روضه نیوز
پاسخ اجمالی:
خداوند حکیم، ازدواج خواهر و برادر با یکدیگر را پیش از خلقت آدم علیه السلام، حرام اعلام فرموده بود. از این رو ازدیاد نسل در میان فرزندان آدم از راه حرام - یعنی ازدواج خواهر با برادر – صورت نگرفته است. بلکه خداوندِ توانایی که آدم و حوا را از گِل خلق فرمود، قدرت و علم آن را نیز داشت که برای فرزندان آدم همسرانی حلال انتخاب فرماید.
شرح مسئله:
برخی معتقدند چون فرزندان آدم علیه السلام برای بقای نسل بشر، چارهای جز ازدواج با یکدیگر نداشتهاند، دختران و پسران حضرت آدم با یکدیگر ازدواج کردهاند؛ و سپس در نسلهای بعدی به سبب وجود عموزادگان، نیازی به ازدواج خواهر با برادر برای ازدیاد نسل وجود نداشته و از همین رو چنین ازدواجی ممنوع شده است.
در واقع، طرفداران این نظر، معتقدند حکم ازدواج خواهر با برادر، حکمی تشریعی بوده که سالها پس از ازدواج نسل اول، از طرف خداوند وضع شده و چنین نبوده که از ابتدا قانونی مبنی بر تحریم ازدواج خواهر با برادر وجود داشته باشد.
ایشان، با استدلال به این موضوع که «حقِّ قانونگذاری از آنِ خداست» و «إِنِ الْحُکْمُ إِلَّا لِلَّهِ»[1] (حکم، تنها از آنِ خداست) میگویند چه اشکالی دارد خداوند، عملی را یک روز حلال و روز دیگر حرام اعلام کند؟[2]
قطعا در اینکه صدور حکمِ حلّیت یا حرمت موضوعی، تحت اراده ی خداست و خداوندِ بلندمرتبه میتواند فعلی را امروز حلال و فردا حرام اعلام کند، شکّی نیست؛ چراکه قدرت خداوند، محدود نیست و هیچ چیز حتی حکمی که ذات مقدسش وضع میفرماید نمیتواند او را محدود سازد.
اما چه کسی میتواند ادّعا کند کدام حکم در زمان حضرت آدم حلال بوده و بعدها حرام اعلام شده است؟ آیا غیر از سخنان فرستادگان آسمانی که به وحی الهی اتصال دارند، میتوان به کلام فرد دیگری در این باره اعتماد نمود؟
آیا اجازه داریم با حدس و گمان بگوییم از آنجا که راه دیگری برای ازدیاد نسل در بین فرزندان آدم نمیتوانسته وجود داشته باشد، پس به ناچار دختران آدم با پسران ایشان ازدواج کردهاند و در نسل بعدی تزویج خواهر و برادر، حرام اعلام شده است؟! سپس برای محکم نمودن حدسیاتمان به این موضوع متوسل شویم که حقّ قانونگذاری از آنِ خداست و میتوانسته ابتدا موردی را حلال و بعدها حرام بخواند؟!
البته که نه. باید به سراغ جانشینان خدا بر روی زمین رفت و نادانستهها را از ایشان پرسید.
جالب اینجاست که مربّیان آسمانی – که علم الهی را در سینه دارند و زبان گویای خداوند هستند – فرضیهی ازدواج خواهر و برادر را به صراحت رد کردهاند و قانون حُرمت این عمل را به پیش از خلقت آدم علیه السلام نسبت دادهاند. بنا به فرمایش ایشان، از همان ابتدا ازدواج خواهر با برادر حرام بوده؛ نه اینکه به مرور زمان و به سبب مرتفع شدن محدودیتهای موجود، حرام اعلام شده باشد.[3]
نکتهی قابل توجه این است که اگر فرزندان آدم با وجود حُرمت آمیزش خواهر با برادر از پیش از خلقت آدم علیه السلام، با یکدیگر ازدواج میکردند، اثرات نامطلوب این فعل حرام، نه تنها جسم و روح خودشان را تحت تاثیر قرار میداد؛ بلکه فسادش تا قیام قیامت در میان نسلشان نیز باقی میماند. یعنی ناپاکی و فساد به همهی ما انسانها – حتی پیامبران و برگزیدگان الهی – انتقال مییافت.[4]
با این حساب، اگر ازدواج خواهر با برادر از ابتدا حرام بوده و فرزندان آدم هم دست به فعل حرام نزدهاند، پس نسل آدمیان چگونه زیاد شده است؟
نکتهی کلیدی در پاسخ به سوال فوق، آن است که: در مکتب تربیتی اهل بیت علیهم السلام دست خدای تعالی در هیچ امری بسته نیست[5] و خداوندِ قادر متعال، هیچگاه در این تنگنا قرار نمیگیرد که از راهی غیر از حلال، به مقصود برسد.[6] بر این اساس، همان خداوند قدرتمند و حکیمی که توانسته آدم و حوا را از گِل بیافریند، قادر است از راهی غیر از ازدواج خواهر و برادر، نسل بشر را زیاد کند.
و اما پاسخ سوال.
اجازه دهید پاسخ این سوال را که «نسل آدمیان چگونه زیاد شده؟» از زبان گویای خدا – امام صادق علیه السلام – بشنویم. ایشان در پاسخ به فردی که میگفت برخی مردم معتقدند پسران آدم با دخترانش ازدواج کردهاند و از همین رو همهی مردم ثمرهی این ازدواج هستند، فرمودند:
«خدا منزّه از این گفتار است، کسى که این سخن را میگوید در واقع قائل است به این که خداوند عزّ و جلّ برگزیدگان از مخلوقات و احباب و انبیاء و سفراء و مؤمنین و مؤمنات و مسلمین و مسلمات را از حرام آفریده و قدرت نداشته که آنها را از حلال خلق کند در حالی که خود از این مردم عهد و پیمان گرفته تا حلال و پاک و طاهر و طیّب بمانند. (از راه حلال و پاک ازدیاد نسل کنند).
به خدا سوگند مشخص شده که حتی بعضی حیوانات از [آمیزش با] خواهران خود دوری میکنند و آنگاه که یکی از آنها را به جماع خواهر خود بردهاند، وقتی فهمیده با خواهر خود آمیزش کرده، ذکر خود را در آورده و با دندان خویش آن را کنده و در دم جان سپرده ... حال چگونه میشود که انسان با تمام فضل و علمش [از حیوانات پست تر باشد؟] ...
واى بر آنان [که چنین حرفی را میزنند] ... خداوند عزّ و جلّ دو هزار سال قبل از آفرینش آدم علیه السّلام ... حکم تحریم ازدواج خواهران بر برادران و حرامهای دیگر را تا روز قیامت ثبت نمود.
و ما هیچ مطلبی دال بر حلال بودن این موضوع در کتب مشهور چهارگانهی این عالم یعنی تورات و انجیل و زبور و فرقان (قرآن) که خدا ... آنها را بر پیامبران شان نازل فرمود، نمیبینیم ...
وقتی قابیل، هابیل را کشت، آدم علیه السلام از [مصیبت] هابیل، جزع و فزع نمود ... پس از 500 سال خداوند شیث (هبة اللَّه) را به او عنایت فرمود – که او اولین وصی از جانب خداوند به سوی آدمیان بر روی زمین بود - و بعد از شیث، خداوند، یافث را به آدم مرحمت فرمود ... چون به حد بلوغ رسیدند و خداوند اراده نمود که نسل، زیاد شود چنان که میبینید [زیاد شدهاند] و از آنجا که تزویج خواهر با برادر حرام بود، حق تعالى حوریهاى[7] به نام نَزلَه ... فرستاد و به آدم امر فرمود که او را به همسریِ شیث در آوَرَد؛ پس ازدواج کردند. سپس حوریهی دیگری ... به نام مَنزِلَه فرستاد و به آدم امر فرمود که به یافث تزویج نماید؛ پس ازدواج کردند. [به عنوان ثمرهی این دو ازدواج] براى شیث پسرى متولد شد و براى یافث دخترى به دنیا آمد. چون [این دو فرزند] به حد بلوغ رسیدند خداى تعالى امر فرمود به آدم که دختر یافث را به پسر شیث تزویج کند، و حضرت آدم اطاعت امر کرد و از نسل ایشان، برگزیدگان از پیامبران و فرستادگان متولد شدند. و پناه میبرم به خدا از آنچه دربارهی [ازدواج] برادران و خواهران میگویند.»[8]
بنابراین با استناد به کلام جانشین خدا
- ازدواج خواهر با برادر از پیش از خلقت آدم علیه السلام حرام بوده است.
- دختران آدم علیه السلام، با پسرانش ازدواج نکردهاند.
- خداوندی که آدم و حوا را از گِل خلق کرد، این قدرت را هم داشت که از راهی حلال نسل آدمیان را زیاد کند.
- با پذیرش ازدواج دختران و پسران آدم با یکدیگر، ناگزیر باید قبول کنیم همهی آدمیان – حتی پیامبران و برگزیدگان الهی - از حرام آفریده شدهاند (یعنی جسم و روح همگان خصوصا پیامبران و برگزیدگان الهی به اثرات نامطلوب این فعل حرام، آلوده شده است).
- خداوند حکیم، همسرانی حلال (از جنس حوری) برای فرزندان آدم فرو فرستاد و از ازدواج ایشان نسل بشر زیاد شد.
[1] قرآن کریم، سوره یوسف، آیه 40 و 67.
[2] به عنوان نمونه علامه طباطبایی در این باره چنین گفته است: "ازدواج در طبقه اوّل بعد از خلقت آدم و حوا؛ یعنی در فرزندان بلافصل آدم و همسرش بین برادران و خواهران بوده است و دختران آدم با پسران او ازدواج کردهاند؛ چون در آن روز در تمام دنیا نسل بشر منحصر در همین فرزندان بوده ... بنابراین، هیچ اشکالی ندارد (اگر چه در عصر ما خبری تعجب آور است و لیکن) از آن جایی که مسئله، یک مسئله تشریعی است و تشریع هم تنها و تنها کار خداوند تعالی است، لذا او میتواند یک روز عملی را حلال و روز دیگر حرام کند": ترجمه المیزان، ج 4، ص 216.
[3] در پاورقی شماره 8، از امام صادق – ششمین جانشین و هدایتگر پس از رسول خاتم – روایتی نقل شده که صراحتا به این موضوع اشاره فرمودهاند: "أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَ ... إِلَى یوْمِ الْقِیامَةِ قَبْلَ خَلْقِ آدَمَ بِأَلْفَی عَامٍ ... تَحْرِیمُ الْإِخْوَةِ مَعَ مَا حُرِّمَ" یعنی: خداوند عزّ و جلّ دو هزار سال قبل از آفرینش آدم علیه السّلام ... حکم تحریم ازدواج خواهران بر برادران و حرامهای دیگر را تا روز قیامت ثبت نمود: بنگرید به پاورقی شماره 8.
البته شایان ذکر است اهل بیت علیهم السلام گاهی در موقعیت تقیّه قرار میگرفتند و ناگزیر میشدند همان سخنان رایج در میان مردم را که عموما مورد قبول حکّام وقت بود بیان نمایند. بدیهی است تشخیص اینکه کدام روایت در حال تقیّه بیان شده و کدام نه، در تخصص اندیشمندان و علمای شیعه است. ایشان با توجه به تخصص و تسلط شان به علم حدیث، تصریح داشتهاند روایاتی که به ازدواج خواهر با برادر در میان فرزندان آدم اشاره داشته، از روی تقیّه بیان شدهاند. به عنوان نمونه علامه مجلسی پس از ذکر دو حدیث با چنین مضمونی، بلافاصله تاکید نموده: "هذان الخبران محمولان على التقیة لاشتهار ذلک بین العامة" یعنی: این دو خبر به دلیل شهرت شان در میان اهل تسنن، حمل بر تقیه است: بحارالانوار، ج 11، ص 226.
[4] امام رضا علیه السلام میفرمایند: "وَ الزَّانِی قَدْ أَفْسَدَ النَّسْلَ إِلَى یوْمِ الْقِیامَة" یعنی: زناکار نسل خویش را تا قیامت به فساد میکشد: ارشادالقلوب الی الصواب دیلمی، ج 1، ص 71. در پاورقی شماره 8، نیز به همین نکته اشاره شده که امام صادق علیه السلام میفرمایند کسانی که گمان میکنند دختران آدم با پسرانش ازدواج کردهاند، ناگزیر باید بپذیرند که تمام پیامبران و بندگان برگزیدهی خدا نیز از حرام به دنیا آمدهاند!: "یقُولُ مَنْ قَالَ هَذَا بِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ صَفْوَةَ خَلْقِهِ وَ أَحِبَّاءَهُ وَ أَنْبِیاءَهُ وَ رُسُلَهُ وَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِمَاتِ مِنْ حَرَامٍ" یعنی: کسى که این سخن را مىگوید در واقع قائل است به این که خداوند عزّ و جلّ برگزیدگان از مخلوقات و احباب و انبیاء و سفراء و مؤمنین و مؤمنات و مسلمین و مسلمات را از حرام آفریده: بنگرید به پاورقی شماره 8.
[5] در قرآن کریم چنین آمده: "قالَتِ الْیهُودُ یدُ اللَّهِ مَغْلُولَة ... بَلْ یداهُ مَبْسُوطَتان" یعنی: یهود میگفتند دست خدا بسته است ... [البته که چنین نیست] بلکه دستان خدا باز است: قرآن کریم، سوره مائده، آیه 64. همچنین امام صادق علیه السلام میفرمایند: "یفْعَلُ ما یشاءُ (آل عمران، آیه 40) وَ یحْکُمُ ما یرِیدُ (مائده، آیه 1) ... وَ أَنَّهُ قَادِرٌ عَلَى مَا یشَاء" یعنی: [خداوند] آنچه بخواهد انجام میدهد و به هرچه اراده کند، حکم مینماید ... و بر هرچه که بخواهد قادر است: بحارالانوار، ج 67، ص 259.
[6] در حدیث ارائه شده در پاورقی شماره 8، به این موضوع اشاره شده که تصور اینکه خداوند، قدرت انجام کاری را از راه حلال ندارد اشتباه است: "یقُولُ مَنْ قَالَ هَذَا بِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ ... وَ لَمْ یکُنْ لَهُ مِنَ الْقُدْرَةِ مَا یخْلُقُهُمْ مِنْ حَلَالٍ ..." کسى که این سخن را مىگوید در واقع قائل است به این که حقّ عزّ و جلّ ... قدرت نداشته که آنها را از حلال خلق کند": بنگرید به پاورقی شماره 8.
[7] لازم به ذکر است «حوری» با فرشته تفاوت دارد. «حوری» مخلوقی است که قابلیتِ به همسری در آمدنِ انسان را دارد. به عنوان نمونه، در قرآن از همسرانی بهشتی به نام «حور عین» یاد شده که دوشیزگانی زیبا، بلند مرتبه و مشتاق به همسرشان وصف گردیدهاند: "وَ حُورٌ عِینٌ * کَأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَکْنُون *... وَ فُرُشٍ مَرْفُوعَة * إِنَّا أَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً * فَجَعَلْناهُنَّ أَبْکاراً * عُرُباً أَتْراباً" یعنی: و حوریانی درشت چشم (یا سیاه چشم)؛ همچون مروارید پنهان شده در صدف؛ و همسرانى بلند مرتبه؛ که ما آنان را با آفرینشى ویژه آفریدیم؛ پس آنان را دوشیزه قرار دادهایم؛ عشقورز به همسران، و هم سن و سال با ایشان: قرآن کریم، سوره واقعه، آیات 22، 23 و 35 تا 37.
[8] "تَعَالَى اللَّهُ عَنْ ذَلِکَ عُلُوّاً کَبِیراً یقُولُ مَنْ قَالَ هَذَا بِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ صَفْوَةَ خَلْقِهِ وَ أَحِبَّاءَهُ وَ أَنْبِیاءَهُ وَ رُسُلَهُ وَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِمَاتِ مِنْ حَرَامٍ وَ لَمْ یکُنْ لَهُ مِنَ الْقُدْرَةِ مَا یخْلُقُهُمْ مِنْ حَلَالٍ وَ قَدْ أَخَذَ مِیثَاقَهُمْ عَلَى الْحَلَالِ الطُّهْرِ الطَّاهِرِ الطَّیبِ فَوَ اللَّهِ لَقَدْ تَبَینْتُ أَنَّ بَعْضَ الْبَهَائِمِ تَنَکَّرَتْ لَهُ أُخْتُهُ فَلَمَّا نَزَا عَلَیهَا وَ نَزَلَ کُشِفَ لَهُ عَنْهَا فَلَمَّا عَلِمَ أَنَّهَا أُخْتُهُ أَخْرَجَ غُرْمُولَهُ ثُمَّ قَبَضَ عَلَیهِ بِأَسْنَانِهِ حَتَّى قَطَعَهُ فَخَرَّ مَیتاً ... فَکَیفَ الْإِنْسَانُ فِی إِنْسِیتِهِ وَ فَضْلِهِ وَ عِلْمِهِ ... وَیحَ هَؤُلَاءِ ... أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَ ... إِلَى یوْمِ الْقِیامَةِ قَبْلَ خَلْقِ آدَمَ بِأَلْفَی عَامٍ ... تَحْرِیمُ الْإِخْوَةِ مَعَ مَا حُرِّمَ وَ هَذَا نَحْنُ قَدْ نَرَى مِنْهَا هَذِهِ الْکُتُبَ الْأَرْبَعَةَ الْمَشْهُورَةَ فِی هَذَا الْعَالَمِ- التَّوْرَاةَ وَ الْإِنْجِیلَ وَ الزَّبُورَ وَ الْقُرْآنَ أَنْزَلَهَا اللَّهُ ... عَلَى رُسُلِهِ ... فَلَمَّا قَتَلَ قَابِیلُ هَابِیلَ جَزِعَ آدَمُ عَلَى هَابِیلَ ... خَمْسَمِائَةِ عَامٍ ... فَوَهَبَ اللَّهُ لَهُ شَیثاً ... وَ اسْمُ شَیثٍ هِبَةُ اللَّهِ وَ هُوَ أَوَّلُ وَصِی أُوصِی إِلَیهِ مِنَ الْآدَمِیینَ فِی الْأَرْضِ ثُمَّ وُلِدَ لَهُ مِنْ بَعْدِ شَیثٍ یافِثُ ... فَلَمَّا أَدْرَکَا وَ أَرَادَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یبْلِغَ بِالنَّسْلِ مَا تَرَوْنَ وَ أَنْ یکُونَ مَا قَدْ جَرَى بِهِ الْقَلَمُ مِنْ تَحْرِیمِ مَا حَرَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْأَخَوَاتِ عَلَى الْإِخْوَةِ أَنْزَلَ ... حَوْرَاءَ ... اسْمُهَا بَرَکَةُ فَأَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ آدَمَ أَنْ یزَوِّجَهَا مِنْ شَیثٍ فَزَوَّجَهَا مِنْهُ ثُمَّ نَزَّلَ ... حَوْرَاءَ ... اسْمُهَا مَنْزِلَةُ فَأَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ آدَمَ أَنْ یزَوِّجَهَا مِنْ یافِثَ فَزَوَّجَهَا مِنْهُ فَوُلِدَ لِشَیثٍ غُلَامٌ وَ وُلِدَ لِیافِثَ جَارِیةٌ فَأَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ آدَمَ حِینَ أَدْرَکَا أَنْ یزَوِّجَ بِنْتَ یافِثَ مِنِ ابْنِ شَیثٍ فَفَعَلَ ذَلِکَ فَوُلِدَ الصَّفْوَةُ مِنَ النَّبِیینَ وَ الْمُرْسَلِینَ مِنْ نَسْلِهِمَا وَ مَعَاذَ اللَّهِ أَنَّ ذَلِکَ عَلَى مَا قَالُوا مِنَ الْإِخْوَةِ وَ الْأَخَوَات": بحارالانوار، ج 11، ص 223.