مراقب برخوردهاي خود به نام دين با جوانان باشيم
در حجه الوداع ، رسول اکرم ، فضل بن عباس را بر پشت سر خود سوار کرده بود، در بین راه زن جوان زیبایى از طایفه خثعم نزد حضرت آمد تا در مورد حج سؤال کند .
فضل که جوانى نیکو روى و سپید چهره بود شروع کرد به نگاه کردن به آن زن و او نیز به فضل خیره گشت.
رسول خدا دست خود را روى صورت فضل گذاشت و سر او را برگرداند .
فضل سرش را چرخاند و به سوى دیگر نگریست.
حضرت دوباره دست روى صورت او گذاشت و مانع از نگاه وى شد .
آنگاه فرمود : «مردى جوان و زنى جوان، از کید شیطان درباره آنان ایمن نیستم».
سپس فضل را نصیحت و موعظه کرد.
(أخبرنا) أبو الحسن علي بن محمد المقرى أنبأ الحسن بن محمد بن إسحاق ثنا يوسف بن يعقوب ثنا محمد بن أبي بكر ثنا محمد بن عبد الله الأسدي ثنا سفيان بن سعيد عن عبد الرحمن بن الحارث بن عياش بن أبي ربيعة عن زيد بن علي عن أبيه عن عبيد الله ابن أبي رافع عن علي رضي الله عنه ان النبي صلى الله عليه وسلم أردف الفضل بن عباس ثم اتى الجمرة فرماها فاستقبلته جارية شابة من خثعم فقالت يا رسول الله ان أبى شيخ كبير قد أفند (٦) وقد أدركته فريضة الله في الحج فيجزى ان أحج عنه فقال حجى عن أبيك، ولوى عنق الفضل فقال له العباس يا رسول الله لويت عنق ابن عمك قال رأيت شابا وشابة فلم آمن الشيطان عليهما .
به روایت بیهقى در السنن الکبرى ج 7/ص 89