تصوف و تشیع
با انقراض خلافت عباسی و فتح بغداد توسط هولاکو، بزرگان شیعی فرصت اظهار وجود یافتند. همچنین، با حمایت امرا از صوفیان، تصوف نیز رونق یافت. شاید از همین دوران بود که زمینه های بروز ارتباط میان تصوف وتشیع پیدا شد.
دوره شکوفایی تصوف در دوره تیموریان نیز تا پیدایش صفویه استمرار داشت. در این دوره، حاکمان تیموری نسبت به برخی سلسلههای صوفیه بر حسب عقاید و تعصبات دینی خاص خویش رفتار میکردند؛ اما بهطور کلی آنان به مشایخ صوفیه اعتقاد بسیار داشتند و قرن هشتم و نهم دوران رونق تصوف است؛ ازینرو، کمتر شاعر و نویسنده یا عالمی را مییابیم که در این دوره از ذوق عرفانی بی بهره مانده باشد و جلوههایی از آنرا در آثار خود منعکس نکرده باشد. با این حال، برخی مشایخ صوفیه در این ادوار، خصوصاً در زمان تیموریان، مورد سختگیری و اذیت برخی متشرعان ظاهری قرار میگرفتند. از مهمترین اوصاف تصوف در این دوره، ظهور علایق شیعی در مشایخ صوفیه و رواج و قدرت یافتن سلسلههای صوفیانه شیعی، از جمله سلسله صفویه و نوربخشیه و نعمت اللهیهاست. احتمالاً علت اصلی این امر، انقراض خلافت عباسی و آزاد شدن مردم در پیروی از مذاهب و تضعیف قدرت حکومتی اهل سنّت بود.