زنی سرگردان میان بیم و امید
نویسنده : مهدی رضایی
آیدا پناهنده پیش از نخستین فیلم بلندش یعنی «ناهید»، درزمینه ساخت فیلم های کوتاه،مستند و تلویزیونی فعالیت داشته است.فیلم به ماجراهای زنی به نام ناهید می پردازد که زندگی و احساساتش با دو مرد (احمد و مسعود) گره خورده است. ناهید را می توان درامی اجتماعی به شمار آورد که سعی می کند نگاهی انتقادی به وضعیت زنان و قوانین مرتبط با طلاق در ایران داشته باشد. فیلم از جنبه های تکنیکی قابل قبول است و پناهنده به عنوان یک کارگردان فیلم اولی توانسته است فیلمی آبرومند بسازد و موفقیت هایی نیز در جشنواره های خارجی کسب کند. اما آن چه در فیلم «ناهید» جایش خالی است مقداری تعلیق و کشمکش جدی میان شخصیت ها و البته همراه کردن مخاطب با شخصیت اصلی فیلم است. سه عاملی که «جدایی نادر از سیمین» به بهترین شکل از آنها بهره برد و توانست به فیلمی جریان ساز در سینمای ایران بدل شود.مخاطب آن گونه که باید درگیر ناهید و مشکلات او نمی شود وصرفا نظاره گر است.دلیل این موضوع را نیزمی توان این گونه عنوان کرد که شخصیت های فیلم برای رسیدن به هدفی که اثر دارد درست طراحی نشده اند و پایان بندی فیلم نیز حس لازم را در مخاطب برنمی انگیزد .در این میان شخصیت پردازی ناهید بیش از همه به این موضوع دامن زده است.
یک نتیجه گیری باورناپذیر و تحمیلی
ناهید در زندگی اش چه به عنوان مادر و چه به عنوان همسر اشتباهات زیادی دارد.آن گونه که باید با همسرش صداقت و صمیمیت ندارد و قادر به برقراری ارتباطی درست با فرزندش نیست و حتی با دوست صمیمی اش هم صداقت لازم را ندارد.در واقع ناهید هرجا لازم باشد دروغ می گوید، پنهانکاری کرده و حتی از مادرش نیز دزدی می کند و سپس پشیمان می شود. ناهید با پسرش و دختر مسعود آن گونه که باید رفتار مهربانانه ای ندارد و این با تصویری که فیلم سعی دارد از «ناهید» به عنوان یک مادر فداکار موتور محرک درام ارایه کنددر تناقض است . جالب این که رفتار مادر شوهر سابق ناهید نیز به گونه ای است که به نظر می رسد ناهید در زندگی زناشویی اش با احمد هم چندان خوب عمل نکرده است .این ویژگی ها البته به خودی خود اشکالی برای شخصیت پردازی ناهیدنیست اما وقتی مسیر فیلم نامه«ناهید» به سمتی می رود که تصویری ازوی به عنوان یک زن مظلوم که مورد ستم همسر ،برادر، جامعه و حتی قانون قرار گرفته ارائه کند ، مخاطبی که با ناهید آشنا شده و می داند بخش قابل توجهی از مشکلات ناهید ناشی از اشتباهات فردی و باورهای اشتباه اوست ؛ این نتیجه گیری تحمیلی فیلم نامه را باور نمی کند و تحت تأثیر نیز قرار نمی گیرد.
قهرمانی ستم دیده
به نظر می رسد پناهنده و همکار فیلم نامه نویسش (ارسلان امیری)تلاش کرده اند «ناهید» شبیه فیلم هایی از کار درآید که در آنها قهرمان مورد ستم واقع شده فیلم در انتها دست به طغیان می زند اما ناهید این گونه از کار درنیامده و نگاه انتقادی فیلم نیز آن گونه که باید شکل نگرفته است؛ چراکه پیش فرض های اولیه برای شکل گرفتن این نگاه انتقادی در بستر فیلم فراهم نشده است.نه مخاطب و نه حتی خود ناهید اطمینان ندارند احمد اعتیادش را کنار گذاشته است یا نه.شخصیت پردازی احمد نیز به عنوان یکی از اضلاع مثلث( ناهید – مسعود – احمد ) آن گونه که باید کمکی به فیلم نمی کند و مخاطب نسبت به او ، حس همذات پنداری یا حتی تنفر ندارد.در این میان البته مسعود پرداخت بهتری در فیلم نامه دارد و تکلیف مخاطب با او مشخص تر است. ناهید در هراس است قانون حق را به احمد بدهد اما هنوز دادرسی انجام نشده و ناهید صرفا بر اساس حدس و گمان هایش نگران از دست دادن پسرش است .در واقع به نظر می رسد ناهید شخصیتی است سرگردان میان بیم و امیدهایش و این گونه شخصیت ها جذابیت دراماتیکی نداشته و توان ایجاد همذات پنداری لازم با مخاطب را ندارند.
رودررویی با باورهای شخصی
کارگردان در پایان بندی فیلم تنها به تصمیم ناهید برای مبارزه به خاطر به دست آوردن فرزندش اشاره می کند، فرزندی که چندان هم علاقه ای به بودن با مادرش ندارد و معلوم نیست تأکید فیلم نامه بر این موضوع به چه خاطر است و چرا باید برای مخاطب اهمیت داشته باشد که ناهید با پسرش زندگی کند یا نه؛در حالی که زمانی پسر ناهید تحت نظارت مادرش زندگی می کند نشانه های سقوط اخلاقی در او آغاز شده و میزان تأثیرپذیری او از پدرش به مراتب بیشتر از مادرش است؛چرا که به نظر می رسد فاصله عمیقی میان ناهید و پسر ش که در آستانه رسیدن به سن بلوغ است وجود دارد. به نظر می رسد ناهید برای غلبه بر مشکلاتش به چیزی فراتر از شجاعت رویارویی با قانون نیاز دارد و آن شجاعت رویارویی با خود و باورهای شخصی است. از این رو است که پایان بندی فیلم «ناهید» آنگونه که باید در مخاطب شوقی بر نمی انگیزاند.البته فیلم نامه ناهید با وجود مشکلاتی که ذکر شد برخی لحظات خوب و دیالوگ های جذاب و در خدمت داستان دارد. کارگردان فیلم در فضاسازی نیز درست عمل کرده و سردی روابط میان شخصیت های فیلم با انتخاب درست لوکیشن (یک شهر بندری ) و جنس تصاویر فیلم به تماشاگرمنتقل می شود. می توان انتظار داشت«آیدا پناهنده» در سال های آینده یکی از فیلم سازان برجسته سینمای ایران شود.