0

صوفیان مسلمان نما

 
haj114
haj114
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3991

صوفیان مسلمان نما

در مسجد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله دایره وار نشسته و موهای‏شان را پریشان کرده بودند. به حرکات مخصوص سرشان را تکان می‏دادند و «لا اله الا الله» می‏گفتند. 
ذکر گفتنشان هم طور دیگری بود. هر چه بود، جمعیتی را به تماشا مشغول ساخته بود. ابوهاشم جعفری هم به ما پیوست و مشغول نگاه کردن شد. سپس امام نزد ما آمد و گفت: 
- به آنان توجه نکنید؛ حقه بازاند! 
- چرا؟ ظاهرشان به این حرف‏ها نمی‏خورد. 
- آنان همنشین شیاطین هستند و پایه‏های دین را ویران می‏کنند. مبادا گول ظاهر آنان را بخورید! این جماعت با شب زنده‏داری‏های دروغین و ریاضت کشیدن و لا اله الا الله گفتن، عده‏ای احمق را دور خود جمع می‏کنند تا جیب‏های‏شان را خالی کرده و آنان را آرام آرام در چاه گمراهی بیفکنند. - ای امام بزرگوار! ولی اینان ذکر لا اله الا الله را بر زبان جاری می‏کنند؛ یعنی به یگانگی خدا اقرار می‏کنند. - نه، اشتباه نکنید! گفتن «ورد و ذکری» که با رقص و کف باشد و ذکری که شبیه آواز خواندن باشد ذکر نیست. به جز انسان‏های ساده و بی‏خرد کسی جذب آنان نمی‏شود. - یعنی این عده‏ای که همراه آنان هستند... 
- آری! هرگز در زمان حیاتشان به دیدن آنان نروید، حتی پس از مرگشان بر قبر آنان فاتحه نخوانید. اگر چنین کنید، گویی به دیدار بت‏پرست رفته‏اید. بدانید که کمک به آن‏ها حکم کمک رساندن به معاویه و یزید را دارد. ابوهاشم دیگر چیزی نگفت. این بار من پرسیدم: - اگر اینان شما را قبول داشته باشند چه؟ باز شما موضعی می‏گیرید؟ امام با شنیدن سؤال، با نا خشنودی نگاهی به من کرد و فرمود: - چه می‏گویی مرد؟! هر گروهی که به حقوق ما معترف باشند و قبولمان داشته باشند، از دوستان ما به حساب می‏آیند؛ نه این که نفرین ما پشت سر آنان باشد. راه صوفیان با راه ما تفاوت دارد. آنان هدفی ندارند جز خاموش کردن نورالهی! دیگر کسی چیزی نپرسید و به اتفاق از مسجد النبی بیرون آمدیم. با خود می‏اندیشیدم که عجب «مسلمان نماهایی» پیدا می‏شوند. اگر امام هدایتم نمی‏کرد، ای بسا من نیز فریب ظاهر آنان را می‏خوردم و در دامشان گرفتار می شدم! [1] . 

پی نوشت ها: 
[1] سفینة البحار، ج 5، ص 198. 

جمعه 29 آبان 1394  6:34 PM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh
دسترسی سریع به انجمن ها