0

عصر ظهور

 
13321342
13321342
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1393 
تعداد پست ها : 3394
محل سکونت : اصفهان

عصر ظهور

عصر ظهور

 

 

عصر ظهور

 

 

عصر ظهور

در روايات در مورد قيام حضرت مهدى(عج) آمده است كه مركب ايشان و يارانش است و سلاحشان شمشير مى‏باشد. آيا با اسب و شمشير مى‏توان در مقابل جنگ‏افزارهاى نوين ايستاد؟

اصولاً در مورد قيام و نهضت حضرت مهدى(عج) بايد بدانيم كه اين نهضت، هم در مقطع ظهور و هم در دوره تأسيسِ جامعه و تمدن مهدوى، در بسترى از معجزات الهى صورت مى‏گيرد و به همين دليل، يكى از القاب حضرت(عج)، «مَبْدأُ الآيات» است يعنى «مَظْهر و يا مُظْهِر معجزات الهى» (البته بخشى از آن هم، طبق روال و اسباب عادى خواهد بود). نگاهى به دهها روايتى كه در كتب معتبر ما در اين باب آمده است، بيانگر اين مسأله است. اصلاً «منصور بالرّعب و مُؤيّد بالظفر» يعنى همين. با اين وجود چه جاى استبعاد و انكار است كه حضرت با اسب و شمشير از عهده سلاحهاى مدرن برآيند.

در يكى از ادعيه‏اى كه سيد بن طاووس(ره) در كتاب جمال الاسبوع نقل مى‏كنند و محدث عاليقدر حاج شيخ عباس قمى هم در اواخر مفاتيح آورده‏اند، چنين مى‏گوييم: «خدايا از تو مى‏خواهيم كه به ولى و حجتت(عج) اجازه ظهور بدهى تا عدالتت را اجرا كند و از تو مى‏خواهيم كه هنگام ظهور، هر پايگاه و سنگرى از جور و كفر را درهم شكنى و هر سلاحى را كند كنى و از كار و خاصيت بياندازى». مثلاً در مورد رويارويى لشگر عظيم سفيانى با حضرت(عج)، در روايتى از امام باقر(ع) مى‏خوانيم كه:

«در شام بانگ برآورده مى‏شود كه عرب حجاز (حضرت و يارانش) عليه سفيانى گرد آمده‏اند. سفيانى مى‏پرسد: آنها كى هستند و چه مى‏گويند؟ پاسخ مى‏دهند: آنها جز شتر و خرما چيزى ندارند و ما تا به دندان مسلح هستيم، ما را به سوى آنها بفرست؛ آنگاه سفيانى با لشگرى بالغ بر صد و هفتاد هزار نفر كه به انواع سلاحها مسلح هستند، خارج مى‏شوند. مهدى(عج) نيز با لشكريان خود به سوى او حركت مى‏كند. چون سفيانى به درياچه طبريه مى‏رسد، خشم خدا و مخلوقات خدا متوجه او مى‏شود، پرندگان با بالهاى خود لشگر او را مى‏زنند و كوهها سنگهاى خود را به سوى آنها فرو مى‏ريزند و فرشتگان با صداى خود بر آنها نهيب مى‏زنند، يك ساعت نمى‏گذرد مگر اين‏كه همه سپاه سفيانى هلاك مى‏شود و از سپاه سفيانى جز خود او حتى يك نفر هم نمى‏ماند. مهدى(عج) او را گرفته، در كنار درياچه طبريه، سر او را مى‏برد». (الزام الناصب/ ص‏201؛ منتخب الأثر/ ص‏183). هم‏چنين در احاديث آمده است كه حتى فرشتگان و جنّيان همراه با حضرت، وارد كارزار و جنگ مى‏شوند و فى‏المثل جنيانى كه در روز عاشورا از سيدالشهداء(ع) اجازه جنگ خواستند اما آن حضرت موافقت نكرد، در ركاب حضرت حجت(عج) خواهند جنگيد و مردم نيز آنها را خواهند ديد و با آنها گفت‏وگو خواهند كرد. (بنده تعداد زيادى از اين احاديث را در فصل ششم كتاب «اسلام و تجدد» با عنوان «امام زمان(عج) و تمدن جديد» ذكر كرده‏ام)

 حديثى داريم كه مى‏گويد «خداوند مقدرات خود و امور را جز از راه اسباب و مجارى عادى آن، جريان نمى‏دهد»، آيا اين‏كه ظهور حضرت در بسترى از معجزات باشد، خلاف اين حديث نيست؟

 امام صادق(ع) مى‏فرمايد: «أبى الله أن يُجرى الأشياءَ إلّا بأسبابها» اما بايد بدانيد كه اين، اگر چه يك قاعده و قانون الهى است و در طول تاريخ نيز چنين بوده است اما قاعده و قانونى غيرقابل استثناء نيست. در طول تاريخ، اين قاعده، بارها استثناء خورده است، مثل نوع حكومتى كه خداوند به حضرت سليمان(ع) اعطاء كرد كه همه چيز مسخر او بود و از آنها در امر حكومت‏دارى استفاده مى‏كرد. اساساً همه معجزات الهى، استثنايى از قانون فوق است. مثلاً چرا خداوند، دريا را براى موسى مى‏شكافد تا او و يارانش از دريا بگذرند و فرعون و يارانش در آن هلاك شوند؟ بنابراين فكر نكنيم كه حديث فوق در صدد بيان قانونى غيرقابل تبصره و استثناء است. اين قانون، در زمان ظهور حضرت و در دوران تأسيس جامعه و مدينه مهدوى(عج)، بيش از هر مقطع ديگر، نقض خواهد شد و اساساً قرار بر اين است كه خداوند با بالاترين قواها و قدرتها، زمين را تحت حاكميت حجتش(عج) قرار بدهد. البته باز تاكيد مى‏كنم كه بخشى از ماجرا هم طبق روال عادى خواهد بود. بالاخره جنگ هم رخ مى‏دهد و كسانى هم در ركاب حضرت به شهادت مى‏رسند.

نحوه برخورد حضرت با تمدن و تكنولوژى موجود چگونه خواهد بود؟ اگر پاسخ نفى كامل باشد، آيا اين امر تدريجى صورت مى‏پذيرد يا دفعى؟

اگر نسبت بين اسلام و دنياى مدرن و تمدن جديد را تعارض كامل ببينيم (كه به نظر حقير، چنين است و به تفصيل در كتاب «اسلام و تجدد» ادله خود را بيان كرده‏ام) بالطبع حضرت به كلى آن را نفى خواهند كرد. ما باز از روايات متعدد چنين مى‏فهميم كه حضرت نه در دوران ظهور و نه در دوران تأسيس، از هيچ‏يك از سازوكارهاى تمدن جديد استفاده نخواهند كرد و تمدن آن حضرت، به هيچ رو، تداوم تمدن مدرن نخواهد بود. حضرت اين تمدن بحران‏زا را از بيخ‏وبن بر خواهند انداخت و تمدنى ديگر را پى‏ريزى خواهند كرد. البته ما در دوران حضرت در بنيانها و شاكله كلى، به تمدن سنتى ما قبل مدرن يعنى تمدن طبيعى و غيرماشينى، رجعت مى‏كنيم اما با اين تفاوت كه تمدن مهدوى(عج)، حاوى امكانات و توانمنديهاى ويژه و خارق‏العاده‏اى است كه از نوع توانمنديهاى تمدن تكنولوژيك مدرن نيست. مثلاً مؤمنان، قدرت طىّ‏الارض پيدا خواهند كرد و سرتاسر زمين را در لحظاتى كوتاه طى خواهند كرد. و اما اين‏كه نفى تمدن جديد، دفعى صورت مى‏گيرد يا تدريجى، از احاديث چنين به نظر مى‏رسد كه در دورانى كوتاه صورت خواهد گرفت. يعنى بخشى از آن در دوران جنگها و نبردهاى حضرت(عج) از بين خواهد رفت و با استقرار آرامش و آغاز دوران سازندگى، تمدن مهدوى(عج)، در مدتى اندك جايگزين آن خواهد شد.

 تمدن متعادل مهدوى(عج) بر چه زيربناهايى شكل مى‏گيرد؟

 حضرت پس از ظهور و استقرار به آبادانى زمين مى‏پردازند و اين خود بدان معناست كه زمين قبل از ظهور ويران بوده است. در دعاى شريف عهد مى‏خوانيم: «و اعمر اللهمّ به بلادك و أَحْىِ به عبادك فانّك قلت و قولك الحقّ: ظهر الفساد فى البرّ و البحر بما كسبت أيدى الناس» بر اساس روايتى در تفسير آيه «ظهر الفساد...» اساساً زمين از آغاز غصب ولايت حضرت امير(ع) و غصب ولايت و خلافت ائمه معصومين(ع) رو به ويرانى در همه ابعاد نهاده است. يك جنبه از اين ويرانيها، ويرانى طبيعت و محيط زيست است كه با ظهور تمدن مدرن، بروز و ظهور پيدا كرد و اكنون ابعادى بسيار نگران‏كننده و زيانبار پيدا كرده است. حالا حضرت وقتى كه ظهور مى‏كنند چگونه اين همه ويرانى را ترميم مى‏كنند؟ آيا با ابزار و سازوكارهاى مدرن؟ نه! چرا كه اين سازوكارها براى آن‏كه مشكلى را حل كنند، گاه چند مشكل ديگر و يا مشكلى حادتر را ايجاد مى‏كنند. مى‏دانيد كه اخيراً گفته‏اند به جاى سوختهاى فسيلى مثل بنزين كه موجب گرم شدن كره زمين و تخريب لايه اُزن شده است، قرار است سوخت هيدروژنى جايگزين شود ولى آخرين بررسيها نشان مى‏دهد كه سوخت هيدروژنى، منجر به عارضه سرد شدن كره زمين خواهد شد و خود عواقب زيانبار ديگرى را در پى خواهد داشت. در اينجا نيز براساس امداد الهى و تلاش حضرت و مردم، زمين به حالت اوليه و طبيعى خود بر مى‏گردد و تباهيها اصلاح مى‏شوند.

در روايات آمده است كه آسمان با سخاوت خواهد باريد و زمين نيز با سخاوت محصول خواهد داد و هرگونه خرابى و تباهى از بين خواهد رفت و زمين آباد خواهد شد.

معمارى و شهرسازى در عصر حضرت به چه شكل خواهد بود؟ آيا اصولاً «شهر» به معناى نوين آن در عصر حضرت وجود خواهد داشت؟ حضرت با معماريهاى عصر نوين چه خواهند كرد؟

قطعاً ما شهرسازى و معمارى فاقد روح و آرامش و آكنده از شلوغى و دود و انواع آلودگيها و برجهاى سر به فلك كشيده را نخواهيم داشت و در اساس، بازگشت به معمارى ساده و با روح سنتى خواهد بود و از جمله نشانه‏هاى آخرالزمان هم ـ كه اغلب اين نشانه‏ها ماهيت منفى دارند ـ بلند مرتبه‏سازى و ساختمانهاى مرتفع است و لابد شنيده‏ايد كه يكى از اقدامات حضرت پس از ظهور، ويران كردن مناره‏هاى طويل مساجد و يا مساجدى است كه تزيين شده‏اند. چرا كه اين نوع مسجدسازى در سنت رسول خدا(ص) و ائمه معصومين(ع) نبوده است.

آيا تشابهى بين نوع حكومت حضرت و اجزاى آن با مدلهاى حكومتى نوين وجود دارد؟ (به عنوان مثال آيا مواردى چون تعدد و تفكيك قوا، انتخابات و همه‏پرسى، پارلمان و... در حكومت ايشان به چشم مى‏خورد؟)

قطعاً تشابهى وجود ندارد. بسيارى از اين مقولات، ابداع كفار است و اخذ آنها، تحت عنوان «تشبه به كفار» قرار خواهد گرفت كه ساحت حضرت(عج) مبرّاى از آن است. (البته اين كه ما امروز از باب برخى اضطرارها اجزايى از اين مدلها را پذيرفته‏ايم، بحث ديگرى است). شيوه حكومتى حضرت مانند شيوه حكومتى حضرت رسول(ص) و على(ع) خواهد بود، البته با تواناييها و امكاناتى خارق‏العاده كه ناشى از اعجاز و امدادهاى الهى است.

حضرت براى تحقق عدالت در جامعه خود با نابرابريهاى اقتصادى، شكافهاى طبقاتى و... چه خواهند كرد؟

از جمله تحولات مهمى كه در دوران حضرت(عج) رخ مى‏دهد، اين است كه عقول مردم رشد كرده و يقين، متاعى است كه به وفور در بين مردم توزيع خواهد شد. جامعه اهل يقين، به‏طور طبيعى و خودجوش از بسيارى از گناهان و مفاسد عارى خواهد شد. اگرچه حضرت، با قدرت، حق مظلومان را از ظالمان خواهد گرفت اما در كنار آن، ديگر كسى در فكر ظلم به ديگران نخواهد افتاد. جامعه اهل يقين به دنبال رانت‏خوارى و حرام‏خوارى و حتى بخل و تكاثر نخواهد بود. در جامعه مهدوى(عج) كسانى مى‏خواهند اموالشان را انفاق كنند اما نه فقيرى يافت مى‏شود و نه كسى كه حاضر باشد بخششى را قبول كند. طلا و نقره در محلى عمومى تلنبار مى‏شود و كسى نيست كه به سراغ آنها برود. باطن زودگذر و فانى دنيا، به همه رخ مى‏نمايد و مردم لذتها و نعمتهاى موجود در آخرت را بر لذتهاى دنيوى ترجيح مى‏دهند. نه‏تنها انسانها اهل ظلم و تجاوز و تعدى نخواهند بود بلكه حيوانات موذى نيز طبيعتى عارى از آزار و اذيت پيدا مى‏كنند. گرگ و ميش در كنار هم مى‏چرند و كودكى، افعى را از سوراخش بيرون مى‏كشد و با او بازى مى‏كند، بدون آن‏كه گزندى متوجه او باشد.

منظور از عبارت «يأتى بدين جديد» در مورد حضرت چيست؟ چه عالمانى در مقابل حضرت قد علم مى‏كنند و چرا؟ برخورد حضرت با آنان چگونه خواهد بود؟

ما در اين زمينه، دو دسته روايت داريم. يك دسته از روايات مى‏گويد: حضرت قدم جاى قدم حضرت رسول(ص) مى‏گذارند و ذره‏اى از سنت ايشان تخلف نمى‏كنند. حضرت رسول(ص) مى‏فرمايد: إنّه متّبع لا مبتدع، مهدى(عج) تابع من است ونه نوآور و بدعت گزار. و دسته ديگر از روايات مى‏گويد كه حضرت با دين جديد مى‏آيند. جمع بين اين دو دسته از روايات اين است كه چون دين در دوران غيبت و به‏خصوص در آخرالزمان و آستانه ظهور، دچار تحريفها و نوآوريها و قرائتهاى گوناگون شده و از مبانى اصيل خود يعنى كتاب و عترت فاصله گرفته و پوستين وارونه بر تن آن پوشانده شده است، وقتى حضرت حجّت(عج) همان دين اصيل حضرت رسول(ص) را مطرح مى‏كنند، به‏عنوان دينى جديد جلوه مى‏كند و بسيارى نيز مى‏گويند دين جديد آورده است. و اما عالمانى كه در مقابل حضرت مى‏ايستند، از روايات فهميده مى‏شود كه آن دسته از عالمان و فقهايى هستند كه در آخرالزمان قائل به نقص و ناكارآمدى دين مى‏شوند و احكام و فتاوى جديد براى كامل كردن و كارآمد كردن آن ارائه مى‏دهند. مى‏دانيد كه هم اكنون كسانى هستند كه در مقابل نصوص صريح قرانى و روايى، اجتهاد مى‏كنند و معتقدند ديگر در دنياى جديد نمى‏توان احكام گذشته را پياده و حتى مطرح كرد، لذا بايد دست به اجتهادى جديد بزنيم. از جمله اين احكام، احكام مربوط به تفاوتهاى مردان و زنان در باب ارث و ديه و... است. و باز در حديث است كه آخرين مقاومتهاى سازمان‏يافته در مقابل حضرت را گروهى از همين دست فقها صورت مى‏دهند و طبعاً حضرت هم با قدرت با آنها برخورد خواهند كرد.

تعدد فرق و مذاهب مختلف (توحيدى و غيرتوحيدى، الهى و بشرى و...) پس از ظهور حضرت و استقرار حكومت ايشان به چه شكل درخواهد آمد؟

 آن دوران مصداق آيه «ليظهره على الدين كلّه و يكون الدين كلّه لله» مى‏باشد و از تعدد قرائتها و احزاب و جناحها و پلوراليسم سياسى و عقيدتى خبرى نيست. حاكميت حضرت(عج) مطلق خواهد بود و يك صدا بيشتر نخواهد بود كه آن صداى عدل و توحيد و اسلام است. امام صادق(ع) مى‏فرمايد: «با ظهور حضرت(عج)، همه اديان و مذاهب از بين مى‏روند و جز دين خالص باقى نمى‏ماند» و در روايتى ديگر مى‏فرمايد: «به خدا سوگند، ناهماهنگى و اختلاف بين اديان و مذاهب از بين مى‏رود و فقط يك دين باقى خواهد ماند، همانگونه كه خداوند مى‏فرمايد: «دين نزد خداوند اسلام است و بس.»

فراسو: حكومت ايشان چگونه با اختلاف و تعدد فرهنگها، قوميتها، زبانها و... برخورد خواهد داشت؟ (به عنوان مثال آيا زبان واحدى در سراسر حكومت ايشان رسميت مى‏يابد؟ و...)

تا آنجا كه اين اختلافها در تعارض با احكام اسلام و عدالت و معنويت نباشد و جزء اختلافها و تفاوتهاى طبيعى و مشروع باشد، على‌الاصول مانعى از وجود آنها نخواهد بود و اساساً اين تفاوتها و اختلافها براساس حكمت‏الهى ايجاد شده است (و جعلناكم قبائل و شعوباً لتعارفَوا). اگرچه در بعضى از امور به جهت سهولت و يا جهات ديگر، ممكن است يگانگى و يكدستى ايجاد شود. البته در باب تعدّد زبان و يا زبان واحد، الان حديثى در خاطرم نيست ولى بعيد نيست كه مردم زبانهاى متعدد را بفهمند و به راحتى با هم ارتباط بر قرار كنند.

فراسو: نحوه ارتباط حضرت با مردم و مردم با ايشان به چه شكل خواهد بود؟ رسانه‏ها در عصر مهدوى(عج) به چه شكل خواهند بود؟

سهولت در ارتباط يكى از ويژگيهاى جامعه مهدوى(عج) است. اما نه از مقوله ارتباطات مدرن، امام صادق(ع) مى‏فرمايد: «هرگاه قائم(عج) ما قيام كند، خداوند به گوشها و چشمهاى شيعيان ما قوه و نيرويى مى‏بخشد و در حالى كه بين آنها و قائم(عج)، نامه‏رسان و واسطه‏اى نيست، با شيعيان تكلم مى‏فرمايد و آنها مى‏شنوند و به آن حضرت مى‏نگرند، در حالى كه حضرت در مكان خود است.» عجيب اين است كه عده‏اى اين روايت را اشاره به راديو و تلويزيون و ماهواره و رسانه‏هاى جديد مى‏دانند، در حالى كه اولاً روايت سخن از تحقق اين امر همزمان با قيام حضرت مى‏گويد، در حالى كه ماهواره و تلويزيون قبل از ظهور محقق شده‏اند. و ثانياً به چشم و گوش شيعيان قوه و نيرويى داده مى‏شود كه چنين ارتباطى را برقرار مى‏كنند نه آن‏كه ابزار قدرتمندى واسطه اين ارتباط هستند. اگر مقصود، ماهواره و تلويزيون بود حضرت مى‏توانست بفرمايد وسايلى ايجاد خواهد شد كه با آن وسايل ارتباط برقرار مى‏شود.

نظام تعليم و تربيت در عصر مهدوى(عج) چگونه خواهد بود؟ (شكل نظام، نوع علوم و...)

در اين زمينه، روايات خيلى جزيى توضيح نداده‏اند اما آن چه مسلم است اين است كه علوم حقيقى و نورانى و نه شبه علم و علوم مضر و سكولارِ مدرن به مردم عرضه خواهند شد. امام صادق(ع) مى‏فرمايد: «علم، بيست و هفت حرف است و تمام آنچه انبياى الهى آورنده آن بوده‏اند، تنها دو حرف از آن بوده و تا به امروز مردم بيش از دو حرف آن را نشناخته‏اند اما وقتى قائم(عج) ما قيام كند؛ بيست و پنج حرف ديگر را در ميان مردم منتشر خواهد كرد و دو حرف موجود را نيز به آن ضميمه خواهد نمود.» از اين حديث دو نكته مهم استفاده مى‏شود:

1ـ معلم همه علوم (چه علوم مادى و چه معنوى) انبيا بوده‏اند.

2ـ علوم مدرن كه در آخرالزمان و قبل از ظهور، ايجاد و گسترش مى‏يابند، از سوى امام صادق(ع) به رسميت شناخته نمى‏شوند، چرا كه اگر به رسميت شناخته مى‏شدند حضرت بايد مى‏فرمودند، چند حرف از علم هم در آخرالزمان و قبل از ظهور به وجود مى‏آيد و يا لااقل مى‏فرمودند: دو حرفى كه انبياء آورده‏اند، قبل از ظهور به شكوفايى مى‏رسند. اما مى‏بينيم كه اصلاً حضرت سخنى از علوم جديد به ميان نمى‏روند چرا كه به زعم ما در منطق ائمه معصومين(ع)، اين علوم از زمره علوم مطلوب و مشروع خارج هستند.قرآن و مهدويت

بيش از يكصد آيه از قرآن كريم به مصلح كل حضرت بقية الله ارواحنا فداه تفسير و تأويل شده است، كه علامه بزرگوار، ملا محمد باقر مجلسي در دائرة المعارف بزرگ شيعه « بحارالانوار » 70 آيه را به استناد احاديث وارده از اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در پيرامون ظهور يكتا بازمانده از حجت هاي حضرت حديث نقل كرده است.1 و برخي از بزرگان كتابهائي را در اين رابطه به رشته تحرير در آورده اند كه از آن جمله است:

1 المحجة فيما نزل في القائم الحجة (عليه السلام )

شامل 120 آيه از آيات تفسير شده به ظهور حضرت مهدي ارواحنا فداه به استناد احاديث وارده از معصومين علهيم السلام.2

2 –المهدي في القرآن

شامل 110 آيه از آيات تأويل شده به ظهور حضرت مهدي عليه السلام به استناد احاديث وارده از طريق شيعه و سني. 3

3 –موعود قرآن ترجمه فارسي « المهدي في القرآن »

4 –سيماي امام زمان (عليه السلام ) در آينه قرآن

شامل بيش از 140 آيه از آيات قرآن كريم كه روايات فريقين (شيعه و سني) به ظهور قبله موعود و كعبه مقصود تفسير شده است.4

 نقل چند آيه در اين رابطه:

1 - « و نريد ان نمن علي الذين استضعفوا في الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثين».

«و ما اراده كرده ايم به آنانكه در روي زمين به ضعف كشيده شده اند منت نهاده، آنها را پيشوايان وارثان زمين قرار دهيم.»

طبق روايات بي شماري اين آيه در حق مصلح جهان حضرت بقية الله ارواح العالمين له الفداه نازل شده كه در آخرالزمان قيام كرده، بساط ننگين ظلم و بيدادگري را درهم خواهد پيچيد و پرچم عدالت را در سرتاسر جهان به اهتزاز در خواهد آورد. و به تكتازي فرعونيان خاتمه خواهد داد.6

2 - « بقية الله خير لكم ان كنتم مؤمنين ».

يعني:« بازمانده خدا بهتر است براي شما، اگر مؤمن باشيد». 7

مطابق روايات فراواني، هنگامي كه حضرت بقية الله ارواحنا فداه ظهور مي كند پشت خود را به ديوار كعبه تكيه داده، نخستين چيزي كه به زبان مي آورد، اين آيه شريفه است، آنگاه همه آنها كه درآنجاگرد آمده اند با عنوان « السلام عليك يا بقية الله »به پيشگاه آن حضرت عرض ادب مي كنند.8

3 - «هوالله ارسل رسوله بالهدي و دين الحق ليظهر علي الدين كله و لو كره المشركون».

يعني:« او خدائي است كه پيامبرش را با هدايت و دين حق برانگيخت تا آن را بر همه اديان پيروز بگرداند. اگر چه مشركان نخواهند».9

پيشواي ششم شيعيان در تفسير اين آيه فرمود: مهدي ما ظهور مي كند و دين مقدس اسلام را بر همه اديان پيروز مي گرداند، اگر چه دشمنان راضي نباشند. كه منظور از اين پيروزي، سيطره نظامي و پيروزي ظاهري است و گرنه از نظر دليل و برهان، اسلام در هر زماني بر همه اديان غلبه داشت. و مكتبهائي كه ريشه آسماني دارد ( چه مسيحيت و كليميت ) چون از يك سو تحريف شده، و از سوي ديگر به هنگام تشريع از طرف خداوند متعال به عنوان برنامه موقت تشريع شده بود، پاسخگوي نيازمنديهاي قرون بعدي نبودند، از اين رهگذر از نخستين روز ظهور اسلام، دليل و منطق اسلام بر همه اديان پيروز بود ولي غلبه ظاهري آن با هنگام ظهور آن يكتا بازمانده از حجتهاي پروردگار تحقق خواهد يافت.10

4- « اعلمو ان الله يحيي الارض بعد موتها قد بينا لكم الايات لعلكم تعقلون ».

يعني:« بدانيد كه خدا زمين را پس از مرگ آن زنده مي سازد به راستي نشانه هاي –قدرت –خدا را براي شما بيان كرديم. باشد كه عقل خود را بكار بنديد». 11

پيشواي پنجم شيعيان مي فرمايد: مهدي ما قيام مي كند و به وسيله گسترش عدالت در سراسر گيتي، جهان را زنده مي كند، پس از آنكه در زير كابوس ظلم و ستم مرده باشد.12

پيشواي هفتم حضرت موسي بن جعفر عليه السلام نيز در تفسير اين آيه فرمود خداوند زمين را به وسيله عدل و داد زنده مي كند، نه بارش باران.13

آري اگر جامعه اي در زير فشار ظلم و ستم باشد جامعه مرده است و تنها موقعي زنده مي شود كه ظلم و ستم از آن جامعه رخت بربندد و نعمت عدالت در آن جامعه گسترش يابد. از اينجاست كه اميرالمؤمنان علي عليه السلام عدالت را زيربناي زندگي مردم دانسته مي فرمايد:« العدل قوام الرعية ».

5 - « و اشرقت الارض بنور ربها ».

يعني:« زمين به نور پروردگارش منور گرديد».14

امام رضا عليه السلام در تأويل اين آيه مي فرمايد:او چهارمين فرزند من، پسر بهترين كنيزان است كه زمين را از هر جور و ستمي پاكيزه مي كند. مردم در ولادت او دچار ترديد مي شوند. او را غيبتي طولاني است چون ظاهر شود زمين را با نور پروردگارش روشن مي گردد.15

6 - « قل ارايتم ان اصبح ماؤكم غوراً فمن يأتيكم بماء معين ».

يعني: «بگو اگر ببينيد كه آب شما فروكش مي كند، چه كسي براي شما آب گوارا باز آورد».16

همه موجودات زنده از آب آفريده شده و قوام آنها با آب است ولي منظور از آب گوارائي كه در آيه فوق مطرح شده، مقام ولايت كبراي حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه است كه پس از دوران فروكش (غيبت) يكبار ديگر به فرمان خدا ظاهر شده، تشنگان دانش و فضيلت، و شيفتگان تقوي و عدالت را، از آبشخور اقيانوس بيكران آب حيات و معادن حكمت، سيراب فرموده، به سعادت دنيا و آخرت نائل مي گرداند. به دليل نقش حياتي حضور امام عليه السلام در زندگي توده ها، قرآن كريم وجود اقدس امام عليه السلام را آب گوارا تعبير نموده است.

علي بن جعفر از برادر بزگوارش امام موسي بن جعفر عليه السلام، از تفسير اين آيه مي پرسد، امام عليه السلام مي فرمايد: «‌هنگامي كه امامتان از ديدگان شما ناپديد شود و نتوانيد او را ببينيد چه خواهيد كرد ».17

پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله خطاب به عمار مي فرمايد: اي عمار!

خداوند با من عهد كرده كه از تبار حسين عليه السلام 9 امام پديد مي آيد كه نهمين آنها از ديدگان ناپديد مي شود و اين است معناي آيه شريفه « قل ارايتم ان اصبح ماؤكم غوراً »، براي او يك غيبت طولاني است كه گروهي از عقيده خود برمي گردند و گروهي بر آن ثابت مي مانند و چون آخرالزمان فرا برسد، او ظاهر مي شود و دنيا را پر از عدل و داد كند. چنانكه از جور و ستم پرشده است».18

7 - « هدي للمتقين الذين يؤمنون بالغيب ».

يعني:«هدايت است براي پرهيزكاران كه به غيب ايمان آوردند».19

طبق احاديث فراواني منظور از غيب در اين آيه امام غائب عليه السلام است: امام صادق عليه السلام در تفسير اين آيه مي فرمايد:« پرهيزگاران » شيعيان علي بن ابي طالب عليه السلام هستند و اما « غيب » پس آن حجت غائب است.20

جابربن عبدالله انصاري در ضمن يك روايت طولاني كه از 12 پيشواي معصوم و قائم آنها بحث كرده، از رسول اكرم صلي الله عليه و آله نقل مي كند كه فرمود: خوشا به حال آنانكه در زمان غيبت او شكيبائي پيشه كنند و بر محبت آنها استوار بمانند، كه آنها را خداوند متعال در آيه « الذين يؤمنون بالغيب » ستوده است.21

8 - « و لقد كتبنا في الزبور من بعد الذكر ان الارض يرثها عبادي الصالحون ».

يعني:« گذشته از ذكر- تورات –در زبور نيز نوشتيم كه به راستي زمين را بندگان شايسته ام به ارث مي برند».22

از امام باقر و امام صادق عليهما السلام روايت شده كه منظور از بندگان صالح در آيه شريفه، حضرت قائم ( ارواحنا فداه ) و ياران او مي باشد.23

جالب توجه اينكه متن اين بشارت در زبور فعلي موجود است.

طبق وعده قطعي خدا در همه كتابهاي آسماني، روزي بندگان صالح خدا وارث زمين خواهند شد، و پرچم توحيد را در سراسر كره خاكي به اهتزاز در خواهند آورد.

ديگر از ظلم و ستم و تبعيض و تجاوز و حق كشي نشاني نخواهد بود. روح صفا و صميميت و برادري و برابري بر تمام دلها حكومت خواهد كرد. به اميد آن روز.

9 - « وله اسلم من في السموات و من في الارض طوعاً و كرهاً ».

يعني:« هركه در آسمانها و زمين است خواه و ناخواه –تسليم او شده –بر او اسلام آورده اند».24

امام صادق عليه السلام در تفسير اين آيه فرمود: هنگامي كه قائم (عليه السلام ) قيام كند، نقطه اي در روي زمين نمي ماند جز اينكه به يكتائي خدا و رسالت حضرت پيامبر( صلي الله عليه و آله ) گواهي مي دهند. 25

ابن بكير مي گويد: از ابوالحسن (عليه السلام) در مورد آيه « وله اسلم »‌پرسيدم، فرمود: در حق قائم (عليه السلام ) نازل شده است، هنگاميكه ظاهر شود اسلام را بر يهود، نصاري، صابئين، ملحدين، مرتدين، و كافرين شرق و غرب، عرضه مي كند هر كس( پس از شناخت حقانيت اسلام ) از روي رغبت اسلام آورد، او را به نماز و زكات و ديگر وظائف اسلامي امر مي فرمايد. و هر كس نپذيرد گردن مي زند تا در شرق و غرب جهان احدي جز موحد باقي نباشد. 26

10 - « وعدالله الذين امنوا منكم و عملوا الصالحات ليستخلفنهم في الارض، كما استخلف الذين من قبلهم و ليمكنن لهم دينهم الذي ارتضي لهم و ليبدلنهم من بعد خوفهم امنا ».

يعني:« خداوند انها را كه از شما ايمان آورده، و عمل شايسته انجام داده اند، وعده داده است كه در روي زمين جانشين سازد، چنانكه پيشينيان را جانشين ساخت. و آنان را از ديني كه براي آنها پسنديده، متمكن سازد. و آنها را پس از خوف و وحشت به امنيت برگرداند».27

امام صادق عليه السلام در تفسير آيه فوق فرمود: درباره قائم (عليه السلام) و ياران او نازل شده است.28

امام زين العابدين عليه السلام آيه شريفه را تلاوت كرده فرمود: به خدا سوگند مقصود از آنها شيعيان ما اهل بيت است. خداوند آنها را به دست مردي از ما كه «مهدي » اين امت است جانشين قرار مي دهد و متمكن مي سازد و به امنيت مي رساند.29

نظير اين روايت از امام باقر و امام صادق عليهما السلام نيز نقل شده است.30

پي نوشتها:

1 بحارالانوار ، ج 51 ، ص 44 –64 .

2تأليف : محدث بزرگوار ، سيد هاشم بحراني ، متوفي 1107 يا 1109 هـ.

3 تأليف : سيد صادق شيرازي .

4 نگارش : علي اكبر مهدي پور .

5 قصص : 5 .

6 تفسير برهان ، ج 3 ، ص 220 و ينابيع المودة ، ص 450 و بحار، ج 51 ، ص 54 .

7 هود : 8.

8 نور الابصار ، ص 172 .

9 صف : .

10 بحارالانوار ، ج 51 ، ص 60 ، المحجة ، ص 227 و ينابيع المودة ، ص 508 .

11 حديد : 17 .

12 تفسير برهان ، ج 4 ، ص 291 .

13 همان مدرك .

14زمر : 69 .

15 ينابيع المودة ، ص 44.

16 ملك : 30 .

17 كمال الدين ، ص 360 و غيبت نعماني ، ص 9.

18تفسير برهان ، ج 4 ، ص 36.

19 بقره : 2 و 3 .

20 بحارالانوار ، ج 51 ، ص 52 و كمال الدين ، ص 340 .

21 المحجة ، ص 17 .

22 انبياء : 105 .

23 عقدالدرر ، ص 217 ، مجمع البيان ، ج 7 ، ص 66 و بحارالانوار ، ج 51 ، ص 47 .

24 آل عمران : 83 .

25 تفسير عياشي ، ج 1 ، ص 183 و ينابيع المودة ، ص 506 .

26 همان مدرك .

27 نو ر : 55.

28 غيبت نعماني ، ص 126 .

29 تفسير عياشي ، ج 3 ، ص 136 .

30 مجمع البيان ، ج 7 ، ص 152


 

 

شنبه 12 دی 1394  10:18 AM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh
دسترسی سریع به انجمن ها