0

خلاصه تفسير آية الكرسي

 
haj114
haj114
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3991

خلاصه تفسير آية الكرسي

   آيت الكرسي پيام توحيدي قرآن
 
در آية 255 از سورة بقره، خداوند مي‌فرمايد: الله لا اله الا هو الحي القيوم لا تأخذه سنة و لا نوم له ما في السموات و ما في الارض من ذا الذي يشفع عنده الا باذنه يعلم ما بين ايديهم و ما خلفهم و لا يحيطون بشيء من علمه الا بما شاء وسع كرسيّه السموات و الارض و لا يؤده حفظهما و هو العلي العظيم، هيچ معبودي نيست جز خداوند يگانة زنده كه قائم به ذات خويش است، و موجودات ديگر قائم به او هستند، هيچ‌گاه خواب سبك و سنگيني او را فرا نمي‌گيرد؛ [و لحظه‌اي از تدبير جهان هستي، غافل نمي‌ماند] آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن او است. كيست كه در نزد او جز به فرمان او شفاعت كند؟! آنچه در پيش روي آنها و پشت سرشان است مي‌داند؛ و كسي از علم او آگاه نمي‌گردد، جز به مقداري كه او بخواهد، تخت حكومت او آسمانها و زمين را در بر گرفته، و نگاهداري آن دو (آسمان و زمين) او را خسته نمي‌كند، بلندي مقام و عظمت مخصوص او است.
 
اين آيه شريفه، در روايات اسلامي به «آية الكرسي» شهرت دارد، پيغمبر اكرم صلی الله علیه وآله و ائمة معصومين علیهم السلام اهميت خاصي براي اين آيه قائل بوده‌اند.
 
در روايتي از رسول اكرم صلی الله علیه وآله مي‌خوانيم كه آن حضرت فرمود:‌بزرگترين آيه در قرآن كريم آية الكرسي است.[1]
 
تفسير
 
در اين آية شريفه، مراتب توحيد ذات و صفات و ارادة خداوند بر نظام آفرينش بيان شده است مي‌فرمايد: الله لا اله الا هو الحي القيوم، هيچ معبودي نيست جز خداوند يگانة زنده كه قائم به ذات خويش است. قرآن كريم با اين بيان، نخستين اصل و زيربناي همة اصول و فروع و پاية اساسي آئين اسلام را كه يگانگي آفريدگار جهان است بيان نموده است.
 
«الله» يعني ذاتي كه جامع همة صفات كمال است. در حقيقت جملة «لا اله الا هو» يعني در عالم هستي هيچ معبودي شايستة پرستش جز او وجود ندارد و اين جمله تأكيد همان مفهوم كلمة «الله» است.[2]
 
واژه «حيّ» به معناي زنده است و از اوصاف ذاتي خداوند مي‌باشد. بدين معنا كه از صفات ديگري گرفته نشده و از بين نخواهد رفت.
 
بنابراين، «حيات» خداوند از يك طرف حياتي حقيقي و عين ذات خداوند است و از طرف ديگر حياتي كامل است كه با مرگ آميخته نيست و تا ابد ادامه دارد.
 
واژة «قيوم» به معناي وجودي است كه قيام او به ذات او است و قيام همة موجودات به وجود او. به عبارت ديگر: تمام موجودات جهان هستي به او متكي هستند. آفرينش، تدبير، نگاهداري و تربيت همة موجودات به دست خداوند است، ولي او به هيچ‌كدام از مخلوقات خود نيازي ندارد.
 
از آنجا كه تدبير ونگه‌داري تمام عالم هستي به دست او است و لحظه‌اي از آن غافل نمي‌شود، در جمله بعد مي‌فرمايد: «لا تأخذه سنة و لا نوم، هيچ‌گاه خواب سبك و سنگيني او را فرا نمي‌گيرد.» زيرا تدبير كامل وقتي صورت مي‌گيرد كه لحظه‌اي از آن غافل نماند. اين آيه در حقيقت اشاره به فيض و لطف دائمي خداوند است كه لحظه‌اي قطع نمي‌شود.
 
از آنجا كه تدبير و نگهداري عالم هستي بدون مالكيت آن ممكن نيست بلافاصله مي‌فرمايد: «له ما في السموات و ما في الارض» آنچه در آسمانهاو آنچه در زمين است از آن او است، چرا كه لازمة قيام و تدبير و ارادة امور عالم اين است كه مالك جهان باشد. از اين رو، در اين جمله به اين حقيقت تصريح شده كه تمام عالم (آسمانها و زمين و آنچه درآنها است) همة ملك خاص خدا است، و قيوميت و سرپرستي خداوند وقتي تمام است كه صاحب آن؛ مالك حقيقي آسمانها و زمين باشد. براي تأكيد بر مسألة مالكيت مطلقه و فراگير خداوند بر تمام عالم هستي، مي‌فرمايد: «من ذا الذي يشفع عنده الا باذنه، كيست كه در نزد او؛ جز به فرمان او شفاعت كند؟!» بنابراين، شفاعت ديگران از مالكيت مطلقة او نمي‌كاهد.
 
اين جمله نيز كامل كنندة معناي قيوميت خداوند است، يعني اگر كساني در نزد خدا شفاعت مي‌كند دليل بر اين نيست كه آنها مالك چيزي هستند، بلكه اين مقام را نيز خداوند به آنها بخشيده است. بنابراين، شفاعت آنها به فرمان خدا است و اين خود دليل ديگر بر قيوميت او محسوب مي‌شود.[3]
 
براي بيان احاطة كامل خداوند بر جهان هستي مي‌فرمايد: «يعلم ما بين ايديهم و ما خلفهم، آنچه را در پيش روي آنها و پشت سرشان است مي‌داند.» زيرا آن كسي كه از گذشته و آينده بي‌خبر باشد و از غيب آسمانها و زمين اطلاعي نداشته باشد، قدرتش محدود، و قيوميت و سرپرستي او ناقص است. به همين دليل خداوند از گذشته و آيندة شفيعان آگاه است و نهايت درجة احاطه را نسبت به آنها دارد. پس ايشان نمي‌توانند در ضمن شفاعتي كه به‌اذن خدا انجام مي‌دهند كاري را كه خدا نخواسته و راضي نيست در ملك او انجام دهند. ديگران هم نمي‌توانند از شفاعت آنان سوء استفاده كنند و كاري را صورت دهند كه خداوند آن را مقدر نكرده است.
 
بنابراين، كسي كه اميد شفاعت شفيعان را دارد، موظف است كه يك ارتباط معنوي با آنان برقرار سازد، تا شايستة شفاعت گردد، وگرنه آنان از افراد نالايق شفاعت نخواهند كرد، چون خداوند افراد گنهكار، فاسد و ظالم را دوست ندارد.[4]
 
وبراي تأكيد بر گستردگي علم و دانش خداوند مي‌فرمايد: «و لا يحيطون بشيء من علمه الا بما شاء، و كسي از علم او آگاه نمي‌گردد، جز به مقداري كه او بخواهد.»
 
از اين جمله استفاده مي‌شود كه علم و دانش، هرچه هست از خدا است، هر علمي هم در نزد هر كسي يافت شود از علم خدا است، هيچ كس از خود علم و دانشي ندارد، تمام علوم بشر از ناحية خدا است، ممكن است خداوند بعضي از علوم را در اختيار آنها كه مي‌خواهد قرار دهد، واز اسرار علوم آگاه سازد، يعني انسان ذاتاً از خود چيزي نمي‌داند مگر به مقداري كه خداوند بخواهد.[5]
 
«وسع كرسيه السموات و الارض، و تخت [حكومت] او،‌آسمانها و زمين را دربر گرفته.» واژة «كرسي» كنايه از «حكومت»، «قدرت»، «سلطنت» و «فرمانروائي» است، و منظور از اين جمله اين است كه «سلطنت»، «حكومت» و «فرمانروائي» خداوند همة آسمانها و زمين را دربر گرفته و بر آنها احاطه دارد، و چيزي از قلمرو حكومت و نفوذ علمي او بيرون نيست. و به همين جهت به دنبال اين جمله فرمود: «و لا يؤوده حفظهما، و نگاهداري آن دو (آسمان و زمين) او راخسته نمي‌كند.» يعني حفظ و نگاهداري آسمانها و زمين هيچ‌گونه خستگي و سنگيني براي خداوند، ندارد، زيرا كه او همانند مخلوقات و انسانها نيست كه قدرتش محدود باشد و از نگهداري چيزي خسته وناتوان شود،بلكه قدرت او نامحدود است و براي قدرت نامحدود «سنگيني» و «سبكي»، و «خستگي» و «مشقت» معنا ندارد.
 
«و هو العلي العظيم، بلندي مقام و عظمت مخصوص او است.»
 
اين جمله در حقيقت علت جمله‌هاي سابق است، زيرا بلند مرتبگي و عظمت بي‌نهايت خداوند دليل بر مالكيت و تسلط و قيوميت او بر همة مخلوقات است.
 
پس، در اين آية شريف بالاترين صفات الهي؛ يعني علم، قدرت، مالكيت، توحيد در ذات، صفات و ربوبيت كه لازمة فرمانروائي مطلق و فراگير بر جهان آفرينش است، بيان شده است.
 
[1]- تفسير روح المعاني، ج3، ص10.
 
[2]- ر.ك: الميزان، ج2، ص328؛ تفسير نمونه، ج2، ص191.
 
[3]- ر.ك: الميزان، ج2،‌ص333؛ تفسير نمونه، ج2، ص196.
 
[4]- ر.ك: ترجمة تفسير الميزان، ج2،‌ص510 و تفسير نمونه، ج2، ص197الي ص199.
 
[5]- ترجمة تفسير الميزان، ج2، ص512.
یک شنبه 8 آذر 1394  11:51 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها