0

اولین شغل بیل گیتس از زبان خودش

 
samsam
samsam
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 50672
محل سکونت : یزد

اولین شغل بیل گیتس از زبان خودش

اولین شغل بیل گیتس از زبان خودش

بیل گیتس در بخشی از مصاحبه ی طولانی خود با جیمز بنت در مورد آینده ی انرژی های پاک و امید به نوآوری، اولین شغل خود را اینگونه توصیف می کند:

«اولین شغل من، یک پروژه ی نرم افزاری بود که باید برای بونویل پاور انجام می دادم. بونویل یک شرکت شبه دولتی است که کنترل شبکه ی برق شمال غربی امریکا را در دست دارد و ما قرار بود این شبکه را رایانه ای کنیم. یک شرکت دیگر به نام TRW هم بود که با بونویل قرارداد داشت و به دنبال کسی می گشت که به نوع خاصی از برنامه نویسی مسلط باشد. آنها من را پیدا کردند، چون آن زمان کسی من را نمی شناخت».

 

گیتس در ادامه می گوید: «آنها پیش خودشان گفتند «کسی هست که به این نوع برنامه نویسی مسلط باشد و استخدامش نکرده باشیم؟» و سپس یکی گفته «خب، گیتس را استخدام نکرده ایم».

– «صبر کن ببینم، هنوز یک نفر هست که استخدامش نکرده ایم؟ گیتس؟ استخدامش کنید!»

– «خب کسی تا حالا او را ندیده. می گویند خیلی جوان است» و رئیس شرکت گفته «بروید و استخدامش کنید!».

اینگونه شد که من در سن ۱۶ سالگی برای مصاحبه رفتم. آن زمان قیافه ام به ۱۶ سال هم نمی خورد و ۱۲ ساله به نظر می رسیدم. والدینم مرا رساندند؛ هنوز گواهینامه ی رانندگی نداشتم. احتمالاً مسئولین شرکت با دیدن من پیش خودشان گفته اند: «یعنی تا این حد مستأصل شده ایم که بچه ها را استخدام می کنیم؟» چون دقیقاً همین حالت را داشتند.

این تجربه ی بی نهایت بزرگی برای من بود، چون TRW بهترین برنامه نویسان خود را آنجا دور هم گرد آورده بود تا برنامه نویسی کنند. من وارد چنین محیطی شدم و کاری به من محول شد. همه می دیدند که من علاقه دارم ۱۸ ساعت در روز کار کنم و کارهای سختی هم انجام می دهم. بدین ترتیب آنجا کد می نوشتم و انسان های بی نهایت باهوشی که آنجا بودند کد های من را نگاه می کردند و می گفتند «زیاد جالب نیست، زیاد جالب نیست!». اینگونه شد که برنامه نویسی من ظرف یک سالی که آنجا کار می کردم بسیار پیشرفت کرد.

آنها خیلی با من خوب بودند. منظورم این است که خیلی از من خوششان می آمد. تنها مشکل کار آنجا بود که مدام در سر من فرو می کردند که باید از خیر لیسانس بگذرم و یکراست بروم سراغ دوره ی فوق لیسانس. اما پدر و مادرم مخالف بودند و به من اجازه ی این کار را ندادند».

جمعه 1 آبان 1394  11:01 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها