0

اظهار مافوق بشر

 
haj114
haj114
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3991

اظهار مافوق بشر

تصرف و اظهار مافوق بشر 
مرحوم شیخ مفید، کلینی، طبرسی و برخی دیگر از بزرگان در کتاب‏های خود آورده ‏اند: 
صالح بن سعید - که یکی از اصحاب و دوستان امام هادی صلوات الله و سلامه علیه - حکایت نماید: روزی به ملاقات و دیدار حضرت ابوالحسن، امام علی هادی علیه‏السلام - در آن بازداشتگاهی که حضرت را زندانی کرده بودند - رفتم و پس از عرض سلام و احوال پرسی گفتم: 
یا ابن‏ رسول الله! ای مولا و سرورم! قربان شما گردم، دشمنان و مخالفان شما خواسته ‏اند که نور شما اهل بیت را خاموش و نیروی ولایت و معنویت را در جامعه تضعیف کنند. 
پس به همین جهت است که شما را در این محل - بازداشتگاه، خان الصعالیک - قرار داده ‏اند. 
حضرت فرمود: یا ابن‏ سعید! در همین حالتی که هستی ثابت باش و حرکت نکن تا برایت بگویم؛ و سپس با چشم مبارک خود به سمتی اشاره نمود و اظهار داشت: خوب نگاه کن و ببین چه چیزهائی را مشاهده می‏کنی؟

وقتی چشم انداختم و خوب نگاه کردم، باغی سرسبز و خرم را دیدم، که در آن از انواع درخت‏های میوه دار و انواع ریاحین و گل‏های رنگارنگ خوش بو وجود داشت. 
و پیش خدمتان بسیاری در رفت و آمد بودند، همچنین پرندگان مختلف و دیگر حیوانات - مانند آهو و غیره - در آن باغ وجود داشت و نیز نهرهای آب و چشمه‏ های زلال، مرا چنان شیفته‏ ی خود قرار داد و مرا مجذوب گردانید که دیگر نمی توانستم چشم بردارم.
 

 

سپس امام هادی علیه‏السلام فرمود: یا ابن ‏سعید! ما در هر حالت و وضعیتی که باشیم، سرنوشتمان این چنین خواهد بود و بر این مشکلات و سختی‏ها طبق دستور الهی صبر خواهیم کرد [1] . 

 

 

 

پی نوشت ها:
[1] اصول کافی: ج 1، ص 417، ح 2، اختصاص: ص 324، الخرایج: ج 2، ص 680، ح 10، اثبات الهداة: ج 3، 360، ح 5، اعلام الوری: ج 2، ص 126. 

منبع: چهل داستان و چهل حدیث از امام علی هادی؛ عبدالله صالحی؛ مهدی یار.

چهارشنبه 27 آبان 1394  6:27 PM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh ravabet_rasekhoon amayen shayesteh2000 mamadbayat
دسترسی سریع به انجمن ها