گاهی اوقات مرد از زن خیلی تنها تر است ...
مرد لاک ناخن نمیزند که هر وقت دلش گرفت دستش را باز کند و به ناخن هایش نگاه کند ...
مرد موهایش بلند نیست که در بی کسی کوتاهش کند و لج کند با تمام دنیا ...
مرد نمی تواند اشک ریزان در اتاقش محبوس باشد باید در اوج همهمه و شلوغی گریان باشد ...
مرد حتی دردهایش را اشک که نه، سنگ میکند و میچسباند به پیشانیش ...
از قبل ها به او چسبانده بودند مرد که گریه نمی کند
گاهی
اوقات هــــــــم
می شود گفت :
میم مثل مَـــــــــــرد