0

گام های در جهت برندسازی و کسب بازار

 
forooghi73
forooghi73
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : خرداد 1393 
تعداد پست ها : 212

گام های در جهت برندسازی و کسب بازار

گام های در جهت برندسازی و کسب بازار             
برندینگ و برندسازی که هدف و مطلوب بسیاری از شرکت ها و کسب وکارها است چگونه میسر خواهد شد. برندینگ هدف خود را شناسایی خدمات و محصول شرکت شما به مشتریان به منظور افزایش درآمد ساخته است. تصور نمایید که فرد با توجه به نیاز و خواسته خود نام شرکت و محصول شما را به ذهن آورد.
تحت این شرایط بازاریابی اینترنتی و سود شما مرز بی نهایتی را به خود جلب می کند و حال این سوال مطرح می گردد که پروسه برندینگ و برندسازی را چگونه برای کسب وکار خود آغاز نمایید؟ امروزه برندینگ در دنیای اینترنتی یکی از بزرگترین دغدغه های صاحبان کسب و کار بشمار می رود. اولین قدم در برندینگ در دنیای اینترنت طراحی سایت درست است.

گام اول : جمله برندینگ
اولین گام در برندسازی، یافتن پاسخ این سوال است که برند شما مساوی چیست؟ شاید بسیار دیده باشید که برندها برای خود جمله ای را انتخاب می نمایند که در واقع تعریفی از برند آنها خواهد بود. این جمله در واقع همان جمله ای است که در ذهن کاربر از برند شما برجا خواهد ماند و ایدئولوژی خاص از برند شما را بیان می نماید.

گام دوم: شناساندن ویژگی های برند
در گام دوم بر تمایزات محصول و برند خود تمرکز نمایید. محصول شما چه تمایز خاصی نسبت به دیگر برندهای رقیب و شرکت ها دارد؟ با تمرکز نمودن بر روی تمایزات خود می توانید نقاط قوتی را برای برند خود و نیز بازاریابی خود بیابید. بدانید مشتریان شما در جستجو چه محصول و خدماتی می باشند. مشتری خود را درک کرده و شناختی از نیاز و خواسته او کسب نمایید.

گام سوم: آگاهی دادن به کارمندان
کارمندان خود را در خصوص برند و پروسه برندسازی آگاه نمایید زیرا کارمندان شما اولین کسانی هستند که با مردم در ارتباط اند. فلذا آموزشی در خصوص برندینگ و نیز پروسه آن برای کارمندان ایجاد نمایید.

گام چهارم: شناساندن برند به عموم
برند خود را به عموم بشناسید که بدین منظور روش های مختلفی موجود می باشد. شبکه های اجتماعی ، رسانه های عمومی اغلب محیط هایی است که با تعداد کاربران بسیاری روبه رو می باشند. از این رو معرفی برند خود در رسانه های عمومی مانند مجله ، تلویزیون ، رادیو می تواند ابزار تبلیغاتی بسیار مناسبی باشد و همچنین شبکه های اجتماعی مانند گوگل پلاس ، توییتر ، فیس بوک نیز محیط های مناسبی برای تبلیغات خواهند بود که با اشتراک گذاشتن محتوای موجود در طراحی سایت خود می توانید بسیار قدرتمند عمل نمایید.
برند با نمادهای بصری و نقطه حائز اهمیت به یاد ماندنی فاصله زیاد دارد. برند ماموریت، چشمانداز برندسازی اصول اجرایی و تاکتیکهای سازمان را مستحکم میكند.اسکینر برند را اینگونه تعریف میكند: یک نام، طرح، نماد یا هر ویژگی که یک محصول یا خدمت یک فروشنده را از بین بقیه فروشندهها متمایز میكند. وظیفه برند، شناسایی و ایجاد آگاهی و تضمین سطح کیفیت، کمیت، رضایت و کمک به ارتقا است. برند همچنین میتواند بهعنوان سخنگوی سازمانی در راستای رسیدن به اهداف و بهطور خاص بر اجرایی بودن روابط عمومی سازمان تولیدکننده محصول تاثیرگذار باشد و باید به ارزشها، رفتارها، جایگاهیابی و هویت مربوط شود.      پیوند با عملکرد و اعتبار
    سازمانهای با عملکرد بالا ویژگیهای خاص مانند تمرکز، وحدت هدف، انرژی، چابکی، یادگیری و هویت را در هر موقعیت و سطوح به اشتراک میگذارند. اگر تمام ویژگیهای ذکرشده پرورش یابد، استانداردهای بالای عملکرد، حتی در مواجهه با رقابت شدید، میتوانند پایدار شوند. اعتبار بالای سازمانی، شاخصهای قوی اعتبار را به اشتراک میگذارد كه شامل کیفیت مدیریت، کیفیت محصولات و خدمات، نوآوری، ارزشها و سرمایههای بلندمدت، جایگاه مالی، نحوه استفاده از داراییهای شرکت، توانایی جذب، توسعه و نگهداری افراد با استعداد و مسوولیت در قبال ارتباطات و محیط میشود. این محرکها در صنایع مختلف وزنها و اولویتهای متفاوتی دارند.
    برندسازی در مقابل بازاریابی
    یک ذهنیت اشتباه وجود دارد که طبق آن بازاریابی و برندسازی یکسان در نظرگرفته میشود، البته که اینگونه نیست و اسكینر بازاریابی را اینگونه تعریف میكند: فرآیند برنامهریزی، ادراک، قیمتگذاری، ارتقای ایدهها، محصولات و خدماتی که تبادلی ایجاد میكنند تا اهداف سازمانی و شخصی را محقق كند. در محیط كسبوكار اخیر نقش بازاریابی و مفاهیم بازاریابی و برنامهریزی بازار تغییر نکرده است و این درحالی است كه روش ارتباطی کسبوکارها و مشتریان آنها به صورت مهیجی تغییر کرده است. مساله اصلی برندسازی درک این موضوع است که ارتباطات بازاریابی در محیط کسبوکار اخیر یک فرآیند دوطرفه است. رسانههای اجتماعی بسیار عالی این روش ارتباط را تسهیل و تشویق میكنند. درحالیکه توسعه سریع اینترنت و قالب رسانههای اجتماعی وابسته، سازمانها را بهعنوان فرصتهای عالی برای اتصال به عموم جامعه معرفی میكند.
    نقش روابط عمومی در برندسازی
    نقش روابط عمومی سازمانی، توسعه همگام با تغییر است. روابط عمومی تنها روی محصول شما تمرکز نمیکند و به شکلدهی ارسال استراتژیک پیام كسبوكار شما کمک میكند.
    نقش روابط عمومی در مدیریت برند دارای دوبخش است: خالق روایت و تامینکننده امکانات رسانهای
    خالق روایت: محیط کنونی کسبوکار با فقدان اعتماد و اطمینان مصرفکننده همراه است. در یافتههای تحقیق آمریکا درسال 2005 یک مثال از رشد این تفكر در مصرفکنندگان مشاهده میشود و فاش میسازد که 65 درصد از مطالعهکنندگان مجلات اعتقاد دارند که تبلیغکنندگان هزینه میکنند تا محصولات یا ویژگیهای آنها را در بخش مقالات مجلات جای دهند. این موضوع بیانگر تغییر مهمی در نگرش و ادراک مصرفکننده است. هدف از برندسازی ایجاد ارتباط با جوهر وجودی سازمان است و این نیازمند داستانی است که معمولا توسط محصول یا خدمت یا از طریق تبلیغات دهان به دهان مصرفکننده بهعنوان پیامی معتبر بازگو میشود.
    رسانههای اجتماعی: رشد رسانههای اجتماعی و مخاطبان آنها بازی برای تبلیغکنندگان و بازاریابان را تغییر داده است. زیرا رسانههای اجتماعی بر پایه ارتباطات تعاملی و دوطرفه هستند که دقیقا نقطه مقابل مفهوم سنتی یک طرفه و فرستنده مدار (sender orientation) تبلیغات و ارتباطا ت بازاریابی است. ارتباطات فرستنده مدار روی فرد فرستنده تمرکز دارد. بهویژه تئوری ارتباط فرستنده مدار فرض میکند که طراحی پیام، کلید موفقیت ارتباط است. در پروتکل ارتباطی تبلیغات و بازاریابی فرستنده مدار یک طرفه سنتی، ارتباط تنها از طرف فرستنده که به موضوعی اشاره میکند، اتفاق میافتد. طراحی پیام، کلید موفقیت ارتباط پیام است واگر گیرنده پیام، معنی پیام را درک نکند ارتباط شکل نمیگیرد. (استیدمن، 1975)
    رسانه اجتماعی، یکی از محدودههای بسیار زیاد از کسبوکار سازمانی است که واحد روابط عمومی میتواند در آن کمک کند. روابط عمومی از طریق گفتن داستان معتبر و حمایت از ذهنیت تبلیغات برند به تعهد ضروری برند و نگرش برند زندگی میبخشد. این مهمترین مساله در محیط و رسانه در حال تحول است. روابط عمومی با اهداف گسترده در ارتباطات سازمانی و بهعنوان نماینده سازمان و ایجاد خود فهمی(self-understanding)که به صورت فزاینده با مردم در ارتباط است، مورد استفاده قرار میگیرد. این موضوع برای جابهجایی بازار، تحریک مصرفکننده و اقتصاد مکالمهای (conversation economy) که از طریق مکالمه دوجانبه بین مصرفکننده و سازمان شکل گرفته، بسیار حائز اهمیت است. علاوه براین آگاهی اجتماعی فزاینده در بین مصرفکنندگان با تمرکز زیاد بر آنچه چه سازمانی هستند، بیشتر ازآنکه چه محصول یا خدمتی تولید میکنند، بهوجود آمده است.
    علاوه براین وجود سیستم گسترده مصرفکننده و فقدان اعتماد و اطمینان مصرفکننده که بهواسطه رویدادهای دهه گذشته بهوجود آمده باعث فشار به کسبوکارها برای بازنگری استراتژیهای ارتباط تبلیغات و بازاریابی شده است. یکی از نتایج، یکپارچه سازی واحد روابط عمومی با واحد نوآوری برندسازی است. تکثیر کانالهای تلویزیونی و مجلات تخصصی، دسترسی سریع 24 ساعته به اخبار و رشد نمایی اینترنت به این معنی است که سازمانها جایی برای مخفی شدن ندارند. سازمانها باید با بیان علت و نشانه (sign)، آماده برای رد کردن داستانهای مخرب باشند و باید همیشه مطمئن باشند که پیام خود را منتقل میکنند. تمام این موارد نشان میدهند که روابط عمومی تا چه اندازه برای استراتژی برند، ساختن و حفظ اعتماد سازمان اهمیت دارد.
    برای توسعه استراتژیهای موفق روابط عمومی باید 4 عامل را درنظر گرفت:
    1) شناسایی ویژگیهای مختلف و خصوصیات برند
    2) ارزیابی ادراک تمام سهامداران خارجی
    3) عملکرد ارتباطات سازمانی، استفاده از ویژگیهای برند و خصوصیات داخلی برای شکل دادن کارمندان در جایگاهیابی شرکت
    4) ایجاد برنامه سالانه قابل ارزیابی، تعهد برند، ادراک مخاطبان اصلی رهبری سازمانی، ارتباطات مشتری، نوآوری بازار و مسوولیت سازمانی

منبع : روزنامه اقتصاد ایران

پنج شنبه 5 شهریور 1394  3:40 PM
تشکرات از این پست
boxell
boxell
کاربر جدید
تاریخ عضویت : مهر 1398 
تعداد پست ها : 17

پاسخ به:گام های در جهت برندسازی و کسب بازار

معرفی  راهکارهای برندسازی برای کسب و کارها

1- در مورد محصولات یا خدمات آگاهی رسانی کنید

هنوز هم خیلی از شرکت ها به کنار گذاشتن شیوه های بازاریابی سنتی و به کارگیری بازاریابی دیجیتال تمایلی نشان نمی دهند. شان تصمیم گرفت این دسته از مشتریان احتمالی و سرسخت را به مشتریان بلند مدت خود تبدیل کند. او با اینکه نسبت به محصول نگرانی های بیشتری داشت، روی بازاریابی تمرکز بیشتری کرد. راز موفقیت او از این قرار بود: آذری به جای آنکه به تبلیغ خدمات خود بپردازد، روی آشکار کردن ارزش این خدمات متمرکز شد. او طرح بازاریابی محتوایی کسب و کار مورد نظر را آماده کرد و به آن در پیاده سازی استراتژی ها روی تمام پلتفرم های دیجیتال کمک کرد.

شما می توانید برای کسب و کار خودتان از شناساندن فلسفه ی وجودی محصول یا خدمات خود شروع کنید. اگر نتوانید ارزش محصول خود را به مشتریان نشان دهید، راه پیدا کردن به بازار آنها کار دشواری خواهد بود.برای آنکه به یک برند تبدیل شوید، روی ارزش منحصر به فردی تمرکز کنید که برای مشتریان خود فراهم می کنید؛ ارزشی که شرکت های دیگر از ارائه ی آن عاجزند. از این نقطه، شرحی از شرکت خود به وجود بیاورید که بتوانید آن را با مشتریان در میان بگذارید؛ حکایتی که بیانگر گزاره ی ارزش منحصر به فرد شما باشد.

2- در رویکرد خود ثبات قدم داشته باشید

شان و اعضای تیمش، با ۱۲ سال سابقه ای که در حوزه ی بازاریابی دیجیتال دارند، برای کمک به رشد برند ها و افزایش حضور آنلاین آنها تلاش بسیاری کرده اند. آنها خوب می دانند که برند هر شرکتی ارزشی دارد، اما بهبود و رساندن وجهه ی برند به مشتریان و یا واگذار کردن این کار به هر کس دیگری، به تصمیم خود شرکت بر می گردد. برندسازی نیازمند زمان است. این فرایند به استراتژی مناسب و انسجام در اجرا نیاز خواهد داشت. پیش از آنکه کسب و کار خود را تبدیل به یک برند کنید، یک سؤال از خودتان بپرسید: «کسب و کار من قرار است چه کار کند؟» … بعد از آنکه جواب این سؤال را پیدا کردید، از مسیر خود منحرف نشوید. منحرف شدن از این مسیر، روی برند شما تأثیر منفی خواهد گذاشت.

3- از قدرت بررسی های موردی استفاده کنید

اولین چیزی که هنگام خرید محصول یا خدمات مد نظر قرار می دهید چیست؟ اول از همه، از دوستان و آشنایان خود در این باره خواهید پرسید. سپس به نقد های آنلاین و یا مدرکی قابل اعتماد در مورد محصول یا خدمات مورد نظر مراجعه خواهید کرد. امروزه، لازم نیست بازاریابان تمام وقت خود را به صحبت کردن در مورد ویژگی ها و مزایای محصول یا خدماتی که ارائه می کنند اختصاص دهند. در دنیای امروز، مشتریان می خواهند فرایند خریدی پیدا کنند که با بررسی های موردیِ قابل اعتماد پشتیبانی می شوند. شما با نشان دادن نمونه های زنده در قالب بررسی موردی، خودتان را از هزاران فروشنده ی چرب زبانی که برای فروش خود دست به ترفند های مختلفی می زنند متمایز خواهید کرد.

سه شنبه 2 مهر 1398  6:00 PM
تشکرات از این پست
boxell
boxell
کاربر جدید
تاریخ عضویت : مهر 1398 
تعداد پست ها : 17

پاسخ به:گام های در جهت برندسازی و کسب بازار

برندسازی داخلی یا درون سازمانی(Internal Branding) مفهومی تازه است که تاثیر کارکنان در ایجاد تصویر ذهنی مطلوب تر از برند در ذهن مشتریان را مورد ارزیابی قرار میدهد . مفهوم برندسازی داخلی ، مبتنی بر این اصل است که برندسازی ار درون سازمان آغاز میشود .

هنگامی که در پروسه برندسازی دقیق می شویم بحث برندسازی داخلی به میان می آید و از این رو نیاز به مرور ادبیات علمی رفتار سازمانی و جامعه شناسی سازمانی می شویم. در این نوشتار با بیان اهمیت و ضرورت برندسازی داخلی، مزایای تحقق ان را مرور می کنیم.
بازاریابی داخلی اشاره به ارتباط بین شرکت و کارکنان دارد که منجر به آموزش و انگیزش کارکنان در ارائه خدمات به مشتریان می شود.

به نظر کاتلر، بازاریابی درونی، مهمترین جزء بازاریابی خدمات می‌باشد. چرا که در صنایع خدماتی بیشترین تماس بین مشتریان و کارکنان وجود دارد. در سازمان های خدماتی، زمانی استراتژی بازاریابی‌ سازمان اثربخش خواهد بود که بازاریابی بیرونی و درونی به طور نظام‌مند مورد توجه قرار گیرند.

بر خلاف شرکتهای تولیدی، که بیشتر روابط و تعاملات خارج از شرکت بر دیدگاه مشتریان تاثیر می گذارد، در بخش خدمات، تلاشها و ارتباطات داخلی اهمیت بسیاری دارد.همچنین تشخیص و اراده کارکنان در برآورده کردن تعهدات سازمان ، نقشی تعیین کننده دارد.

این جاست که موضوع برند سازی داخلی مطرح می شود . برند سازی داخلی را می توان، آموزش و اکتساب آموزه های برند در سه سطح دانشی، نگرشی و رفتاری تعریف نمود.

اگر از زاویه دید دانش رفتار سازمانی نگاه کنیم، این مفهوم ارتباط نزدیکی با "جامعه پذیری سازمانی" دارد. ﺟﺎﻣﻌﻪ ﭘﺬﻳﺮی اﻓﺮاد در ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎ ﻓﺮاﻳﻨﺪی اﺳـﺖ ﻛـﻪ از آن ﻃﺮﻳــﻖ ﻛﺎرﻛﻨــﺎن ﺑــﺎ ارزﺷــﻬﺎی ﺳــﺎزﻣﺎﻧﻲ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪﺳــﺎزی ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ و اﻧﺘﻈﺎرات ﺳﺎزﻣﺎن را در ﻣﻮرد رﻓﺘﺎرﻫﺎی واﺑﺴﺘﻪ ﺑـﻪ ﺷﻐﻞ ﺧﻮد و داﻧﺶ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺿﺮوری ﺑﺮای اﻧﺠﺎم ﻧﻘـﺸﻬﺎی ﺧﻮد ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻋﻀﻮی ﻛﺎرآﻣﺪ را ﻓﺮا ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻧﺪ.

صرفنظر از تفاوتهای بین سازمانهای مختلف از نظر (اندازه ، اهداف و … )، انتقال ارزش و دانش برند، پایه و مبنای روندهای مدیریت برند داخلی است.

دوشنبه 8 مهر 1398  11:58 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها