«دعا
در وداع ماه مبارك رمضان»
اَللَّهُمَّ يا مَنْ لايَرْغَبُ فِىالْجَزآءِ،
وَ يا مَنْ لايَنْدَمُ عَلَى الْعَطآءِ،
اى خدايى كه در برابر احسان به بندگان پاداش
نخواهى، و از عطا و بخشش پشيمان نمىگردى،
وَ يا مَنْ لايُكافِئُ عَبْدَهُ عَلَىالسَّوآءِ،
مِنَّتُكَ ابْتِدآءٌ، وَعَفْوُكَ
اى كسى كه مزد بنده خود را بيش از عمل او
مىدهى، نعمتت بى استحقاق به بندگان رسد،
و عفوت تَفَضُّلٌ، وَ عُقُوبَتُكَ عَدْلٌ،
وَ قَضآؤُكَ خِيَرَةٌ. اِنْ اَعْطَيْتَ
تفضل، و مجازاتت عدالت، و قضايت عين خير
است. اگر بخشش كنى عطايت را
لَمْ تَشُبْ عَطآئَكَ بِمَنٍّ، وَ اِنْ
مَنَعْتَ لَمْ يَكُنْ مَنْعُكَ تَعَدِّياً،
به منّت آلوده نكنى، و اگر عنايت نكنى از
باب ستم نيست،
تَشْكُرُ مَنْ شَكَرَكَ وَ اَنْتَ اَلْهَمْتَهُ
شُكْرَكَ، وَ تُكافِئُ مَنْ حَمِدَكَ
آنكه تو را شكر كند شكرش كنى، در صورتى
كه خودت آن شكر را به او الهام فرمودى، و هر كه تو را بستايد پاداشش مىدهى
وَ اَنْتَ عَلَّمْتَهُ حَمْدَكَ، تَسْتُرُ
عَلى مَنْ لَوْ شِئْتَ فَضَحْتَهُ،
در حالى كه آن ستايش را خودت به او تعليمكردى،
پرده مىپوشى بر آن كه اگر مىخواستى رسوايش مىكردى،
وَ تَجُودُ عَلى مَنْ لَوْ شِئْتَ مَنَعْتَهُ،
وَ كِلاهُما اَهْلٌ مِنْكَ
و جود و كرم كنى بر آن كه اگر مىخواستى
از وى دريغ مىكردى، در صورتى كه هر دو
لِلْفَضيحَةِ وَ الْمَنْعِ، غَيْرَ اَنَّكَ
بَنَيْتَ اَفْعالَكَ عَلَى التَّفَضُّلِ،
مستحق رسوايى و دريغ تو اند، امّا تو تمام
امورت را براساس تفضل بنا نهادهاى،
وَ اَجْرَيْتَ قُدْرَتَكَ عَلَى التَّجاوُزِ،
وَ تَلَقَّيْتَ مَنْ عَصاكَ
و قدرتت را بر آئين گذشت مقرّر كردهاى،
و با آن كه با تو به مخالفت برخاسته با بردبارى
بِالْحِلْمِ، وَ اَمْهَلْتَ مَنْ قَصَدَ
لِنَفْسِهِ بِالظُّلْمِ، تَسْتَنْظِرُهُمْ
روبرو مىشوى، و به آن كه در حق خويش ستم
كرده مهلت مىدهى، با صبر و بردبارى خود مهلتشان مىدهى
بِاَناتِكَ اِلَى الْاِنابَةِ، وَ تَتْرُكُ
مُعاجَلَتَهُمْ اِلَى التَّوْبَةِ،
تا به حضرتت بازگردند، و در مؤاخذه عاصيان
شتاب نمىكنى تا به توبه موفق شوند،
لِكَيْلا يَهْلِكَ عَلَيْكَ هالِكُهُمْ، وَ لايَشْقى
بِنِعْمَتِكَ شَقِيُّهُمْ اِلاّ
تا هلاك شونده آنان بدون رضاى تو هلاك نشود،
و تيرهبختشان به نعمتت بدبخت نگردد مگر
عَنْ طُولِ الْاِعْذارِ اِلَيْهِ، وَ بَعْدَ
تَرادُفِ الْحُجَّةِ عَلَيْهِ، كَرَماً
پس از قطع بهانه و بعد از اتمام حجت همه
جانبه بر او، و اين همه بزرگوارى و آقايى
مِنْ عَفْوِكَ يا كَريمُ، وَ عآئِدَةً مِنْ
عَطْفِكَ يا حَليمُ. اَنْتَ
از عفو و گذشت توست اى بزرگوار، و بهرهاى
است از محبتت اى بردبار. تويى كه
الَّذى فَتَحْتَ لِعِبادِكَ باباً اِلى
عَفْوِكَ، وَ سَمَّيْتَهُ التَّوْبَةَ، وَ
بر بندگانت درى به سوى بخشش خود باز كردهاى،
و آن را باب توبه ناميدهاى، و
جَعَلْتَ عَلى ذلِكَ الْبابِ دَليلاً مِنْ
وَحْيِكَ، لِئَلاَّيَضِلُّواعَنْهُ،
بر آن درِ گشوده راهنمايى از وحى خود قرار
دادهاى، تا آن را گم نكنند،
فَقُلْتَ -تَبارَكَ اسْمُكَ -: «تُوبُوا
اِلَىاللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسى
پس خود - كه نامت والا و مبارك است - فرمودى:
«به سوى خدا توبه خالص و بىپيرايه آوريد، باشد
رَبُّكُمْ اَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ
وَ يَدْخِلَكُمْ جَنّاتٍ
كه پروردگارتان گناهان شما را محو كند،
و شما را داخل بهشتهايى
تَجْرى مِنْ تَحْتِهَاالْاَنْهارُ، يَوْمَ
لا يُخْزِى اللَّهُ النَّبِىَّ وَ الَّذينَ
نمايد كه نهرها از زير آن روان است، در
آن روزى كه خداوند پيامبر خود و آنان را كه به او ايمان
امَنُوا مَعَهُ، نُورُهُمْ يَسْعى بَيْنَ
اَيْديهِمْ وَ بِاَيْمانِهِمْ يَقُولُونَ:
آوردند خوار وذليل نمىكند، درحالىكه نورشان
پيشرويشان و از جانب راستشان روان است مىگويند:
رَبَّنا اَتْمِمْ لَنا نُورَنا، وَ اغْفِرْ
لَنا، اِنَّكَ عَلى كُلِّ شَىْءٍ قَديرٌ».
خداوندا نورمان را كامل كن، و ما را مورد
مغفرت قرار ده، كه تو بر هر چيز توانايى».
فَما عُذْرُ مَنْ اَغْفَلَ دُخُولَ ذلِكَ
الْمَنْزِلِ بَعْدَ فَتْحِ الْبابِ وَ
پس عذر كسى كه از ورود به آن خانه غفلت
كند پس از گشوده شدن در و
اِقامَةِ الدَّليلِ؟ وَ اَنْتَ الَّذى زِدْتَ
فِى السَّوْمِ عَلى نَفْسِكَ
بهپا داشتن راهنما چه خواهد بود؟ و تويى
كه در معامله با بندگانت بر عطاى خود
لِعِبادِكَ، تُريدُ رِبْحَهُمْ فى مُتاجَرَتِهِمْ
لَكَ، وَ فَوْزَهُمْ بِالْوِفادَةِ
افزودهاى، تا در اين تجارتشان از عنايت
تو سود برند، و در حركت كردن به جانب تو
عَلَيْكَ، وَ الزِّيادَةِ مِنْكَ، فَقُلْتَ
تَبارَكَ اسْمُكَ وَ تَعالَيْتَ:
كامياب گردند، و از حضرتت بهرهاى افزون
دريافت نمايند، به همين خاطر، تو خود - كه نامت مبارك است و بس والايى - فرمودى:
«مَنْ جآءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ
اَمْثالِها، وَ مَنْ جآءَ بِالسَّيِّئَةِ
«هر كس كه يك كار نيك كند ده برابر آن پاداش
دارد، و هر كس يك كار بد كند جز به مانند
فَلا يُجْزى اِلاَّ مِثْلَها»، وَ قُلْتَ:
«مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ اَمْوالَهُمْ
كارش عقوبت نبيند»، و نيز فرمودى: «مثل
آنان كه اموالشان را
فى سَبيلِاللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ اَنْبَتَتْ
سَبْعَ سَنابِلَ فى كُلِّ سُنْبُلَةٍ
در راه خدا انفاق مىكنند مانند دانهاى
است كه هفت خوشه رويانده، در هر خوشه
مِائَةُ حَبَّةٍ، وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ
يَشآءُ»، وَ قُلْتَ: «مَنْ ذَاالَّذى
صد دانه باشد، و خداوند براى هر كه بخواهد
آن را چند برابر كند»، و فرمودى:
«كيست آن كه يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً
فَيُضاعِفَهُ لَهُ اَضْعافاً كَثيرَةً»، وَ ما
به خداوند قرض الحسنه دهد تا خدا آن را
چندين برابر سازد؟» و امثال
اَنْزَلَتْ مِنْ نَظآئِرِهِنَّ فِى الْقُرْانِ
مِنْ تَضاعيفِ الْحَسَناتِ.
و نظائر اين وعدهها كه در قرآن درباره
چند برابر كردن كارهاى نيك فرو فرستادهاى.
وَ اَنْتَ الَّذى دَلَلتَهُمْ بِقَوْلِكَ
مِنْ غَيْبِكَ، وَ تَرْغيبِكَ الَّذىفيهِ
و تويى آن خداوندى كه با گفتار از غيب خود
و به سبب ترغيبت كه در برگيرنده
حَظُّهُمْ عَلى ما لَوْ سَتَرْتَهُ عَنْهُمْ
لَمْ تُدْرِكْهُ اَبْصارُهُمْ، وَ لَمْ تَعِهِ
سود ايشان است آنان را به چيزى راهنمايى
فرمودى كه اگر از آنان مىپوشاندى ديدگانشان درك نمىكرد، و
اَسْماعُهُمْ، وَ لَمْ تَلْحَقْهُ اَوْهامُهُمْ،
فَقُلْتَ: «اذْكُرُونى
گوشهاشان فرانمىگرفت، و فكرشان به آن نمىرسيد،
چرا كه فرمودى: «مرا ياد كنيد
اَذْكُرْكُمْ، وَاشْكُرُوا لى وَ لاتَكْفُرُونِ»،
وَ قُلْتَ: «لَئِنْ شَكَرْتُمْ
تا شما را ياد كنم، و مرا سپاس آوريد و
كفران نورزيد»، و فرمودى: «هرآينه اگر شكر آريد شما را
لَأزيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْكَفَرْتُمْ اِنَّ
عَذابى لَشَديدٌ»، وَ قُلْتَ:
افزونى دهم، و اگر ناسپاسى كنيد همانا عذاب
من شديد است»، و فرمودى:
«اُدْعُونى اَسْتَجِبْ لَكُمْ، اِنَّ الَّذينَ
يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتى
«مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم، آنان
كه از عبادت من (دعا كردن) تكبّر ورزند
سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ». فَسَمَّيْتَ
دُعآئَكَ عِبادَةً، وَ تَرْكَهُ
به زودى خوار و ذليل وارد جهنم مىشوند».
پس نيايش و دعا را عبادت، و تركش را
اسْتِكْباراً، وَ تَوَعَّدْتَ عَلى تَرْكِهِ دُخُولَ
جَهَنَّمَ داخِرينَ.
كبر و خودخواهى ناميدى، و بر ترك دعا به
دخول دوزخ با ذلت و خوارى تهديد فرمودى.
فَذَكَرُوكَ بِمَنِّكَ، وَ شَكَرُوكَ بِفَضْلِكَ،
وَ دَعَوْكَ بِاَمْرِكَ،
بدين سبب بندگان واقعى به نعمتت تو را ياد
كردند، و به بخششت شكر آوردند، و به فرمانت به دعا برخاستند،
وَ تَصَدَّقُوا لَكَ طَلَباً لِمَزيدِكَ،
وَ فيها كانَتْ نَجاتُهُمْ مِنْ
و به خاطر گرفتن عطاى افزونت صدقه دادند،
و تنها راه آزادى آنان از
غَضَبِكَ، وَ فَوْزُهُمْ بِرِضاكَ. وَ لَوْ
دَلَّ مَخْلُوقٌ مَخْلُوقاً مِنْ
خشم تو، و دستيابى به رضاى حضرتت در آن
بود. و اگر مخلوقى مخلوق
نَفْسِهِعَلى مِثْلِالَّذى دَلَلْتَعَلَيْهِ
عِبادَكَ مِنْكَ كانَ مَوْصُوفاً
ديگر را از سوى خود به مثل آنكه حضرت تو
بندگانت را از سوى خود راهنمايى نمودى هدايت مىكرد موصوف
بِالْاِحْسانِ، وَ مَنْعُوتاً بِالْاِمْتِنانِ،
وَ مَحْمُوداً بِكُلِّ لِسانٍ،
به احسان، و موصوف به امتنان و بخشش بود،
و به هر زبانى مورد ستايش قرار مىگرفت،
فَلَكَ الْحَمْدُ ما وُجِدَ فى حَمْدِكَ
مَذْهَبٌ، وَ ما بَقِىَ
پس سپاس توراست تا آنجا كه در سپاس تو راهى
وجود داشته باشد، و تا آنجا كه
لِلْحَمْدِ لَفْظٌ تُحْمَدُ بِهِ، وَ مَعْنىً
يَنْصَرِفُ اِلَيْهِ. يا مَنْ تَحَمَّدَ
براى سپاس كلمهاى كه تو به آن ستوده شوى،
و معنايى كه به سپاس منصرف گردد باقى باشد. اى كسى كه با احسان و فضلت
اِلى عِبادِهِ بِالْاِحْسانِ وَ الْفَضْلِ،
وَ غَمَرَهُمْ بِالْمَنِّ وَ الطَّوْلِ،
بندگان را به سپاس فراخواندهاى، و آنان
را غرق عطا و بخشش خود نمودهاى،
ما اَفْشى فينا نِعْمَتَكَ! وَ اَسْبَغَ
عَلَيْنا مِنَّتَكَ! وَ اَخَصَّنا بِبِرِّكَ!
چه آشكار و پخش است نعمت تو در ما! و چه
فراوان است عطايت برما! و چه مخصوص است نيكى تو به ما!
هَدَيْتَنا لِدينِكَ الَّذِى اصْطَفَيْتَ،
وَ مِلَّتِكَ الَّتِى ارْتَضَيْتَ،
ما را به دين برگزيدهات راه نمودى، و به
آئين پسنديدهات رهنمون شدى،
وَ سَبيلِكَالَّذى سَهَّلْتَ، وَبَصَّرْتَنَا
الزُّلْفَةَ لَدَيْكَ، وَالْوُصُولَ
و سالك راهى فرمودى كه آن را هموار كردى،
و ما را به راه تقرب به پيشگاهت، و وصول
اِلى كَرامَتِكَ. اَللَّهُمَّ وَ اَنْتَ
جَعَلْتَ مِنْ صَفايا تِلْكَ
به كرامتت بينايى دادى. خداوندا تو از خالصترين
آن
الْوَظآئِفِ، وَ خَصآئِصِ تِلْكَ الْفُرُوضِ
شَهْرَ رَمَضانَ الَّذِى
وظايف، و برگزيدهترين آن فرائض، ماه رمضان
را
اخْتَصَصْتَهُ مِنْ سآئِرِ الشُّهُورِ،
وَ تَخَيَّرتَهُ مِنْ جَميعِ الْاَزْمِنَةِ
قرار دادى كه آن را از ميان ساير ماهها
برگزيدى، و از ميان همه زمانها و عصرها
وَ الدُّهُورِ، وَ اثَرْتَهُ عَلى كُلِّ
اَوْقاتِ السَّنَةِ بِما اَنْزَلْتَ
اختيار كردى، و بر تمام اوقات سال ترجيح
دادى، به خاطر آنكه
فيهِ مِنَ الْقُرْانِ وَ النُّورِ، وَ ضاعَفْتَ
فيهِ مِنَ الْايمانِ، وَ
در آن قرآن و نور نازل نمودى، و ايمان را
در اين ماه چند برابر ساختى، و
فَرَضْتَ فيهِ مِنَ الصِّيامِ، وَ رَغَّبْتَ
فيهِ مِنَ الْقِيامِ، وَ اَجْلَلْتَ
روزه گرفتن را در آن واجب فرمودى، و به
شب زندهدارى در آن ترغيب كردى، و شب قدر را
فيهِ مِنْ لَيْلَةِ القَدْرِ الَّتى هِىَ خَيْرٌ
مِنْ اَلْفِ شَهْرٍ، ثُمَّ اثَرْتَنا
در آن كه از هزار شب با ارزشتر است بزرگ
داشتى، پس ما را محض
بِهِ عَلى سآئِرِ الْاُمَمِ، وَ اصْطَفَيْتَنا
بِفَضْلِهِ دُونَ اَهْلِ الْمِلَلِ،
اين ماه بر ساير امم برترى دادى، و در پرتو
فضل آن ما را از ميان همه ملتها برگزيدى،
فَصُمْنا بِاَمْرِكَ نَهارَهُ، وَ قُمْنا
بِعَوْنِكَ لَيْلَهُ، مُتَعَرِّضينَ
پس به فرمانت روزش را روزه گرفتيم، و در
شبش به كمك تو به عبادت برخاستيم، و به وسيله
بِصِيامِهِ وَ قِيامِهِ لِما عَرَّضْتَنا
لَهُ مِنْ رَحْمَتِكَ، وَ تَسَبَّبْنا اِلَيْهِ
روزه و نمازش طالب رحمتى كه براى ما مهيّا
فرمودى شديم، و آن را وسيله رسيدن
مِنْ مَثُوبَتِكَ، وَ اَنْتَ الْمَلىءُ
بِما رُغِبَ فيهِ اِلَيْكَ، الْجَوادُبِما
به ثواب تو قرار داديم، و تو بر آنچه بندگانت
بدان رغبت دارند قادرى، و آنچه را كه از احسانت
سُئِلْتَ مِنْ فَضْلِكَ، الْقَريبُ اِلى
مَنْ حاوَلَ قُرْبَكَ. وَ قَدْ
خواسته شود بخشندهاى، و به آن كه جهت رسيدن
به قرب تو بكوشد نزديكى. و همانا
اَقامَ فينا هذَا الشَّهْرُ مُقامَ حَمْدٍ،
وَ صَحِبَنا صُحْبَةَ
اين ماه در نزد ما ستوده زيست، و با ما
همنشينى
مَبْرُورٍ، وَ اَرْبَحَنا اَفْضَلَ اَرْباحِ
الْعالَمينَ، ثُمَّ قَدْ فارَقَنا عِنْدَ
پسنديده بود، و برترين منفعت جهانيان را
براى ما به ارمغان آورد، پس به هنگام پايان
تمامِ وَقتِهِ، وَانقِطاعِ مُدَّتِهِ، وَ
وَفآءِ عَدَدِهِ، فَنَحْنُ مُوَدِّعُوهُ
گرفتن وقت، و سرآمدن مدت، و كامل شدن روزهايش
از ما جدا شد، اينك آن را وداع مىگوئيم
وِداعَ مَنْ عَزَّ فِراقُهُ عَلَيْنا، وَ غَمَّنا
وَ اَوْحَشَنَا انْصِرافُهُ عَنّا،
وداع كسى كه هجرانش بر ما غمانگيز است،
و روى گرداندنش ما را به اندوه و وحشت دچار كرده،
وَ لَزِمَنا لَهُ الذمامُ - الْمَحْفُوظُ،
وَ الْحُرْمَةُ الْمَرْعِيَّةُ، وَ الْحَقُّ
و بر عهده ما پيمان ناگسستنى، و حرمت در
خور توجه، و حق
الْمَقْضِىُّ، فَنَحْنُ قآئِلُونَ: اَلسَّلامُ
عَلَيْكَ يا شَهْرَ اللَّهِ الْاَكْبَرَ، وَ يا عيدَ اَوْلِيآئِهِ.
لازم دارد، به اين خاطر مىگوئيم: سلام
بر تو اى بزرگترين ماه خدا،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَكْرَمَ مَصْحُوبٍ
مِنَ الْاَوْقاتِ، وَ يا خَيْرَ شَهْرٍ فِى الْاَيّامِ وَ السّاعاتِ.
و اى عيد عاشقان حق. سلام بر تو اى كريمترين
همنشين از ميان
اوقات، و اى بهترين ماه در روزها و ساعات.
سلام
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ مِنْ شَهرٍ قَرُبَتْ
فيهِ الْامالُ، وَ نُشِرَتْ فيهِ الْاَعْمالُ.
بر تو اى ماهى كه در طىّ تو برآورده شدن
آمال نزديك گشته، و اعمال در آن پخش و فراوان است.
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ مِنْ قَرينٍ جَلَّ
قَدْرُهُ مَوْجُوداً، وَ اَفْجَعَ
سلام بر تو اى همنفسى كه قدر و منزلتت بزرگ،
و فقدانت
فَقْدُهُ مَفْقُوداً، وَ مَرْجُوٍّ الَمَ
فِراقُهُ. اَلسَّلامُ عَلَيْكَ مِنْ اَليفٍ
بسيار دردناك است، و اى مايه اميدى كه دوريت
رنجآور است. سلام بر تو اى همدمى كه چون رو كنى
انَسَ مُقْبِلاً فَسَرَّ، وَ اَوْحَشَ مُنْقَضِياً
فَمَضَّ. اَلسَّلامُ عَلَيْكَ
ما را مونس شاد كنندهاى، و چون سپرى شوى
وحشتآور و دردناكى. سلام بر تو
مِنْ مُجاوِرٍ رَقَّتْ فيهِ الْقُلُوبُ،
وَ قَلَّتْ فيهِ الذُّنُوبُ.
اى همسايهاى كه دلها نزد تو نرم شد، و گناهان در
تو نقصان گرفت. سلام
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ مِنْ ناصِرٍ اَعانَ
عَلَى الشَّيْطانِ، وَ صاحِبٍ سَهَّلَ
بر تو اى ياورى كه ما را در مبارزه با شيطان
يارى دادى، و اى مصاحبى كه راههاى
سُبُلَ الْاِحْسانِ. اَلسَّلامُ عَلَيْكَ
ما اَكْثَرَ عُتَقآءَ اللَّهِ فيكَ،
احسان را هموار و آسان ساختى. سلام بر تو
كه چه بسيارند آزاد شدگان حضرت حق در تو،
وَ ما اَسْعَدَ مَنْ رَعى حُرْمَتَكَ بِكَ!
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ ما كانَ
و چه سعادتمند است كسى كه حرمتت را به واسطه
خودت رعايت نمود! سلام بر تو كه چه
اَمْحاكَ لِلذُّنُوبِ، وَ اَسْتَرَكَ لِأَنْواعِ
الْعُيُوبِ!
بسيار گناهان را از پرونده ما زدودى، و
چه عيبها كه بر ما پوشاندى! سلام بر تو
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ ما كانَ اَطْوَلَكَ
عَلَى الْمُجْرِمينَ، وَ اَهْيَبَكَ فى صُدُورِ
الْمُؤْمِنينَ!
كه زمانت بر گنهكاران چه طولانى بود، و
در دل مؤمنان چه
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ مِنْ شَهْرٍ لاتُنافِسُهُ
الْاَيّامُ.
هيبتى داشتى! سلام بر تو اى ماهى كه هيچ
زمانى با تو پهلو نزند.
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ مِنْ شَهْرٍ هُوَ مِنْ
كُلِّ اَمْرٍ سَلامٌ.
سلام بر تو اى ماهى كه از هر نظر مايه سلامتى.
سلام
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ غَيْرَ كَريهِ الْمُصاحَبَةِ
وَ لا ذَميمِ الْمُلابَسَةِ.
بر تو كه مصاحبتت ناپسند و معاشرتت نكوهيده
نيست. سلام
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ كَما وَفَدْتَ عَلَيْنا
بِالْبَرَكاتِ، وَ غَسَلْتَ عَنّا دَنَسَ
بر تو همچنان كه با بركات بر ما وارد شدى،
و ناپاكى معاصى را از پرونده
الْخَطيئاتِ. اَلسَّلامُ عَلَيْكَ غَيْرَ
مُوَدَّعٍ بَرَماً، وَ لا مَتْرُوكٍ
صِيامُهُ
سَاَماً.
ما شستى. سلام بر تو كه وداع با تو نه از
باب خستگى، و فراغت از روزهات نه
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ مِنْ مَطْلُوبٍ قَبْلَ
وَقْتِهِ، وَ مَحْزُونٍ عَلَيْهِ قَبْلَ فَوْتِهِ.
به خاطر ملالت است. سلام بر تو كه قبل از
آمدنت در آرزويت بسر مىبرديم، و
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ كَمْ مِنْ سُوءٍ صُرِفَ
بِكَ عَنّا، وَ كَمْ مِنْ خَيْرٍ اُفيضَ بِكَ عَلَيْنا.
پيش از رفتنت بر هجرانت محزونيم. سلام بر
تو كه چه بدىها كه به سبب
تو از جانب ما گشته، و چه خوبيها كه از
بركت تو به سوى ما سرازير شده! سلام
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَ عَلى لَيْلَةِ
الْقَدْرِ الَّتى هِىَ خَيْرٌ مِنْ اَلْفِ شَهْرٍ.
بر تو و بر شب قدرى كه از هزار ماه بهتر
است.
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ ما كانَ اَحْرَصَنا
بِالْاَمْسِ عَلَيْكَ، وَ اَشَدَّ
سلام بر تو كه ديروز چه سخت بر تو دل بسته
بوديم، و فردا چه بسيار
شَوْقَنا غَداً اِلَيْكَ! اَلسَّلامُ عَلَيْكَ
وَ عَلى فَضْلِكَ الَّذى
شائق تو مىشويم! سلام بر تو و بر فضيلت
تو كه از آن
حُرِمْناهُ، وَ عَلَى ماضٍ مِنْ بَرَكاتِكَ
سُلِبْناهُ. اَللَّهُمَّ اِنَّا اَهْلُ
محروم گشتيم، و بر بركات گذشتهات كه از
دست ما گرفته شد. بارالها ما اهل هذَا الشَّهْرِ الَّذى شَرَّفْتَنا بِهِ، وَ وَفَّقْتَنا
بِمَنِّكَ لَهُ حينَ جَهِلَ
اين ماهيم كه ما را به آن شرافت بخشيدى،
و توفيق ادراكش را به ما عنايت فرمودى آنگاه كه
الْاَشْقِيآءُ وَقْتَهُ، وَ حُرِمُوا لِشِقآئِهِمْ
فَضْلَهُ. اَنْتَ وَلِىُّ ما اثَرْتَنا
تيرهبختان وقتش را نشناختند، و از بخت
بدشان از فضلش محروم شدند. تويى سرپرست آنچه از معرفتش
بِهِ مِنْ مَعْرِفَتِهِ، وَ هَدَيْتَنا
لَهُ مِنْ سُنَّتِهِ، وَ قَدْ تَوَلَّيْنا بِتَوْفيقِكَ
كه ما را بدان برترى دادى، و آنچه از سنّتش
كه ما را بدان رهنمون شدى، و ما به توفيق تو
صِيامَهُ وَقِيامَهُ عَلى تَقْصيرٍ، وَاَدَّيْنا
فيهِ قَليلاً مِنْ كَثيرٍ. اَللَّهُمَّ
به روزه و نماز آن برخاستيم همراه با تقصير،
و در آن اندكى از بسيار را بجا آورديم. خداوندا
فَلَكَ الْحَمْدُ اِقْراراً بِالْاِسآئَةِ،
وَ اعْتِرافاً بِالْاِضاعَةِ، وَ لَكَ
پس تو را سپاس همراه با اقرار به بديهامان،
و اعتراف به سهلانگاريمان، در حالى كه
مِنْ قُلُوبِنا عَقْدُ النَّدَمِ، وَ مِنْ
اَلْسِنَتِنا صِدْقُ الْاِعْتِذارِ، فَاْجُرْنا
در قلوبمان ندامت قطعى، و بر زبانمان عذر
صادقانه داريم، پس ما را با توجه
عَلى ما اَصابَنا فيهِ مِنَ التَّفْريطِ
اَجْراً نَسْتَدْرِكُ
به اعتراف به تقصيرى كه در اين ماه داشتيم
مزدى عنايت كن كه تدارك كننده
بِهِ الْفَضْلَ الْمَرْغُوبَ فيهِ، وَ نَعْتاضُ
بِهِ مِنْ اَنْواعِ الذُّخْرِ
فضيلتهاى دلخواهمان، و جايگزين ذخيرههايى
كه
الْمَحْرُوصِ عَلَيْهِ، وَ اَوْجِبْ لَنا
عُذْرَكَ عَلى ما قَصَّرْنا فيهِ
مورد علاقه ماست باشد، و عذر ما را در كوتاهى
از اداى
مِنْ حَقِّكَ، وَ ابْلُغْ بِاَعْمارِنا ما بَيْنَ
اَيْدينا مِنْ شَهْرِ رَمَضانَ
حقّت قبول كن، و آينده عمرمان را به ماه
رمضان آينده كه در پيش داريم
الْمُقبِلِ، فَاِذا بَلَّغتناهُ فَاَعِنّا
عَلى تَناوُلِ ما اَنْتَ اَهْلُهُمِنَ الْعِبادَةِ،
برسان، و چون ما را به آن رساندى ما را
بر انجام عبادتى كه سزاوار توست يارى ده،
وَ اَدِّنا اِلَى الْقِيامِ بِما يَسْتَحِقهُ
مِنَ الطّاعَةِ، وَ اَجْرِ لَنا مِنْ صالحِ
و به انجام طاعتى كه شايسته آن ماه است
موفق دار، و عمل صالحى را كه
الْعَمَلِ مايَكُونُ دَرَكاً لِحَقِّكَ
فِىالشَّهْرَيْنِ مِنْشُهُورِ الدَّهْرِ.
موجب تدارك حق تو در آن دو ماه از ماههاى
زمان خواهد بود به دست ما جارى فرما.
اَللَّهُمَّ وَ ما اَلْمَمْنا بِهِ فى
شَهْرِنا هذا مِنْ لَمَمٍ اَوْ اِثْمٍ، اَوْ واقَعْنا
خداوندا هر گناه كوچكى يا بزرگى كه در اين
ماه به آن دست زديم، يا معصيتى كه
فيهِ مِنْ ذَنْبٍ، وَ اكْتَسَبْنا فيهِ
مِنْ خَطيئَةٍ، عَلى تَعَمُّدٍ مِنَّا اَوْ
به آن آلوده گشتيم، يا خطايى كه مرتكب شديم،
از روى عمد يا
عَلى نِسْيانٍ، ظَلَمْنا فيهِ اَنْفُسَنا،
اَوِ انْتَهَكْنا بِهِ حُرْمَةً مِنْ
فراموشى، كه در آن به خود ظلم كرده، يا
حرمت ديگرى را بدان
غَيْرِنا، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ،
وَاسْتُرْنا بِسِتْرِكَ، وَ اعْفُ
دريده باشيم، پس بر محمد و آلش درود فرست،
و ما را از همه آنها در پرده ستّارى حضرتت بپوشان، و به عفوت
عَنّا بِعَفْوِكَ، وَ لا تَنْصِبْنا فيهِ
لِاَعْيُنِ الشّامِتينَ، وَ لاتَبْسُطْ عَلَيْنا
از ما بگذر، و ما را در آن ماه شهره به
پيش ديده شماتت كنندگان قرار مده، و زبان
فيهِ اَلْسُنَ الطّاعِنينَ، وَ اسْتَعْمِلْنا بِما
يَكُونُ حِطَّةً وَ كَفّارَةً
طعنهزنندگان را بر ما باز مكن، و ما را
به كارى بدار كه سبب فرونهادن گناهان و پوشاندن آن
لِما اَنْكَرْتَ مِنّا فيهِ، بِرَاْفَتِكَ
الَّتى لاتَنْفَدُ، وَ فَضْلِكَ الَّذى
چيزى شود كه در آن ماه بر ما نمىپسندى،
به مهربانيت كه پايان ندارد، و احسانت كه كاستى
لايَنْقُصُ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ
وَ الِهِ، وَ اجْبُرْ مُصيبَتَنا
نمىپذيرد. خداوندا بر محمد و آلش درود
فرست، و ضايعه دردآور از دست رفتن رمضانمان را
بِشَهْرِنا، وَ بارِكْ لَنا فى يَوْمِ عيدِنا
وَ فِطْرِنا، وَاجْعَلْهُ مِنْ
جبران كن، و روز عيدمان و فطرمان را بر
ما مبارك گردان، و آن را از بهترين روزهايى
خَيْرِ يَوْمٍ مَرَّ عَلَيْنا، اَجْلَبِهِ
لِعَفْوٍ، وَ اَمْحاهُ لِذَنْبٍ، وَ اغْفِرْ لَنا
قرار ده كه بر ما گذشته، كه بيشترين عفو
را موجب، و بيشترين معاصى را محو كننده باشد، و گناهان
ما خَفِىَ مِنْ ذُنُوبِنا وَ ما عَلَنَ.
اَللَّهُمَّ اسْلَخْنا بِانْسِلاخِ هذَا
پنهان و آشكار ما را مورد مغفرت قرار ده.
بارالها پايان يافتن اين ماه را
الشَّهْرِ مِنْ خَطايانا، وَ اَخْرِجْنا
بِخُرُوجِهِ مِنْ سَيِّئاتِنا،
پايان يافتن خطاهايمان قرار ده، و به دنبال
خارج شدنش ما را از بديهامان خارج كن،
وَ اجْعَلْنا مِنْ اَسْعَدِ اَهْلِهِ بِهِ،
وَ اَجْزَلِهِمْ قِسْماً فيهِ، وَ اَوْفَرِهِمْ
و ما را از سعادتمندترين اهل اين ماه به
آن، و پرنصيبترين آنان در آن، و بهرهمندترين ايشان
حَظّاً مِنْهُ. اَللَّهُمَّ وَ مَنْ رَعى
هذَا الشَّهْرَ حَقَّ رِعايَتِهِ، وَ حَفِظَ
از خودت قرار ده. بار الها هر كس كه اين
ماه را آن طور كه بايسته است رعايت كرده، و احترامش را
حُرْمَتَهُ حَقَّ حِفْظِها، وَ قامَ بِحُدُودِهِ
حَقَّ قِيامِها، وَ اتَّقى
آنچنان كه بايد حفظ نموده، و حدودش را به
بهترين صورت بپاداشته، و از گناهانش
ذُنوُبَهُ حَقَّ تُقاتِها، اَوْ تَقَرَّبَ
اِلَيْكَ بِقُرْبَةٍ اَوْجَبَتْ رِضاكَ
به نحو صحيح پرهيز كرده، يا به وسيله كار
خير به تو تقرب جسته كه موجب خشنوديت از وى
لَهُ، وَ عَطَفَتْ رَحْمَتَكَ عَلَيْهِ،
فَهَبْ لَنا مِثْلَهُ مِنْ وُجْدِكَ،
گشته، و رحمتت را متوجه او نموده، پس مانند
آنچه به او بخشيدى از توانگرى خود به ما ببخش،
وَ اَعْطِنا اَضْعافَهُ مِنْ فَضْلِكَ،
فَاِنَّ فَضْلَكَ لا يَغيضُ، وَ اِنَّ
و چندين برابر آن را از فضل خود به ما عطا
فرما، زيرا كه فضلت كاستى نگيرد، و خزائنت
خَزآئِنَكَ لا تَنْقُصُ بَلْ تَفيضُ، وَ
اِنَّ مَعادِنَ اِحْسانِكَ
نقصان نپذيرد بلكه افزون مىشود، و معادن
احسانت از بين
لاتَفْنى، وَ اِنَّ عَطآءَكَ لَلْعَطآءُ
الْمُهَنَّا. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلىمُحَمَّدٍ
نمىرود، و همانا عطاى تو گوارا عطايى است.
بارالها بر محمد و آلش درود
وَ الِهِ، وَ اكْتُبْ لَنا مِثْلَ اُجُورِ
مَنْ صامَهُ، اَوْ تَعَبَّدَ لَكَ فيهِ
فرست، و همانند پاداش آنانكه تا روز رستاخيزاين
ماه را روزه گرفتهاند، يا به بندگى تو در آن
اِلى يَوْمِ الْقِيمَةِ. اَللَّهُمَّ اِنّا
نَتُوبُ اِلَيْكَ فى يَوْمِ فِطْرِنَا الَّذى
اقدام كردهاند براى ما ثبت كن. بارالها
در اين روز فطر كه
جَعَلْتَهُ لِلْمُؤْمِنينَ عيداً وَ سُرُوراً،
وَ لِأَهْلِ مِلَّتِكَ مَجْمَعاً
آن را براى اهل ايمان عيد و شادى، و براى
اهل آيين خود روز اجتماع و گردهمايى قراردادى به درگاهت
وَ مُحْتَشَداً، مِنْ كُلِّ ذَنْبٍ اَذْنَبْناهُ،
اَوْ سُوءٍ اَسْلَفْناهُ، اَوْ خاطِرِ
توبه مىكنيم، از هر معصيتى كه دچارش شديم،
يا هر كار بدى كه به آن دست زديم، يا انديشه
شَرٍّ اَضْمَرْناهُ، تَوْبَةَ مَنْ لايَنْطَوى
عَلى رُجُوعٍ اِلى ذَنْبٍ،
سوئى كه در دل داشتيم، مانند توبه كسى كه
خيال بازگشت به گناه را ندارد،
وَ لايَعوُدُ بَعْدَها فى خَطيئَةٍ، تَوْبَةً
نَصُوحاً خَلَصَتْ مِنَ
و پس از توبه به جانب هيچ خطايى برنمىگردد،
توبه پاك و خالصى كه از
الشَّكِّ - وَ الْاِرْتِيابِ، فَتَقَبَّلْها
مِنّا، وَارْضَ عَنّا، وَ ثَّبِتْنا عَلَيْها.
شك و ترديد پيراسته باشد، پس آن را از ما
بپذير، و از ما راضى شو، و ما را بر آن استوار بدار.
اَللَّهُمَّ ارْزُقْنا خَوْفَ عِقابِ الْوَعيدِ،
وَ شَوْقَ ثَوابِ الْمَوْعُودِ،
بارالها، ترس از عذاب وعده داده شده، و
رغبت به ثواب موعود را روزى ما كن،
حَتّى نَجِدَ لَذةَ ما نَدْعُوكَ بِهِ،
وَ كَاْبَةَ ما نَسْتَجيرُكَ مِنْهُ،
تا لذّت آنچه را كه از تو مىخواهيم بيابيم،
و غصه آنچه را كه از آن به تو پناه مىبريم دريابيم،
وَ اجْعَلْنا عِنْدَكَ مِنَ التَّوَّابينَ
الَّذينَ اَوْجَبْتَ لَهُمْ
و ما را در پيشگاهت از توبه كنندگانى قرار
ده كه محبتت را بر ايشان
مَحَبَّتَكَ، وَ قَبِلْتَ مِنْهُمْ مُراجَعَةَ
طاعَتِكَ، يا اَعْدَلَ
حتم ساختهاى، و بازگشتشان را به طاعت خود
قبول نمودهاى، اى عادلترين
الْعادِلينَ. اَللَّهُمَّ تَجاوَزْ عَنْ
ابآئِنا وَ اُمَّهاتِنا وَ اَهْلِ دينِنا
عادلها. بارالها، از پدران و مادران و
اهل دين ما
جَميعاً مَنْ سَلَفَ مِنْهُمْ وَ مَنْ غَبَرَ
اِلى يَوْمِ الْقِيمَةِ.اَللَّهُمَّ
همگى، چه آن كه از ايشان از دنيا رفته،
و چه آن كه تا قيامت به آنان خواهد پيوست درگذر. بارالها
صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ نَبِيِّنا وَ الِهِ
كَما صَلَّيْتَ عَلى مَلآئِكَتِكَ
بر محمد پيامبر ما و بر آلش درود فرست همچنان
كه بر فرشتگان مقرّبت درود
الْمُقَرَّبينَ، وَ صَلِّ عَلَيْهِ وَ الِهِ
كَما صَلَّيْتَ عَلى اَنْبِيآئِكَ
فرستادى، و بر او و بر آلش درود فرست آن
طور كه بر پيامبران مرسلت درود فرستادى،
الْمُرْسَلينَ، وَ صَلِّ عَلَيْهِ وَ الِهِ
كَما صَلَّيْتَ عَلى عِبادِكَالصّالِحينَ، وَ
و بر او و بر آلش درود فرست آن طور كه بر
بندگان شايستهات درود نثار كردى، و
اَفْضَلَ مِنْ ذلِكَ يا رَبَّ الْعالَمينَ،
صَلوةً تَبْلُغُنا بَرَكَتُها، وَ
بهتر از آن اى خداى عالميان، چنان درودى
كه بركتش به ما برسد، و
يَنالُنا نَفْعُها، وَ يُسْتَجابُ لَها
دُعآؤُنا، اِنَّكَ اَكْرَمُ مَنْ رُغِبَ
سودش نصيب ما گردد، و بهخاطر آن دعاهايمان
مستجاب شود، زيرا كه تو بزرگوارترين كسى هستى كه به او
اِلَيْهِ، وَ اَكْفى مَنْ تُوُكِّلَ -
عَلَيْهِ، وَ اَعْطى مَنْ سُئِلَ مِنْ
توجه شده، و بىنياز كنندهترين كسى هستى
كه بر او اعتماد شده، و بخشندهترين كسى هستى كه از احسانش
فَضْلِهِ، وَ اَنْتَ عَلى كُلِّ شَىْءٍ
قَديرٌ.
درخواست شده، و تو بر هر چيز توانايى.
(46)
و كان مِن دعائهِ عليهالسلام فى يوم الفِطر
اِذَا انْصَرَفَ مِنْ صَلوتِهِ قامَ قآئِماً ثُمَّ اسْتَقْبَلَ القبلةَ و فى يومِالجُمُعةِ
فقالَ:
«دعاى آن حضرت در روز عيد فطر و جمعه »
يامَنْ يَرْحَمُ مَنْ لا يَرْحَمُهُالْعِبادُ،
وَ يامَنْ يَقْبَلُ مَنْ لاتَقْبَلُهُ
اى آن كه رحم مىكنى بر آن كه بندگان بر
او رحم نمىكنند، و اى كسى كه مىپذيرى كسى را كه شهرها
الْبِلادُ، وَ يامَنْ لايَحْتَقِرُ اَهْلَالْحاجَةِ
اِلَيْهِ،وَ يامَنْ لا يُخَيِّبُ
نمىپذيرندش، و اى كسى كه اهل حاجتمندان
خود را خوار نمىكنى، و اى كسى كه اصراركنندگان را
الْمُلِحّينَ عَلَيْهِ، وَ يامَنْ لا يَجْبَهُ
بِالرَّدِّ اَهْلَ الدّالَّةِ عَلَيْهِ، وَ يا
نااميد نمىنمايى، و اى كسىكه دست ردّ
بر سينه توقعداران نمىزنى، و اى كسىكه
مَنْ يَجْتَبى صَغيرَ ما يُتَحْفُ بِهِ،
وَيَشْكُرُ يَسيرَ ما يُعْمَلُ لَه، وَ يا
پيشكش بىمقدار را مىپذيرى، و كمترين كارى
را كه برايت كنند سپاس مىنهى، - و اى
مَنْ يَشْكُرُ عَلَىالْقَليلِ، وَ يُجازى
بِالْجَليلِ، وَ يا مَنْ يَدْنُو اِلى
كسى كه عمل اندك را قدر مىنهى، و مزد بزرگ
بر آن مىپردازى، و اى كه هر كس به تو نزديك گردد بهاو
مَنْ دَنا مِنْهُ، وَ يا مَنْ يَدْعُو اِلى
نَفْسِهِ مَنْ اَدْبَرَ عَنْهُ، وَ يا مَنْ
نزديك مىشوى، و اى كسىكه هر كه را از
تو روى گرداند به حضرتت فرا مىخوانى، و اى كسى كه
لايُغَيِّرُ النِّعْمَةَ، وَ لا يُبادِرُ
بِالنَّقِمَةِ، وَ يامَنْ يُثْمِرُ الْحَسَنَةَ حَتّى
نعمت خودرا تغيير نمىدهى، و به انتقام
شتاب نمىورزى، و اى كسى كه نهال خوبى را يُنْمِيَها، وَ يَتَجاوَزُ عَن السَّيِّئَةِ
حَتّى يُعَفِّيَهَا، اِنْصَرَفَتِ
بهبار مىآورى تابيفزايى، و از بدى درمىگذرى
تا آن را ناپديد نمايى، آرزوها
الْامالُ دُونَ مَدى كَرَمِكَ بِالْحاجاتِ،
وَ امْتَلَأتْ بِفَيْضِ
پيش از رسيدن به نهايت كرمت با حاجات روا
شده بازگشتند، و ظرفهاى طلب به فيض
جُودِكَ اَوْعِيَةُ الطَّلِباتِ، وَ تَفَسَّخَتْ
دوُنَ بُلُوغِ نَعْتِكَ
بخششت لبريز شدند، و اوصاف به كنه وصف تو
نرسيده
الصِّفاتُ، فَلَكَ الْعُلُوُّ الْاَعْلى
فَوْقَ كُلِّ - عالٍ، وَ الْجَلالُ
از هم گسيختند، پس بدون شك برترىِ برتر
از هر برترى مخصوص توست، و جلال
الْاَمْجَدُ فَوْقَ كُلِّ جَلالٍ. كُلُّ
جَليلٍ عِنْدَكَ صَغيرٌ، وَ كُلُّ
امجد بر هر جلالى ويژه توست. هر بزرگى در
پيشگاهت كوچك است، و هر
شَريفٍ فى جَنْبِ شَرَفِكَ حَقيرٌ، خابَ
الْوافِدُونَ عَلى
شريفى در جنب شرفت پست است، آنان كه بهغير
حضرتت روآوردهاند
غَيْرِكَ، وَ خَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ
اِلاّ لَكَ، وَ ضاعَ الْمُلِمُّونَ
نوميد شدند، و آنان كه جز وجود تو خواستهاند
به خسران نشستند، وآنان كه به درگاه غير تو شدند
اِلاّ بِكَ، وَ اَجْدَبَ الْمُنْتَجِعُونَ
اِلاّ مَنِ انْتَجَعَ فَضْلَكَ،
به تباهى رسيدند، و جز آنان كه فضل تو را
طالب شدند تهيدست ماندند.
بابُكَ مَفْتُوحٌ لِلرّاغِبينَ، وَ جُودُكَ
مُباحٌ لِلسّآئِلينَ، وَ اِغاثَتُكَ
درِ رحمتت براى تمام خواهندگان باز، و عطايت
براى گدايان رايگان، و فريادرسيت قَريبَةٌ مِنَ الْمُسْتَغيثينَ، لا يَخيبُ مِنْكَ
الْامِلُونَ، وَ لا يَيْاَسُ
به فريادخواهان نزديك است، آرزومندان از
تو نوميد نمىشوند، و درخواست كنندگان
مِنْ عَطآئِكَالْمُتَعَرِّضُونَ، وَ لا
يَشْقى بِنَقِمَتِكَالْمُسْتَغْفِرُونَ.
از عطايت محروم نمىشوند، و مستغفران از
عذاب تو تيرهبخت نمىگردند،
رِزْقُكَ مَبْسُوطٌ لِمَنْ عَصاكَ، وَ حِلْمُكَ
مُعْتَرِضٌ لِمَنْ ناواكَ،
سفره روزيت براى عاصيان پهن است، و بردباريت
شامل دشمنانت نيز مىگردد،
عادَتُكَ الْاِحْسانُ اِلى الْمُسيئينَ،
وَ سُنَّتُكَ الْاِبْقآءُ عَلَى
عادتت احسان به بدكاران است، و سنّتت رحمت
بر
الْمُعْتَدينَ، حَتّىلَقَدْ غَرَّتْهُمْ
اَناتُكَ عَنِ الرُّجُوعِ، وَ صَدَّهُمْ
تجاوزكاران، تا جائىكه مدارايت اينان را
از بازگشت به تو غافل نموده، و مهلت دادنت ايشان را
اِمْهالُكَ عَنِ النُّزُوعِ، وَ اِنَّما
تَاَنَّيْتَ بِهِمْ لِيَفيئُوا اِلى اَمْرِكَ،
از خوددارى از گناه بازداشته، حال آنكه
تنها تو با آنان بردبارى كردهاى تا به فرمانت بازآيند،
وَ اَمْهَلْتَهُمْ ثِقَةً بِدَوامِ مُلْكِكَ،
فَمَنْ كانَ مِنْ اَهْلِ السَّعادَةِ
و از آن رو به آنان مهلت دادهاى كه اطمينان
به دوام سلطنتت دارى، پس آنكه اهل سعادت بود
خَتَمْتَ لَهُ بِها، وَ مَنْ كانَ مِنْ
اَهْلِ الشَّقاوَةِ خَذَلْتَهُ لَها،
فرجام كارش را به سعادت بردى، و هر كه تيرهبخت
بود به تيرهبختىاش واگذاشتى،
كُلُّهُمْ صآئِرُونَ اِلى حُكْمِكَ، وَ
اُمُورُهُمْ ائِلَةٌ اِلى اَمْرِكَ،
همه سر به فرمان حكم حضرتت خواهند داشت،
و بازگشت كارشان بهسوى فرمان تو خواهد بود، لَمْ يَهِنْ عَلى طُولِ مُدَّتِهِمْ سُلْطانُكَ،
وَ لَمْ يَدْحَضْ لِتَرْكِ
پادشاهيت با مهلت طولانيى كه به آنان مىدهى
سستى نپذيرد، و از تأخير محاكمه ايشان
مُعاجَلَتِهِمْ بُرْهانُكَ، حُجَّتُكَ قآئِمَةٌ
لاتُدْحَضُ، وَ
برهان و حجتت ازميان نرود. حجتت استوار
و پابرجاست و باطل نگردد، و
سُلْطانُكَ ثابِتٌ لا يَزُولُ، فَالْوَيْلُ
الدّآئِمُ لِمَنْ جَنَحَ عَنْكَ،
سلطنت ثابت است آنسان كه زوال نپذيرد،
پس واى بر آن كه از تو روى برتابد،
وَالْخَيْبَةُالْخاذِلَةُ لِمَنْ خابَ مِنْكَ،
وَالشَّقآءُ الْاَشْقى لِمَنِ اغْتَرَّ
و نوميدى ذلّتبار از آن كسى است كه ازتو
نوميد گشته، بدترين تيرهبختىها براى كسى است كه به تو
بِكَ، ما اَكْثَرَ تَصَرُّفَهُ فى عَذابِكَ!
وَ ما اَطْوَلَ تَرَدُّدَهُ فى
مغرور شده، چه عذابهاى دردناكى كه خواهد
چشيد! و چه اندازه سرگردانى درازى در عذابت
عِقابِكَ! وَما اَبْعَدَ غايَتَهُ مِنَ
الْفَرَجِ! وَ ما اَقْنَطَهُ مِنْ سُهُولَةِ
خواهد داشت، و آرزوى گشايش از اين كس چه
دور است! و نوميدى او براى سهولت خروج از عذابت بسيار!
الْمَخْرَجِ! عَدْلاً مِنْ قَضآئِكَ لاتَجُورُ
فيهِ، وَ اِنْصافاً مِنْ
تمام اينها براساس عدل در قضاى غيرجائرانه
تو، و از سر انصاف در حكم
حُكْمِكَ لاتَحيفُ عَلَيْهِ، فَقَدْ ظاهَرْتَ
الْحُجَجَ، وَ اَبْلَيْتَ
غيرظالمانه توست. چرا كه پى در پى اتمام
حجت نمودى، و آنچه سزاوار اندرز و ارشاد بود
الْاَعْذارَ، وَ قَدْ تَقَدَّمْتَ بِالْوَعيدِ،
وَ تَلَطَّفْتَ فِى التَّرْغيبِ،
بيان داشتى، و تهديدت را اعلام فرمودى،
و با لطف و محبت ترغيب به حقايق نمودى، وَ ضَرَبْتَ الْاَمْثالَ، وَ اَطَلْتَ الاِْمْهالَ،
وَ اَخَّرْتَ وَ اَنْتَ
و براى بيدارى مردم مثلهاآوردى، و به آنان
مهلتِ طولانى دادى، و كيفر را به تأخير انداختى در صورتى كه
مُسْتَطيعٌ لِلْمُعاجَلَةِ، وَ تَاَنَّيْتَ
وَ اَنْتَ مَلىءٌ بِالْمُبادَرَةِ،
بر شتاب در عذاب توانا بودى، و مدارا نمودى
در حالى كه قدرت بر عجله داشتى،
لَمْتَكُنْ اَناتُكَ عَجْزاً، وَ لا اِمْهالُكَ
وَهْناً، وَ لا اِمْساكُكَ غَفْلَةً،
مدارايت از روى ناتوانى، و مهلت دادنت از
باب سستى، و خودداريت از باب غفلت،
وَ لاَ انْتِظارُكَ مُداراةً، بَلْ لِتَكُونَ
حُجَّتُكَ اَبْلَغَ، وَ كَرَمُكَ
و بهتأخير انداختنت از روىمدارا و سازش
نبوده،بلكه به اين خاطر است كه حجتترساتر، و بزرگواريت
اَكْمَلَ، وَ اِحْسانُكَ اَوْفى، وَ نِعْمَتُكَ
اَتَمَّ، كُلُّ ذلِكَ كانَ
كاملتر، و احسانت فراگيرتر، و نعمتت تمامتر
باشد، تمام اينها
وَ لَمْ تَزَلْ، وَ هُوَ كآئِنٌ وَ لاتَزالُ،
حُجَّتُكَ اَجَلُّ مِنْ اَنْ تُوصَفَ
بوده و هست و خواهد بود، و حجت تو برتر
از آن است كه بهطور كامل وصف شود،
بِكُلِّها، وَ مَجْدُكَ اَرْفَعُ مِنْ اَنْ
يُحَدَّ بِكُنْهِهِ، وَ نِعْمَتُكَ اَكْثَرُ
و برزگى تو والاتر از آن است كه كسى به
كنهش برسد، و نعمتت بيش
مِنْ اَنْ تُحْصى بِاَسْرِها، وَ اِحْسانُكَ
اَكْثَرُ مِنْ اَنْ تُشْكَرَ
از آن است كه همهاش بهشماره درآيد، و
احسانت بيش از آن است كه كسى كمترين آن را
عَلى اَقَلِّهِ، وَ قَدْ قَصَّرَ بِىَ
السُّكُوتُ عَنْ تَحْميدِكَ، وَ فَهَّهَنِى
شكرآرد، و اكنون نبودن زبان سخن مرا از
ادامه سپاست ناتوان ساخته، و زبان تمجيدم الاِْمْساكُ عَنْ تَمْجيدِكَ، وَ قُصاراىَ
الاِْقْرارُ بِالْحُسُورِ
از كار افتاده، و نهايت قدرتم آن است كه
به درماندگى اقرار كنم
لارَغْبَةً - ياا اِلهى - بَلْ عَجْزاً.
فَها اَنَا ذا اَؤُمُّكَ بِالْوِفادَةِ، وَ
نه از سر رغبت بهكوتاهى در ستايش تو -اى
پروردگار من بلكه از باب ناتوانى. اينك منم كه بهدرگاهت روى آوردهام،
اَسْئَلُكَ حُسْنَ الرِّفادَةِ، فَصَلِّ
عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَ اسْمَعْ
و از حضرتت توقع پذيرايى نيك دارم، پس بر
محمد و آلش درود فرست، و رازم را
نَجْواىَ، وَ اسْتَجِبْ دُعآئى، وَ لا تَخْتِمْ
يَوْمى بِخَيْبَتى،
بشنو، و دعايم را مستجاب كن، و روزم را
به نااميدى و تهيدستى به شب مرسان،
و لاتَجْبَهْنى بِالرَّدِّ فى مَسْئَلَتى،وَاَكْرِمْ
مِنْ عِنْدِكَ مُنْصَرَفى،
و در دريوزگيم دست ردّ به سينهام مزن،
و رفتنم را از پيشگاهت،
وَ اِلَيْكَ مُنْقَلَبى، اِنَّكَ غَيْرُ
ضآئِقٍ بِما تُريدُ، وَلاعاجِزٍ عَمّا
و بازگشتم را به حضرتت گرامىدار، زيرا
در آنچه بخواهى دچار مضيقه نمىشوى، و در برابر خواستهها
تُسْئَلُ، وَ اَنْتَ عَلى كُلِّ - شَىْءٍ
قَديرٌ، وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ
ناتوان نمىباشى، و بر هر چيزى قدرت دارى،
و هيچ حول و قوهاى
اِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ.
جز به دست خداى بزرگ نيست.