صوفیه، دوستِ دشمن
در متون روایی شیعه و در ضمن زیارات وارده از جانب معصومین بسیار وارد شده است که شیعه نسبت به دوستان اهلبیت (علیهمالسلام) دوست و نسبت به دشمنانشان دشمنی دارد مانند زیارت عاشورا و زیارت جامعه کبیره و زیارت آل یاسین[۱] و غیره که متون اعتقادی و عصاره فرهنگ شیعه به شمار میرود؛ با عباراتی همچون «سلم لمن سالمکم» و«محب لمن احبکم» و «مبغض لمن ابغضکم» و امثال اینها که اشاره به قانون عقلاییای دارند مبنی بر اینکه «دوست دشمن، دشمن است.» و در روایات اهلبیت هم بر همین نکته تأکید شده است که برگرفته از کلام وحی است درجایی که خداوند در قرآن کریم میفرماید: «ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِّن قَلْبَينْ فىِ جَوْفِهِ [الاحزاب/۴] خدا براى هيچ مردى در درونش دو قلب قرار نداده است.»
انس نقل میکند که شخصی نزد امیرالمؤمنین (علیهالسلام) رسید و عرضه داشت که من هم شما را دوست دارم و هم فلانی را که از دشمنان حضرت بهحساب میآمد و حضرت در جواب او فرمودند تو الآن یکچشم هستی یا کور میشوی و یا کاملاً بینا میگردی؛ که متن روایت چنین است: «أُنْسِ الْعَالِمِ لِلصَّفْوَانِيِّ قَالَ: إِنَّ رَجُلًا قَدِمَ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ إِنِّي أُحِبُّكَ وَ أُحِبُّ فُلَاناً وَ سَمَّى بَعْضَ أَعْدَائِهِ فَقَالَ ع أَمَّا الْآنَ فَأَنْتَ أَعْوَرُ فَإِمَّا أَنْ تَعْمَى وَ إِمَّا أَنْ تُبْصِرُ!»[۲]
در چند قرن اخیر هیچ شکی نیست که یکی از اصلیترین دشمنان مسلمانان دولت و پادشاهی انگلستان است که هم در استعمار کشورها ید طولایی داشته است و هم در تغییر فرهنگ و آداب اسلامی، ولی با همهی این احوال فرقه صوفیه همیشه به از پشتیبانی بریتانیای کبیر استفاده کرده است.
مستر همفر، جاسوس بریتانیای کبیر هم در تأیید اینکه فرقه صوفیه در راستای اهداف استعماری انگلیس گام برمیدارد در کتاب خاطرات خود این مطلب را میآورد که یکی از راهکارهای ما برای عقبمانده نگهداشتن مسلمین ترویج افکار همین فرقهی ضاله بود. وی در راهکارهایی که دولت وقت بریتانیا باهدف استعمار مسلمین به او دستور داده بود چنین مینویسد: «گسترش همهجانبه خانقاههای دراویش، تکثیر و انتشار رسالهها و کتابهایی که مردم عوام را به روی گرداندن از دنیا و مافیها و گوشهگیری و مردمگریزی سوق میدهد، مانند احیاءالعلوم غزالی و مثنوی مولوی و کتابهای محیالدین عربی».[۳]
در آماری شگفتانگیز تأسیس و احیاء فرقههای ضاله منجمله فرقههای صوفیه مدیون دولت بریتانیا میباشد. با مروری به تاريخ تاسيس فرقههای انحرافی اخير متوجه میشویم که سال تاسيس يا احياء آنها در چه محدوده ای است: «اما عجیبتر از همه سالهای بین ۱۲۰۰ تا ۱۳۳۰ هجری قمری است. دورانی که انگلستان کمپانی هند شرقی را در هندوستان فعال کرد و به مرزهای ایران و سایر کشورها نزدیک شد و با کشورهای اسلامی رابطه برقرار کرد. اکثر فرقههای موجود بین سالهای ۱۲۰۰ تا ۱۳۳۰ ه.ق تأسیس و یا احیا شدهاند. فرقههایی همچون بابیت (تأسیس ۱۲۶۰ ه.ق.)، بهائیت (ت.۱۲۶۷) و فرقههای مختلف صوفیه نظیر نعمت اللهی صفی علیشاهی (ت.۱۲۸۸)، نعمت اللهی گنابادی(ت.۱۲۹۴)، نعمت اللهی کوثر علیشاهی(ت.۱۲۳۴)، نعمت اللهی منور علیشاهی(ت.۱۲۷۸) و اویسه(ت .۱۳۰۵) در این دوران تأسیسشده و فرقههای خاکساریه و ذهبیه دوباره احیا گشته و فعالیت خود را گسترش دادند.» حال برفرض هم که ما ادعای اقطاب صوفیه مبنی بر اینکه تصوف جزیی از شیعیان بهحساب میآید را بپذیریم، یک علامت سؤال بزرگ بر فرقهی صوفیه سایه انداخته و آن اینکه اگر صوفیه ادعای شیعی دارند پس چرا وامدار منابع غیر شیعی و دشمن شیعه مانند حکومت انگلیس هستند؟
پینوشت:
[۱]. رجوع شود به مفاتیحالجنان، شیخ عباس قمی بخش زیارات اهلبیت(علیهمالسلام)
[۲]. مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بحار الأنوار (چاپ بيروت)، دوره ۱۱۱ جلدی، ناشر: دار إحياء التراث العربي، بیروت، ۱۴۰۳هجری قمری، جلد۲۷ صفحه ۵۱
[۳]. مویدی؛ محسن، خاطرات همفر جاسوس انگلیسی در ممالک اسلامی، انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۶۲، صفحه ۴۵