شعر
#ماهی
از راه دوری اومدی
چشمه به چشمه جو به جو
با باله های نازکت
ماهی سرخ کوچولو
دلت می خواست بزرگ بشی
تو دریاهای شنا کنی
پایین بری بالا بیای
موجا رو جابجا کنی
بگو چی شد یه مرتبه
افتادی تو تنگ بلور
نباشه دستی که بخواد
بمونی از ماهی ها دور
غصه نخور نمی ذارم
بمونی تو تنگ خونه
برت می گردونم یه روز
دوباره توی رودخونه
گل وقتی از خواب بیدار میشه
با آواز تو شاداب میشه
فصل بهار میاد دیگه وقت آوازه
رقص شاد گل با نغمه ی تو دمسازه