غيرت جوانان امروز، غيرت جوانان ديروز غيرت ؛ حجاب پسرانه!
نقل است امام صادق عليه السلام در پاسخ مسأله اي که در آن از گناه اجتماعي ميپرسند، گناه کار را متوجه محارم خود ميکند و حس غيرت اجتماعي را در او برمي انگيزد.
«از امام صادق عليه السلام پرسيدند: زني ميگذرد و مرد از پشت به او مينگرد. آيا اين عمل مرد گناه است؟ حضرت فرمود: آيا هيچ يک از شما خوش دارد که کسي به زن يا زنان فاميل او نگاه کند؟ گفتند: نه. حضرت ادامه داد: پس براي مردمان، همان بخواه که براي خود ميخواهي. »
علي سيف الهي - چند وقتي است که موضوع «عفاف و حجاب» زير ذره بين قرار گرفته و مردم و مسئولان عزمشان را جزم کردهاند اين مسأله را به شدت پيگيري کنند. آنها ميخواهند با اين پيگيريها وضعيت را به سطح مطلوب برسانند و با انجام اين کار زمينه خيلي از بي اخلاقيها و رفتارهاي نادرست را بخشکانند. در اغلب بحثهايي که پيرامون اين موضوع مطرح ميشود «دختر خانمها» مورد توجه قرار ميگيرند و «آقا پسرها» به عنوان طرف دوم ماجرا فراموش شدهاند.
هر چند در منابع اسلامي ما هم در تقسيم حيا بين زن و مرد سهم عمده به زنان و دختر خانمها واگذار شده است مثلاً گفتهاند اگر حيا 10 قسمت باشد، 9 قسمت آن نزد زنان است و يک قسمتش هم مربوط به مردان. لطافتهاي جسمي، روحي و رواني بينظير در وجود دختر خانمها علت اصلي اين ماجراست.
اما بي شک آقا پسرها مکمل راهکارهاي حل اين مشکل هستند. «غيرت» و «حيا» موضوعاتي هستند که در سر و سامان دادن وضعيت اين مسأله سهم زيادي دارند. در اين گزارش سراغ «غيرت» رفتهايم که بيشتر به پسرها برميگردد و بعضيها معتقدند اين مسأله بين جوانها کمرنگ شده و تبعاتش هم دامن خودمان را گرفته است. البته بخوانيد و بدانيد که اينجا بيشتر منظورمان از غيرت، آن نوعش است که نسبت به خانم والده و همشيره داريم.
غيرت؟ چي هست؟
وقتي درباره غيرت حرف ميزنيم، دقيقاً درباره چي حرف ميزنيم؟ در جواب اين سؤال اساتيد فن آوردهاند که «غيرت»، حس دروني است که آفرينش براي محافظت و نگاهباني از حريم خانواده و پاسداري از نسل، در وجود مرد نهاده است. در حقيقت، اين حس در مرد وجود دارد که ميخواهد ناموس خود را از دسترس کامجويي ديگران دور کند و همسر و خانواده خود را تنها در انحصار خود نگه دارد. به بياني ديگر نوعي تأثير پذيري همراه با بغض و کينه و تيرگي دل که انسان معمولاً زماني درکش ميکند که احساس کند فرد محبوب وي، توجه يا محبتش را معطوف شخص ديگري کرده است. البته اين موضوع را هم بايد در نظر داشت که غيرت فقط از نوع ناموسي اش نيست و انواع ديگري هم مثل غيرت به دين و وطن دارد.
محمد پيروي خامنه، کارشناس روانشناسي، وجود اين شاخصه اخلاقي را مختص جوامعي ميداند که بعد معنوي دارند؛ «غيرت مفهومي اجتماعي دارد و در زمينههاي مختلف تعريفهايش فرق ميکند. اما اين مسأله در جامعهاي با ارزشهاي فرهنگي و خانوادههايي ارزشگرا مثل خانوادههاي جامعه ما قابل تعريف است. در اصل ما عکسالعملي را که در مقابل گرفتن باورها و ارزشها و اعتقاداتمان انجام ميدهيم «غيرت» ميدانيم. البته در مقايسه با تعصب که ديدگاه نسبتاً منفياي نسبت به آن وجود دارد، غيرت مفهومي بالاتر و پسنديده و مثبت است. »
آمپر غيرت؛ رو به بالا يا در سراشيبي؟
غيرت از آن چيزهايي است که همه دارند؛ حالا يکي يک وجب کمتر و يکي يک وجب بيشتر. به هر حال هر کسي گاهي حتي کم هم که شده رگ غيرتش در برابر چيزهايي که ميبيند و ميشنود متورم ميشود.
در مسيري که به سمت محل کارتان ميرويد، پسري کنار دختري راه ميرود و حرف ميزند و او را اذيت ميکند. ماشيني عقب و جلو ميرود و براي دختري که منتظر تاکسي است بوق ميزند و او را آزرده خاطر ميکند. حتماً شما هم موقعيتهاي از اين دست را در فضاي اجتماعي حال حاضر جامعه و مخصوصاً در کلانشهرهاي به اصطلاح متمدن خودمان تجربه کرده ايد و ديدهايد. عکس العمل شما چه بوده؟ در ذهن خودتان داريد ميگوييد که دور و زمانه عوض شده و اگر بخواهيم کاري کنيم بايد از صبح تا شب با کلانتري و بيمارستان سر و کار داشته باشيم و کار و زندگيمان را ول کنيم. اينها نشانههايي است که ما را متهم ميکند به پايين آمدن آمپر غيرت و از کار افتادن شاخک هايمان.
خامنه هم نتيجه اين نشانهها را تأييد ميکند: «غيرت در جامعه ما مثل سابق نيست. عوامل زيادي هم دارد. اما گاهي وارونه نشان دادن ارزشها توسط رسانههاو دستگاههاي فرهنگي منجر به سست شدن ارزشهايي مثل غيرت ميشود. گاهي اوقات هم آميخته شدن اين مباحث که مسائلي صرفاً اجتماعي هستند با مسائل ديگر در سطوح مختلف به ارزشها لطمه وارد ميکند. وارونه نشان دادن ارزشها، ضد ارزشها را پر رنگ ميکند و مسائلي مثل غيرت را کمرنگ. »
چگونه غيور شويم؟
«اين باورهاي اعتقادي مثل غيرت در فرهنگ ما سهم مشخص و به سزايي دارند و ما حتماً بايد آنها را حفظ کنيم.» خامنه با گفتن اينها، مراحل حرکت به سوي پررنگ شدن غيرت را هم برميشمارد؛ «اولين مرحلهاي که بايد در راهحل اين ماجرا پيگيري کرد، تربيت و انتقال درست مفاهيم اخلاقي در محيط خانواده است. کانون خانواده نقش زيادي در شکلگيري غيرت دارد و سهم پدر و مادر در اين مسأله قابل چشمپوشي نيست. در سطح بعدي هم مسلماً جامعه مؤثر است. وقتي اجتماع در مقابل ارزشها و باورها حساسيت خود را از دست داد، روابط نامتعارف و ضد ارزش عادي شده و به عرف و عادت تبديل ميشوند و گسترش پيدا ميکنند. بايد با يک برنامهريزي طولاني مدت و طراحي برنامههاي فرهنگي در بازگرداندن باورها و ارزشهاي قبلي تلاش کرد. گاهي آنچنان در سايه اين عادي شدن و غفلت فضا تغيير ميکند که پدر و مادر هم در برابر اين مسأله قدرت مديريت خود را از دست ميدهند و تأثير ميپذيرند. با ادامه همين روند هم در مقابل خواستههاي نامتعارف فرزندان خود عاجز ميمانند و آنها را انجام ميدهند.»
ما بيخيال شدهايم
حواستان هست؟ ما متهم شدهايم. دست بجنبانيد و کلاهتان را بالاتر بگذاريد. بعضيها آگاهانه و ناآگاهانه هويت و تعصبهاي فکري و فرهنگي ما را نشانه گرفتهاند. بعضيها پيدا شدهاند که فکر ميکنند دوره و زمانه عوض شده و من و تو هم بيخيال ارزشها شدهايم. در گوشمان ميخوانند که شرايط عوض شده، امروزي باش، باز فکر کن. مدرن بودن را کردهاند چوب و گرفتهاند بالاي سرمان و هي داد ميزنند: «يالا آپ تو ديت شو !»
حالا اين ماييم آن طرف ماجرا. چشمهاي پاکمان را که نشان دهيم، خودشان بساطشان را جمع ميکنند و ميروند. اين چشم توي چشمانداختن نشانشان خواهد داد که ما به همين راحتيها وا نخواهيم داد. وعده ما و آنها، هر روز و هر شب، توي کوچه و خيابان و بازار تا نشان بدهيم کي حيا دارد و کي غيرت سرش ميشود.
پایگاه اطلاع رسانی جوان / کد خبر 315280