موقعيت شهرستان ميانه
شهرستان میانه یکی از شهرستانهای استان آذربایجان شرقی است که در جنوب شرقی آن قرار دارد. شهر میانه مرکز این شهرستان است.
وجه تسميه نام ميانه
درباره وجه تسميه آن اقوال مختلفی است. آنچه به نظر ما می رسد اين نام برگرفته از يک نام کهن از زمان مادهاست. تعدادی از شهرها و آباديهاي زمان مادها بصورتهاي مختلف «ماد ، مار ، ماي» بوده است. مانند «مايانا(مييانا) ، مايان(نرسيده به تبريز) ، مايانج(نزديك زنجان) ، مايان شان(ماه نشان امروزي) ، ماراغا ، ماراند و ماراياند و مارايانا(همگي مرند) ، مايكي(ماكي) ، مارد (قيزيل اوزن) ، ماي(آذربايجان) ، مارگياناد(درياچه اروميه) و ...». مييانا (ميانه) در اصل مايانا بوده است كه تركيبي از «ماي» و «آنا» به معناي «ماد بزرگ» يا «ماد مادر» است. چنانچه در زمان ساسانيان به آذربايجان ، ماي نيز گفته مي شد.
پس برخلاف تصور ما ، نام ميانه برگرفته از يک نام کهن تاريخي است نه به معناي واسطه بين دو شهر. چراکه تمام شهرها به هر حال بين دو شهر ديگر قرار دارند.
جغرافیا
شهرستان میانه، در گوشه جنوب شرقی استان آذربایجان شرقی قرار دارد. شهرستانهای سراب، بستان آباد، هشترود حدود شمالی و غربی آن را میپوشاند. حدود جنوبی این شهرستان با قسمتی از جنوب اردبیل هم جوار است. شهرستان خلخال واقع در استان اردبیل نیز همسایه شرقی این شهرستان به شمار میرود. گوشه شمال غربی حدود شهرستان میانه از ۸۲ کیلومتری جنوب شرقی تبریز شروع و به طول ۸۰ کیلومتر به سمت جنوب و شرق کشیده میشود. مرکز شهر میانه، به خط مستقیم در ۱۳۸ کیلومتری جنوب شرقی تبریز قرار دارد.
شهرستان میانه و مناطق روستایی آن دورافتاده ترین نقاط نسبت به مرکز استان به شمار میرود این شهرستان در ۴۷ درجه و ۴۲ دقیقه طول شرقی و ۳۷ درجه و ۲۰ دقیقه عرض شمالی، بین دو رشته کوه بزقوش و قافلانکوه واقع شده و ۱۱۰۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد.
چگونگی پستی و بلندی کوهها و ارتفاعات مهم
شهرستان میانه، در جنوب رشته کوه بزقوش قرار دارد. ارتفاع عمومی زمین در این شهرستان، از ۷۵۰ متر در منتهی الیه گوشه جنوب شرقی آن دره قزل اوزن تا ۳۳۰۰ متر در قلل رشته کوه برغوش متغیر است.
شیب عمومی زمین به جز در گوشه جنوب شرقی شهرستان، در کلیه نقاط آن به سمت مرکز ( شهر میانه) میباشد و در نهایت تمامی دامنهها به قزل اوزن ختم میشوند. از نظر شکل زمین، قلل ۲۵۰۰ الی ۳۳۰۰ متری بزگوش و زمینهای وسیع و کم شیب پایین آن در غرب دره گرمه چای ویژگی اصلی نیمه شمالی شهرستان را تشکیل میدهد. رشته کوه بزگوش، که در قسمت جنوب سبلان و در شمال میانه قرار گرفته و دره علیای تلخه رود از کوههای بزقوش میباشد. امتداد این رشته کوه از مغرب به مشرق و به طول ۱۲۰ کیلومتر و ارتفاع آن در اطراف شرقی تا حدود ۳۸۰۰ متر، ولی در طرف غربی از ارتفاع آن کاسته میشود و در جنوب شهرستان سراب ۳۱۷۰ متر و در شیشک کوه در حدود ۲۴۵۰ متر ارتفاع دارد. رشته کوه بزقوش در جنوب شهرستان سراب و از خود میانه کاملاً نمایان است و دو درهدر طرفین بزقوش قرار گرفته که یکی تلخه رود و جلگه سراب است که آن را از سبلان جدا کرده و دیگر در قرنقوچای میباشد که از بین بزقوش و سهند جاری است.
وضعیت آب و هوایی و میزان بارندگی و وضعیت پوشش گیاهی
شهرستان میانه به جز در دامنههای پست دره قزل اوزن، در قسمت میانی و جنوب شرقی که دارای اقلیم خشک و سرد است، همچنینی به جز ارتفاعات بالای ۱۸۰۰ متری بزقوش در شمال که دارای اقلیم ارتفاعات فوقانی میباشد، در سایر مناطق دارای اقلیم خشک سرد میباشد. متوسط بارش سالانه ۳۲۰ میلیمتر در نقاط کم ارتفاع جنوب شرقی و در بالای ارتفاعات بزگوش از ۳۹۳ تا ۶۰۰ میلیمتر متغیر است. متوسط دمای سالانه نیز در این شهرستان، ۳ الی ۵/۱۴ درجه سانتیگراد، در مناطق مختلف آن میباشد.
به طور کلی، مشخصات این شهرستان طبق گزارش سازمان برنامه و بودجه، به شرح زیر میباشد: - حداکثر درجه حرارت متوسط سالانه، ۷/۱۸ درجه سانتیگراد. - حداقل متوسط درجه حرارت سالانه، ۹/۴ درجه سانتیگراد. - حداقل میزان میزان رطوبت نسبی هوا، ۴۸ درصد - حداکثر میزان رطوبت نسبی هوا ۶۸ درصد. - از نظر پوشش گیاهی، دارای انواع و اقسام گیاهان خودرو میباشد که حدود ۴۰ رقم انواع گیاه را دربر میگیرد. از جمله: کنگر وحشی، علف آبه، چچم یا چچن، بولاغ اوتی، کاکوتی، بومادران، مرضه کوهی، قازآیاغی، ترشک، اسپند، خاکشیر، ریواس، پونه، نعناع کوهی، درمنه و ... میباشد.
منابع آب شهرستان
منابع آبهای سطح الارضی و رودخانههای میانه و میزان آب دهی آن به شرح زیر است: ۱- رودخانه شهری چای یا شهر چایی، با ۱۳۰ میلیون مترمکعب ۲- قرنقوچای با ۵۱۰ میلیون مترمکعب ۳- رودخانه آیدوغموش با ۱۵۰ میلیون متر مکعب ۴- رودخانه قزل اوزن با ۱۲۵۰ میلیون متر مکعب ۵- گرمه چای ( گرمرود) با ۳۰۰ میلیون متر مکعب
همه این رودخانههای از طریق قزل اوزن به دریای خزر وارد میشوند. علاوه بر اینها چندین رود کوچک دیگر از جمله رودخانه شیخ احمد ترکمان، صومعه، اشلق، قوری چای که از رشته کوه بزگوش سرچشمه گرفته و به رودخانه قزل اوزن میریزند.
تعداد چشمههای کوچک و بزرگ و در حدود ۲۹۶ رشته قنات، با عمق، طول و میزان آب نسبتا، کم در قسمتهای مختلف شهر و روستا پراکنده هستند که بخشی از آب مورد نیاز شهرستان را تامین مینمایند.
تعداد بخشها، دهستانها و نقاط روستایی
شهرستان میانه دارای چهار بخش به نامهای بخش مرکزی، بخش ترکمانچای، بخش کاغذکنان و بخش کنداون میباشد.
بخش مرکزی دارای هفت دهستان و بخش ترکمانچای دارای چهار دهستان و بخش کاغذکنان و کندان هریک دارای سه دهستان میباشد. بدین ترتیب مجموع دهستانهای شهرستان میانه، به ۱۷ دهستان میرسد که کلاً ۵/۴۴۷۷ کیلومترمربع مساحت دارد. در کل شهرستان میانه ۴۰۳ آبادی وجود دارد که ۵۰ آبادی خالی از سکنه میباشد.
خصوصیات جمعیتی و انسانی
بررسی جمعیت از لحاظ ترکیب سنی و جنسیت و توزیع جمعیت فعال و غیر فعال:
براساس نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۷۵ در فاصله سالهای ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۵ جمعیت جوان شهرستان کاهش یافتهاست. بطوریکه نسبت جمعیت جوان از ۲/۴۴ درصد در سال ۱۳۷۰ به ۴/۳۹ درصد در سال ۱۳۷۵ تقلیل یافتهاست. با این وجود جمعیت شهرستان میانه از متوسط جمعیت جوان استان بیشتر است (جمعیت جوان استان ۹/۳۶ درصد گزارش شدهاست). مقایسه میانگین سنی و میانه سنی جمعیت شهرستان نیز جوان بودن جمعیت نسبت به جمعیت استان را تائید میکند. این شاخصها در شهرستان میانه به ترتیب ۸۹/۲۴ و ۷۵/۱۸ و در استان ۶/۲۵ و ۳۹/۲۰ درصد میباشد. البته این نسبت در گروههای عمده سنی متفاوت بوده و بیشترین رقم آن به نسبت ۸۲/۱۰۵ و مربوط به گروه سنی کمتر از ۱۵ سال و رقم ۷۷/۹۰ (کمترین نسبت) به گروه سنی ۱۵-۲۴ ساله بودهاست.
* در سال ۱۳۷۵ کل جمعیت شهرستان میانه ۲۰۷۷۵۸ نفر بوده که ۱۰۳۶۰۶ نفر مرد و ۱۰۴۱۵۲ نفر زن بودهاست.
* جمعیت گروه سنی کمتر از ۱۵ ساله جمعاً ۸۱۸۰۹ نفر میباشد ۴۲۰۶۰ نفر آن پسر و ۳۹۷۴۹ نفر دختر بودهاست. از این عده ۳۱۲۸۹ نفر در شهر و ۵۰۵۲۰ نفر در روستا زندگی میکردهاند.
* جمعیت گروه سنی ۶۴ – ۲۵ ساله مجموعاً ۴۵۵۴۱ نفر بوده که ۲۱۶۶۹ نفر مرد و ۲۳۸۷۲ نفر دیگر زن میباشد. از این تعداد ۱۸۳۶۵ نفر در شهر و ۲۷۱۷۶ نفر در روستا زندگی میکنند.
* جمعیت گروه سنی بیشتر از ۶۵ ساله، ۱۱۴۴۲ نفر بوده که شامل ۶۵۶۸ نفر مرد و ۴۸۷۴ نفر زن میباشد.
توضیح : طبق سرشماری سراسری سال 1385 جمعیت این شهرستان 187 هزار نفر شمارش شده که متأسفانه نسبت به سالهای قبل بدلیل مهاجرت مردم به شهرهای بزرگ به ویژه تهران، با کاهش شدید جمعیتی مواجه می باشد. جمعیت شهر میانه براساس سرشماری عمومی سال 1385 ، 96 هزار نفر می باشد که بالغ بر 51 درصد جمعیت شهرستان را به خود اختصاص داده است.
وضعیت آموزش
تعداد کل دانش آموزان منطقه میانه در سال تحصیلی ۷۸-۱۳۷۷، ۳۶۵۰۷ نفر میباشد که تعداد ۹۴۰۲ نفر آن دانش آموز پسر و ۸۴۷۳ نفر دانش آموز دختر بوده و در دوره ابتدایی به تحصیل مشغول یودهاند در سال تحصیلی یادشده، ۵۸۱۳ نفر دانش آموز پسر و ۵۰۱۶ نفر دانش آموز دختر در دوره راهنمایی تحصیلی به تحصیل اشتغال داشتهاند. در سطح دبیرستان نیز ۴۱۱۶ نفر پسر و ۳۶۸۷ نفر دختر به تحصیل مشغول بودهاند. در کودکستانهای منطقه نیز در مجموع ۱۲۰۸ نفر نوآموز مشغول یودهاند.
تعداد کل آموزشگاههای شهرستان میانه، ۳۶۰ واحد میباشد که تعداد ۷۸ واحد در بخش مرکزی و تعداد ۲۸۲ واحد در سایر بخشها واقع شدهاست. وضعیت آموزش عالی در سطح شهرستان به تفکیک رشتههای تحصیلی
مراکز آموزشی شهرستان میانه دارای چهار مرکز آموزش عالی است:
1- مرکز آموزش عالی ضمن خدمت فرهنگیان، که دارای دوره کاردانی و کارشناسی رشته آموزش و پرورش ابتدایی است.
2- دانشگاه آزاد اسلامی واحد میانه که در سال ۱۳۷۲ تأسیس شدهاست. این واحد آموزش عالی در زمینی به مساحت ۲۲۰۰۰ مترمربع و با زیربنای ۷۲۰۰ مترمربع بنا شدهاست که دارای ۲۴ کلاس درس میباشد. هم اکنون رشتههای مهندسی کشاورزی (زراعت و اصلاح نباتات با ۱۷۹ نفر دانشجو) و کاردانی کاربرد کامپیوتر با ۲۷۴ نفر دانشجو و کاردانی حسابداری با ۷۰ نفر دانشجو دایر و به فعالیت آموزشی مشغول میباشد.
3- دانشگاه پیام نور
دانشگاه پیام نور واحد میانه، در سال ۱۳۷۲ در این شهرستان تأسیس شد. ساختمان اولیه این دانشگاه در دو طبقه با سطح زیر بنای ۷۰۰ متر مربع میباشد و در کنار ساختمان اولیه، ساختمان جدیدالتأسیس قرار داد که در چهار طبقه و با سطح زیر بنای ۲۲۵۰ متر مربع در حال احداث است.
۴. -موسسه غیرانتفایی عین القضات موسسه غیرانتفایی عین القضات در سال ۱۳۸۷ تاسیس شد و در حال حاضر از گروه ریاضی فیزیک ۳۰۰ دانشجو در سه رشته فنی میپذیرد. این موسسه واقع در معلم میباشد.
بررسی وضعیت زبان و ادبیات موجود شهرستان
زبان رایج مردم این شهرستان از دیرباز همانند سایر شهرهای آذربایجان، ترکی است که در تمام منطقه با لهجه یکسان تکلم میشود.
وضعیت اقتصادی
بخش کشاورزی
شهرستان میانه، با توجه به موقعیت خاصی که دارد و به واسطه دادشتن رودخانههای پر آب، برای کشاورزی بسیار مناسب است. رودخانههایی که در زمستان و بهار، در درههای عمیق جوشان و خروشان جاری میشوند.
محصولات عمده کشاورزی این منطقه را گندم، جو و برنج تشکیل میدهد. کشاورزان، بذر مورد نیاز خود را خودشان تهیه میکنند. همچنین مصرف یکساله خود را از کشت خود تامین میکنند و اگر مازاد مصرف داشته باشند برای فروش به بازار عرضه میکنند که در سالهای اخیر خریدار عمده گندم آنان دولت بودهاست.
بخش صنعت
تعداد کارگاههای صنعتی موجود در شهرستان میانه ۹۲۸ واحد میباشد که تعداد ۳۵۶ واحد در نقاط روستایی و تعداد ۵۷۲ واحد بقیه در نقاط شهری مستقر میباشد. از کل کـارگاههای صنعتی شهرستان ۵۵۵ واحد (۶/۵۹ درصد) آنها دارای یک نفر کارکن و ۱۸۹ واحد (۳/۲۰ درصد) دارای دو نفر کارکن میباشد. تعداد ۱۷ کارگاه صنعتی فعال این شهرستان، بیش از ۱۰ نفر کارکن دارد در صورتی که تعداد این قبیل کارگاهها در سطح استان ۸۴۰ واحد میباشد. تعداد ۳۰۳ واحد یعنی ۶/۳۲ درصد از کارگاههای صنعتی، در گروه صنایع غذایی و آشامیدنی و تعداد ۱۷۹ واحد (۲/۱۹ درصد) در گروه تولیدات فلزی و فابریکی و ۴۸واحد (۱/۱۵ درصد) در گروه تولید منسوجات فعال میباشند. تعداد شاغلین بخش صنعت شهرستان میانه، در سال ۱۳۵۵ بالغ بر ۳۷۰۲ نفر و در سال ۱۳۶۵، ۲۱۵۷ نفر و در سال ۱۳۷۵، ۱۱۸۷۶ نفر بودهاست.
بخش تجارت و خدمات
در این شهرستان، تجارت در حدمتوسط قرار دارد و بیشتر شامل خرید و فرویش میباشد. تجارت به معنای اخص، بازار سرپوشیده شهر را در بر میگیرد که بیش از ۶۰ سال قدمت دارد و از رونق خوبی برخوردار است. در این شهرستان، بخش خدمات بالاترین رقم شاغلین را دارد و در بین بخشهای مختلف خدمات، آموزش و پرورش، از بالاترین درصد کارکنان برخوردار است. همچنین در بخش حمل و نقل و ارتباطات، فعالیتها کار و پیشه، اداره عمومی و بهداشت و مددکاری، واسطه گریهای مالی و مستغلات و غیره نیز تعدادی جذب شدهاست.
تقسیمات کشوری
بخش مرکزی شهرستان میانه
o دهستان اوچتپه شرقی
o دهستان شیخدرآباد
o دهستان قافلانکوه غربی
o دهستان قزلاوزن
o دهستان کلهبوز شرقی
o دهستان کلهبوز غربی
o دهستان گرمه جنوبی
شهرها:میانه
بخش ترکمانچای
o دهستان اوچتپه غربی
o دهستان بروان شرقی
o دهستان بروان غربی
o دهستان بروان مرکزی
شهرها:ترکمانچای
بخش کاغذکنان
o دهستان کاغذکنان شرقی
o دهستان کاغذکنان شمالی
o دهستان کاغذکنان مرکزی
شهرها:آقکند
بخش کندوان
o دهستان تیرچایی
o دهستان کندوان
o دهستان گرمه شمالی
شهرها:ترک
شهرستان میانه - بخش مرکزی - مركز بخش :ميانه
اوچتپه شرقی
آقورن • آقچهدربند • بیگبلاغی • پورسخلو • تازهکند شور • حصارقرانقو • خطب • داشبلاغ • داشکسن • سیاهکمر • شمیکندی • شورجهقاسم • قاسمدرق • قاضیولی • قرهجهقیا • قلعهجوق الفلو • قلیجچی • قمقان • قهرمانلو • گلوجهاسلام • گونلو
شیخدرآباد
امیرآباد • شیخدرآباد • کرکچی • ینگآباد چای
قافلانکوه غربی
آچاچی • ارباط • اسلامآباد • آققشلاق • جهنددیز • حسنآباد • دیزگوین • زاویه • سبز • شهیدلو • فراهیه • قواق عمولر • که • گردهلایین • گلوجهخالصه
قزلاوزن
ارس • بولانلیق • حلاج سفلی • حلاج علیا • دادلو • طغای • قالوجه • قرهاوری • قویوجاق • قویولار • کهریز • گوگرچینلو
کلهبوز شرقی
اکرمآباد • بداغبیگ • چایتلوار • خانیوردی • زردهملک • زرنق • سمکلو • طوق • عاقل • قراجه • قرهبلاغ • قورجاق • کرامه • کمرکوه • کنگاور • کولا • گلبوس • گلوجه یدیبلاغ • یدیبلاغ • ینگآباد کوه
کلهبوز غربی
آقطورق • آقدرک • اللهداد • باشماق • تلواربلاغی • تلیمکندی • چخمور • خلیفهکمال • دریندرق • دمیرچی • دوزنان • زرشلو • عجمی کلهبوز • قرهطورق • قواق سفلی • قواق علیا • کریمآباد
گرمه جنوبی
امیرآباد • باطلاق • باغدرهسی • برنلیق حسینخان • برنلیق مددخان • بنیانآباد • بیرون • پاورس • تازهکند دیوانعلی • توپقره • جلودار • جینقشلاقی • چتاب سفلی • چتاب علیا • چرکینلو • چهارخانوار • حسنخانباغی • خلیفهباغی • خوبستان • داوند • دولقشلاقی • دوهداشی • زناری • ساوجبلاغ • سورناکهل • علیقشلاقی • کهبان • کوخهقشلاق • کوهستانق • گاوانی • گوندوغدی • مروشین • ممان • هشیآباد • همپا • وردوق • وکند • ولیین • وهیل • یلهقارشو • ینگیکندی
شهرستان میانه - بخش تركمان چاي - مركز بخش :تركمان چاي
اوچتپه غربی
ایستگاه شیخصفی • بیات سفلی • خاتونآباد • رضاخانلوی سفلی • سیدلر • شال • شیخطبق • قباقتپه • قلعهجوق نجفقلیخان • کسجین • گلوجهغمی • ناولیق
بروان شرقی
اشنار • برزلیق • بلوکان • چپقلو • چناقبلاغ • حلمسی • دستجرد • صومعه سفلی • صومعه علیا • عجمی • قرهتپه • قشلاقبرزلیق • گاوینهرود • نودیق • ورنکش
بروان غربی
آلاتیمور • بالسین شریفآباد • برجوان • بقرآباد • بلغهتیمور • بیجرلو • تندرلو • تیرآباد • جیرانبلاغی •
بروان مرکزی
اورنجق • خواجهغیاث • کوهسالار سفلی • کوهسالار علیا • ورزقان
شهرستان میانه - بخش كاغذكنان - مركز بخش :آق كند
کاغذکنان شرقی
آیدمیر • احمدآباد گروس • افشار • بادلو • باغچهغاز سفلی • باغچهغاز علیا • جمالآباد • چولاقلو • حسنآباد • سلیمانلو • قاضیکند • قراچهاربط • قرهحاجیلو • قزلبلاغ • قوشهبلاغ • گلتپه حسنآباد • للهلو • نوروزآباد
کاغذکنان شمالی
ابابین • احمدآباد خانلیق • اسکوق • اورق • اولیاجه • باغبانان علیا • برانقار • بهمنآباد • تختمیشلو • خلف • خوردهبلاغ • رشیدآباد • زرنجین • سهلآباد • سورق • شاهعلیبیگلو • قاراب سفلی • قاراب علیا • قرهبلاغ • قرهصفرلو • قشلاق • قلعهاصلانیان • قلعهسنگی • قوچغار • کلیان • کهورین • گلگلاب • گلوجه • گنجین • گورجیق • ماوی • یانبلاغ
کاغذکنان مرکزی
استانجین • اندرود سفلی • اندرود علیا • باشبلاغ • حاجیمحمودلو • حاجیمیر • خیرآباد • داشبلاغ • دونبلی • دویچ • سردرق • سلیمانقشلاق • شیخلر • شیرینبلاغ • طوین • قاضیلو • قرهقانلو • قزلجه • گاو • گلتپه خیرآباد • مندجین • ولستان • ینگیکند
شهرستان میانه - بخش كندوان - مركز بخش : ترك
تیرچایی
آقچهقشلاق • اونلیق • ایشلق • ایورق • بالسین • برنجق • تجرهرود • چرن • چنار • خلیفهلو • خواجهده • دیشاب • شیویار • قشلاق سلمانی • قشلاق سوپورگلی • قشلاق موسیبیگ • کسلان • کلاله • گاولیق • نقاآباد • نقلان • نودوزق • ونجان
کندوان
افضل • النجارق • اوین مسجدلو • ایدیگوز • باللوجه • بناروان • تازهکند پروچ • ترناب • چرور • چشمهکش • حاجیهمتلو • حصار میدانداغی • خانقاه • دیزج • زرنکش • سرخهحصار • صومعهکبودین • طارون • علیبیگلو • فندقلو • قراجه میدانداغی • قرهحاجی سفلی • قرهحاجی علیا • قشلاق سیفالدین • کزرج • کندوان • گمین • گنگدیک • ماهیآباد • مونق • نشق • نشلانده • هندلان
گرمه شمالی
آرموداق • اکبرآباد • برزق • بسیط • تجرق • توشمانلو • حاجخلیل • حاجییوسفلو سفلی • حاجییوسفلو علیا • خناوند • دلیقیز • ذاکر • سنقرآباد • سوتی • سورباق • سوین • سیدلر • سیدمنصور • طوین • قرهقیه • قزلیاتاق • کلکش • کلهگاه • لیوانلو • ملک • نیباغی • هفتچشمه • یالقشلاقی • ینگجه دلیگانلو
آثار باستانی و تاریخی میانه :
پیشینه و سابقه تاریخی شهر ستان میانه به دهها سال قبل از میلاد مسیح باز می گرددو بعضی نوشته ها سابقه تاریخی میانه را تا 720 سال پیش از میلاد نیز نقل می کنند.
وجود کتیبه های آشوری و اورارتویی در بعضی مناطق آذربایجان و کشف آثار باستانی و مجسمه های سفالین در شهرستان میانه ، قدمت تاریخی آن را به دوره های پیش از تشکیل دولت ماد می رساند.
قلعه دختر میانه
در 2 كيلومتري شمال پل دختر،قلعه اي است بنام قلعه دختر كه بروي صخره بزرگ و بالاي كوهي به شكل كثيرالاضلاع غير منظم ازآجركه دورآن باروئي كشيده شده است، بلندي ديوار كه باروی قلعه محسوب مي شود در حدود 14 متر است در ديوار قلعه دو مدخل ساخته شده كه هركدام 3 متر بلندي داردودربالاي يكي از اين مدخل ها كتيبه اي روي سنگ نوشته شده كه فعلا اثري از خط آن باقي نمانده است از وضع ساختمان و مصالح میتوان ساختمان اين بنا را به دوره يا زمان ساختمان پل دختر نسبت داد .
اين قلعه از وسايل ايمني وآب انبارهاي لازمه برخوردار است و درآن كليةتدابير لازم براي زندگي طولاني در داخل اين قلعه فراهم بوده است.
‹‹مارسل ديولافوآ›› مي نويسد :در نيمةراه قافلانكوه در محل و درة قزل اوزن آثار قلعه خرابي بود كه آنرا قلعةدخترمي گفتند بعضي از مورخين ساختمان آنرا به اردشير درازدست نسبت می دهند، درويشي كه همراه من بود داستان اين قلعه را چنين نقل مي كرد :
شاهزاده خانمي كه در جمال و در وصف نيكي در منتهاي درجة كمال بوداز جنس بشر متنفر و گريزان بود به حالت انزوا وبه قصد كناره گيري از مردم فرار اختيار كرده و در اين كوهستان خالي از سكنه به ساختن قلعه پرداخت ويك دين جمال وكمال را در آن خوان ساخت.
پس از برپا ساختن اين كاخ بلند كه به خزانه آشيانه ي عقاب بود راه وصول به آنرا خراب كردوبطوريكه هيچيك از پهلوانان معروف و دلاوران مشهور داني حتي رستم دستان هم به آن دست نيافت و از مشاهدة اين صخرة صعب العبور برخود ميلرزيد و نمي توانست قدم فراتر نهد .قضا را روزي چوپاني كه به نظر يوسف ثاني واز زيبائي بهره هائي بكمال داشت گوسفندان خودرا در پاي كوه به چرا سر داد و خود به مشاهدة قلعه پرداخت ناگاه ديد آفتابي از كنگره كاخ طلوع كرد يعني دوشيزة ماه طلعتي را ديد كه در بالاي بام مي خرامد وبه مناظر اطراف مي نگرد چوپان ازديدن آن حور بهشتي و فرشتةآسماني مبهوت واز خود بيخود گرديدوديگر سر ازپا نشناخت و مدتي مدهوش ماند همين كه به هوش آمد به تلاش پرداخت كه قدمي بردارد وبه كاخ نزديكتر شود ولي راه عبور را مسدود ديد بنابراين بي اختيار متوسل به ني خود گرديد وبه نواختن آهنگهاي جانسوز و غم انگيز مشغول شد وبا الحان راضدي كه داشت به ترانه هاي عاشقانه پرداخت خلاصه چوپان جوان وعاشق دلباخته و سرگردان همه روزه به دامنة كوه مي آمد وبه نواختن ني و ناله هاي جانسوز مي پرداخت واز بدبختي خود شكايت ميكرد.شاهزاده خانم سنگ دل چون همه روزه ناله هاي اين جوان بدبخت را مي شنيد رفته رفته وقتي پيدا كرد و حسن ترحمي در قلبش پديدارگشت.خلاصه دلبر ممتاز و پري چهرطناز از راز و نياز چوپان خوشش مي آمد و همه روزه در بالاي بام خود را پنهان كرده به ناله هاي رقت بار او گوش مي داد تا موقعيكه آب رودخانه طغيان كرد و چوپان دلخسته نتوانست بارديگر بدامنة كوه آيد وبا او به رازو نياز بپردازد.بنابر اين اين دوشيزةزيبا وشاهزاده خانم بي همتا فرمان داد تاپلي برروي رودخانه بسازند تا چوپان بتواند به قلعه نزديك شود بهمين مناسبت پل ساخته شده،به پل دختر موسوم شده است.
پر آه چه باشد ميان عاشق و معشوق صد سكندر نه حاجب است و نه حايل
برخي معتقدند كه قلعه دختر به يكي از سرداران معروف بابك خرم دين بنام ساسان متعلق بود و روزگاري بنام قلعه ساسان معروف بوده است.
ديولافوآ همچنين مي نويسد: اين قلعه مدتها پناهگاه اشراربود،شاه عباس كبير براي رفع مشكل ديوارهاي بلند قلعه را خراب كرد وقتي شارون در سال 1672 هجري (1083 م) از اينجا عبور كرده قلعه را خراب ديده ومي نويسد:اعتاب ساكنين اين قلعه را در ايالت عراق عجم بسر مي بردندواز شغل شريف آباءو اجداد خود دست كشيده و به كشت و زرع مشغول شده اند و پر واضح است كه اگر اين اشرار و آدم كشها جانشيناني پيدا نمي كردند ايران بسيار امن تر و رو به ترقي مي رفت ولي افسوس كه دست آنها به كلي قطع نشده است.بي جهت نبود كنسول (قونسول)تبريز به ما توصيه مي كرد كه در موقع عبور از قافلانكوه مواظب خود باشيد و احتياط را ازدست ندهيد زيرا كه در طي دو سال اخير يك افسر انگليسي و سه چاپاردولتي وچند نفر از تجار درميان پل ميانه وپل دختر بقتلرسيده اند.
وجه تسميه پل دختر و قلعه دختر:
درمورد وجه تسميةپل دخترها وقلعةدخترها كه اين همه دراطراف ايران پراكنده اند چنين نوشته اند(دركتاب خاتون هفت قلعه):مي دانيد كه در ايران قلعه دختر يا پل دختر زياد است مانند پل دختر لنگرود-برج دختر داور قلعه چهل دختران در علياي زاينده رود و ... .اين دختر كيست و چرا اين همه بناي قديمي و معظم را آنهم در اكناف ايران بنام او موسوم نموده اند ؟
مشخصات ابنية دختر در سه خط خلاصه ميشود:
1- همه بر بلندي ها و نقاط صعب العبور قرار دارند.
2- اغلب بناي مربوط به قبل از اسلام و خصوصا عهد ساساني را دارا مي باشند .
3- قلاع دفاعي معتبر دارد.
4- بالاخره همه داراي يك رموز ابهام آميز درباره تسمية خود هستند.
در تاريخ ،دختر يازني كه تعمد به ساختن ابنيه اي از اكناف ايران صورت داشته باشد نداريم و اصولا جز يك مورد (تعمير پل دختر توسط شاه بيگم دختر محمد بيگ موصل او از پل دختر ميانه)... . درايران قديم احترام به عناصر اربعه (خاك،هوا،آتش وآب) از اصول ديانتي ايرانيان بوده و حتي ايزداني اختصاص و مو كل بر اين عناصر قرارداده بودند كه يكي ازآنها فرشتةموكل آب است.درسرزمين پهناورو كم آب ايران آب باران ارزش و تام خاصي دارد و تبعاً فرشتة موكل آب نيز از ساير فرشتگان برتر و ارجمندتر است و عجب نيست كه اگر در اوستا بخش بزرگي را به نام (آبان يشت ) مي يابيم و از ناهيد موكل آب سخن ها مي شنويم و ناهيد زني است جوان و خوش اندام وبلندبالا و برومند وزيبا ... پرستش اين ناهيد در كجا صورت مي گرفته؟ مسلماً در معابد بزرگ ايرانيان كه اغلب بر بلندي ساخته شده است.ودر خود منطقه (ميانه)معتقدند كه اين قلعه ازقلعه هاي بابك است ودر مباندات خود در آذربايجان اين قلعه نيز يكي از قلاع مقتدر بوده است.بهر كيفيت كه باشد شباهت مصالح ساختماني قلعه بابك و مصالح پل و استادي دقيق و ظريفي كه در هردو بكار رفته است قدمت قلعه را نيز به تاريخ پل منتسب مي نمايد.
بقعه امامزاده اسماعیل
امامزاده اسماعیل درطول زمان دچار تغییرات زیادی شده و تاحدودی اثر متروكه و ازبین رفته بود ولی با این حال درسال 1354 شروع به بازسازی اين اثر تاريخی،مذهبی شده واكنون ساختمان ونمای فعلی آن بازسازی شده ودر معرض ديد عموم قرار دارد.
امامزاده اسماعيل كه بنام مقبره كمال الدين شهرت دارد درجنوب مسجد جامع ميانه واقع شده ومتصل به آن ميباشد ديوارهای این بناء باآجر ساخته شده وگنبد و روپوش داردكه سطح خارجی آن با كاشيهای فيروزه ای رنگ پوشيده شده است.وسعت داخلي بقعه در حدود 30 مترمربع (5/5*5/5 )وارتفاع آن تاپای
گنبد 5/4 متر است.بلندی گنبد6متر ميباشد.درديوار شمالی بقعه دری به مسجدجامع بازمی شود كه دربالای آن كتيبة سنگی موجودوعبات زير روي آن كنده شده است: الله،محمد،علی،هذه روضه سيدالشهداءكمال الدين بن سيدمحمدبن امام جعفرصادق (ع)در تاريخ سنه 923 ظهورشد.
پدر بزرگوار امامزاده نيز بنام امامزاده محمدشهرت دارندكه در روستای كندوان قراردارد. این امامزاده با ساختمان كوچك گلی وبا يك نمای ساده وبا يك ضريح كوچك چوبی در روستای كندوان از قدمت وسابقه زيادی برخوردار است.
منارةبلندي در صحن بقعه با آجر بناشده كه ازنظر استحكام وزيبایی قابل توجه ميباشد. ارتفاع مناره 13 متر و محيط قاعده پائين آن 11 متر و تاريخ ساختمان آن آزروی اشعاری كه روی سنگی نوشته ودر بنا نسب شده است بدست می آید.
اشعاري كه روي مناره وجود دارد بشرح زير است:
لایق بود این منارة زيبــارا آباد كنــدبه بانيش عقبــی را
بانی چنين بنا كه يادش بخير ماءوی بگيرد جنت الماءوی را
يارب تـونگهــدار با طول بقــا هم بنـا و هم بـانی وهم بنـّارا
تاريخ بنای این بنا تاريخ است با نيم حسابكن بيفــزا را را
مشهد بيرامعلی ابن عوض(سنه 1258 هجري)
این مناره دارای دو كتيبةسنگي است يكی در بالای دري كه از چندين راه پله ای كه در داخل مناره است وشخص را به راس مناره ميرساند نصب شده است و كتيبةديگری كه نمای آن از داخل حياط بقعه معلوم نيست وباید از سمت كوچه آنرا مشاهده كرد و درنوسازی ديوارهای حياط بقعه قسمتي از كتيبه در پشت آجرهای ديوار حياط قرار گرفته وتمامی كتيبه بوضوح قابل رويت نيست.
این بنا چند سال قبل توسط شخص خيّری بنام حاج حسن كريميان با مصالح سيمان و سنگ و موزائيك مرمت گرديده است.
امامزاده اسماعيل درحال حاضر دارای حياط بسيار بزرگی است كه دارای چهار درب ورودی به حياط امامزاده است درپشت بقعه امامزاده روی كاشيهایی قسمتی از يكی ازسورههای مباركة قرآن نوشته شده وروبروی يكی از درهای ورودی امامزاده نصب شده است .
امامزاده اسماعيل هرسال ماه محرم پذيرای عاشقان حسين و عزاداران حسينی وعزاداريهای حسينی می باشد .
هرسال درحياط امامزاده چندروز به عاشورا و تاسوعا مانده مراسم سوگواری برگزار ميگردد . در روز عاشورا با حضور هيئت ها ودسته های عزاداری مختلف در امامزاده و همين طور حضور اقشار مختلف مردم،همگی بيادعاشورا اشك ريخته وبرسرو روی می كوبند و حسرت میخورند.
در روز عاشورا و ظهر عاشورا با حضور عموم مردم عزادار نماز باشكوه عاشورا بياد نمازگزار روز عاشورا يعنی امام حسين (ع) برگزار می شود. همين طور زيارت عاشورا نيز قرائت می شود.
امامزاده اسماعيل درحال حاضر جزء يكی از آثار بسيارمحترم در شهر است و تقريبا در مركز شهر قرار دارد . امامزاده اسماعيل هم اكنون با يك ضريح بسيار زيبا پناهگاه بسياری از دلهای عاشق است و هرهفته پنجشنبه مملو از جمعيت است.
مسجد سنگی ترک
مسجد ترك از هر حيث قابل توجه مي باشد و يكي از مهمترين آثار تاريخي ميانه بشمار ميرود. سبك وشيوة معماري آن از عجايب روزگار است بناي مسجد ترك را به امام حسن مجتبي (ع) نسبت مي دهند و يكپارچه از سنگ تراشيده شده ساخته اند.جلوي اين مسجد تمام سنگي است و كتيبه اي بصورت نوار در قسمت بالاي ديوار به خط زيبا و نستعليق نوشته كه حكايت از دقت ومهارت دارد. دركنار چپ در ورودي مسجد كتيبه اي است كه در روي سنگ كنده شده و در ديوار بنا بصورت شش ضلعي زيبا به كار رفته است و در آن سنگ تاريخ بنا اين جمله به چشم مي خورد «كل شيٍ هابك الا وجهه له الحكم1282» و مسلم است كه همين تاريخ ،تاريخ بناي اوليه اين مسجد مي باشد باتوجه به مصالح ساختمان وسنگهايي كه درآن به كاررفته است بيننده را به حيرت وا مي دارد كه با در نظر گرفتن عدم امكانات آن زمان مصالح را با چه وسيله اي حمل كرده اند مخصوصاًََ ستونهايي كه در داخل مسجد تعبيه شده يكپارچه از سنگ قرمز كه مسلم است اين سنگها را ازجاي ديگر حمل و در آنجا تراشيده اند و سقف مسجد بر روي اين پايه ها برپاست. البته اين پايه هاوستونها در گذر زمان خراب شده اند. به طوري كه به گفتة اهالي محل يكي از اين ستون ها بر اثر زلزله تكسيت پيدا كرده بودكه مجدداً بنا گرديده ودر مشاهده از ستونهاي مسجد ستوني بجاي ستون اولي بنا شده است كه داراي شكل و نماي جداگانه است اين مسجد از لحاظ ساختماني امروزه از دو قسمت كاملاً متمايز تشكيل شده: قسمت اول ساختمان اوليه سنگي مسجد است و قسمت دوم كه از منتهي اليه ديواره هاي سنگي با آجر شروع شده شامل شبستان هاي بالا مي باشد به طوري كه ميتوان گفت بر روي سنگهاي اوليه مسجد بنا شده است داخل مسجد نيز از دو قسمت تشكيل شده : يك قسمت وسيع و مهم آن است كه محل اجتماع عموم مردم است.وقسمت ديگر كه كوچكتر از خود مسجد است گفته مي شودكه آنجا محل اجتماع صوفيان و عارفان و مشاهير بوده كه به بحث و گفتگو يا ورد و ذكر مي پرداخته اند.محراب مسجد زيباترين و مجلل ترين قسمت را تشكيل مي دهد كه بطرز خيلي زيبا و باشكوه وبا مهارت و استادي كامل آن را از سنگ يكپارچه تراشيده و در ديوار تعبيه كرده اند كه نمونه اي از عظمت تاريخ هنر ايران است.در قسمت جنوب غربي مسجد مقبره اي به چشم مي خورد كه اهالي معتقد هستند قبر باني و يا معمار مسجد است و با توجه به عظمت و ظرافت فراوان اين مسجد جنبه ي فرسايش بخود گرفته واز آن همه كنده كاريهايي كه در قسمت نما ديده ميشود تنها چيزهاي ناچيزي برجا مانده است درنماي اين مسجد آيات قرآني و همچنين اسامي ائمة اطهاراز جمله محمد،فاطمه،علي،حسن و حسين نوشته شده كه نشانگر ارادت والاي باني و معمار مسجد به ائمةاطهار است.
در حياط اين مسجد نيز حوضي از سنگ به چشم مي خورد كه بنا به ضرورت مسجد محلي براي وضو گرفتن نماز گزاران بوده است.
آنچه بيشتر از همه بازديد كنندگان از اثر تاريخي را به حيرت وا مي دارد آن عظمت و شكوه و نوعي احساس نزديكي به ائمة اطهار و معبود يكتا است و همين احساس باعث شده كه افراد براي اداي دين خود و اداي نذرهاي خود چيزهايي از قبيل قالي،قاليچه و... را به اين مسجد اهدا نمايند.
اين مسجد در طول زمان بدفعات مورد مرمت و بازسازي قرار گرفته است و اداره ي حفظ آثار باستاني استان آذربايجانشرقي وظيفه حفظ و مرمت آن را بر عهده گرفته است و براي جلوگيري از رطوبتي كه درپاي ديواره هاي ساختماني مسجد بوده و طول عمر مسجد را شديداً مورد تهديد قرار مي دهد اطراف ديواره ها اقدام به كانال كشي نموده تا از پيشرفت رطوبت جلوگيري شود.
پل دختر میانه
در دامنه شرقي قافلانكوه روي آب قزل اوزن به فاصله 20 کیلومتری شهر میانه پلي بنام پل دختر بنا شده كه داراي سه چشمه يا دهنه اي محكم ومرتفعي است اين بنا در تاريخ 10 ديماه 1310 تحت شماره 87 جزو آثار ملي به ثبت رسيده ونمونه اي از پلهاي محكم ومعتبر وقديم است كه تاريخ ساختمان اصلي آنرا بايد متعلق به قرن هشتم هجري دانست .
در طرفين پايه وسطي كتيبه آجري وجود دارد به شكل مربع كه پهلوي آن 2 متر و خط نسخ مي باشد . در داخل پايه ها اطاقك هايي نيز ساخته شده كه حكايت از ظرافت ودقت بنا مي كند خط كتيبه تماماً محو واز بين رفته ومسلماً متن آن شامل تاريخچه پل بوده وضمناً كتيبه ديگري از سنگ مرمر ، خط نستعليق درسمت چپ وجود دارد كه امروزه ازآن خبري نيست .
اين پل كه يك چشمه ازآن بكلي ويران شده بود توسط دختري بنام شاه بيگم تعميرگرديده و شايد به همين جهت اين پل را پل دختر ناميده اند . پل دختر در زمان تسلط دموركراتها بر آذربايجان ( 1324 هـ . ش ) در اثر مين گذاري تخريب شد يعني دهنهي وسطي پل بكلي فرو ريخت بعداً اين پل توسط ارتش ايران وبوسيله ي حميد سياح وزير راه افتتاح شد .
پروفسور پوپ در كتاب معروف خود به نام بررسي هنرهاي ايران چنين نقل مي كند . شايد زيبا ترين پل موجود در ايران همان باشد كه بر روي رودخانه ي قزل اوزن در جنوب ميانه بسته اند . نسبت پل به بستر رودخانه چنان با شكوه است كه از نظر زيبايي منظره ي بديع آن با معماري سنتي ايران برابري مي كند .
فضاي طاقها از سطح معمول آب كمي بالاترقرارداردواگرچه رفته رفته جمع وجورتر ميشوند ولي روزنه هاي جبراني براي موارد ضروري پيش بيني شده است . اين ها با مساحت آجري درسطح پائين تري ازسطح قوس قراردارند.پايه هاي پل را باروكاري هاي زيبائي كه شباهت به سبك گوتيك دارد استحكام بخشيده اند گل بنديل ها بارها مرمت شده و شكافهاي كهنه نمودار اين است كه پل بارهااز زلزله صدمه ديده است.
تاريخ بناي پل به اواخر قرن پانزدهم مي رسد اگرچه مصالح ساختماني آن را ميتوان مربوط به روزهاي اخيردانست ولي سنگ بناي پل احداث آنرابه سال1475-1484 نشان ميدهد.نوشته سنگ بنا خواندش رابراي كتيبه شناسان امر مشكلي كرده است. ولي اسم معمار وحاكم وحامي اوچنين ثبت شده است:
حاجي عباس بن الحاج محمودبن محمدبن العباس القزويني و محمدروان بن عثمان القزويني درعين حال كه شنيديد درحدود سال 1882 اين تاريخ را خوانده وي همچنين نام حامي را نيز خوانده است. پروفوسور پوپ پس در ذيل همين مطالب مي نويسدكه آقاي فيوي كه ازروي تصاوير كارمي كرده نظر سنتيدلر را تائيد واسم بنارا نيزخوانده است. سپس پروفوسور پوپ به نظريه موريس اكوتز بونه اشاره كرده و چنين شرح مي دهد.اكوتزبونه در توصيف سفري به ايران صحبت ازكتيبه اي دركناره ها مي كند كه نشان مي داد اين بنا بوسيله يكي ازاهالي قزوين برپاداشته شده واين كتيبه به ستون هشتم نسبت داده ميشود دورتا دور طاق اصلي با خط كوفي آجركاري شده بود.
سنگ بناي ديگر تاريخ و مرمت پل را بوسيله شاه بيگم و به سال 1517 (923)نشان مي دهد.دراواخر قرن هجدهم پل دختر بوسيله آقامحمدخان قاجار تعمير شده است. درحدود چهل سال قبل معماري از اهالي تبريز كه دراين كارها مهارت داشته پل راتعمير كرده بود.
مادام ديالافوا كه درسال 1881 ميلادي كه ازراه تركيه و قفقاز به اتفاق شوهرش كه دانشمند وباستان شناس معروفي بود ،به ايران آمده بود.به مطالعه دربارةآثارتاريخي قديمي پرداخته ودر بارةپل دختر نيز مطالبي را ذكركرده است.ديولافوا دربارةپل دختر چنين مينويسد : اين پل داراي طاق بزرگ و هندسي شكل است بطول 24 متر وطرفين آنهادرطاق مسطح ديگري است كه هريك 71 متر طول دارد وآب اززير آنها با عمق زيادي ميگذرد و عبوراز رودخانه درمدت شش ماه از سال امكان پذيرنيست.طاق بزرگ مركزي داراي كتيبه ايست با حروف طلائي كه درروي زمينه آبي رنگ تيره برجسته دارد اين كتيبه قشنگ با رنگ آجرهاي كهنة پل هماهنگي دارد ومجموع بنا كه درميان دو كوه واقع است عظمت مخصوصي مي دهد.
نقشه اين بنا بسيار منظم وبا كمتر مهارت ترسيم شده است وبسهولت مي توان از پل عبور كرد وخلاصه درتمام اوضاع آن هوش خردمندانه وفكر استادانه اي دخالت داشته است.مهارت استادي آن ازاينجا معلوم مي شودكه پايه ها را طوري ساخته كه ميتوانند سنگيني طاقها را تحمل نمايند.واين پايه هابه ريشه اي تكيه دارند كه در بالاي آن قوس مضاعفي است و مي تواند در تمام نقاط با سنگيني سقف مقاومت نمايد وفشار مصالح همه جا متناسب باشد كتيبه اي كه آنرا زينت داده است ممكن است تاريخ بناي پل را معين كند ولي طغيان به اندازه اي بودكه نزديك شدن به آن وخواندن عبارات ممكن نبود وحتي بادوربين هم نمي شد فارسي آنرا خواند بهرحال چون آنرا با ابنية نظير خودش مقاسيه كنيم .ميتوان قريب به يقين حدث زدكه درنيمةقرن دوازدهم ساخته شده است.قارونيه مشاهدات خودرا ازپل دختر بدينگونه شرح مي دهد. اين پل تمام ازآجر وسنگ ساخته شده وطاقهاي آنرا از داخل كنده اند اين پل درنزديكي كوه بلندي واقع شده است .
جملي كارزي كه درزمان سلطنت شاه سليمان صفوي به ايران مسافرت كرده ضمن عبور از قافلانكوه وسفرنامه اش چنين مي نويسد: " دامنةقافلانكوه بسيار طولاني وبتدريج به رودخانةقزل اوزن منتهي مي شود اين پل درزمان صفويه ودر عهد شاه عباس كبير ساخته شده است ".
کاروانسرای جمال آباد :
اين بناي تاريخي در كنار روستاي جامالآواي ميانه واقع در 35 كيلومتري جنوبشرقي شهر ميانه قرار دارد. گرچه روستاي جامالآوا اكنون به دور از رونق و صفا در دل كوهستان آرميده است ، اما زماني در تلاقي جاده ترانزيت قديم و جاده ابريشم با ابهت و بااهميت و بسيار پررونق بوده است طوريكه جهانگردان از اين كاروانسرا بعنوان مهمترين كاروانسراي بين زنجان و تبريز نام برده اند.
هم اكنون اگر از 20 كيلومتري جنوب ميانه از جاده ترانزيت وارد بخش كاغذكنان شويم ، اولين روستائي كه خواهيم ديد ، روستاي جامالآوا مي باشد. هنوز هم كه اين مسير را طي مي كنيم ، ردپائي از استراحتگاهها و مسافرخانه هاي قديمي در آن ديده مي شد. مجموعه كاغذكنان با همه آبادي هاي خود تا زمان قاجار از رونق و اعتبار برخوردار بوده است اما اگر مغول بصورت موقتي اين شهر را زير و رو كرد ، قاجار براي هميشه اعتبار اين منطقه را از بين برد.
تاريخ بناي اين اثر بخاطر مرمت و بازسازي آن توسط شاه عباس ، به زمان صفويه يعني قرن11 هجري نسبت داده مي شود اما اين كاروانسرا قبل از آن بصورت چاپارخانه در قرن هشتم هجري قمري از كاربرد زيادي برخوردار بوده است. نوشته هاي جهانگردان اين گفته را تأييد مي كند.
شواليه شارون نويسنده و جهانگرد معروف ، تاريخ بناي اين كاروانسرا را 733 قمري و بدست غياث الدين محمد ـ وزير سلطان ابوسعيد مغول ـ مي داند.
همچنين موريس دوكتز بوئه كه در سال 1234 قمري از ميانه عبور مي كرده است ، شب را در اين كاروانسرا مبيت مي كند و مي گويد: «بالاخره در كاروانسراي جامالآوا مبيت كرديم كه 520 سال از تاريخ بناي آن مي گذرد و در اوج استحكام باقي مانده است». ذكر عدد 520 معلوم مي كند كه او تقريب نزده است چرا كه در اينصورت بايد مي گفت: 500 سال. احتمالاً آن موقع كتيبه اي بوده است كه بناي ساخت را نوشته است. 520 سال ميلادي معادل است با 534 سال قمري. حال اگر 534 سال را از 1234 كم كنيم ، سال بناي كاروانسراي جمال آباد به سال 700 قمري مي رسد كه 33 سال با گفته شارون فرق دارد. اگر 33 سال را در مقابل 700 سال چشم پوشي كنيم ، سال بناي اين كاروانسرا را 733ـ700 قمري و سال مرمت آن را به سال 1065 قمري قبول مي كنيم. پس تاريخ بناي 1065 اشتباه است. بعيد است در سال 1065 اين بنا ساخته شود و 170 سال بعد جهانگرد و باستانشناسي به نام موريس دوكتز فرق بناي 170 ساله و 520 ساله را تشخيص ندهد!.
همچنين در سال 1112 قمري جملي كارِري در نوشتههاي خود از وجود برجهاي هفتگانه و زيباي اين بنا خبر داده است. اين كاروانسرا در زميني به مساحت 50 در60 متر مربعي بنا شده است. تاورنيه سياح فرانسوي كه مدتي را در اين كاروانسرا سپري مي كند ، از آن بعنوان بنائي جديد نام مي برد ولي گويا او بناي مرمت شده توسط شاه عباس را با بناي كهن چاپارخانه جامالآوا اشتباه گرفته و آنرا تازه ساز مي داند.
نداشتن كتيبه اي در مورد تاريخ بنا يا تاريخ تعمير و ناخوانا بودن اشعار سر در ورودي كاروانسرا ما را واداشت تا با تعدادي از دوستان به كاروانسرا رفته و از آن ديدن كنيم. كاروانسرائي پير و خسته در دل روستائي متروكه و خرابه كه تنها به وجود 6 ـ 5 خانوار دل خوش كرده است. با مشقت تمام و با ياري خدا ابيات زير را بر سر در ورودي كاروانسراي جمال آباد قرائت كرديم كه عبارت از پنج بيت شيوا و شيرين بصورت زير بود:
به عهد دولت شاهنشه جهان عباس كه هست ثاني عباس در عدالت و داد
بـــنا نــــهاد اوغــورلــو امــيـر ديـوانـش ربـــاط جـــانب دشـــت دژ جـــمال آبــاد
بــنـاي دولـــت او بــاد تـا ابـــد مـحـكم كــه كـرد بـهر شـه ايـن خـانه دعـا بنياد
چـو يآافت صورت اتمام اين رباط ازخير بـه سـعي قـدرت بـازوي بـهترين است
زاتـفـاق هـمـان گــشت فـايـضاً تـاريخ ربــاط جـــانــب دشـــت دژ جــمال آبــاد
بعيد به نظر مي رسيد كه اثري اينچنين بدون تاريخ باشد تا اينكه كلمه «تاريخ» در انتهاي شعر فهماند كه اين مصرع تاريخ مرمت اثر بصورت ابجد است. از طرفي مصرع نخست از بيت آخر در مورد تكرار يك مصرع از شعر و فلسفه تكرار آن با كلماتي مانند «همان» و «فايضاً» ما را به منظور شاعر سوق مي دهد. عدد مصرع تكراري يا مصرع آخر شعر با حساب ابجد برابر است با 1065 كه سال مرمت و بازسازي آن در زمان شاه عباس ثاني است. شاه عباس دوم در سال 1052 قمري به سلطنت رسيد و در سال 1077 قمري فوت كرد.