0

آیه های بیداری:

 
aftabm
aftabm
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 25059
محل سکونت : اصفهان

آیه های بیداری:

آیه های بیداری:
 
قرآن کتاب بیداری است. آیات متعددی قرآن کریم، حدیث بیداری و بصیرت است، اما برخی صریح و مستقیم بیداری اسلامی را سخن می‌کند و برخی دیگر نیز به صورت غیر مستقیم بر این مطلب دلالت دارد، یعنی از ارزشی سخن می‌کند که لازمه آن هوشیاری و بیداری است، مثلا انسان را دعوت به تعقل، تفکر و یا تدبر می‌کند، انسان را مسئول اعمال خودش می‌داند، و... که هرکدام بیداری لازم را می‌طلبد.
 
الف دعوت به تعقل، تفکر وتدبر:
 
الف 1- فَقُلْنا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِها کَذلِکَ یُحْیِ اللَّهُ الْمَوْتی وَ یُریکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ (113)
نکات بیدار کننده آیه شریفه :
1. قدرت وعظمت پروردگار.
2. مسئله معاد.
3.کار های خداوند و خصوصا غضب آن (که آیه شریفه بازگو کننده غضب خداوند بر بنی اسرائیل است، که بدلیل پرسش‌ها و بهانه گیری‌های زیاد و بی مورد، برآن ها اعمال کرد) بدون دلیل و حکمت نیست.
الف 2- کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ (114)
خداوندکریم آیات آفاقی و انفسی خویش برای بشر نمایاند، تا در باره آن‌ها تعقل کنند، اما بی تردید تعقل توأم با درک و فهم می‌باشد که اولین پیامد آن بیداری انسان خواهد بود.
الف 3 - وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذینَ یَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ (115)
دنیا و آخرت دو طرف زندگی انسان است، هر چند هیچ تضادی بین دنیا و آخرت نیست، اما اگر انسان شناخت و آگاهی درست از دنیا نداشت باشد، دنیا می‌تواند انسان‌ها را از نعمات جاودان اخروی محروم کند. قرآن کریم بیدارگر انسانی در موارد متعدد هشدار داده است که مبادا دنیا بیدرای شما را بگیرد و شما را بخواب غفلت فرو برد که در نتیجه از زیان کاران خواهید بود (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُلْهِکُمْ أَمْوالُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُون) (116) دنیا در تفکر اسلامی، مقدمه و یا مزرعه جهان آخرت است، و یا دربرخی موارد از آن به عنوان راه یا پل عبور انسان بسوی آخرت تعبیر شده است. بهر صورت انسان بیدار و آگاه هیچ گاه بجای مسکن و مآوای اصلی خویش خود را گرفتار پل و یا راه نمی‌کند. از آن جهت که درک و فهم این مطلب نیازمند بیداری و بصیرت است، قرآن کریم آن را با بیان بسیار واضح و قابل فهم، به عنوان بازی و سرگرمی توصیف می‌کند، زیرا بازی‌ها و سرگرمی‌ها در متن زندگی حقیقی جایگاهی ندارد، بلکه برای مدتی کوتاه لذت بخش ومفرح است.
الف 4- لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَیْکُمْ کِتاباً فیهِ ذِکْرُکُمْ أَ فَلا تَعْقِلُونَ (117)
آیه مبارکه فوق، با صراحت تمام، قرآن را کتاب بیداری می‌داند، اما وظیفه انسان در برابر آن، تعقل و تدبر است، تا بتواند بیداری گری آن را درگ کند، و اگرنه، مانند کفار جاهلی که در قلوبشان مهر زده بود هیچ تأثیر نخواهد داشت. (118) بگفته سید جمال: «قرآن واقعی و زنده، تنها آن چیزی است که از دل و زبان مردم زنده در می‌آید و در دل مردم زنده دل و عامل به آن قرار می‌نشیند» (119)
الف 5- أُفٍّ لَکُمْ وَ لِما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ (120)
در برخی موارد عدم بصیرت و بیداری، انسان را نه تنها به غفلت و خسران، بلکه به حماقت واضح می‌کشاند، آیه مبارکه جریانی بیدارگر توحید حضرت ابراهیم را خاطر نشان می‌کند که: «فریاد زد آیا شما معبودهای را می‌پرستید که کوچک‌ترین سودی برای شما ندارد و یا اندک زیانی نمی‌تواند به شما وارد کند (قالَ أَ فَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا یَنْفَعُکُمْ شَیْئاً وَ لا یَضُرُّکُم) (121) چنانچه مردم بیدار باشند، و به زنگ‌های بیدارگر تاریخ حضرت ابراهیم گوش دهند، می‌دانند که این معبودها، قدرت سخن گفتن ندارند، شعور ندارند، درک ندارند، نه می‌توانند از خود دفاع کنند، و نه می‌توانند بندگان را به حمایت خود بخوانند، بنابراین پرستش چنین معبود های جز حماقت اسمی دیگر نمی‌توان برآن گذاشت.»
الف 6- وَ هُوَ الَّذی یُحْیی وَ یُمیتُ وَ لَهُ اخْتِلافُ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ (122)
ذهن انسان بیدار، همیشه چالش‌ها و مجهولات زندگی را به پرسش می‌گیرد، آیه مبارکه فوق، در ضمن که خالق هستی را معرفی می‌کند، دو موضوع بزرگ را برای بیداری انسان‌ها انتخاب می‌کند، واز آن‌ها در خواست می‌کند در مورد این دو موضوع تعقل و تفکر کنید! زیرا مسئله مرگ و حیات و یا شب و روز از مسائل بزرگ زندگی انسان است، که چگونه انسان زنده می‌شود و یا چگونه می‌مرد، و یا اینکه شب و روز چگونه بوجود می‌آید؟ اما ذهنی که بیدار نیست، و در دریای متلاطم غفلت غرق است، مسائل مرگ و حیات و یا شب روز برای او مطرح نیست، و او همان طوری که از نعمات دنیا نمی‌تواند به خوبی استفاده کنند، در آخرت نیز از نعمات الهی محروم خواهند بود، در آنجا هر چند آرزوی برگشت در دنیا را داشته باشند، تا دنیا را با بیداری تجربه کنند، اما سودی نخواهد داشت؛ و بسیاری از آیات دیگر، تعقل، تدبر و تفکر را وسیله بیداری دانسته‌اند، برای مطالعه بیشتر به آیات زیر می‌توان مراجعه کرد: حدید 17، اعراف 176، روم 21، زمر 42، جاثیه 13، حشر 21، نساء 82 و سوره مبارکه محمد آیه 24 .
 
ب آیات که دلالت بر ظلم ستیزی می‌کنید:
 
ظلم ستیزی یکی از اساسی‌ترین برنامه‌های اجتماعی، سیاسی، نظامی و عقیدتی اسلام است که برای عموم مسلمانان به عنوان یک وظیفه قطعی بیان می‌کند. قرآن کریم در آیات متعدد در مورد ظلم سخن می‌کند، قباحت آن را بیان می‌کند، پیامد های ظلم را بازگو می‌کند (123) و وظیفه مسلمین، و جایگاه ظالم (124) را در دنیا و آخرت (125) بیان می‌کند. اما آنچه که جامعه و فرهنگ بیدار، پویا و پیشرو اسلامی و انسانی را به خطر می‌اندازد رکون و تکیه به ظالم است که در این آیه مورد بحث قرار گرفته است:
وَ لا تَرْکَنُوا إِلَی الَّذینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَ ما لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیاءَ ثُمَّ لا تُنْصَرُون (126)
فلسفه تحریم رکون به ظالمان وظلم ستیزی در قرآن.
1- تکیه بر ظالمان باعث تقویت آن‌هاست و تقویت آن‌ها باعث گسترش دامنه ظلم و فساد و تباهی جامعه‌ها است
2- تکیه بر ظالمان در فرهنگ فکری جامعه تدریجا اثر می‌گذارد و زشتی ظلم و گناه را از میان می‌برد و مردم را به ستم کردن و ستمگر بودن تشویق می‌نماید.
3- اصولا تکیه و اعتماد بر دیگران که در شکل وابستگی آشکار گردد، نتیجه‌ای جز بدبختی نخواهد داشت تا چه رسد به اینکه این تکیه‌گاه ظالم و ستمگر باشد.
1. یک جامعه پیشرو و پیشتاز و سربلند و قوی، جامعه‌ای است که روی پای خود بایستد
2.یک جامعه مستقل و آزاد، جامعه‌ای است که از هر نظر خودکفا باشد و پیوند و ارتباطش بادگران، پیوندی بر اساس منافع متقابل باشد، نه بر اساس اتکاء یک ضعیف بر قوی، این وابستگی خواه از نظر فکری و فرهنگی باشد یا نظامی یا اقتصادی و یا سیاسی، نتیجه‌ای جز اسارت و استثمار ببار نخواهد آورد، و اگر این وابستگی به ظالمان و ستمگران باشد، نتیجه‌اش وابستگی به ظلم آن‌ها و شرکت در برنامه‌های آن‌ها خواهد بود. (127)
ج آیات جهاد و استراتژی‌های قرآنی برای بیداری اسلامی:
بی تردید این شبهه همواره از سوی منافقین و معاندین دین مقدس اسلام مطرح شده است، که اسلام چرا بجای منطق و استدلال به خشونت و شمشیر متوسل می‌شود؟ حقیقت این است که اسلام همواره حافظ بیداری انسان‌ها است. که در سایه آن بیداری اعتقادات، باور، عزت و غرور انسان‌ها محفوظ باشد. علیرغم آنکه آیات متعدد دعوت به منطق و استدلا و مجادله احسن دارد، اما گاهی لجاجت طرف مقابل بگونه ای است که منطق و استدلال کار ساز نیست. او به هر وسیله ممکن در پی تسلط بر مقدرات و سرنوشت انسان‌ها است. تاریخ بشریت فرعون‌ها و نمرود های را در خاطر دارد که با تمام توان تلاش کردند تا بیدار گران الهی که منافع آن‌ها را به مخاطره می‌انداخت، را از سر راه بر دارند. در اینجا اسلام و قرآن به دفاع از بیداری و حفظ آن جهاد را پیشنهاد می‌کند. که اولا حیات و نجات خویش را تضمین نمایند که این ویژگی به تمام موجودات سرایت می‌کند: «اصولا جهاد یکی از نشانه‌های موجود زنده است و یک قانون عمومی در عالم حیات است، تمام موجودات زنده اعم از انسان و حیوان و گیاه، برای بقای خود، با عوامل نابودی خود در حال مبارزه‌اند» (128) و ثانیا بتواند باور های خویش را پاسبانی کنند. به تعبیری دیگر دینی که در برابر سرنوشت انسان‌ها خود را مسئول بداند، و برای تمام زوایای زندگی آن‌ها نظر و برنامه داشته باشد، نمی‌تواند دکترین جهاد را نداشته باشد.
 
فلسفه واقسام جهاد:
 
اگر گفته شود فلسفه جهاد، پاسبانی از حیات و بیدار انسان‌های، تعریف تام وکامل از جهاد است. در ذکر اقسام جهاد این نظریه دفاع و تقویه می‌شود.
 
الف- جهاد برای خاموش کردن فتنه‌ها
 
دین اسلام جهانی است، دستورها و برنامه‌هایی برای سعادت و آزادی و تکامل و خوشبختی و آسایش انسان‌ها طرح کرده است، و پیامبران خود را موظف ساخته که این دستورها را به مردم ابلاغ کنند؛ و از طرف دیگر احاد مردم نیز حق دارند که این پیام جهانی را بشنود و نسبت به آن تصمیم بگیرند. حال اگر کسانی بخواهند آن‌ها را از حق مشروعشان محروم سازند و اجازه ندهند صدای منادیان راه خدا به گوش جان آن‌ها برسد و از قید اسارت و بردگی فکری و اجتماعی آزاد گردند طرفداران این برنامه حق دارند برای فراهم ساختن این آزادی از هر وسیله‌ای استفاده کنند.
 
ب- جهاد دفاعی
 
در تفکر اسلامی انسان متشکل از جسم روح است، و در حفظ و بقاء هرکدام مسئولیت دارد. نه تنها اسلام بلکه تمام قوانین آسمانی و بشری به این اجازه را به انسان می‌دهد که از حیات و عقیده خویش دفاع کند، یعنی اگر بر شخصیت و حیات یک فرد یا جامعه هجوم برده شود، آنها می‌توانند قرآن کریم و تمام قوانین آسمانی حق می‌دهد برای دفاع از خویشتن به پا خیزد و آنچه در قدرت دارد به کار برد، و از هر گونه اقدام منطقی برای حفظ موجودیت خویش فروگذار نکند. این نوع جهاد را، «جهاد دفاعی» می‌نامند.
 
ج- جهاد برای حمایت از مظلومان:
 
تفکر اسلامی وقرآنی، جامعه انسانی را امت واحده می‌خواند. (بنی آدم اعضای یک پیکرند) بنا براین سرنوشت مشترک دارند. (چو عضو بدرد اورد روزگار دیگر عضوها را نماندقرار) جهاد برای حمایت از مظلومان نیز با این فرضیه مطرح و قابل دفاع می‌شود. به این ترتیب، قرآن در آیه 75 سوره نساء از مسلمانان می‌خواهد که هم در راه خدا و هم مستضعفان مظلوم، جهاد کنند با توجه به اینکه در آیه قید و شرطی نیست، این مظلومان و مستضعفان در هر نقطه جهان، باشند، بقیه در برابر دفاع از آن‌ها مسئول هستند؛ و ممکن است این دفاع به جهاد منتهی شود.
 
د- جهاد برای محو شرک و بت پرستی
 
اسلام آزادی عقیده را محترم می‌شمرد و هیچ کس را با اجبار دعوت به سوی این آیین نمی‌کند، به همین دلیل به اقوامی که دارای کتاب آسمانی هستند، فرصت کافی می‌دهد که با مطالعه و تفکر آیین اسلام را بپذیرند، و اگر نپذیرفتند، با آنها به صورت یک «اقلیت هم پیمان» (اهل ذمه) معامله می‌کند. در عین حال نسبت به شرک و بت پرستی، سختگیر است زیرا: شرک و بت پرستی نه دین است و نه آیین و نه محترم شمرده می‌شود، بلکه یک نوع خرافه و انحراف و حماقت و در واقع یک نوع بیماری فکری و اخلاقی است که باید به هر قیمت که ممکن شود آن را ریشه‌کن ساخت.
 
ج - آیه های جهاد:
 
ج 1- الَّذینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ به غیرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّه وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ به بعضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ یُذْکَرُ فیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثیراً وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزیزٌ (129) در این آیات به دو قسمت مهم از فلسفه‌های جهاد اشاره شده است: نخست جهاد «مظلوم» در برابر «ظالم و ستمگر» که حق مسلم طبیعی و فطری و عقلی او است که دست به اسلحه برده، و دست آلوده ظالم را از حقوق خود کوتاه کند. دیگر جهاد در برابر طاغوتهایی است که قصد محو نام خدا را از دل‌ها و ویران ساختن معابدی که مرکز بیداری افکار است دارند. (130) بی تردید استکبار جهانی در پی یغما بردن سرمایه های جامعه انسانی است، اما قبل از آن لازم است چشم وگوش جامعه را ببندد تا بتواند با خیال راحت کارش را انجام دهد؛ و یکی از مکان‌های که به جامعه بیداری می‌بخشد، و در آن مبارزه و نحوه مبارزه با استکبار مطرح می‌شود، جای است که در آن ذکر خداوند جاری است. از این رو استکبار جهانی قبل از همه مساجد را هدف می‌گیرند.
ج 2- «وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیراً» (131)
آیه مبارکه پشتوانه قسم سوم از اقسام جهاد است.
ج 3- وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّی لا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ إِلاَّ عَلَی الظَّالِمین. (132)
آیه مبارکه فوق، قسم چهارم از اقسام جهاد را شامل می‌شود، که توضیح وتطبیق آن گذشت.
 
 
پي نوشت ها :
 
113.البقرة / 73 (سپس گفتیم: «قسمتی از گاو را به مقتول بزنید! (تا زنده شود، و قاتل را معرفی کند) خداوند این گونه مردگان را زنده می‌کند و آیات خود را به شما نشان می‌دهد شاید اندیشه کنید!»)
114.البقرة/242 (این چنین، خداوند آیات خود را برای شما شرح می‌دهد شاید اندیشه کنید)
115.الأنعام / 32(زندگی دنیا، چیزی جز بازی و سرگرمی نیست! و سرای آخرت، برای آن‌ها که پرهیزگارند، بهتر است! آیا نمی‌اندیشید!؟)
116.المنافقون/9 (ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اموال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نکند! و کسانی که چنین کنند، زیانکارانند! )
117.الأنبیاء /10 (ما بر شما کتابی نازل کردیم که وسیله تذکّر) و بیداری شما در آن است! آیا نمی‌فهمید؟
118.خَتَمَ اللَّهُ عَلی قُلُوبِهِمْ وَ عَلی سَمْعِهِمْ وَ عَلی أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیم - البقرة/7 (خدا بر دل‌ها و گوشهای آنان مهر نهاده؛ و بر چشمهایشان پرده‌ای افکنده شده؛ و عذاب بزرگی در انتظار آن‌هاست) درجای دیگر می‌فرماید: تِلْکَ الْقُری نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنْبائِها وَ لَقَدْ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّناتِ فَما کانُوا لِیُؤْمِنُوا به ما کَذَّبُوا مِنْ قَبْلُ کَذلِکَ یَطْبَعُ اللَّهُ عَلی قُلُوبِ الْکافِرینَ (7) الأعراف/ 101 (این‌ها، شهرها و آبادیهایی است که قسمتی از اخبار آن را برای تو شرح می‌دهیم؛ پیامبرانشان دلایل روشن برای آنان آوردند؛ )ولی آن‌ها چنان لجوج بودند که به آنچه قبلاً تکذیب کرده بودند، ایمان نمی‌آوردند! این گونه خداوند بر دلهای کافران مهر می‌نهد (و بر اثر لجاجت و ادامه گناه، حس تشخیصشان را سلب می‌کند)
119.سید جمال الدین اسد آبادی واندیشه های او، سید مرتضی مدرسی چهار دهی ص 166
120.الأنبیاء/ 67 (اف بر شما و بر آنچه جز خدا می‌پرستید! آیا اندیشه نمی‌کنید) و عقل ندارید؟
121.سوره انبیاء/ 66
122.المؤمنون / 80 (و او کسی است که زنده می‌کند و می‌میراند و رفت و آمد شب و روز از آن اوست آیا اندیشه نمی‌کنید؟)
123.وَ لَقَدْ جاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْهُمْ فَکَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمُ الْعَذابُ وَ هُمْ ظالِمُون (النحل/ 113) پیامبری از خودشان به سراغ آن‌ها آمد، او را تکذیب کردند؛ از این رو عذاب الهی آن‌ها را فراگرفت در حالی که ظالم بودند! درجای دیگر می‌فرماید: وَ ما کُنَّا مُهْلِکِی الْقُری إِلاَّ وَ أَهْلُها ظالِمُون (القصص /59) ما هرگز آبادی‌ها و شهرها را هلاک نکردیم مگر آنکه اهلش ظالم بودند!
124.لَیْسَ لَکَ مِنَ الْأَمْرِ شَیْ‌ءٌ أَوْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ أَوْ یُعَذِّبَهُمْ فَإِنَّهُمْ ظالِمُونَ (آل‌عمران /128) هیچ گونه اختیاری (در باره عفو کافران، یا مؤمنان فراری از جنگ)، برای تو نیست؛ مگر اینکه (خدا) بخواهد آن‌ها را ببخشد، یا مجازات کند؛ زیرا آن‌ها ستمگرند.
125.إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا وَ ظَلَمُوا لَمْ یَکُنِ اللَّهُ لِیَغْفِرَ لَهُمْ وَ لا لِیَهْدِیَهُمْ طَریقاً (النساء/168) کسانی که کافر شدند، و (به خود و دیگران) ستم کردند، هرگز خدا آن‌ها را نخواهد بخشید، و آنان را به هیچ راهی هدایت نخواهد کرد، درجای دیگر آمده است: ثُمَّ قیلَ لِلَّذینَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذابَ الْخُلْدِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلاَّ به ما کُنْتُمْ تَکْسِبُون (یونس /52) سپس به کسانی که ستم کردند گفته می‌شود: عذاب ابدی را بچشید! آیا جز به آنچه انجام می‌دادید کیفر داده می‌شوید!؟
126.هود/ 113 و بر ظالمان تکیه ننمایید، که موجب می‌شود آتش شما را فرا گیرد؛ و در آن حال، هیچ ولیّ و سرپرستی جز خدا نخواهید داشت؛ و یاری نمی‌شوید!
127.اقتباس: تفسیر نمونه، ج 9، ص/ 262 و 263
128.تفسیر نمونه، ج 2، ص 26
129.حج / 40 (همان‌ها که از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز اینکه می‌گفتند: «پروردگار ما، خدای یکتاست!» و اگر خداوند بعضی از مردم را بوسیله بعضی دیگر دفع نکند، دیرها و صومعه‌ها، و معابد یهود و نصارا، و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده می‌شود، ویران می‌گردد! و خداوند کسانی را که یاری او کنند) و از آیینش دفاع نمایند یاری می‌کند خداوند قوی و شکست ناپذیر است.
130.تفسیر نمونه، ج 14، ص 115
131.سوره نساء/ 75- «چرا در راه خدا و در راه مردان و زنان و کودکانی که (بدست ستمگران) تضعیف شده‌اند پیکار نمی‌کنید، همان افراد (ستمدیده‌ای) که می‌گویند: خدایا! ما را از این شهر (مکه) که اهلش ستمگرند بیرون ببر، و برای ما از سوی خود، ولیی قرار ده، و برای ما از سوی خود یار و یاوری معین فرما».
132.و با آن‌ها پیکار کنید! تا فتنه (و بت پرستی، و سلب آزادی از مردم)، باقی نماند و دین، مخصوص خدا گردد. پس اگر (از روش نادرست خود) دست برداشتند، (مزاحم آن‌ها نشوید! زیرا) تعدّی جز بر ستمکاران روا نیست. 
 
 
سوال : آیه زیر شامل کدام جهاد اسلامی می شود.
 
(وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّی لا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ إِلاَّ عَلَی الظَّالِمین. (انفال 39)
 
 

برای پاسخ دادن به سوال فوق ؛ کلیک کنید.

 

 

یک شنبه 6 دی 1394  3:06 PM
تشکرات از این پست
majedb omiddeymi1368 rozgol fsmuosavi khodaeem1 adam55 farnaz_s sadegh123 safar221
دسترسی سریع به انجمن ها