خاطره فرمانده سپاه از تسخیر لانه جاسوسی
عملیات شناسایی با هوندا 110
هفته اول آبانماه 1358، جلسهای مهم، با محوریت انجمن اسلامی دانشگاه تهران، که مسئولیتش بر عهده حبیبالله بیطرف بود، با مشارکت انجمنهای اسلامی دانشجویی دانشگاههای تهران برگزار شد.
در آن ایام، من نماینده انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده هنرهای زیبا و عضو شورای سیاستگذاری انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران بودم. رحمان دادمان هم عضو این شورا بود. نمایندگی انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی شریف را آقای یوسفرضا سیفاللهی بر عهده داشت. غیراز این آقایان، نمایندگانی هم از طرف انجمنهای اسلامی دانشجویی دانشگاه پلیتکنیک و دانشگاه علم و صنعت در جلسه حضور داشتند.
بعد از چندین ساعت بحث و گفتوگو، عمده نفرات حاضر در جلسه به این نتیجه رسیدند که سررشته بسیاری از توطئهها و شرارتهایی که در کشور انجام میشود میرسد به سفارت ایالات متحده آمریکا در تهران. به همین سبب تصمیم گرفته شد، ضمن یک حرکت نمادین دانشجویی، این محل به دست دانشجویان مسلمان اشغال شود. خوب به خاطر دارم در آن جلسه، به صلاحدید حضار، قرار شد کلیه تمهیدات به کار گرفته شود تا خبر این تصمیم به بیرون درز پیدا نکند. مصوبه دیگر جلسه این بود که هر چه سریعتر شناساییهای دقیقی از موقعیت سفارتخانه به صورت خیلی مخفی و محرمانه انجام بگیرد. برای تحقق این امر، قرار شد بچههای عضو تیمهای شناسایی روزی چند بار، سوار بر طبقه فوقانی اتوبوسهای دوطبقه خط میدان سپاه به میدان انقلاب، که از مقابل سفارت آمریکا عبور میکردند، محوطه داخل سفارت را دقیقاً زیر نظر بگیرند و ضمن یادداشت ریز مشاهداتشان آنها را به مسئولان امر در انجمن اسلامی دانشگاه انتقال بدهند. خود من هم سوار بر موتور هوندا 110 چند نوبت رفتم و خیابانها و کوچههای اطراف سفارت را بهخوبی شناسایی کردم.
بعد از تکمیل اطلاعات مورد نیاز، تصمیم گرفته شد در اولین فرصت مناسب ایده تصرف موقت سفارت آمریکا را عملی کنیم. یکی از دو نگرانی اصلی ما به واکنش دولت موقت مربوط میشد که مبادا از طرف رئیس این دولت علیه حرکت اعتراضی بچهها موضعگیری منفی علنی انجام بگیرد. نگرانی دوم ما مربوط میشد به اینکه مبادا جریانهایی نظیر مجاهدین خلق و گروههای چپ چریکی در صف ما رخنه کنند و اعمالی را انجام دهند که هم اصالت حرکت ما را نزد امام و مردم زیر سؤال ببرند و هم مهمترین گزک را به دست دولت موقت بدهند، که ضمن برخورد با بچههای ما این راهکار اعتراضی را سرکوب کنند.
بعد از تکمیل فاز شناساییهای معابر اطراف و فضای داخلی سفارتخانه، نوبت رسید به انتخاب موعد مناسب برای وارد عمل شدن بچهها. بحث زیادی انجام گرفت. هر کس روزی را برای اقدام پیشنهاد میکرد. دست آخر، اعضای حاضر در جلسه به اجماع رسیدند که بهترین موعد 13 آبانماه 1358 است. قرار بود آن روز مردم تهران، به مناسبت پانزدهمین سالگرد تبعید امام و اولین سالگرد کشتار دانشآموزان از سوی رژیم شاه و نیز اعلام اعتراض به دخالتهای آمریکا در امور داخلی ایران، راهپیمایی اعتراضآمیزی به سمت سفارتخانه آمریکا بر پا کنند. قرار شد ما بین مردم بُر بخوریم و به محض رسیدن به مقابل سفارت از صف مردم بیرون بزنیم و به سفارت هجوم ببریم.
صبح روز 13 آبانماه، در حالی که نمنم باران خیابانهای پایتخت را خیس کرده بود، سیل جمعیت مردم در خیابان طالقانی به راه افتاد. گروههای مختلف دانشجویی هم از چندین دانشگاه تهران بین جمعیت در حرکت بودند و دستآخر در محلی نزدیک سفارت به هم ملحق شدند. بعد، براساس هماهنگیهای بهعملآمده، همگی به سمت گیت اصلی سفارت آمریکا، در تقاطع خیابان مبارزانـطالقانی سرازیر شدیم. به محض اینکه در مقابل ورودی اصلی سفارت قرار گرفتیم، نفرات پیشتازِ تعیینشده سریع از دیوار سفارت بالا کشیدند و به داخل آن نفوذ کردند.
عمده دانشجویان پیشرو از دانشکدههای فنی و پزشکی بودند. شخصیت برجسته آن جمع شهید بزرگوارمان محسن وزوایی بود. از قبل هماهنگ شده بود آقای کمال تبریزی کلیه مراحل اشغال را با دوربین سوپر 8 خودش فیلمبرداری کند. ازدحام جمعیت به حدّی زیاد بود که بهراحتی نمیشد مردم را کنترل کرد. من و چند تا از بچهها ایستادیم جلوی درِ ورودی و دیوار انسانی تشکیل دادیم تا مانع ورود افراد متفرقه و ناشناس به داخل محوطه سفارتخانه بشویم. زمان دقیق تکمیل تصرف سفارت را به یاد ندارم. شاید دو سه ساعتی طول کشید تا بچهها به همه بخشهای اداری و غیراداری سفارت آمریکا مسلط بشوند و پرسنل آمریکایی و ایرانی شاغل در آنجا را دستگیر کنند. عمده معطلی بچهها مربوط میشد به رخنه و تصرف ستاد آسیای جنوب غربی (C.I.A) و بخشهای اتاق رمز و تلهتایپ و سایر مراکز فوقسرّی آنجا. این هم علت داشت. گارد سفارت، که از اعضای سپاه تفنگداران دریایی ایالات متحده با نام اختصاری U.S.M.C بودند، بهشدت مقابل بچهها مقاومت میکردند. بعدها متوجه شدیم علت مقاومت آنها خریدن فرصت برای مأموران C.I.A در اتاقهای رمز برای از کار انداختن کامپیوترها و نابود کردن بخش مهمی از اسناد سرّی مأموران ایرانیشان، به کمک دستگاههای عظیم کاغذخردکن، بوده است.خوشبختانه، سرانجام بچهها موفق شدند مقاومت گارد سفارت را در هم بکوبند و آن بخشها را هم تسخیر کنند.
منبع: http://kayhan.ir/fa/news/59689 تاریخ انتشار: ۱۲ آبان ۱۳۹۴ - ۱۹:۵۶