How to use "make" :
👈 بعضی از کلماتی که با فعل make می آیند.
* make a decision
* تصمیم گرفتن
* make a suggestion
* پیشنهاد دادن
* make a prediction
* پیش بینی کردن
* make an excuse
* عذر خواستن
* make a war
* جنگ کردن
* make a peace
* صلح کردن
* make a speech
* سخترانی کردن
* make fun of
* تمسخر کردن
* make progress
* پیشرفت کردن
* make friends
* دوست شدن
* make a noise
* سر و صدا کردن
* make trouble
* درد سر درست کردن
* make difference
* تفاوت کردن
* make money
* پول در آوردن
* make the bed
* مرتب کردن تخت
* make a mistake
* اشتباه كردن