اجازه ندادن خداوند به پیامبر(ص) ، جهت لعن به جانیان و ظالمان
لَيْسَ لَكَ مِنَ الأَمْرِ شَيْءٌ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ أَوْ يُعَذَّبَهُمْ فَإِنَّهُمْ ظَالِمُونَ - 1
اى پيغمبر (خدا را اختيار مطلق است ) ، به دست تو كارى نيست ، اگر بخواهد ، به لطف خود از آن كافران درگذرد و اگر بخواهد ، به جرم آن كه مردمى ستمگرند، آنها را عذاب كند . 2
در شان نزول این آیه ، دو نظر مختلف ، در تاریخ و تفاسیر مختلف بیان شده است . ولی هر دو قول ، شاهد مدعایی است که پیامبر (ص) در پاداش و یا عذاب بندگان دخالتی نداشته و بنابراین درخواستی نیز نمی تواند داشته باشد ، و این امور انحصارا در اختیار خداوند بوده که در قیامت به قضاوت خود به اجرا خواهد گذاشت .
قول اول : ماجرای جنگ احد
درباره علت نزول اين آيه ، در جنگ احد ، روايات متعددى نقل شده است از جمله :
-
این آیه هنگامی نازل شد که پیامبر(ص) بعد از شکست در جنگ احد ، تصمیم به نفرین در حق تعدادی از اصحاب خود داشت و خداوند حضرت را از این عمل نهی کرد . 3
-
این آیه هنگامی نازل شد که پيامبر(ص) پس از آن كه دندان و پيشانى اش در جنگ احد شكست ، و آن همه ضربات سخت بر پيكر مسلمين وارد شد، از آينده مشركان نگران گرديد و پيش خود فكر مى كرد چگونه اين جمعيت قابل هدايت خواهند بود و فرمود : كَيْفَ يُفْلِحُ قَوْمٌ فَعَلُوا هَذَا بِنَبِيِّهِمْ وَ هُوَ يَدْعُوهُمْ إِلَى اللّهِ . 4
چگونه چنين جمعيتى رستگار خواهند شد كه با پيامبر خود چنين رفتار مى كنند در حالى كه وى آنها را به سوى خدا دعوت مى كند ؛ که آیه مذکور نازل گردید .
-
این آیه هنگامی نازل شد که پيامبر(ص) پس از آن كه دندان و پيشانى اش در جنگ احد شكست ، فرمود " : كيف يفلح قوم نالوا هذا من نبيهم " ، و با این امر ، بر لعنت آنها مصر شد ؛ که آیه فوق نازل گردید و ایشان از این کار منصرف گردید . 5
-
این آیه هنگامی نازل شد که پيامبر(ص) پس از آن كه دندان و پيشانى اش در جنگ احد شكست ، اقدام به لعن دشمنان کرد و فرمود : كَيْفَ يُفْلِحُ قَوْمٌ أَدْمَوْا وَجْهَ نَبِيِّهِمْ وَ هُوَ يَدْعُوهُمْ إِلَى اللَّهِ وَهُمْ يَدَعُونَهُ إِلَى الشَّيْطَانِ وَ يَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَى وَ يَدْعُونَهُ إِلَى الضَّلَالَةِ ، وَ يَدْعُوهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ وَ يَدْعُونَهُ إِلَى النَّارِ . 6
قول دوم : ماجرای بئر معونه
در حوادث سال چهارم هجرى رئيس قبيله بنى عامر نزد پيامبر آمد و چند اسب و شتر به ايشان هديه كرد . هنگامى كه رسول خدا پذيرش هدايا را به اسلام او مشروط كرد ، وى بدون رد يا قبول اسلام ، از آن حضرت خواست چند تن از مسلمانان را با هدف ترويج اسلام نزد قبيله بنىعامر در نجد بفرستد و در برابر نگرانيهاى پيامبر ، امنيت مبلغان مسلمان را تضمين كرد . رسول خدا 40 و یا به نقلی 70 تن از مبلغان و قاریان را به همراه یک نامه به منطقه سكونت قبيله بنىعامر اعزام كرد .
عامر بدون خواندن نامه پيامبر ، پس از به شهادت رساندن حامل نامه ، اعزاميان مسلمان را به شهادت رسانيد . خبر شهادت مبلغان به پيامبر رسید .
پيامبر وقتى خبر شهادت آنان را شنيد بسيار اندوهگين شد، به صورتى كه ديگر هيچ گاه او را چنان اندوهگين نديدند و قاتلانشان را تا 30 يا 40 روز در قنوت نماز نفرين كرد . چون پيامبر يك ماه به نفرين قاتلان شهداى چاه معونه پرداخت آيه فوق الذکر نازل گرديد و او را از ادامه لعن آنان بازداشت . 7
با توجه به نقل های مختلف فوق ، همگی بر این امر متفق القولند که پیامبر به دلیل وجود خصائص انسانی و ویژگیهای بشری خود ، هم از ماجرای کشته شدن مسلمانان بی گناه از جمله مثله کردن حضرت حمزه در جنگ احد و یا مبلغان دینی در حادثه بئر معونه و همچنین زخمهای بی شماری که بر ایشان وارد شده بود ، چنان ناراحت شده بود که ضمن منتفی دانستن رستگاری آنها ، اقدام به لعن آنها و درخواست از خدا برای محرومیت از رحمتش کرده بود .
در اینجا بود که خداوند ، به پیامبر یادآوری نمود ؛ که وظیفه ایشان ابلاغ پیام الهی و دعوت به توحید است و پاداش دادن به افراد و یا عذاب گنهکاران از امور اختصاصی خداست که به ایشان مربوط نبوده و نباید دخالت کنند .
و از طرف دیگر ، مقدم داشتن عبارت توبه بر عذاب ظالمان در آیه مذکور ، بر سبقت و غلبه رحمت خدا بر غضبش دلالت دارد . و بقول علامه طباطبایی : و اما توبه و يا عذاب به دست خدا است ، براى اين كه مالك هر چيزى او است پس او است كه هر كس را بخواهد مى آمرزد و هر كه را بخواهد عذاب مى كند، و با اين حال مغفرت و رحمتش بر عذاب و غضبش پيشى دارد، پس او غفور و رحيم است . 8
زیرنویسها :
-
آل عمران 128
-
تفسیر المیزان – علامه طباطبایی ، ج 4
-
تفسیر مجمع البیان – طبرسی ، 2/832.
-
تفسیر نمونه ، به نقل از «بحار الانوار»، جلد 20، صفحه 102
-
تفسیر تبیان – طوسی – ج 2 : روي عن أنس بن مالك وابن عباس، والحسن، وقتادة، والربيع: انه لما كان من المشركين يوم أحد من كسر رباعية النبي صلى الله عليه وآله وشجه حتى جرت الدماء على وجهه، قال كيف يفلح قوم نالوا هذا من نبيهم، وهو مع ذلك حريص على دعائهم إلى ربهم، فنزلت هذه الاية، فأعلمه الله أنه ليس إليه فلاحهم وأنه ليس إليه إلا أن يبلغ الرسالة ويجاهد حتى يظهر الدين . وقيل : انه هم بالدعاء عليهم، فنزلت الاية تسكيناله ، فكف عن ذلك.
-
تفسیر طبری ج 6 ص 42
-
تفسير ثعلبى ، ج3، ص147 ؛ مجمعالبيان، ج1، ص832
-
تفسیر المیزان – علامه طباطبایی ، ج 4
تحقیق : محمد صالحی اربعین حسینی 25 / 9 /93