0

پيامبري که در چاه اصحاب رَسّ افتاد

 
khodaeem1
khodaeem1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 89277
محل سکونت : خراسان رضوی

پيامبري که در چاه اصحاب رَسّ افتاد

پيامبري که در چاه اصحاب رَسّ افتاد
 
نبيّ خدا(علي نبينا و آله و عليه السلام) دست بسته در چاهي در ميانه ي چشمه ي پرآب گرفتار آمده بود. او را قومش به چنين روزگاري دچار کرده بودند. چاه، آنقدر تنگ و باريک بود که نمي توانست دست و پايي بجنباند. خود مردم دوازده روستا آن تابوت سنگي را ساخته بودند و سرش را پوشانده بودند. حالا درون تيره و تاريک چاه از برخورد مداوم جريان چشمه، آنچنان سرد و مرطوب شده بود که گويي او را زنده زنده در قبر گذاشته بودند.(1)

تمام اين جريانات از خشک شدن «شاه درخت» شروع شده بود. همان زمان که نبيّ خدا(ع) در سکوت شب، قدم زنان به درخت صنوبر نزديک شد. دل گرفته و مغموم به اثرات باقي مانده از جشن پرشور نگريست: ريسمان ها و جواهرات آويزان از درخت، چارپايان سوخته، جام هاي خالي شراب. آخر مگر خداي يگانه ي يکتا را در خاطر نداشتند؟ پيامبر غمگين، دست به آسمان بالا آورد و رو به خداوند توانا درخواست کرد: «خدايا تو مي داني که اين بندگان تو، به غير از تکذيب، کارى نکرده ‏اند و به تو کافرند و هر روز صبح، به پرستش درخت مشغول مي شوند؛ در حالي که ضرر و منفعتى از آن درخت به آنان نمي رسد. بارالها! قدرت و سلطنت خود را به آنان نشان بده و درخت آنها را خشک کن!»(2)

همين شد که دعوا ميان دوازده روستا بالا گرفت. همه مي دانستند که او، نواده ي يعقوب نبي(ع) است؛ همان اندرزگويي که شب و روز از فريب شيطان به آنان مي گفت و از پرستش ابليس دورشان مي کرد. پس سوختن درخت کار او بود. سران قبايل دو دسته شدند: عدّه اي مي گفتند، حتماً پيامبر خداست که توانسته شاه درخت را بخشکاند. پس بايد به او ايمان بياوريم و عدّه ي ديگري گفتند: به خدايمان توهين کرده، پس خداي او را ناديده مي گيريم! و همين شد که سران قبايل متّحد شدند که او را به قتل برسانند.(3)

پيامبر خدا(ع)، بدن کوفته و کبودش را در چاه تکاني داد. درد در سرتاسر بدنش پيچيد و ناله اش به آسمان رفت. حتم داشت مردم نامرد شهر صداي ناله هاي او را مي شنيدند. بيش از آن اميد داشت که خداوندش دادش را از اين نامردان بستاند. ناله ي حزن انگيزش تا صبح در شهر مي پيچيد: «اى خداى من! تو مى ‏بينى تنگى مکان مرا و سختى رنجي که مي برم. پس به من، بر ضعف بدن و بيچارگي من رحم کن و هر چه زودتر جانم را بستان! بارالها در اجابت دعايم تأخير مکن!»(4)


گناه بزرگ اصحاب رسّ
در روايات آمده است که اصحاب رسّ، قومي بودند که در مشرق زمين مي زيستند و شيطان آنها را فريفته بود و بدين ترتيب درخت صنوبري را مي پرستيدند و برايش قرباني مي کردند. اين قوم، 12 قبيله بودند که در 12 روستا سکنا گزيده بودند و هر ماه در يکي از روستاها، جشني براي درخت برگزار مي کردند.(5)

نام اصحاب رسّ به اين خاطر به «رسّ= دفن کردن» مشهور شد که آنها پيامبر مظلوم قومشان را در ميان چاهي در ميانه ي چشمه دفن کردند تا زنده زنده از دنيا برود و در عين حال اميد داشتند که درخت سوخته و بي برگ و برشان، به خاطر اين قرباني بزرگ، آنها را ببخشد و به آنها رحم کند!(6)

وقتي کار آنها به کشتن حجّت خداوند کشيد، خداوند خطاب به امين درگاهش جبرئيل(عليه السلام) فرمود:
«اى جبرئيل! فراواني حلم من، اين بندگان کافر نعمت را مغرور کرد و گمان کردند که از خشم من در امانند. سالهاست که به عبادت غير من مشغولند و پيغمبر مرا کشتند و گمان مي کنند مي توانند خشم من را تاب بياورند. يا در گمان خويش دارند که از يد قدرت من بيرون رفته اند؛ در حالي که من از کسى که نافرمانى من را مي کند و از عذاب من ترسي به خود راه نمي دهد، انتقام مي گيرم. به عزّت و جلال خودم سوگند که اينها را عبرت جهانيان مي گردانم.»(7)
بدين ترتيب، در صبح روز عيد، خداوند از زمين و آسمان بر آنها آتش باريد و آنچنان سوختند که کُنده در آتش مي سوزد.

 
 

منابع:
1 تا 7. بر اساس روايتي بلند و پر جزئيات از امام رضا (عليه السلام)؛ ابن بابويه، محمد بن على، «عيون أخبار الرضا عليه السلام»، ج‏1، ص: 147- 151

 

گفتم که خدا مرا مرادی بفرست ، طوفان زده ام راه نجاتی بفرست ، فرمود که با زمزمه ی یا مهدی ، نذر گل نرگس صلواتی بفرست

شنبه 5 دی 1394  11:29 AM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh ms57bd45 ahmadfarm salma57 mhzahraee 13321342
asdfg_zxcvb11
asdfg_zxcvb11
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1394 
تعداد پست ها : 2460
محل سکونت : کرمان

پاسخ به:پيامبري که در چاه اصحاب رَسّ افتاد

با سلام، داستان و عبرتی حکمت آموز و زیباست. اما اگر واقعیت را بخواهید حکمت اینکه خداوند پیامبر و فرستاده خود را با معجزه از مرگ نجات نداد چه بوده است؟ لطفا اگر تفسیری از این بحث هم دارید در پاسخ به پرسش بنده بفرمایید یا به بنده مرجعی برای آن معرفی کنید. البته خودم هم پیگیر فلسفه این موضوع و تفسیر و تعبیرش خواهم رفت. سپاس و التماس دعا

شنبه 19 دی 1394  11:14 AM
تشکرات از این پست
khodaeem1 nazaninfatemeh salma57 saeedday mhzahraee
ahmadfarm
ahmadfarm
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1390 
تعداد پست ها : 7792
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:پيامبري که در چاه اصحاب رَسّ افتاد

واي برما گنه كاران

   

تنها امید خلق جهان یابن فاطمه   ای منتهای آرزوی اولیاء بیا

بالا گرفته ایم برایت دو دست را  ای مرد مستجاب قنوت و دعا بیا

                                     

           برای ظهورش صلوات........ اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم

 
 
شنبه 19 دی 1394  8:08 PM
تشکرات از این پست
khodaeem1 salma57 nazaninfatemeh
saeedday
saeedday
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 5
محل سکونت : ghazvin
شنبه 19 دی 1394  9:55 PM
تشکرات از این پست
khodaeem1 nazaninfatemeh
mhzahraee
mhzahraee
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 2617
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:پيامبري که در چاه اصحاب رَسّ افتاد

نام آن دوازده سکونتگاه: فروردین، اردیبهشت، خرداد، تیر، امرداد، شهریور، مهر، ابان، آذر، دی، بهمن و اسفند.

سنت سیزده بدر را به این قوم منسوب می کنند.

 

یک شنبه 20 دی 1394  1:30 AM
تشکرات از این پست
khodaeem1 nazaninfatemeh salma57
ataallah
ataallah
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : فروردین 1394 
تعداد پست ها : 81
محل سکونت : قم

پاسخ به:پيامبري که در چاه اصحاب رَسّ افتاد

سلام

کاش داستانش را به صورت کامل می اوردی

حتی اسم دوازده دهی که نفرین شدند

ابان اذر دی و....

یک شنبه 20 دی 1394  1:16 PM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh khodaeem1 mhzahraee
mansoor67
mansoor67
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 3583
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:پيامبري که در چاه اصحاب رَسّ افتاد

 اطلاع از زندگی اقوام گذشته زندگی ساز است

دوشنبه 21 دی 1394  3:34 PM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh khodaeem1
496769
496769
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : آبان 1393 
تعداد پست ها : 1014
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:پيامبري که در چاه اصحاب رَسّ افتاد

با سلام؛

ممنون از این داستان قرآنی عبرت آموز، اما بیایم صادقانه با خود فکر کنیم که آیا ما خیلی بهتر از این 12 قبیله هستیم؟( خودم را می گویم با کسی کار ندارم)

آن ها پیامبر خود را در چاه انداختند و ما هم با گناهانمان یوسف زهرا را از دیده ها پنهان کردیم. فرق ما با آن ها در چیست؟

آن ها پیامبر خود را دیدند اما در چاه انداختند( نکته: به پیامبر خود اعتقاد هم نداشتند) ولی ما گل نرگس را ندیده از خود دور کرده و در چاه تاریکی گناه پنهان کردیم( نکته: به صاحب الامر ایمان داریم و خود را از شیعیان ایشان و اهل بیتشان را هم می دانیم!!!!!!!!!).

نمی خواهم شعاری صحبت کنم، اما بیایم افسوس برای خود بخوریم که هیچ کاری برای ظهور نکردیم.

اللهم عجل الولیک الفرج

 

دوشنبه 21 دی 1394  4:25 PM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh khodaeem1 mhzahraee
maryamjoon
maryamjoon
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 1178
محل سکونت : تهران

پاسخ به:پيامبري که در چاه اصحاب رَسّ افتاد

ممنون از این داستان قرآنی عبرت آموز

سه شنبه 22 دی 1394  10:00 AM
تشکرات از این پست
khodaeem1 nazaninfatemeh
دسترسی سریع به انجمن ها