0

فرق دارد با حياي ما حياي سينما!

 
khodaeem1
khodaeem1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 89277
محل سکونت : خراسان رضوی

فرق دارد با حياي ما حياي سينما!


 

فرق دارد با حياي ما حياي سينما!
 
 

فردا/ ماجرا دارد خدايي ماجراي سينما
مانده‌ام اصلاً بگويم از کجاي سينما؟

از زبان سينماگرها بگويم بهتر است
سينمايي مي‌شود چون ماجراي سينما

با وجود گفته‌هاي عده‌اي از بانوان
خدشه‌اي وارد نشد بر کبرياي سينما

فرض کن شخصي به بانويي بگويد: «نقطه‌چين»
بوده بي‌شک «نقطه‌چين» در راستاي سينما

در هنر اين «نقطه‌چين»ها عادي و معمولي‌اند
فرق دارد با حياي ما حياي سينما

سينما هم اختراع آدميزاد است پس
جايز است از بيخ هر گونه خطاي سينما

مردم کشور دو دسته مي‌شوند از يک نظر:
بيخيال سينما و مبتلاي سينما

هر کسي يک چيز خود را کرده قرباني او
بر همه يکسان نباشد خون‌بهاي سينما

يک نفر تنها به قدر يک بليط رايگان
يک نفر هم کمپلت گشته فداي سينما

في المثل صغري زن اصغرحمومي با عمل
هيکلش را کرده قرباني به پاي سينما

چند وقت بعد سيمرغي بلورين کسب کرد!
هست گويا در فنا راز بقاي سينما

جان و مال و نام و ناموس و «سه نقطه» جاي خود
گاه بايد «نقطه‌چين» شد در ازاي سينما

حد ندارد چون حريم سينما اين روزها
سينما پس مي‌رود گاهي وراي سينما

پس نبايد حال او از «نقطه‌چين»ها بد شود
هر هنرمندي که دارد ادعاي سينما

بگذريد از «نقطه‌چين»هايي که هي لو مي‌روند
پس اگر داريد قصد ارتقاي سينما

يک نفر را يک‌شبه تا اوج، بالا مي‌برد
چون که سحرآميز باشد لوبياي سينما

مي‌گشايد گاه راهي پيش پاي عده‌اي
تا شوي مؤمن به اعجاز عصاي سينما

فيلمنامه ضعف اگر دارد ندارد مشکلي
چشم و ابرو مي‌شود مشکل‌گشاي سينما

رونقش را دارد از اين‌گونه اقلام قشنگ!
نازشست چهره‌هاي دلرباي سينما

عده‌اي استاد هم هستند که بي‌مصرف‌اند
چون خمير نان باگت، لا به لاي سينما

آخر استادي که ديگر عمر خود را کرده است
مي‌توان او را نشاند آيا کجاي سينما؟

جاي استادان فن در موزه است و آرشيو
جاي استادان نباشد در فضاي سينما

سينماگرها قر و اطوارشان از عمد نيست
اين قر و اطوارها هست اقتضاي سينما

گرچه شعر من پر از زخم زبان و نيش بود
باز کوشيدم ندرّد پرده‌هاي سينما

بر لب کوزه است جاي رشد و فکر و دغدغه
سردي گيشه است تا وقتي عزاي سينما

کاش عين ظاهرش که هست مثل آبگوشت
اندکي پر مغز مي‌شد محتواي سينما

بيخ ريش صاحبش باشد که بخشيدم به کل
من لقاي سينما را بر عطاي سينما

رضا احسان پور

 

گفتم که خدا مرا مرادی بفرست ، طوفان زده ام راه نجاتی بفرست ، فرمود که با زمزمه ی یا مهدی ، نذر گل نرگس صلواتی بفرست

پنج شنبه 3 دی 1394  11:11 AM
تشکرات از این پست
farshon ali1395
دسترسی سریع به انجمن ها