حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی، شاعر نامی ایران و سرایندهی شاهنامه است. فردوسی را بزرگترین سرایندهٔ پارسیگو دانستهاند. شاهنامه، چه از حیث حفظ روایات کهن ملی و چه نگهبانی زبان فارسی دری، گرانبهاترین متن تاریخ زبان فارسی است و آن را قرآن عجم نام نهادهاند. آرامگاه این شاعر نامی در شهر توس در استان خراسان رضوی واقع است. برای آشنایی بیشتر با بنای این آرامگاه با ما همراه باشید.
ندانی که ایران نشست منست جهان سر به سر زیر دست ِ منست
هنر نزد ایرانیان است و بـــس ندادند شـیر ژیان را به کــس
همه یکدلانند یـزدان شناس بـه نیکـی ندارنـد از بـد هـراس
دریغ است ایـران که ویـران شــود کنام پلنگان و شیران شــود
چـو ایـران نباشد تن من مـبـاد در این بوم و بر زنده یک تن مباد
همـه روی یکسر بجـنگ آوریــم جــهان بر بـداندیـش تنـگ آوریم
همه سربسر تن به کشتن دهیم بـه از آنکه کشـور به دشمن دهـیم
چنین گفت موبد که مرد بنام بـه از زنـده دشمـن بر او شاد کام
اگر کُشــت خواهــد تو را روزگــار چــه نیکــو تر از مـرگ در کـــار زار
حکیم ابوالقاسم فردوسی
آرامگاه فردوسی
واقع در شهر توس، استان خراسان رضوی
مختصات: ۳۶°۲۹′۱۰.۰۵″ شمالی ۵۹°۳۱′۳.۱۵″ شرقی
تاریخچهی ساخت و بازسازی
مشهور است که واعظ طبرستان به دلیل شیعه بودن فردوسی از به خاک سپردن پیکر او در گورستان مسلمانان جلوگیری کرد. از این رو، پیکر وی را به ناچار در باغ خودش در شهر طابران توس، نزدیک به دروازهی شرقی رزان به خاک سپردند.
آرامگاه او زیارتگاه اعل علم و معرفت و فرهنگ بود با اینکه بارها تخریب و از نو ساخته شد. منابعی که چندان موثق هم نیستند، ساخت اولین بنا به عنوان آرامگاه فردوسی را به سپهدار توس در زمان فردوسی نسبت میدهند. پس از آن عبیداللهخان ازبک به دلیل تعصبات ضد شیعی دستور داد تا مقبرهی فردوسی را ویران کنند. در زمان سلطنت پادشاهان صفوی و توجه آنها به عمران و آبادانی مشهد و توابع آن، این مقبرهی خرابه دوباره ساخته شد.
با به قدرت رسیدن رضاشاه و فزایش روحیهی ملیگرایی در ایران، بسیاری از پژوهشگران و فرهیختگان بر آن شدند که دولت را به ساخت آرامگاهی در خور شان و جایگاه فردوسی، ترغیب و تشویق کنند. در همین رابطه، ملکالشعرای بهار نیز چندین مقاله دربارهی ضرورت این کار منتشر کرد.
همزمان با این تلاشها، کیخسرو شاهرخ، نمایندهی زرتشتیان در مجلس، باغی را که در آن روزگار متعلق به حاج میرزا محمدعلی قائم مقام التولیه بود، پیدا کرد. حاج میرزا محمدعلی، باغ را که مساحت آن به بیستوسه هزار مترمربع میرسید، برای ساخت آرامگاه به رضاشاه تقدیم کرد و او نیز آن را به انجمن آثار ملی که به تازگی تاسیس شدهبود و هدف آن تعمیر و مرمت آثار و ابنیهی تاریخی بود، بخشید. به علاوه، حسینملک نیز هفتهزار مترمربع از زمینهای اطراف باغ را به انجمن اهدا کرد و به این ترتیب مجموعهی زمینهای اطراف آرامگاه، به سیهزار مترمربع رسید.
سپس ساخت آرامگاه در سال ۱۳۰۷ زیر نظر شاهرخ آغاز شد. در آغاز، طراحی نقشهی آرامگاه به یک باستانشناس آلمانی به نام ارنست اميل هرتسفلد سپرده شد اما اعضای انجمن، طرح وی را نپذیرفتند. از اين رو اعضاي انجمن از آندره گدار، معمار و باستانشناس فرانسوی، خواستند تا نقشهای جديد فراهم کند و به ايران بفرستد. تيمورتاش که بر ساخت هرمی سقف بنا تاکيد داشت، با تصرف در نقشه گدار، آن را تغيير داد، اما با مغضوب شدن او در سال ۱۳۱۰ خورشيدي و شکاف برداشتن سقف هرمی، بار ديگر از طاهرزاده بهزاد برای طراحی بنا دعوت شد. در اين ميان اعضای انجمن از ابتدا با سقف هرمی مخالف بودند، چرا که وجود این سقف، يادآور معماری مصر و فراعنه بود. طاهرزاده بهزاد با تغيير در نقشه گدار که در آن به جای سقف هرمی، سقفی پلکانی در نظر گرفته شده بود، نقشه خود را به انجمن عرضه کرد که در ۲۸ مهر ۱۳۱۲ خورشيدی به تصويب رسيد.تا اینکه پس از کشوقوسهای فراوان و انتخاب طراحان متعدد، در نهایت طرح کريم طاهرزاده بهزاد، مهندس و معمار ايرانی، در ۲۸ مهر ۱۳۱۲ به تصویب رسید.
نظارت بر مراحل ساخت آرامگاه به حسین لرزاده واگذار شد. حسین حجارباشی زنجانی مسئولیت سنگتراشی سنگهای به کار رفته در بنا و سنگ قبر را به عهده گرفت. طاهرزاده نیز سنگ نوشتههای آرامگاه را که از اشعار فردوسی انتخاب شدهاست، به خط نستعلیق آماده کرد. در نهایت، کار ساخت بنا در سال ۱۳۱۳ هجری شمسی همزمان با جشن بزرگ و جهانی ” هزارهی فردوسی” تکمیل و در همان جشن افتتاح شد.
جایگاه کنونی
اکنون آرامگاه فردوسی در توس واقع شدهاست که امروزه، «مجموعهی فرهنگی باغ آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی» نامیده میشود.
این مجموعه در ۲۰ کیلومتری شمال غربی شهر مشهد، در مسیری منشعب از راه عمومی مشهد به کلات نادری، نزدیک به شهر تاریخی طابران و بقعهی تاریخی هارونیه قرار دارد. روستای باژ زادگاه فردوسی در ۲۸ کیلومتری شرق آرامگاه فردوسی قرار گرفتهاست.
خصوصیات معماری بنا
این آرامگاه که هیأت کلی آن، آرامگاه کوروش بزرگ در پاسارگاد را تداعی میکند، از سه قسمت تشکیل شدهاست.
۱- در قسمت داخلی این آرامگاه، سنگ قبری مرمرین با ابعاد یک در یک و نیم متر و در حدود نیم متر ارتفاع، روی یک سکوی مرمرین قرار گرفتهاست. روی سنگ قبر و در میان یک حاشیهی تزیینی، متن زیر با خط زیبای نستعلیق، نقش بسته است:
«به نام خداوند جان و خرد. اين مکان فرخنده، آرامگاه استاد گويندگان فارسیزبان و سرايندهی داستانهای ملی ايران، حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی است که سخنان او زندهکنندهی کشور ايران و مزار او در دل مردم اين سرزمين جاويدان است. تاريخ تولد: ۳۲۹ق – تاريخ وفات: ۴۱۱ق – بنای آرامگاه: ۱۳۵۳ق»
۲- قسمت دوم، تالاری مربع شکل است که از سنگ مرمر ساخته و با کاشی تزیین شدهاست. چهار ستون بزرگ در چهار طرف این تالار وجود دارند که تکیهگاه گچبریهای زیبای آن است. هر دیوار با یک جفت ستون مشابه ولی کوتاهتر به شکل سردری زیبا، تزیین شدهاست. تصویر مردی بالدار نیز در بالای ضلع جنوبی بنای اصلی حک شده که یادآور ویژگیهای پرسپولیس است.
۳- قسمت سوم بنا، یک محوطهی پلکانی از سنگ مرمر است که اتاق، روی آن قرار گرفته و تعداد زیادی از اشعار فردوسی روی آن کندهکاری شدهاست. از آنجایی که اصول فنی در احداث این بنا رعایت نشدهبود، این بنا از همان سالهای ابتدایی شروع به جذب رطوبت کرد و به مرور زمان نشست کرد.
تعمیرات و مراقبتهای سیساله هم کارگر نیفتاد، و ناچار لزوم تجدید بنای آرامگاه مطرح شد. به دستور انجمن آثار ملی در سال ۱۳۴۳ بازسازی بنا با نظارت مهندس هوشنگ سیحون در سال ۱۳۴۷ به انجام رسید. این بنا در سال ۱۳۴۸ با طراحی تکمیلی که هوشنگ سیحون براساس آرامگاه کوروش انجام داده بود، گسترش یافت و باغ اطراف آن به همراه موزه کنارش ساخته شد.
به همین علت، در سال ۱۳۴۳ وزارت فرهنگ و هنر زیر نظر هوشنگ سیحون معمار و نقاش ایرانی به تعمیر و مرمت و توسعهی این آرامگاه اقدام کرد.
این بنا در سال ۱۳۴۸ با طراحی تکمیلی که هوشنگ سیحون براساس آرامگاه کوروش انجام داده بود، گسترش یافت و باغ اطراف آن به همراه موزه کنارش ساخته شد.
بنای پیشین دارای نمای بیرونی شبیه بنای فعلی، اما داخل آن کوچکتر و کمعمقتر و دارای دو ورودی کمعرض شرقی و غربی بود. بنای کنونی، که سعی شده در ظاهر کاملاً شبیه بنای پیشین باشد، دارای نهصد متر سطح زیربنا، و ساخته شده از بتون و سنگ و کاشی است.
بخش فوقانی بنا، که در اجرای اولیه توپر بود، این بار میانتهی ساخته شد. سقف داخلی آن هم با کاشیکاری معرق و متأثر از عناصر تزیینی دوره هخامنشی و عصر فردوسی روکاری شد. دیوارهای آن هم تماماً با سنگهایی از منطقه توس نماسازی شد. هیأت کلی بنا آرامگاه کوروش بزرگ در پاسارگاد را تداعی میکند.
کف اصلی تالار گودبرداری شد و فضای زیرین تا ۹۰۰ مترمربع، گسترش پیدا کرد.
روی دیوارهای ضلع جنوبی و شرقی تالار، نقشهای سنگی برجسته از داستانهای شاهنامه خودنمایی میکند.
نقشهای ضلع جنوبی عبارت اند از: « زال در پناه سیمرغ»، «نبرد زال با شیر»، «به کمند گرفتن رستم رخش را»، «نبرد رستم با اژدها»، «به کمند افتادن زن جادوگر به دست رستم»، «نبرد رستم با دیو سفید»، «رفتن رستم به نبرد شاه مازندران»، «نبرد رستم با يکی از پیلتنان مازندران»، «چارهجویی رستم از سیمرغ برای شکست اسفندیار»، «آوردن رستم تیر دوشاخ را از جنگل» و «جنگ رستم با اسفندیار و پیروزی رستم». نقشهای ضلع شرقی هم عبارت اند از: «ضحاک ماردوش و قیام کاوهی آهنگر در برابر ضحاک» و «انوشیروان ساسانی».
حجاری این نقشهای برجسته را فریدون صدیقی و خوشنویسی شرح آنها را حسن زرین خط انجام دادهاند.
در میان نقشهای سنگی ضلع جنوبی تالار، کتیبهای به ابعاد ۱.۵ ×۱ متر قرار گرفته که قصیدهی بلندی از علامه جلالالدین همایی بر آن نقش بسته است.
هم زمان با بازسازی بنای آرامگاه، باغهای اطراف نیز گسترش پیدا کردند و محوطهای نزدیک به شش هکتار را در بر گرفتند.
ورودی این مجموعه در حال حاضر از سمت جنوب است. رو به روی در ورودی، استخری به ابعاد ۱۰×۳۰ متر قرار دارد که تصویر آرامگاه را منعکس میکند.
در قسمت شمال غربی این مجموعه، ساختمانی به مساحت ششصد مترمربع وجود دارد که پیش از این، از آن به عنوان چایخانه و مکانی برای استراحت بازدیدکنندگان استفاده میشد اما با کشف آثار باستانی در شهر قدیم توس و اهدای این اشیا به مجموعه، این ساختمان در سال ۱۳۶۱ به موزه تبدیل شد.
همچنین تندیسی از حکیم ابوالقاسم فردوسی ساختهی هنرمند چیرهدست، ابوالحسنخان صدیقی در این مجموعه قرار دارد.
در بخش غربی این مجموعه و ضلع جنوبی موزه، مزار مهدی اخوان ثالث قرار دارد که اخیرا تندیسی از نیمتنهی وی در این مکان نصب شدهاست.
منابع:
خراسان نیوز
ویکیپدیا