0

آيا شهربانو دختر يزدگرد ، بعنوان مادر امام سجاد حقيقت دارد ؟ 1

 
m_salehy
m_salehy
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 443
محل سکونت : اصفهان

آيا شهربانو دختر يزدگرد ، بعنوان مادر امام سجاد حقيقت دارد ؟ 1

آيا شهربانو دختر يزدگرد ، بعنوان مادر امام سجاد حقيقت دارد ؟ 1

مقدمه :

يكي از ابهامات در تاريخ زندگاني امام سجاد ، نام و نسب مادر ايشان است و همين امر باعث شده كه هر گروه و قشري ، چه شيعه و چه سني ، افراد مختلفي را جهت تامين پيش فرض هاي افراطي و يا تفريطي خود به ايشان نسبت دهند .

در منابع ( خاصه متاخر ) شيعي ، بيشترين نام ، شهربانو دختر يزدگرد سوم پادشاه ايران ذكر شده است كه به دلايل متعدد از جمله ، مستندات روايي ، سندهاي تاريخي واقعه و يا حتي مضمون و محتواي آنها مخدوش بوده و مورد تاييد نمي باشد .

 

آنچه كه در اين مقال آورده شده اجمالي است كه به بررسي موضوع فوق پرداخته شده است .

الف ) نحوه اسارت شهربانو

  • روايت كليني در اصول كافي

چون دختر یزدگرد را نزد عمر آوردند، دوشیزگان مدینه براى تماشاى او می آمدند.

بعد از گفتگویی که بین دختر یزدگرد و عمر پیش آمد، امام علی(ع) به عمر فرمود:

به او اختیار ده که خودش مردى را انتخاب کند و در سهم غنیمتش حساب کن . عمر به او اختیار داد.

دختر آمد و دست خود را روى سر حسین(ع) گذاشت.

على(ع) به او فرمود: نام تو چیست؟ گفت: جهان شاه.

حضرت فرمود: بلکه شهربانویه باشد . سپس به حسین فرمود: اى اباعبدالله! از این دختر بهترین شخص روى زمین براى تو متولد مى‏شود.

على بن حسین(ع) از او متولد گشت . حضرت را ابن الخیرتین (پسر دو برگزیده) مى‏گفتند؛ زیرا برگزیده خدا از عرب «هاشم» بود و از عجم «فارسى».  1

  • روايت شيخ عباس قمي در منتهي الآمال

يزدگرد سوم (يزدگرد بن شهريار بن پرويز بن هرمز بن انوشيروان) آخرين پادشاه ساساني پدر جناب شهربانو است كه بعضي وي را با نام « شاه‌زنان » ياد كرده‌اند.
دوران سلطنت يزدگرد سوم مصادف با دوره هرج و مرج در ايران بود . او در اين عصر كه زمان خلافت عمر بن خطاب بود با حملات پي در پي سپاه اسلام روبه‌رو شد .

سرانجام سپاه ايران در جنگ نهاوند از سپاه اسلام شكست خورد و يزدگرد به خراسان گريخت و در آنجا به آسياباني در مرو پناه برد . آسيابان به طمع لباس فاخر او ، او را كشت . بدين ترتيب سلسله ساساني پس از 416 سال در سال 20 هجري منقرض شد .

در اين بحران كه ايران به دست سپاه اسلام افتاد ، دختر يزدگرد سوم « شهربانو » را اسير كرده با اسيران ديگر وارد مدينه كردند.

مردم دسته‌دسته براي تماشاي دختر پادشاه عجم مي‌آمدند.

در اين هنگام عمر وارد مسجد شد.

پرسيد: دختر پادشاه عجم كدام است؟ شهربانو را نشان دادند.

عمر دست دراز كرد تا نقاب از روي او بردارد، او نگذاشت و به فارسي گفت: «روي خسرو سياه باد، اگر نامه پيامبر(ص) را پاره نمي‌كرد امروز مرا اسير نمي‌كردند تا مردم گروه گروه به تماشاي من بيايند».
عمر خيلي ناراحت شد به حدي كه دستور قتل او را داد و گفت : اين زن عجمي مرا دشنام داد.

حضرت علي(ع) فرمود: اي عمر! تو از زبان او آگاهي نداري او جد خود خسرو را نفرين كرد به تو حرفي نزد و فحشي نداد.
در اين موقع عمر دستور داد منادي ، مردم را مطّلع كند تا مردم جمع شوند و او را خريداري كنند و گفت: « هر كس او را زيادتر خريد، مال اوست.» (به اصطلاح او را به مزايده گذاشتند)
حضرت علي(ع) فرمود: فروختن دختران پادشاهان جايز نيست بايد آنان را به حال خود گذاشت، هر كه را انتخاب كنند مخيّر هستند،

آن‌گاه به شهربانو فرمود : آيا مي‌‌خواهي تو را شوهر بدهم؟ شهربانو جواب نداد، حضرت فرمود: «سكوت شهربانو دليل بر رضايت اوست».
سپس به او فرمود: «در ميان اين جمعيت هر كه را مي‌پسندي تو را براي او عقد مي‌كنم.»

شهربانو برخاست و در ميان همه مردم، از پشت سر امام حسين(ع) را نشان داد و گفت: اگر اختيار با من است من اين شخص را بر احدي ترجيح نمي‌دهم.

حضرت علي(ع) به حذيفه فرمود تا شهربانو را به خانه امام حسين(ع) ببرد، به اين ترتيب او همسر حضرت سيدالشهدا(ع) شد. 2

ادامه دارد :

محمد صالحی    18/8/94

شنبه 23 آبان 1394  12:32 PM
تشکرات از این پست
hossein201273 nazaninfatemeh
دسترسی سریع به انجمن ها