0

اصطلاحات کاربردی

 
8pooria
8pooria
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 5257
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به: اصطلاحات کاربردی

۲۱۶- just follow your nose: مستقیم رفتن، سیخکی رفتن

۲۱۷- give someone the raspberry: برای کسی شیشکی بستن

۲۱۸- If we put our heads together…: باهم مشورت کردن، باهم طرح ریختن و فکر کردن

۲۱۹- cut corners: از سر و ته کاری زدن، از کار دزدیدن

۲۲۰- put someone on a pedestal: از کسی بت ساختن، و مثل بت کسی را ستایش کردن

۲۲۱- put one’s foot in it: نسنجیده حرف زدن و گند زدن

۲۲۲- his bark worse than his bite: به اندازه ای که نشون میده بد نیست

۲۲۳- kick the bucket: غزل خداحافظی را خواندن، مردن

۲۲۴- kick up my heels: خوش بودن و جشن گرفتن

۲۲۵- you talk my ear off: با پر حرفی سر کسی را بردن

۲۲۶- bury the hatchet: آشتی کردن، دشمنی کنار گذاشتن، با هم کنار آمدن

۲۲۷- a cool drink really hits the spot: چسبیدن، جون دادن

۲۲۸- you are driving me up a wall: کلافه کردن، ذله کردن و عاجز کردن

۲۲۹- learn/ know the ropes: سر رشته کاری را داشتن، فوت و فن را دانستن

۲۳۰- the fat is in the fire: دیگه کار از کار گذشته، دیگه نمیشه کاریش کرد، آب ریخته جمع نمیشه

۲۳۱- like a bull in a china shop: دست و پا چلفتی، بی فکر و بی ملاحظه و بی احتیاط

۲۳۲- tongue-in-cheek: شوخی غیر جدی

۲۳۳- call a spade a spade: بدون رو در بایستی ، رک و پوست کنده و بی پرده حرف زدن

۲۳۴- the rain is the kiss of death for our picnic: فاتحه ی چیزی را خواندن

۲۳۵- as like as two peas in a pod: کاملا شبیه هم، مثل سیبی که از وسط نصف شده باشه

۲۳۶- I’m up to my ears in dept(sth): تا خرخره در چیزی غرق بودن

۲۳۷- keep your ear to the ground: گوش به زنگ باش

۲۳۸- children control parents! the tail wagging the dog: کارها برعکس شده/ کار دنیا برعکس شده

۲۳۹- you can’t hold a candle to me!: حریفم نمی شی، به گدم نمیرسی، انگشت کوچیکم نمی شی

۲۴۰- you get your ticket punched: شناسنامه کسی را باطل کردن، مردن کشته شدن

۲۴۱- you lay an egg: خیط شدن، گند زدن، خراب کردن

۲۴۲- I bet she is bark up the wrong tree: بی راهه رفتن و اشتباه کردن

۲۴۳- lay your cards on the table: رو راست بودن، صادق بودن

۲۴۴- you really turn me off: حالم گرفته شد ، دلسرد کردن

۲۴۵- don’t let anyone feed you a line: فریب،گول دادن

۲۴۶- hold your tongue: مواظب زبونت باش، جلو زبونت رو بگیر

۲۴۷- rain or shine: هر طور شده، در هر شرایطی

۲۴۸- money talks! : حرف اول و اخر رو پول میزنه، حلال مشکلاته

۲۴۹- you gotta pay 5bucks for the meal. come on, fork it over:رد کن بیاد، اخ کردن، سلفیدن

۲۵۰- you raise a stink: الم شنگه به پا کردن، قشقرق کردن

۲۵۱- Don’t get so mad! hold your horses: دست نگه دار، عجله نکن، تند نرو

۲۵۲- I twist his arm: مجبور کردن، تحت فشار قرار دادن، وادار کردن

۲۵۳- make ends meet: دخل و خرج را جور کردن

۲۵۴- I am in the doghouse: میونم با همسرم شکرابه، محل سگ هم به کسی نگذاشتن

۲۵۵- calm down, don’t get varied away: احساساتی شدن، ذوق زده شدن

۲۵۶- you should keep your eye on the ball: حواس خود را جمع کردن

۲۵۷- I can’t talk clearly, have a frog in one’s throat: صدای کسی گرفته بودن

۲۵۸- get the ball rolling: دست به کار شدن، شروع کردن

۲۵۹- off the hook: به داد کس رسیدن، از هچل در آوردن!

۲۶۰- Fishy: مشکوک

۲۶۱- wear the pants: مرد خانواده، رئیس خانواده

۲۶۲- burn the midnight oil: تا پاسی از شب درس خواندن و دود چراغ خوردن

۲۶۳- no strings attached: بدون قید وشرط، بدون تعهد

۲۶۴- I know the city like the back of my hand: مثل کف دست

۲۶۵- he is still wet behind the ears: دهان کسی بوی شیر دادن، بی تجربه، خام، جوجه، بچه

۲۶۶- keep my fingers crossed for ya: برای کسی آرزوی موفقیت کردن

۲۶۷- go bananas: خیلی عصبانی یا خوشحال شدن و هیجان زده شدن

۲۶۸- what’s cooking? تازه چه خبر؟well, nothing much

get out of my face if you know that’s good for you -269: از جلو چشام گم شو، گورتو گم کن

۲۷۰- they get my goat: کفرم رو در میارن، روس سگ کسی بالا آوردن

۲۷۱- his name rings a bell: به نظر کسی آشنا بودن، به ذهن کسی آمدن

۲۷۲- make a splash: کولاک، معرکه، غوغا کردن

۲۷۳- as soon as you get the hang of your computer: قلق کاری را به دست آوردن

۲۷۴- lead a dog’s life: زنگی سگس داشتن، با فلاکت زندگی کردن

۲۷۵- a wild goose chase: آب در هاون کوبیدن، کار بیهوده کردن

۲۷۶- right off the bat: فورا، بلافاصله، بدون معطلی

۲۷۷- yours truly: چاکر ، مخلص، بنده

۲۷۸- Mom and dad bend over backwards to (to do sth)please us: ازجان مایه گذاشتن، نهایت سعی کردن

۲۷۹- I’ll give you a buzz:به کسی تلفن زدن

۲۸۰- off the record: غیر رسمی و محرمانه

۲۸۱- they really GO TO TOWN: سنگ تمام گذاشتن و گل کاشتن

۲۸۲- LET your Hair DOWN and tell me: خودمانی و راحت حرف زدن، از حالت رسمی خارج شدن

۲۸۳- he can’t HAVE his Cake AND Eat IT TOO: هم خدا و هم خرما را خواستن

۲۸۴- he Blows A FUSE: فیوز کسی پریدن، عصبانی شدن

۲۸۵- mom Blows her TOP: از کوره در رفت و به شدت اعصبانی شد

۲۸۶- let sleeping dogs lie: پا روی کسی/ سگ نذاشتن و دنبال دردسر نبودن

۲۸۷- he seems to be ON his High Horse: باد کردن و خود را گرفتن

۲۸۸- Sell someone down the river: خیانت کردن و لو دادن و فریب دادن

۲۸۹- It’s just his nature to Shoot From The Hip: نسنجیده حرف زدن و عمل کردن

۲۹۰- stop Shooting Off your Mouth: دهن لقی، لاف زدن

۲۹۱- he stick to his guns: پای حرف خود ایستادن، از حق خود دفاع کردن

۲۹۲- pass the buck: تقصیر را گردن دیگران انداختن، مسولیت را متوجه دیگران کردن

۲۹۳- that’s our family’s skeleton in the closet: راز شر م آور، نقطه ضعف

۲۹۴- take the bull by the horns: شخصا با مشکلات روبرو شدن، مستقیما وارد عمل شدن

۲۹۵- word up!: با حرفات موافقم / فهمیدم چی میگی

۲۹۶- eat your words: حرفی که گفتی اشتباه بود

۲۹۷- weight your words: اول فکر کن بعد حرف بزن

۲۹۸- word salad: آشفته گویی

۲۹۹- words fail me: شکه شدم، خشمگین شدم، تعجب زده شدم، نمی دنم چی بگم

۳۰۰- hang dog: آدم پست و تر

دلم به مستحبی خوش است که جوابش واجب است:

السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه

مدیر گروه زبان انگلیسی

 

دوشنبه 18 آبان 1394  7:03 PM
تشکرات از این پست
8pooria
8pooria
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 5257
محل سکونت : خراسان رضوی

چند نمونه از جملات پرکاربرد در مکالمه های روزانه

چند نمونه از جملات پرکاربرد در مکالمه های روزانه🔸🔸🔸🔸🔸

🔴 I appreciate what you are doing for me.

از كارهایی که برای من انجام میدی ممنون.

🔵 I have no word to express my deep gratitude.

جدا نمی‌دونم چطور از شما تشکر کنم (نمی‌دانم با چه زبانی از شما تشکر کنم).

🔴 I don’t have anything to give in return.

نمی‌دونم محبت شما را چگونه جبران کنم.

🔵Dont feel restrained.

معذب نباشید.(راحت باشید).

🔴 Every thing clicked back to me at once.

یکدفعه همه چیز یادم آمد.

🔵Who ever said that?.

اصلا کی اینو گفته؟

🔴 He is a man of influence.

او مرد صاحب نفوذی است.

🔵I am not in a good mood today.

امروز زیاد حال و حوصله ندارم.

🔴Thanks for your compliment.

از تعریفت خیلی ممنون.

🔵When I told them I was a doctor their whole attitude changed.

وقتی به آنها گفتم كه من دكتر هستم طرز برخورد همه عوض شد.

🔴Whats all the fuss about?

این همه سر و صدا برای چیه؟

🔵My mind got distracted for a second.

یک لحظه حواسم پرت شد.

🔴It doesn’t suit you very much.

زیاد بهت نمی‌آید.

🔵what a mess!

اه چه گندی!

🔴Luck wasnt on their side.

بخت باهاشون یار نبود.

🔵No buts and ifs.

دیگه اما و اگر نداره.

🔴Do it on private.

به طور محرمانه آن را انجام بده.

🔵 Bon appetit.

نوش جان!

🔴 Well have some fun with him.

یه خرده باهاش حال كنیم.

🔵Keep it to yourself.

پیش خودت بمونه.

🔴Sorry for interruption / interrupting you.

ببخشید که حرف شما را قطع می‌کنم.

🔵Thats awfully very kind of you.

این واقعا لطف شما را می‌رساند.

🔴 I couldnt make sense of what you said.

نتوانستم از چیزی که گفتید سر در بیاورم.

🔵 I didnt want to offend you.

منظور بدی نداشتم (نمی‌خواستم ناراحتت کنم).

🔴Am I making myself understood or not?

می‌توانم منظورم را به شما برسانم یا نه؟

🔵I will be back before you know it.

🔵I will be back in a flash

🔵I will be back in a split second

🔵I will be back right away

تا چشم بهم بزنی بر می‌گردم.

🔴Fall back.

عقب نشینی كنید.

🔵I was stuck in the traffic.

تو ترافیک گیر افتاده بودم.

🔴Im so full.

حسابی سیرم.

🔵I beg you, I need him.

خواهش می‌كنم؛ من بهش احتیاج دارم.

🔴Could you let me off?

ممکن است من را پیاده کنید؟

🔵Have you ever noticed?

تا حالا دقت كردی؟

🔴Let of my hand.

دستمو ول كن.

🔵Dont let the news get out.

اجازه نده خبر به جا‌یی درز پیدا کند.

🔴He took a week leave.

او یک هفته مرخصی گرفت.

🔵She has a heart feeling toward him.

از او دل پری دارد.

🔴It occurred to me suddenly.

ناگهان به ذهنم خطور کرد.

🔵Please notify us of any change of address.

لطفا تغییر آدرستان را به ما اطلاع دهید.

🔴I will just see you to the door.

تا دم در شما را بدرقه می‌کنم.

🔵Try your best.

نهایت سعیت را بکن.

🔴He lied about his age.

او در مورد سنش به ما دروغ گفت.

🔵Thank you very much. You were a big help.

خیلی متشكرم كمك زیادی کردی.

🔴You mean a world to me.

تو برای من یک دنیا ارزش داری.

🔵Make yourself at home.

اینجا رو منزل خودتون بدونید.

🔴Nice of you to come.

لطف کردید تشریف آوردید.

🔵Thats so hard to deal without you.

بدون شما سر کردن خیلی مشکل است.

🔴I feel honored to have you as a friend.

از اینکه با شما دوست هستم افتخار می‌کنم

دلم به مستحبی خوش است که جوابش واجب است:

السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه

مدیر گروه زبان انگلیسی

 

شنبه 23 آبان 1394  7:14 PM
تشکرات از این پست
8pooria
8pooria
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 5257
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به: اصطلاحات عاميانه و غير رسمي

حرف دهنتو بفهم :
Watch your mouth
خجالت بکش :
shame on you
بزنم به تخته:
Touch wood
بخشکی شانس:
it is just my luck
برو کشکتو بساب :
go fly a kite
حقته-تا چشمت کور شه:
Serves your right
خرخون:
Book worm
بزن تو رگ :
Dig in
بزن به چاک:
Beat it
این به اون در :
Tit for tat
به تو ربطی نداره:
It is none of your business
سنگ رو یخ:
I felt like a fool
برو به درک _ برو به جهنم:
Go to hell
دست از سرم بردار :
get of my back
می خوای بخواه نمی خوای نخواه:
like it or lump it
این خط این نشون :
mark my words
چون من میگم:
because I say so
حلال زاده است:
Speak of the evil

دلم به مستحبی خوش است که جوابش واجب است:

السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه

مدیر گروه زبان انگلیسی

 

شنبه 23 آبان 1394  7:15 PM
تشکرات از این پست
asdfg_zxcvb11
asdfg_zxcvb11
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1394 
تعداد پست ها : 2460
محل سکونت : کرمان

پاسخ به: اصطلاحات کاربردی

با سلام،

ضمن تشکر از گذاشتن اصطلاحات مفید انگلیسی، بهتر بود مصداق استفاده از هر کدام ذکر شود تا خدای نکرده در جای نامناسب بکار نروند. برای این موارد مثال زیاد است که در پست های آینده به برخی خواهم پرداخت.

چهارشنبه 4 آذر 1394  10:58 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها