ديشب به ياد روي تو تنها گريستم
ديشب به ياد روي تو تنها گريستم
تنهاي بي اميد چه شبها گريستم
از چنگ غم بخلوت انديشه هاي عشق
بردم پناه و بي تو در آنجا گريستم
سر مي كشد چو شعله تمناي او ز دل
زين جانگذاز درد تمنا گريستم
پنهان نمي شود چكنم؟ ماجراي عشق
در عشق او نهاني و آشكار گريستم
يكروز خنده زد دلم از گرمي اميد
عمري ز سرد مهری دنيا گريستم
روشن نشد ز بخت سياهم چراغ عمر
امروز از سياهي فردا گريستم
آتش زدند بر دل من ، تا كه همچو شمع
يكجا بسوختم دل و يكجا گريستم
كوتاه بود عمر من و عمر گل ، دريغ
(پروانه) سان به خنده گلها گريستم
علیرضا میثمی "پروانه"
محمد صالحی – 25/10/93
http://mahsan.parsiblog.com