امام پنجم عليهالسلام در مورد استقامت و استوارى ياران حضرت مهدى عليهالسلام به آيهاى از قرآن استناد کرد و در تفسير آيه «هنگامى که نخستين وعده فرا رسد، گروهى از بندگان پيکارجوىِ خود را بر ضد شما برمىانگيزيم [تا شما را سخت درهم کوبند و براى به دست آوردن مجرمان [خانهها را جستجو مىکنند و اين وعدهاى است قطعى.» فرمود: «اين بندگان پيکارجو و مقاوم که به طرفدارى از حق به پا مىخيزند، همان حضرت قائم و ياران وفادار او هستند.»
منتظران مژده باد
امام باقر عليهالسلام در گفتارى اميدآفرين و نشاطبخش به منتظران حقيقى آن حضرت مژده مىدهد که «يأْتِى عَلَى النّاسِ زَمانٌ يغِيبُ عَنْهُمْ اِمامُهُمْ فَياطُوبى لِلثّابِتِينَ عَلى اَمْرِنا فِى ذلِک الزَّمانِ اِنَّ اَدْنى ما يکونُ لَهُمْ مِنَ الثّوابِ اَنْ ينادِيهُمُ الْبارِىءُ عَزَّ وَجَلَّ عِبادِى آمَنْتُمْ بِسِرّى وَصَدَّقْتُمْ بِغَيبى فَأَبْشِرُوا بِحُسْنِ الثَّوابِ مِنّى؛ بر مردم زمانى مىآيد که امامشان از منظر آنان غايب مىشود. خوشا به حال آنانکه در آن زمان در امر [ولايت] ما اهل بيت ثابتقدم و استوار بمانند! کمترين پاداشى که به آنان مىرسد، اين است که خداى متعال خطابشان مىکند و مىفرمايد: بندگان من! شما به حجت پنهان من ايمان آورديد و غيب مرا تصديق کرديد. پس بر شما مژده باد که بهترين پاداش من در انتظارتان است.»
آنگاه امام باقر عليهالسلام ادامه داد: «خداوند متعال به خاطر ارجگذارى از چنين منتظران راستينى به آنان مىفرمايد: شما مردان و زنان، بندگان حقيقى من هستيد. رفتار نيک و شايستهتان را مىپذيرم و از کردار ناپسندتان عفو مىکنم و به خاطر شما ساير گنهکاران را مىآمرزم و بندگانم را به خاطر شما با باران رحمت خود سيراب و از آنان بلا را دفع مىکنم. اى عزيزترين بندگان من! اگر شما نبوديد، عذاب دردناک خود را به مردم نافرمان نازل مىکردم.»
ياران وفادار
پيشواى پنجم عليهالسلام در توصيف ياران حضرت مهدى عليهالسلام که در زمان غيبت، خود را براى شرکت در قيام جهانى آن حضرت آماده مىکنند، به ابو خالد کابلى فرمود: «من به گروهى مىنگرم که در آستانه ظهور از طرف مشرق زمين به پا مىخيزند. آنان به دنبال طلب حق و ايجاد حکومت الهى تلاش مىکنند. بارها از متوليان حکومت اجراء حق را خواستار مىشوند، امّا با بىاعتنايى مسئولين مواجه مىشوند. وقتى که وضع را چنين ببينند، شمشيرهاى خود را به دوش مىنهند و با اقتدار و قاطعيت تمام در انجام خواستهشان اصرار مىورزند تا اينکه سردمداران حکومت نمىپذيرند و آن حق طلبانِ ثابت قدم، ناگزير به قيام و انقلاب مىگردند و کسى نمىتواند جلوگيرشان شود. اين حقجويان وقتى که حکومت را به دست گرفتند، آن را به غير از صاحب الامر عليهالسلام به کس ديگرى نمىسپارند. کشتههاى اينها همه از شهيدان راه حق محسوب مىشوند.»
در اينجا امام باقر عليهالسلام به ابو خالد کابلى جملهاى زيبا فرمود که مىتواند نصب العين همه منتظران لحظات ظهور باشد.
آن حضرت فرمود: «اَما اِنِّى لَوْ اَدْرَکتُ ذلِک لاَءَسْتَبْقَيتُ نَفْسى لِصاحِبِ هذَا الاْءَمْرِ؛ مطمئنا بدان! اگر من آن روزگاران را درک کنم، جانم را براى فداکارى در رکاب حضرت صاحب الامر عليهالسلام تقديم مىدارم.»
امام پنجم عليهالسلام در مورد استقامت و استوارى ياران حضرت مهدى عليهالسلام به آيهاى از قرآن استناد کرد و در تفسير آيه «فَاِذا جاءَ وَعْدُ اُوْلهُما بَعَثْنا عَلَيکمَ عِبادا لَنا اُولى بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّيارِ وَکانَ وَعْدا مَفْعُولاً»؛ «هنگامى که نخستين وعده فرا رسد، گروهى از بندگان پيکارجوىِ خود را بر ضد شما برمىانگيزيم [تا شما را سخت درهم کوبند و براى به دست آوردن مجرمان [خانهها را جستجو مىکنند و اين وعدهاى است قطعى.» فرمود: «اين بندگان پيکارجو و مقاوم که به طرفدارى از حق به پا مىخيزند، همان حضرت قائم و ياران وفادار او هستند.»
چشم به راه ظهور
از منظر امام باقر عليهالسلام در عصر غيبت، چشم به راه ظهور حضرت مهدى عليهالسلام بودن و انتظار حکومت آل محمد صلىاللهعليهوآله را کشيدن از عبادات شايسته و برتر محسوب مىشود. آن گرامى به نقل از وجود مقدس رسول اکرم صلىاللهعليهوآله فرمود: «اَفْضَلُ الْعِبادَةِ انْتِظارُ الْفَرَجِ؛ انتظار [پيروزى و] فرج [آل محمد صلىاللهعليهوآله ] از برترين عبادات محسوب مىشود.»
جهان در آستانه ظهور
در آستانه ظهور حضرت مهدى عليهالسلام اوضاع جهان به بدترين وضع خود مىرسد و ظلم و ناعدالتى، تبعيض، تضييع حقوق ديگران به بدترين وضع خود تبديل شده و مردم از هر کس و حکومتى نااميد گرديده، به دنبال روزنه اميد و نداى عدالتى مىگردند که آنان را از آن منجلاب ستم و از چنگال زورمداران و مستکبران نجات بخشد. مردم چنان از دست دروغگويان فتنهانگيز و فرصت طلب به تنگ مىآيند که شب و روز آرزوى قيام منادى عدالت را در سر مىپرورانند. حضرت امام باقر عليهالسلام فضاى تاريک جهان قبل از ظهور را اينگونه بيان مىکند: «لا يقُومُ الْقائِمُ اِلاّ عَلى خَوْفٍ شَديدٍ مِنَ النّاسِ وَزَلازِلَ وَفِتْنَةٍ وَبَلاءٍ يصيبُ النّاسَ وَطاعُونٍ قَبْلَ ذلِک وَسَيفٍ قاطِعٍ بَينَ الْعَرَبِ وَاخْتِلافٍ شَديدٍ بَينَ النّاسِ وَتشْتيتٍ فى دينِهِمْ وَتَغْييرٍ فى حالِهِمْ حَتّى يتَمَنَّى الْمُتَمَنّى الْمَوْتَ صَباحا وَمَساءً مِنْ عِظَمِ ما يرى مِنْ کلْبِ النّاسِ وَاَکلِ بَعْضِهِمْ بَعْضا؛ حضرت قائم عليهالسلام قيام نمىکند، مگر در حال ترس شديد مردم و زلزلهها و فتنه و بلايى که بر مردم فرا رسد و قبل از آن، گرفتار طاعون مىشوند. آنگاه شمشير برنده ميان اعراب حاکم مىشود و اختلاف ميان مردم و تفرقه در دين و دگرگونى احوالشان به اوج مىرسد؛ بهگونهاى که هر کس بر اثر مشاهده درندهخويى و گزندگىاى که در ميان برخى از مردم نسبت به بعضى ديگر به وجود مىآيد، صبح و شام آرزوى مرگ مىکند.» امام آنگاه افزود: «وقتى که يأس و نااميدى تمام مردم را فرا گرفت و ديگر از هر جهت خود را در بنبست احساس کردند، امام غائب عليهالسلام قيام مىکند.»
اقتدار حضرت مهدى عليهالسلام
براى اجراء عدالت و گسترش مساوات در جامعه اسلامى لازم است که موانع عدالت را از ميان برداشت و راه آن را هموار کرد؛ زيرا اصحاب زر و زور و تزوير و کسانى که از درهم ريختگى جامعه در راه ترويج فساد و انحراف بهره مىبرند، هرگز از عدالت و برنامههاى عادلانه راضى نخواهند بود و با توسل به هر شيوهاى در مسير احقاق حقوق مردم سنگاندازى خواهند کرد. بنابراين، يکى از مهمترين ويژگيهاى زمامداران عادل قاطعيت و صلابت در مقابله با دشمنان داخلى و خارجى است. امام زمان عليهالسلام نيز با اقتدار کامل مخالفين اسلام و دشمنان عدالت را سرکوب خواهد کرد. امام باقر عليهالسلام مىفرمايد: «لَيسَ شَأْنُهُ اِلاّ بِالسَّيفِ؛ آن حضرت [در سرکوب دشمنان قسم خوردهاش[ فقط شمشير را مىشناسد.»
او در قاطعيت همانند جدّش رسول خدا صلىاللهعليهوآله عمل خواهد کرد و به خيانتکاران، کافران و عوامل داخلى دشمن اجازه هيچگونه توطئهاى نخواهد داد.
حضرت باقر عليهالسلام درباره شباهت حضرت مهدى عليهالسلام به پيامبران الهى مطالبى فرموده و درباره تشابه حضرت خاتم الاوصياء به حضرت پيامبر اکرم صلىاللهعليهوآله فرموده است: «وَاَمّا مِنْ مُحَمَّدٍ صلىاللهعليهوآله فَالْقِيامُ بِالسَّيفِ وَتَبْيينُ آثارِهِ ثُمَّ يضَعُ سَيفَهُ عَلى عاتِقِهِ ثَمانِيةَ اَشْهُرٍ فَلا يزالُ يقْتُلُ اَعْداءَ اللّهِ حَتّى يرْضَى اللّهُ عَزَّ وَجَلَّ؛ و امّا [شباهت حضرت مهدى عليهالسلام ] به پيامبر اکرم صلىاللهعليهوآله قيام با شمشير است [که دشمنان لجوج را از ميان برمىدارد] و آثار آن حضرت را آشکار مىکند. آنگاه هشت ماه به صورت مسلّح و آماده به سر مىبرد و همواره با دشمنان خدا مبارزه مىکند تا اينکه خداوند راضى شود.»
بانوان در دولت مهدوى
بدون ترديد بانوانِ شايسته و متعهد در دولت آن حضرت جايگاه ارزشمندى دارند. نقش زن در آن زمان همانند زنان صدر اسلام، فراخور حال آنان و نسبت به موقعيت ويژهشان خواهد بود؛ يعنى همان رسالتى که يک زن مسلمان طبق آيين اسلام به دوش گرفته است، در عصر ظهور نيز به آن پاىبند خواهد بود. آنچه از روايات برمىآيد، آن است که عدهاى از کارگزاران آن حضرت از بانوان ارجمند هستند. جابر بن يزيد جعفى از ياران نزديک امام محمد باقر عليهالسلام به نقل از آن حضرت فرمود: «وَيجِىءُ وَاللّهِ ثَلاثُ مِائَةٍ وَبِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلاً فيهِمْ خَمْسُونَ امْرَأَةً يجْتَمِعُونَ بِمَکةَ عَلى غَيرِ ميعادٍ؛ به خدا سوگند! 313 نفر ياران مهدى عليهالسلام مىآيند که پنجاه نفر از آنان زن مىباشند و بدون هيچگونه وعده قبلى در شهر مکه گرد هم جمع مىشوند.»
روايت ديگرى در اين زمينه از ام سلمه، همسر رسول خدا صلىاللهعليهوآله از طريق اهل سنت نقل شده است که پيامبر اکرم صلىاللهعليهوآله در آن گفتار با اشاره به عصر ظهور و اجتماع ياران حضرت مهدى عليهالسلام در اطراف آن حضرت مىفرمايد: «يعُوذُ عائِذٌ فِى الْحَرَمِ فَيجْتَمِعُ النّاسُ اِلَيهِ کالطَيرِ الْوارِدِ الْمُتَفَرِّقَةِ حَتّى يجْتَمِعَ اِلَيهِ ثَلاثُ مِائَةٍ وَاَرْبَعَةَ عَشَرَ رَجُلاً فِيهِ نِسْوَةٌ...؛ [در زمان ظهور[ پناهخواهى به حرم خداوند در مکه پناهنده مىشود. مردم همانند کبوتران از هر سو به جانب ا و رو مىآورند تا اينکه سيصد و چهارده نفر که عدهاى از آنان زن هستند، دور او را مىگيرند.» و ادامه داد: «و از همانجا خروج مىکنند و بر تمام ستمگران و اعوان و انصارشان پيروز مىگردند و عدل را آنچنان در روى زمين برقرار مىسازند که زندگان آرزو مىکنند که اى کاش مردههايشان نيز از طعم آن عدالت مىچشيدند!»
مخالفين دولت مهدوى
سران جبهه باطل معمولاً افرادى خودخواه، متکبر، صاحب صفات ناپسند انسانى هستند که در مقابل حق خودنمايى مىکنند. آنان چنان در منجلاب فساد و گناه غوطهورند که انسانهاى حقطلب و جلوههاى فضيلت را خطرناکترين دشمنان خويش قلمداد مىکنند. به همين جهت، تمام تلاشهاى خود را براى نابودى آيين حق و رهبران الهى به کار مىگيرند. امّا خداوند طبق سنت پايدار خود همواره حق را پيروز گردانيده و دشمنانش را مأيوس و مغلوب کرده است.
قرآن مىفرمايد: «يرِيدُونَ أَن يطْفِئُواْ نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَ هِهِمْ وَيأْبَى اللَّهُ إِلآَّ أَن يتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ کرِهَ الْکـفِرُونَ»؛ «[مخالفين حق [مىخواهند نور خدا را با دهانهاى خود خاموش کنند، ولى خدا جز اين نمىخواهد که نورش را کامل کند؛ هر چند کافران را خوش نيايد.»
در عصر ظهور، تلاشهاى زيادى صورت مىگيرد تا از استقرار حکومت قائم آل محمد صلىاللهعليهوآله جلوگيرى شود، امّا آن حضرت به لطف و مدد الهى، تمام موانع را از ميان برمىدارد. سفيانى يکى از دشمنان سرسخت حضرت مهدى عليهالسلام است.
امير مؤمنان على عليهالسلام در مورد جنايات وى به کوفيان فرمود: «بدا به حال کوفه! سفيانى چه جناياتى در آنجا انجام مىدهد! به حريم شما تجاوز مىکند، کودکان را سر مىبرد و ناموس شما را هتک مىکند.»
امام باقر عليهالسلام درباره ويژگيهاى اين دشمن سرسخت حضرت مهدى عليهالسلام فرمود: «اگر سفيانى را مشاهده کنى، در واقع پليدترين مردم را ديدهاى. وى داراى رنگى بور و سرخ و کبود است. هرگز سر به بندگى خدا فرو نياورده و مکه و مدينه را نديده است.»
امام باقر عليهالسلام مىفرمايد: «گويا من سفيانى (سرکرده دشمنان حضرت امام عصر عليهالسلام) را مىبينم که در زمينهاى سرسبز شما در کوفه اقامت گزيده، ندا مىدهد که هر کس سر يک تن از شيعيان على عليهالسلام را بياورد، هزار درهم پاداش اوست. در اين هنگام، همسايه به همسايه ديگر حمله مىکند و مىگويد: اين شخص از شيعيان است. او را مىکشد و هزار درهم جايزه مىگيرد.»
شيصبانى نيز يکى ديگر از سران جبهه باطل در عصر ظهور است. او از دشمنان کينهتوز اهل بيت عليهمالسلام و حضرت مهدى عليهالسلام مىباشد. ريشهاش به بنىعباس مىرسد و شخصى بدکردار، شيطان صفت و گمنام است. امام باقر عليهالسلام به جابر جعفى فرمود: «سفيانى خروج نمىکند، مگر آنکه قبل از او شيصبانى در سرزمين عراق خروج مىکند. او همانند جوشيدن آب از زمين، يکباره پيدا مىشود و فرستادگان شما را به قتل مىرساند. بعد از آن در انتظار خروج سفيانى و ظهور قائم عليهالسلام باشيد.»
دجّال نيز فتنهگرى کذّاب و فريبنده است که موجى از آشوب و فتنه به پا مىکند و بسيارى را با دسيسههاى شيطانىاش مىفريبد. چشم راست او ناپيداست و نام اصلىاش صيف بن عائد است. او ادّعاى خدايى مىکند. در سحر و جادو، زبردست و در فريب مردم، مهارت عجيبى دارد. شيطان صفتان به اطراف او گرد مىآيند.
امّا طبق مشيت الهى و سنت تغييرناپذيرش همچنان که در طول تاريخ همواره به اثبات رسيده است، اهل باطل همچون کف روى آب نابود شدنى هستند و حضرت مهدى عليهالسلام نيز با غلبه بر سران کفر و فتنه و نفاق طومار زندگانى دشمنان فضيلت و کمال را درهم مىپيچد و بساط عدل و داد و انسانيت را در روى زمين مىگسترد.
پينوشتها:
1. کمال الدين، ج 1، ص 330.
2. همان.
3. غيبت نعمانى، ص 273.
4. اسراء/5.
5. تفسير عياشى، ج 2، ص 281.
6. بحارالانوار، ج 52، ص 125.
7. همان، ص 230.
8. همان، ص 354.
9. کمال الدين، ص 329.
10. بحار الانوار، ج 52، ص 222.
11. معجم احاديث المهدى عليهالسلام، ج 1، ص 501؛ المعجم الاوسط، ج 5، ص 334.
12. توبه/32.
13. يوم الخلاص، ص 93.
14. بحارالانوار، ج 52، ص 354.
15. بحار الانوار، ج 52، ص 215.
16. غيبت نعمانى، ص 302.