0

اصطلاحات عمومی انگلیسی در سفر

 
fatemeh_75
fatemeh_75
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 10557
محل سکونت : اصفهان

اصطلاحات عمومی انگلیسی در سفر

 

To get away
به رها شدن از زندگی روزمره و شروع یک سفر می گویند.

 

 

I have been working too hard this summer. I really need to get away.
من تمام طول تابستان را سخت کار کردم و نیاز به یک استراحت دارم.

 

To be homesick
به زمانی می گویند که در مسافرت هستید و دلتان برای خانه تنگ شده باشد.

 

 

The kid was homesick after two weeks at camp.
آن بچه بعد از دو هفته اقامت در اردوگاه دلش برای خانه تنگ شده بود.

 

Souvenir
چیزهایی که در سفر برای یادآوری خاطرات سفر میخرید را می گویند.

 

 

I bought a scarf as a souvenir when I went to France.
وقتی به فرانسه سفر کرده بودم یک روسری به عنوان سوغاتی خریدم.

 

To have itchy feet
وقتی شما اوقات سختی را در اقامت در جایی میگذرانید و خواستار سفر کردن و دیدن مکان های جدید هستید، می گویند که شما یک جا بند نمی شوید.

 

 

My friend Joe can’t stay in one place. He is always moving around. He has itchy feet.
دوستم جو نمی تواند در یک مکان بماند و همیشه دوست دارد به جاهای مختلف برود و یک جا بند نمی شود.

 

 

Off the beaten path
مکانی که معمولا کسی به آنجا سفر نمی کند، دور افتاده

 

 

I don’t like to visit the usual tourist attractions. I prefer to go to places that are off the beaten path.
من زیاد به جاذبه های توریستی شناخته شده علاقه ندارم. ترجیح میدهم به مکانهای دور افتاده سفر کنم.

 

To travel light
سبک سفر کردن، بدون بار و بنه مسافرت کردن

 

 

If you go hiking this summer, remember to travel light.
اگر این تابستان قصد رفتن به پیاده روی داری، بدون بار و بنه برو.

سه شنبه 15 دی 1394  2:58 PM
تشکرات از این پست
siryahya 8pooria
fatemeh_75
fatemeh_75
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 10557
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اصطلاحات عمومی انگلیسی در سفر

انگلیسی در سفر (سوالاتی در فرودگاه)

 

 

 

در فرودگاه وقتی که به پیشخوان چک کردن بلیط می رسید، شما باید بلیط و پاسپورت خود را به متصدی تحویل دهید. اولین سوالی که آن ها معمولا می پرسند این است که چند نفر همراه شما دارند مسافرت می کنند.

 

 

 

“Is anybody traveling with you today?

” آیا در حال حاضر کسی با شما مسافرت می کند؟”

 

 

 

“Is anybody else traveling with you?”

” آیا شخص دیگری در حال مسافرت با شما هست؟”

 

 

 

 

“Are just you two traveling today?”

” آیا در حال حاضر فقط شما دو نفر درحال مسافرت کردنید؟”

 

 

 

همه خطوط هوایی یک لیست سوال دارند که باید از شما بپرسند. بیایید به چند سوال نگاهی بندازیم.

“Did someone you do not know ask you to take something on the plane with you?”

 

 

 

 “Did you have possession of your luggage since you packed?”

“آیا کسی که شما نمی شناسیدش از شما خواسته که با خودتان چیزی را به داخل هواپیما ببرید؟”

 

 

 

“Did you leave your luggage unattended at all in the airport?”

“آیا چمدان هایتان را تنها و بدون اینکه کسی مراقبشان باشد در فرودگاه ول کردید؟”

 

 

 

“Are you carrying any weapons or firearms?”

” آیا شما هیچ گونه سلاح یا اسلحه گرمی با خود دارید؟ “

 

 

 

نکته آموزشی:

 اصطلاح at all برای تاکید در جملات منفی یا سوالی به کار می رود و می تواند به معنای “اصلا” و “ابدا” باشد یا فقط جنبه تاکید داشته باشد

 

 

 

هر یک از علامت های “‌ ، علامت کوتیشن مارک یا نقل قول ،quotation mark، نام دارد که جزء نشانه های نقطه گذاری (مثل نقطه و کاما است). به یاد داشته باشید که تمام نشانه های نقطه گذاری (مثل نقطه، علامت سوال و کاما و غیره). درون ” ” قرار می گیرند و نه خارج آن، بنابر این جمله ای به صورت:

 “Are you carrying any weapons or firearms”?

که علامت سوال خارج از ” ” قرار گرفته از لحاظ قوانین نقطه گذاری اشتباه می باشد.

 

 

 

 

“Are you carrying any flammable material?”

“آیا هر گونه ماده قابل اشتعالی با خود دارید؟ “

 

 

 

“Do you have any perishable food items?”

“آیا شما هرگونه کالای خوراکی فاسد شدنی دارید؟ “

 

 

 

 

اگر شما متوجه معنای جمله ها نشوید نمی توانید جواب بله یا خیر به همه آن ها بدهید.

“How many luggage are you checking in?”

 

 

 

 

“did you check in your baggage”  

“چمدان هایت را تحویل دادی؟”

 

 

 

“Do you have a carry on?”

“آیا چمدان دستی (کوچکی) دارید؟”

 

 

 

نکته آموزشی:

”a” در جمله بالا معنی “یک” نمی دهد بلکه به عنوان “ی” نکره به کار بره شده است. به مثال زیر توجه نمایید:

”   I see a man” یعنی: “مردی را می بینم” است.

همیشه به این نکته مهم توجه داشته باشید که برای ترجمه نباید اولین معنی که به ذهنمان می رسد را به کار ببریم، باید سعی نماییم که هرکلمه ای را حتی اگر فکر می کنیم معنای آن کلمه را می دانیم در فرهنگ لغت مناسب چک نماییم. برای کسب مهارت بیشتر در ترجمه و آموزش ترجمه، به مطالب بخش اتاق ترجمه که برگرفته از “مجله وزین مترجم ” می باشد مراجعه نمایید.

 

 

“Can you place your baggage up here?”

“می توانید چمدان هایتان را این بالا قرار دهید؟”

 

 

 

 

“How many carry on bags are you taking with you?”

“چند ساک دستی با خودتان دارید؟”

 

 

 

 

بعد، آن ها ممکن است بپرسند که آیا شما صندلی طرف راهرو را ترجیح می دهید یا طرف پنجره را؟

“Do you prefer window or aisle?”

” طرف پنجره را ترجیح می دهید یا راهرو را؟”

 

 

 

اگر صندلی های طرف راهرو تمام شده باشد، آن ها از شما می پرسند، طرف پنجره مناسب است؟

“We do not have any aisle seats remaining. Is a window seat ok with you or would you prefer a middle seat?”

” هیچ صندلی طرف راهرو باقی نمانده. آیا صندلی طرف پنجره برای شما مناسب است یا یک صندلی در ردیف وسط را ترجیح می دهید؟”

 

 

 

بعضی افراد دوست دارند که کنار درب خروج اضطراری باشند. شما می توانید آن صندلی را درخواست نمایید.

“Do you have a seat next to the emergency exit?”

“آیا صندلی کنار درب خروج اضطراری دارید؟”

 

 

 

“Can I have a seat closest to the emergency exit?”

“می توانم صندلی در نزدیک ترین جا به درب خروج اضطراری داشته باشم؟”

 

 

 

نکته آموزشی:

Closest صفت عالی صفت close است. برای اطلاع بیشتر به بخش آموزش دستور سایت مراجعه نمایید اما نکته مهم اینجاست که تلفظ فعل close  با صفت close متفاوت است. حتما تلفظ آن را در یک فرهنگ لغت، ترجیحا صوتی، مطالعه نمایید.

 

 

  

“All the seats next to the exit have been taken. I have a seat directly in front of it. Would you like that one?”

“تمام صندلی های مجاور درب خروج رزرو شده. من یک صندلی درست مقابل آن دارم. آن را می خواهید؟”

 

 

 

“Here are your tickets. The gate number is on the bottom of the ticket. They will start boarding 20 minutes before the departure time. You should report to gate C2 by then. C2 is around the corner and down the hall. Thank you.”

“این بلیط های شما است. شماره درب وارد شدن به هواپیما در انتهای بلیط (قرار دارد) نوشته شده است. آن ها ۲۰ دقیقه قبل از زمان حرکت شروع به سوار کردن می نمایند. شما باید تا آن موقع به درب سی ۲ (C2) اطلاع دهید. سی ۲ پایین نزدیک و پایین راهرو است. متشکرم.”

 

سه شنبه 15 دی 1394  2:59 PM
تشکرات از این پست
siryahya 8pooria
fatemeh_75
fatemeh_75
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 10557
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اصطلاحات عمومی انگلیسی در سفر

انگلیسی در سفر (در وسایل حمل و نقل عمومی)

 

 

در حمل و نقل عمومی نامهای زیادی برای سفر با قطارهای زیر زمینی در ایالات متحده وجود دارد که عبارتند از:

(The subway (New York City
(The T (Boston
(BART (San Francisco
(The Metro (Washington, D.C

 

 

 

To hop on the subway
به معنی سریع سوار شدن در قطار یا مترو است.

 

 

Instead of hailing a cab, you should hop on the subway to get to 42nd street.

به جای تاکسی خبر کردن، سریع سوار مترو شو تا به خیابان چهل و دوم برسی.

 

 

Fare 

کرایه، مقداری پول برای گرفتن بلیط مترو یا اتوبوس است.

 

 

 

The fare for one ride on the T in Boston is $2.50.
کرایه ی مترو در بوستون 2.5 دلار است.

 

 

Turnstile
دری است که معمولا در ورودیه ی متروها وجود دارد و اجازه ی عبور یک نفر را در آن واحد می دهد.

 

 

 

You can’t get through the turnstile without swiping your card.
شما بدون کشیدن کارت نمی توانید از ورودیه ی گردان در مترو بگذرید.

 

 

Local train
قطار محلی (در تمام ایستگاهها توقف می کند.)

 

 

To get from Union Square to 28th street, you should take a local subway.
برای رفتن از میدان Union به خیابان بیست و هشتم باید سوار متروی محلی شوی.

 

 

Express train
یک قطار سریع السیر که فقط در ایستگاههای خاصی توقف می کند و معمولا ایستگاههای شلوغی هستند.

 

 

 

The downtown express train will get you from 86th street to 59th street in a few minutes.
قطار سریع السیر مرکز شهر تا چند دقیقه ی دیگر از خیابان هشتاد و ششم به خیابان پنجاه و نهم می رسد.

 

 

Uptown train Downtown train
این نام ها نشان دهنده ی مسیری است که یک متروی خاص در نیویورک حرکت می کند.

 

 

Where can I get an uptown train?
کجا می توانم سوار قطار بالا شهر شوم؟

 

 

Inbound train/ Outbound train
این نامها نشان دهنده ی مسیری است که یک مترو در مسیر ویژه ی بوستون حرکت می کند.

 

 

 

To get from Harvard Square to Boston Common, you need to take an inbound Red Line T.
برای رفتن از میدان Harvard به روستای بوستون، باید سوار مترویRed line شوید.

 

 

To swipe your card
کشیدن کارت، شما کارتتان را برای ورود به مترو در ماشین کارت خوان ورودیه می کشید

 

 

Many tourists have trouble swiping their fare card in the New York City subway.
اکثر جهان گردان در کشیدن کارت کرایه مترو در شهر نیو یورک مشکل دارند.

 

 

To hail a cab
تاکسی گرفتن، با خبر کردن راننده تاکسی برای سوار شدن در آن

 

 

It’s almost impossible to hail a cab when it rains.
معمولا در زمان های بارش باران تاکسی گرفتن غیر ممکن است.

 

 

A cabbie 

به راننده تاکسی می گویند

 

 

 

Cabbies in New York don’t like to make trips to Brooklyn because they think it’s a waste of time.
در نیو یورک راننده تاکسی ها علاقه ای به رفتن به Brooklyn ندارند چون به نظرشان وقت تلف کردن است.

 

سه شنبه 15 دی 1394  3:01 PM
تشکرات از این پست
siryahya 8pooria
fatemeh_75
fatemeh_75
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 10557
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اصطلاحات عمومی انگلیسی در سفر

انگلیسی در سفر (در جاده)

 

 

I will call you when I get to your neck of the woods.
وقتی به نزدیکی های شما رسیدم تماس میگیرم

 

 

 

To make a pit stop
توقف کوتاهی برای صرف غذا، نوشیدن یا حمام کردن

 

 

 

Can we make a pit stop at the next exit? I want to grab a snack.
آیا در خروجی بعدی می توانیم برای مدت کوتاهی توقف داشته باشیم؟ می خواهم یک خوراکی بگیرم.

 

 

 

To hit the road
آغاز کردن یک سفر

 

 

 

Come on, let’s hit the road. It’s already 10am and we need to be there by 2pm.
زود باش بیا بزنیم به جاده. الان ساعت 10 صبح است و تا 2 بعد از ظهر باید آنجا باشیم.

 

 

 

To take a road trip
به مسافرتی که با ماشین و برای چند ساعت، یا حتی چند ماه انجام میشود میگویند.

 

 

 

We took a month-long road trip around the United States when we were in college.
وقتی دانشجو بودیم مسافرت یک ماهه ای را با ماشین دور ایالات متحده رفتیم.

 

 

 

To fill it up
به پر کردن کامل باک می گویند.

 

 

 

A: How much gas do you need?
چقدر بنزین نیاز دارید؟

 

 

 

 

B: Just fill it up, please!
پرش کنید لطفا!

 

 

 

To hit the open road
به شروع یک مسافرت با ماشین می گویند.

 

 

 

After a weekend of classes, he was happy to leave and hit the open road.
بعد از یک هفته کلاس های پشت سر هم، برای رفتن به مسافرت با ماشین بسیار خوشحال بود.

 

سه شنبه 15 دی 1394  3:02 PM
تشکرات از این پست
siryahya 8pooria
fatemeh_75
fatemeh_75
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 10557
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اصطلاحات عمومی انگلیسی در سفر

 

انگلیسی در سفر (در هتل)

 

 

Bell hop or bell boy

پیشخدمت، شخصی که به هنگام ورود شما به هتل، چمدانهای شما را حمل می کند و به درخواستهای شما رسیدگی میکند.

 

The bell boy put our suitcases on the cars as we got out of the taxi and entered the hotel.
پسر خدمتکار چمدانها را به محض پیاده شدن ما از تاکسی و ورود به هتل برداشت.

 

To check in
این عمل در ابتدای اقامت در هتل انجام میشود. وقتی شما اتاق رزرو کردید باید برای گرفتن کلید ثبت نام کنید.

 

 

What is the earliest time we can check in at your hotel?
نزدیک ترین زمان برای ثبت نام اتاق هتل کی است؟

 

To check out
این عمل در پایان اقامت شما انجام می شود. وقتی شما تسویه می کنید، هزینه ی هتل را می پردازید و کلیدها را تحویل میدهید.

 

 

Don’t forget to turn in your key when you check out.
یادتان نرود که هنگام تسویه حساب کلیدها را تحویل دهید.

 

Room service
در بیشتر هتل ها معمولا با هزینه های بالا، غذا را به اتاق می آورند.

 

I don’t feel like going out for dinner. Let’s stay in and order room service.
من حوصله ی رفتن به بیرون برای ناهار را ندارم. بهتر است سفارش سرویس اتاق را بدهیم.

 

Wake up call
تماس تلفنی است که توسط هتل به منظور بیدار باش برای رسیدن به یک جلسه یا پرواز برقرار می شود. شما می توانید تماس بیدار باش را از پذیرش درخواست کنید.

 

I don’t want to miss my flight tomorrow, so I’m going to ask for a wake up call at 5 am.
نمیخواهم پرواز فردا را از دست بدهم بنابراین میخواهم درخواست تماس بیدار باش در ساعت 5 صبح را بدهم.

Maid
خدمتکار، خانمی که بعد از ترک شما اتاق را تمیز می کند.

 

John left a tip for the maid when he checked out of his hotel.
جان زمان تسویه به خدمتکار هتل انعام داد.

To book a room
به رزرو اتاق هتل از پیش می گویند.

 

If you visit New York City in the summer, you should book a room in advance because it’s a busy time of year in the Big Apple.
اگر شما در تابستان از شهر نیویورک بازدید می کنید،باید از پیش اتاق رزرو کنید، چون در هتل Big apple از زمانهای شلوغ سال است.

 

چهارشنبه 16 دی 1394  10:41 AM
تشکرات از این پست
8pooria
دسترسی سریع به انجمن ها