پيش از اينكه از بيعت آن اصلاحگر بزرگ جهانى سخن بگوييم ، برخى روايتى را كه در اين مورد آمده است ، مى آوريم :
1ـ امام صادق عليه السلام در اين مورد فرمود:
((ان اول من يبايع القائم ، جبرئيل )) (589)
يعنى : نخستين كسى كه با قائم بيعت خواهد كرد، فرشته امين وحى است .
2ـ امام جواد عليه السلام فرمود:
((كـانى بالقائم ـ يوم عاشورا، يوم السبت ـ قائما بين الركن و المقام ، بين يديه جبرئيل ينادى : البيعه لله )) (590)
يـعـنى : گويى مى نگرم كه قائم عليه السلام روز شنبه و روز عاشورا، ميان ركن و مقام ابـراهـيـم در مـسـجـدالحـرام ايـسـتـاده اسـت و در آغـاز قـيـام جـهـانـبـخـش جـبـرئيـل فـرشـتـه امـيـن وحى در برابر او قرار گرفته و ندا مى دهد كه : ((هر كس مى خواهد براى خدا بيعت كند بشتابد و با حجت خدا بيعت نمايد)).
3ـ ششمين امام نور عليه السلام فرمود:
((اذا اءذن الله تـعـالى للقـائم فـى الخـروج صعد المنبر فدعا الناس الى نفسه ونـاشـدهـم الله و دعـاهـم الى حـقـه و اءن يـسـيـر فـيـهـم بـسـنـة رسول الله صلى الله عليه و آله و يعمل فيهم بعلمه .
فـيـبـعـث الله جـل جـلاله ، جـبـرئيـل ، حـتـى يـاءتـيـه فـيـنـزل عـلى الحـطـيـم يقول : ((الى اءى شى ء تدعو!؟!))
فيخبره القائم عليه السلام .
فيقول جبرئيل : ((اءنا اول من يبايعك . ابسط يدك !))
فيمسح على يده وقد وافاه ثلاثمائة و ثلاثة عشر رجلا فيبايعونه و يقيم بمكة حتى يتم اءصحابه عشرة الآف نفس ، ثم يسير منها الى المدينة .)) (591)
يـعـنـى : هنگامى كه خداوند به قائم عليه السلام فرمان ظهور مى دهد، آن حضرت در مكه ظـاهـر مـى گـردد و بـر فراز منبر مى رود و مردم را بسوى خود و اهداف بلند و انسانى و آسـمانى خويش فرا مى خواند، آنان را سوگند مى دهد و به حقوق خويش فرا مى خواند و از آنـان مـى خـواهـد كـه حـقـوق او را رعـايـت كـنند تا آن گرامى هم بر اساس سنت و روش عادلانه و آسمانى پيامبر صلى الله عليه و آله امور و شئون جامعه را تدبير نمايد و بر اساس دانش و آگاهى خويش ، كارها را به سامان آورد.
پـس خـداونـد جـبـرئيـل را فـرو مـى فـرسـتـد تا به حضور آن حضرت شرفياب گردد و فـرشته وحى ميان ركن ، نزديك حجرالاسواد يا ((حطيم ))(592) و باب كعبه قرار مى گيرد و از امام عليه السلام مى پرسد كه : ((مردم را به چه نامه اى دعوت مى كنيد؟))
آن گـرامـى بـرنـامـه خـويـش را تـوضـيـح مـى دهـد، جـبـرئيـل مـى گـويد: ((من اولين كسى هستم كه با شما بيعت مى كنم ، پس ، دست مبارك را بگشا تا با تو بيعت نمايم .))
آنـگـاه جـبرئيل دست گرامى او را مى فشارد و از پى آن ، ياران خاص آن حضرت كه 313 نفر هستند، گرد آمده و با پيشواى بزرگ نجات ، بيعت مى نمايند.
آن حـضـرت در مـكـه تـوقـف مـى كند و 10 هزار نفر با او بيعت مى كنند سپس بسوى مدينه حركت مى كند.
بيعت
پـس از تـرسـيـم ايـن روايـت ، لازم بـه يـادآورى اسـت كـه واژه ((بـيعت )) در فرهنگ واژه شـنـاسـان بـه مـفـهـوم ((پـيـمـان بـسـتـن بـراى فـرمـانبردارى و اطاعت ))، ((سركشى و گردنفرازى نكردن )) و ((در انديشه نقشه و توطئه بر ضد حق و عدالت نبودن )) است .
امـا آنـچـه بـيـعت با امام مهدى عليه السلام را از ديگر بيعتها مشخص مى سازد اين است كه بـيـعـت بـا آن گـرامـى بـيـعـتـى اسـت كه آسمانيان و زمينيان در آن شركت مى جويند. نخست فـرشـتـه امـيـن وحـى فرود مى آيد و به نمايندگى از آسمانيان پيش از مردم با امام مهدى عـليـه السلام دست بيعت مى فشارد و اين نشانگر اقرار و اعتراف عالم بالا به مشروعيت و قـداسـت ايـن بـيـعـت و حـاكميت مبارك و پرارجى است كه بركات آن ، تمامى آفرينش و همه مـوجـودات را در بـر مـى گـيرد و از پى آن ، ياران خاص آن حضرت ، دست بيعت با او مى فشارند و آنگاه توده هاى انسانى .
از روايات دريافت مى شود كه امام مهدى عليه السلام از ياران خويش مى خواهد با شرايط ويژه اى كه در روايات و كتابها آمده است با آن حضرت دست بيعت دهند.
ايـن شـرايـط مـتـنـوع اسـت : بـرخـى از اين شرايط انسان را متعهد مى سازد كه در هر مورد حـال از ارتـكـاب گـنـاهـانـى نـظـيـر: فـحـشـاء، سـرقـت ، حـرام خـوارگـى ، بـردن مال يتيم و ديگر گناهانى كه در آيات و روايات تحريم شده است ، سخت اجتناب ورزد.
و بـرخـى ديـگـر انـسـان را به انجام وظايف فردى و اجتماعى ، نظير دعوت به ارزشها و هشدار از ضد ارزشها...كه پيش از آن ، همگان موظف به انجام آنها هستند متعهد مى سازد.
و بـرخـى از شرايط اين بيعت ، انسان را به آراستگى و پارسايى و ارزشهاى اخلاقى ، ملتزم مى سازد.
از ايـنـرو هنگامى كه ياران آن پيشواى بزرگ نجات و عدالت ، با اين شرايط دست مبارك او را بـه عـنـوان بيعت فشردند، وظايف و تعهدات آنان ، جديتر و احساس مسئوليتشان سخت تر و سنگينتر مى گردد، درست بسان انسانى كه سوگند ياد مى كند كه هرگز دست به سرقت نزند، از اينرو اگر سرقت نمود در خور دو كيفر است : يكى براى سرقت و ديگرى براى شكستن سوگند خويش .
پـيمان با آن حضرت نيز اينگونه است ، چرا كه هم با او پيمان مى بندند و هم پيش از او بـا خـدا پـيـمـان بـسـته اند كه خود را به آراستگيها و ارزشها بيارايند و از ضد ارزشها بپيرايند، واجبات را انجام دهند و محرمات را وانهند.
قرآن در اشاره به اين بيعت است كه مى فرمايد:
((ان الذين يبايعونك انما يبايعون الله ، يدالله فوق ايديهم .)) (593)
يعنى : بى ترديد كسانى كه با تو بيعت مى كنند، تنها با خدا بيعت مى نمايند... به هر حال با اينكه ياران امام مهدى عليه السلام از امتيازات و ويژگيهاى بسيارى برخوردارند بـاز هـم طرح اين شرايط و بيعت آگاهانه و آزادانه و عاشقانه با آن حضرت ، بر اساس اين شرايط، ضرورى است چرا كه آن گرامى در اين انديشه است كه ياران و مددكارانش در راه اصـلاح زمـيـن و زمـان نـمـونـه هـاى بـارزى در ارزشـهـاى انـسـانـى و فـضـايـل و كـمـالات بـاشـنـد تا بدينوسيله با كفايت و لياقت ، اداره و رهبرى كره زمين و جامعه بزرگ جهانى را در برابر ديدگان همه حقجويان به نمايش نهند.
بـا هـمـه وجـود از ضـد ارزشـها و كارهاى حرام دورى گزينند و به همه ارزشها و والاييها آراسـتـه بـاشـنـد، از زرق و بـرق دنـيا و فريبندگى آن اجتناب ورزند و از هر بدمستى و خـوشـگـذرانـى و عـيـاشـى خـوددارى كـنـنـد و راه پـارسـايـى و سـاده زيستى ، مردانگى و جـوانـمـردى را، پـيـشـى گـيـرنـد تـا بـتـوانند بار سنگين مسئوليت خويش را آنگونه كه شايسته است به دوش كشند و وظايف خود را بهتر از آنچه مى بايد، به انجام رسانند