فارس/ گوشهاي از بيانات رهبر انقلاب درباره امام سجاد(ع):
در همين روايت فرمود: «و ما اشبهه من ولده و لا اهل بيته احد اقرب شبها به في لباسه و فقهه من علي بن الحسين عليهماالسّلام»، امام صادق(ع) ميگويد: در تمام اهل بيتمان - اهل بيت و اولاد پيامبر - از لحاظ اين رفتارها و اين زهد و عبادت، هيچ کس به اندازه علي بن الحسين به اميرالمؤمنين شبيهتر نبود؛ امام سجاد، از همه شبيهتر بود. امام صادق فصلي در باب عبادت امام سجاد ذکر ميکند؛ از جمله ميفرمايد: «و لقد دخل ابوجعفر ابنه عليهما السلام عليه»؛ پدرم حضرت ابي جعفر باقر يک روز پيش پدرش رفت و وارد اتاق آن بزرگوار شد. «فاذا هو قد بلغ من العبادة ما لم يبلغه احد»؛ نگاه کرد، ديد پدرش از عبادت حالي پيدا کرده که هيچ کس به اين حال نرسيده است. شرح ميدهد:
رنگش از بيخوابي زرد شده، چشمهايش از گريه درهم شده، پاهايش ورم کرده و... امام باقر اينها را در پدر بزرگوارش مشاهده کرد و دلش سوخت: «فلم املک حين رأيته بتلک الحال البکاء»؛ ميگويد وقتي وارد اتاق پدرم شدم و او را به اين حال ديدم، نتوانستم خودداري کنم؛ بنا کردم زار زار گريه کردن: «فبکيت رحمة له». امام سجاد در حال فکر بود - تفکر هم عبادتي است - به فراست دانست که پسرش امام باقر چرا گريه ميکند؛ خواست يک درس عملي به او بدهد؛ سرش را بلند کرد: «قال يا بني اعطني بعض تلک الصحف التي فيها عبادة علي بن ابيطالب عليهالسلام»؛ در ميان کاغذهاي ما بگرد و آن دفتري که عبادت علي بن ابي طالب را شرح داده، بياور. ظاهراً از دوران امام علي بن ابيطالب(ع) نوشتهها و کتابهايي در باب قضاوتهاي آن حضرت، در باب زندگي آن حضرت، در باب احاديث آن حضرت، در اختيار ائمه بود.
از مجموع روايات ديگر، آدم اين طور ميفهمد که در موارد گوناگوني از آن استفاده ميکردند. اينجا هم حضرت به پسرش امام باقر فرمود آن نوشتهاي را که مربوط به عبادت علي بن ابيطالب است، بردار بياور. امام باقر ميفرمايد: «فاعطيته»؛ رفتم آوردم و به پدرم دادم. «فقرأ فيها شيئاً يسيرا ثم ترکها من يده تضجرا»؛ مقداري به اين نوشته نگاه کرد - امام سجاد، هم به امام باقر درس ميدهد، هم به امام صادق(ع) درس ميدهد، هم به من و شما درس ميدهد - با حال ملامت آن را بر زمين گذاشت؛ «و قال من يقوي علي عبادة علي علي بن ابيطالب عليهالسّلام»؛ فرمود: چه کسي ميتواند مثل علي بن ابيطالب عبادت کند؟ امام سجادي که آن قدر عبادت ميکند که امام باقر دلش به حال او ميسوزد - نه مثل من و شما؛ ما که کمتر از اينها هم به چشممان بزرگ ميآيد - امام باقري که خودش هم امام است و داراي آن مقامات عالي است، از عبادت عليبن الحسين دلتنگ ميشود و دلش ميسوزد و نميتواند خودش را نگه دارد و بياختيار زار زار گريه ميکند، آن وقت علي بن الحسينِ با اين طور عبادات ميگويد: «من يقوي علي عبادت علي بن ابيطالب»؛ چه کسي ميتواند مثل علي عبادت کند؟ يعني بين خودش و علي فاصلهاي طولاني ميبيند.