چرا ازدواج بكنيم ؟ چرا ازدواج نكنيم ؟
ازدواج برای خیلی ها آب حیات است، طراوت و شادابی می آفریند و به زندگی شان روح می بخشد. ازدواج برای خیلی ها رسیدن به اتفاقات خوب و رها شدن از ناراحتی ها است.
پیچیدگی امر ازدواج و تنوع اخلاقیات و سلایق و عقاید، می طلبد که با ازدواج ساده برخورد نشود. پس قضیه نشان دادن یک آب نبات چوبی زیبا به کودک خردسال نیست که در این دوره زمانه بشود جوانی را وادار به ازدواج کرد و یا او را از آن امر منصرف ساخت. باید رک و پوست کنده از تمام و کمال ازدواج گفت تا خودش به نتیجه قطعی برسد که ازدواج بکند یا نکند؟
● پرده اول: ازدواج کنید چون…
آرامش می دهد. یک سری از اتفاقات به سبب ازدواج رخ می دهد که باعث ایجاد آرامش می شوند. در ازدواج مهربانی می بینی و آرامش می یابی! جوانمردی آدم زیاد می شود و همین امر به فرد آرامش می دهد. اصلا یکی از اهداف اصلی ازدواج همین آرامش است. مهم ترین معیارها یعنی کفویت(همتایی) و اخلاق نیکو و ایمان هم در راستای رسیدن به همین هدف است.
آرامش، دشمن پیشرفت نیست حتی در بسیاری موارد مقدمه آن نیز هم هست. لازمه آرامش همراهی با یک هم تراز است. ازدواجی که باعث آرامش بخشیدن به طرفین بشود مقدمه پیشرفت اعضا را فراهم می کند.
تعادل می بخشد/ آدم ها ذاتا اجتماعی اند. تنهایی انسان را اندهگین و افسرده می کند. در ازدواج شرایطی برای فرد مهیا می شود که می تواند با انتخاب صحیح چاره ای برای تنهایی هایش بیابد. تنهایی روی هر کس اثری دارد.
کسی که در فشار باشد، خلقش که تنگ است هیچ؛ اعصاب و روانش هم به شدت به هم ریخته است. البته کم و زیاد دارد. بعضی ها چنان اعصابشان قاطی است، که مدام بهانه می گیرند و قال می کنند و بی حوصله و تحمل اند؛
بعضی ها هم چنان اعصابشان قاطی است که گوشه گیرند و بی قید و اعتنا و از سنگ صدا درمی آید، از این ها نه! ازدواج فشار را از آدم برمی دارد و برای گروه اول، مقوم و برای گروه دوم، ملین است!
تمرکز می دهد/ ازدواج محدودیت است. اما هر محدودیتی بد نیست.
اغلب محدودیت ها به دنبال خودشان تمرکز می آورند، همان طور که درس خواندن برای کنکور تفریح را محدود می کند اما محدودیتی است که فرد را به هدف نهایی می رساند.
تمرکز روی اهداف باعث می شود که افکار آدم بی اجازه این جا و آن جا نرود و تسلط بر افکار سبب انجام بهترکارها و حل مشکلات می گردد.
وسعت روزی/ موانع اقتصادی مسئله ای است که به گفته آمار، جوانان مجرد آن را مهم ترین دغدغه و مانع برای ازدواج می دانند. این در حالی است که طبق گفتار پیامبر(ص) کسانی که ازدواج را به خاطر خوف روزی ترک کنند،
به خدا سوء ظن دارند! آیه معروفی نیز در قرآن هست (آیه ۳۳ سوره نور) که خداوند صریح می گوید: اگر ازفقر می ترسید خداوند آن ها را از فضل خود بی نیاز می گرداند و در ادامه آیه انگار کسی از خدا می پرسد اگر نشد چی؟که می فرماید: و خداوند واسع و علیم است .
یعنی گشایش کارها دست اوست و به همه امور آگاهی دارد. البته نباید انتظار داشت تا عاقد خطبه عقد را خواند یکی زنگ بزند و بگوید بیا این پول را خدا فرستاده بگیرش!
مدت زمانی طول می کشد تا این فرج و گشایش در کارها خودش را نشان دهد. ازدواج روزی آدم را زیاد می کند این تضمینی است که هم خدا و هم پیغمبرش داده!
پشتیبانی زیبا/ در یک ازدواج موفق برای فرد یک حافظ و پشتیبان دست و پا می شود مثل لباس که محافظ آدم است. وقتی زن و شوهر لباس هم شدند
یعنی علاوه بر این که باید متناسب و اندازه هم باشند، باید حافظ و پشتیبان هم نیز باشند و همانند لباس که زیبایی می بخشد، زینت و آبروی یکدیگر شوند.
یک پاسخ منطقی/ صریح بگویم ازدواج یک پاسخ منطقی به جسم است! تا آن…! بله! بالاخره خواست های منطقی جسمت را باید جواب بدهی!
به همین واضحی! عقلانی هم باید جواب بدهی؛ نه این که جوری جواب بدهی که دست و پا و اندامت را بغلتانی توی فساد و نه تنها نیازش را جواب نگویی که پریشانش هم بکنی!
● پرده دوم: ازدواج نکنید اگر…
ازدواج نکنید اگر احساس نیاز نمی کنید.
ازدواج نکنید اگر به رشد نرسیدید.
ازدواج نکنید اگر سازگاری با دیگران و حق پذیر نیستید.
ازدواج نکنید اگر قدرت انتخاب همسر موافق را ندارید.
ازدواج نکنید اگر توانایی مدیریت یک زندگی مستقل را ندارید.
ازدواج نکنید اگر با طرف مقابل تان تناسب ندارید.
ازدواج نکنید اگر معتاد به اعتیادهای خطرناک هستید!
ازدواج نکنید اگر نمی توانید سلامت نداشتن جسم تان را صادقانه به طرف مقابل بیان کنید.
ازدواج نکنید اگر مسئولیت پذیر نیستید و توانایی پذیرش مسئولیت یک خانواده را ندارید.