0

داستانی از دوران کودکی امام هادی(ع)

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

داستانی از دوران کودکی امام هادی(ع)

داستانی از دوران کودکی امام هادی(ع)

 

حدیثى درباره‏ كودكى امام هادی(ع) است، كه نمى‏دانم شنیده‏اید یا نه؛ وقتى معتصم در سال

218 هجرى، حضرت جواد را دو سال قبل از شهادت ایشان از مدینه به بغداد آورد، حضرت هادى كه

در آن ‏وقت شش ساله بود، به همراه خانواده‏اش در مدینه ماند. پس از آن ‏كه حضرت جواد به بغداد

آورده شد، معتصم از خانواده حضرت پرس ‏و جو كرد و وقتى شنید پسر بزرگ حضرت جواد، على

‏بن ‏محمد، شش سال دارد، گفت این خطرناك است؛ ما باید به فكرش باشیم. معتصم شخصى را

كه از نزدیكان خود بود، مأمور كرد كه از بغداد به مدینه برود و در آن ‏جا كسى را كه دشمن اهل‏بیت

است پیدا كند و این بچه را بسپارد به دست آن شخص، تا او به عنوان معلم، این بچه را دشمن

خاندان خود و متناسب با دستگاه خلافت بار بیاورد. این شخص از بغداد به مدینه آمد و یكى از

علماى مدینه را به نام «الجنیدى»، كه جزو مخالفترین و دشمن‏ترینِ مردم با اهل‏بیت علیهم‏السّلام

بود - در مدینه از این قبیل علما آن ‏وقت بودند - براى این كار پیدا كرد و به او گفت من مأموریت دارم

كه تو را مربى و مؤدبِ این بچه كنم، تا نگذارى هیچ ‏كس با او رفت و آمد كند و او را آن ‏طور كه ما

مى‏خواهیم، تربیت كن. اسم این شخص - الجنیدى - در تاریخ ثبت شده است. حضرت هادى هم

- همان‏طور كه گفتم - در آن موقع شش سال داشت و امر، امر حكومت بود؛ چه كسى

مى‏توانست در مقابل آن مقاومت كند. بعد از چند وقت یكى از وابستگان دستگاه خلافت،

الجنیدى را دید و از بچه‌ا‏ى كه به دستش سپرده بودند، سؤال كرد. الجنیدى گفت: بچه؟! این بچه

است؟! من یك مسأله از ادب براى او بیان مى‏كنم، او بابهایى از ادب را براى من بیان مى‏كند كه

من استفاده مى‏كنم! اینها كجا درس خوانده‏اند؟! گاهى به او، وقتى مى‏خواهد وارد حجره شود،

مى‏گویم یك سوره از قرآن بخوان، بعد وارد شو - مى‏خواسته اذیت كند - مى‏پرسد چه سوره‏‌اى

بخوانم. من به او گفتم سوره‏ بزرگى؛ مثلاً سوره‏ آل‏عمران را بخوان؛ او خوانده و جاهاى مشكلش

را هم براى من معنا كرده است! اینها عالمند، حافظ قرآن و عالم به تأویل و تفسیر قرآنند؛ بچه؟!

ارتباط این كودك - كه على‏الظاهر كودك است، اما ولى‏الله است؛ «و آتیناه الحكم صبیّا» - با این

استاد مدتى ادامه پیدا كرد و استاد شد یكى از شیعیان مخلص اهل‏بیت!

 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

جمعه 13 آذر 1394  10:26 AM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh
دسترسی سریع به انجمن ها