. چرا كه ميراث علوم آل محمد(ص) را محافظت كرده ايم و حوزه هاى علميه ى ما وارث علوم اهل بيت اند.(8) 
براى من كتاب هايى از هند و پاكستان در رد تشيع فرستادند كه يكى از آن ها الشيعه و القرآن نوشته ى احسان زهيراللهى بود كه شيعه را معتقد به تحريف قرآن مى دانست. در جواب او سه جلد كتاب نوشتم. البته از كتاب مرحوم حاجى نورى, فصل الخطاب فى تحريف كتاب رب الارباب استفاده كردم. با توجه به اين هجوم ها عليه شيعه, حوزه هاى علميه بايد در عقايد و كلام تخصص پيدا كنند. جنگ امروز, جنگ فرهنگى و عقيدتى است. 
مهدى(عج) در روايات اهل سنت
در علايم ظهور حضرت حجت(عج) و كيفيت حكومت ايشان, در احاديث هر دو فرقه از مسلمين روايات بسيار زيادى به چشم مى خورد. 
شيخ ابراهيم حموينى شافعى, در فرائد السمطين, از ابن عباس روايت مى كند كه: 
قال رسول الله(ص): ان خلفائى و إوصيائى و حجج الله على الخلق بعدى اثنا عشر إولهم إخى و آخرهم ولدى. قيل يا رسول الله(ص) و من إخوك؟ قال(ص) على بن إبى طالب قيل و من ولدك؟ قال(ص): المهدى[عج]. الذى يملا الارض قسطا و عدلا كما ملئت جورا و ظلما و الذى بعثنى بالحق بشيرا و نذيرا لو لم يبق من الدنيا الا يوم واحد لطول الله ذلك اليوم حتى يخرج فيه ولدى المهدى فينزل روح الله عيسى بن مريم فيصلى خلفه ... ;(9) 
رسول اكرم(ص) فرمود: خلفا و جانشينان من حجت هاى خدا بر خلق پس از من دوازده نفرند, اول آنان برادرم و آخرشان فرزندم. گفته شد: اى رسول خدا برادرت كيست؟ فرمود: على بن ابيطالب[(ع]( سوال شد: فرزندت كيست؟ فرمود: مهدى[عج] كه زمين را از قسط و عدل پر سازد, همان سان كه از ظلم و جور پر شده. 
قسم به آن كه مرا به حق به عنوان بشارت دهنده و ترساننده برانگيخت اگر از عمر دنيا جز يك روز باقى نمانده باشد, خدا آن را آن چنان طولانى سازد تا فرزندم مهدى خروج كند[ پس از خروج او] عيسى بن مريم پشت سرش به نماز ايستد ... . 
در تاريخ إخطب خطبإ خوارزم, موفق بن احمد حنفى به سندش از ابى سلمى از رسول الله(ص) نقل مى كند كه فرمودند: 
ليله إسرى بى الى السمإ إرانى الله ذريتى و المهدى فى وسطهم كإنه كوكب درى;(10) 
شبى كه مرا به آسمان ها (معراج) بردند خداوند ذريه ام را به من نشان داد و ديدم كه مهدى(ع) در ميان آنان, مانند ستاره اى بسيار درخشان بود. 
هم چنان كه پيامبر خاتم(ص) در ميان پيامبران امتياز داشت, حضرت حجت(عج) نيز در ميان ائمه(عليهم السلام) امتياز ويژه اى دارد. در روايتى ديدم امام جعفر صادق(ع) بر سجاده اش نشسته بود و گريه مى كرد و خطاب به امام عصر(عج) مى فرمود: سيدى. 
سرداب غيبت
عالم مصرى, شيخ محمود إبوريه; كه بعد از خواندن كتاب عبدالله بن سبإ شيعه شده بود, براى من از مصر نوشت: 
شما عصرهاى جمعه سوار اسب مى شويد. شمشير به دست, مى رويد و در مقابل سرداب غيبت مى ايستيد و مى گوييد: يابن الحسن ظاهر شو و خروج كن. در پاسخ او نوشتم: من در آن شهر به دنيا آمده ام. مدتى هم آن جا بوده ام. چنين چيزى كه شما مى گوييد درست نيست. 
حضرت امام على النقى(ع) و امام حسن عسكرى(ع) مكانى را براى عبادت خويش قرار داده بودند; همين جايى كه الان به آن سرداب مى گويند. آن وقت سرداب نبود, حجره اى بود كه اين دو بزرگوار آن جا عبادت مى كردند. وقتى متوكل مإمورين را شبانه به منزل امام على النقى(ع) فرستاد, مإمورين, ايشان را از همين جا بردند; از جاى عبادتشان. اين جا راهى داشته از محل زندگى حضرت كه الان جاى قبر آن حضرت است. الان اطراف آن بالا آمده و آن جا مانند سرداب شده است. 
آن چه براى ما ثابت است, آن است كه خليفه ى عباسى از بغداد سه نفر را فرستاد به محله ى عسكر; اين جا را محله العسكر مى ناميدند, چون جاى لشكريان متوكل بوده و حضرت امام على النقى(ع) را آن جا برده بود و ايشان در آن جا زير نظر بوده است. 
جامى حنفى روايت مى كند: آمدند ديدند در خانه مرد سياهى نشسته, پشم مى ريسد. گفتند: صاحب خانه كجاست؟ گفت: در خانه است. وارد شدند. آمدند تا همين جايى كه الا ن به آن سرداب غيبت مى گويند. سطح سرداب پر از آب بود و در آخر سرداب يا اتاق, سجاده اى انداخته اند و شخصى روى آن, نماز مى خواند. يكى از آنان براى گرفتن حضرت, قدم در آب گذاشت, اما نزديك بود غرق شود. دومى رفت, باز او نيز نزديك بود غرق شود و سومى و ... عذرخواهى كردند و برگشتند. وقتى ماجرا را به خليفه گفتند, گفت: اگر اين ماجرا را جايى نقل كنيد, گردن شماها را مى زنم. آن چه ما از اين سرداب مى دانيم اين است. ما عقيده نداريم كه حضرت حجت(عج) در اين جاست. ولى عقيده داريم كه حضرت حجت(عج) در مراسم حج, شركت مى كنند و شايد بارها او را ديده باشيم و نشناخته باشيم. 
غيبت صغرا و غيبت كبرا
مطلب ديگر اين كه دو غيبت داريم: غيبت كبرا و غيبت صغرا. در غيبت صغرا شيعيان آماده ى جدايى و دورى از امامت ظاهرى امام شان شدند. مردم مسائل شان را از نايبان امام مى پرسيدند كه فقط آنان با امام در ارتباط بودند. اين آماده كردن شيعيان بود براى غيبت كبرا. امام(عج) به چهارمين نايب خود مى فرمايد: به شيعيان من بگو غيبت كبرا شروع شد; بعد از اين به راويان حديث, رجوع كنيد. راويان احاديث شيعه همين فقهاى شيعه اند. 
چگونگى حكومت امام مهدى(عج)
مطلب ديگر, چگونگى حكومت حضرت حجت(عج) است. فرق بين حكومت حضرت حجت(عج) و ساير حكومت ها آن است كه پيامبر(ص) و على بن ابى طالب(ع) حكومت شان مبتنى بر وجود شاهد بود. اگر كسى كشته مى شد, و عليه قاتل شاهدى يافت نمى شد, خون كشته هدر بود. در دزدى و ... نيز همين طور. 
حكومت حضرت حجت(عج) بنابر علم ايشان است; يعنى آن كه اگر در زمان حكومت ايشان دزدى بشود, دستور مى دهد دزد را بياورند و دستش را ببرند و مال را به صاحبش بازگردانند. از اين رو است كه در زمان حضرت حجت(عج), عدلى به پا مى شود كه در هيچ زمان نبوده است. 
اخلاق, هدف بعثت
آن چه ما لازم داريم آن است كه سلسله ى جليله ى اهل علم نداى حضرت حجت(عج) را اجابت كنند كه مانند حضرت عيسى(ع) مى فرمايند: 
(... من انصارى الى الله قال الحواريون نحن انصار الله ...);(11) 
... كيست كه ياور من به سوى خدا (براى تبليغ آيين او) گردد؟ حواريان=[ شاگردان مخصوص او] گفتند: ما ياوران خداييم ... . 
حضرت عيسى(ع) كه جنگ نداشت. انصار را براى تبليغ شريعت مى خواست. 
امر مهم ديگر اين كه بياييد انصار حضرت حجت(عج) شويم و عقايد را بخوانيم و تبليغ كنيم. 
خداوند در وصف پيامبر گرامى اسلام(ص) مى فرمايد: 
(و انك لعلى خلق عظيم);(12) 
و تو اخلاق عظيم و برجسته اى دارى. 
خداوند پيامبرش را از نظر اخلاق مى ستايد نه از نظر علمى و ... رسول گرامى اسلام(ص) نيز مى فرمايد:((بعثت لا تمم مكارم الاخلاق; برانگيخته شدم تا فضايل اخلاقى را برجسته سازم.))(13) 
عظمت ما گروه مسلمين, عظمت اخلاقى است. بايد در رشد و اشاعه ى اخلاق اسلامى بكوشيم. اين تكليف ما طلبه هاست. 
اللهم انا نسئلك بدم المظلوم الحسين(ع)إن تصلى على محمد و آل محمد و ان ترزقنا فى الدنيا زياره الحسين(ع) و فى الاخره شفاعه الحسين(ع). 
خدايا, ترا به خون مظلوم حسين مسإلت مى كنيم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و ما را در دنيا به زيارت حسين و در آخرت به شفاعت او موفق بدارى. 
خداوندا! اين جمهورى اسلامى را تا ظهور حضرت حجت(عج) سالم نگاه دار. 
دشمنان اسلام هر كجا كه هستند مخذول و منكوب بفرما. 
برادران و خواهران ما, مسلمانان فلسطين را بر صهيونيست مظفر و منصور بفرما. 
شيعيانى كه در عراق گرفتار ظلم بعث و صدام هستند بر دشمنانشان مظفر و منصور بفرما. 
هر كجا مسلمان ها گرفتارى دارند بر دشمنانشان مظفر و منصور بفرما. 
شر دشمنانشان را به خودشان برگردان. 
ولى فقيه را طول عمر با بركت, با توفيق خدمت گزارى به اسلام و مسلمانان عنايت كن. 
دولت مردان جمهورى اسلامى را توفيق خدمت گزارى به اسلام و مسلمانان عنايت كن. 
به ما, توفيق طلب علم اسلامى براى عمل عنايت كن. 
والسلام عليكم و رحمت الله و بركاته 
توجه امام مهدى(عج) به شيعيان خويش
انا غير مهملين لمراعاتكم, و لا ناسين لذكركم, و لو لا ذلك لنزل بكم اللاوإ, واصطلمكم الاعدإ فاتقوا الله جل جلاله و ظاهرونا...;
 
ما در رعايت حال شما كوتاهى نمى كنيم و ياد شما را از خاطر نبرده ايم, كه اگر جز اين بود, گرفتارى ها به شما روى مىآورد و دشمنان, شما را ريشه كن مى كردند. پس از خدا بترسيد و ما را پشتيبانى كنيد... . 
از فرموده هاى امام عصر(عج)

آيت الله علامه مرتضى عسكرى
________________________________________
1. محقق, انديشمند فرهيخته و رييس دانشكده ى اصول الدين. 
2. سوره ى نور (24), آيه ى 55. 
3. محمد باقر مجلسى, بحارالانوار, ج 53, ص 302. 
4. همان, ج 44, ص 287. 
5. سعدى. 
6. سوره ى نسإ(4), آيه ى :46 ... سخنان را از جاى خود, تحريف مى كنند ... . 
7. سوره ى بقره(2), آيه ى :159 ... كسانى كه دلايل روشن, و وسيله ى هدايتى را كه نازل كرده ايم, كتمان مى كنند ... . 
8. ر.ك: سيد مرتضى عسكرى, معالم المدرستين. 
9. و نيز ر.ك: بحارالانوار, ج 47, ص 71. 
10. موفق بن احمد الحنفى, تاريخ مقتل الحسين7. 
11. سوره ى آل عمران(3), آيه ى 52. 
12. سوره ى قلم(68), آيه ى 4. 
13. محدث نورى, مستدرك الوسايل, ج 11, ص 187.

دوشنبه 21 دی 1394  9:21 PM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh
دسترسی سریع به انجمن ها