0

ظهور نهمین نور ولایت

 
haj114
haj114
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3991

ظهور نهمین نور ولایت

ظهور نهمین نور ولایت
حکیمه - دختر حضرت موسی بن جعفر و عمه‏ی امام محمد جواد علیهم‏السلام، حکایت کند: 
چون هنگام ولادت حضرت جواد الأئمه علیه‏السلام نزدیک شد، حضرت ابوالحسن، امام رضا علیه‏السلام مرا به همراه همسرش، خیزران - مادر حضرت جواد علیه‏السلام - با یک نفر قابله (ماما) داخل یک اتاق قرار داد و درب اطاق را بست. 
وقتی نیمه‏ی شب فرا رسید، ناگهان چراغ خاموش شد و اتاق تاریک گشت؛ و ما ناراحت و متحیر شدیم که در آن تاریکی، در چنین موقعیتی حساس چه کنیم؟ 
در همین تشویش و اضطراب به سر می‏بردیم که ناگاه درد زایمان برخیزران عرض شد؛ و اندکی بعد وجود مبارک و نورانی حضرت ابوجعفر، محمد جواد علیه‏السلام از مادر تولد یافت و با ظهور طلیعه‏ی نورش تمام اتاق روشن گشت. 
حکیمه گوید: به مادرش، خیزران گفتم: خداوند کریم به واسطه‏ی وجود مبارک و نورانی این نوزاد عزیز، تو را از روشنائی و نور چراغ بی‏نیاز گردانید. 
پس چون نوزاد بر زمین قرار گرفت، نشست و نور تشعشع انوار الهی، تمام اطراف بدنش را فرا گرفت، تا آن که صبح شد و پدر بزرگوارش حضرت ابوالحسن، علی بن موسی الرضا علیهماالسلام تشریف آورد؛ و با لبخندی نوزاد عزیز را در آغوش گرفت؛ و پس از لحظه‏ای او را در گهواره نهاد و به من فرمود: ای حکیمه! سعی کن که همیشه کنارش باشی. 
حکیمه در ادامه‏ی حکایت چنین گوید: چون روز سوم مولود فرا رسید، آن نوزاد عزیز چشم‏های خود را به سوی آسمان بلند نمود و بعد از آن نگاهی به سمت راست و سمت چپ کرد و سپس با زبان صریح و فصیح اظهار داشت: 
«أشهد أن لا اله الا الله، وحده لا شریک له، و أن محمدا عبده و رسوله». 
و هنگامی که شهادت بر یگانگی خداوند متعال و رسالت حضرت محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بر زبان جاری کرد، بسیار تعجب کردم و در جیرت قرار گرفته و با همان حالت از جای خود برخاستم و به حضور حضرت رضا علیه السلام آمدم و گفتم: صحنه ای بسیار عجیب و شگفت‏آوری را دیدم! 
امام علیه‏السلام فرمود: چه چیزی را مشاهده کرده‏ای؛ که باعث شگفتی تو گشته است؟ 
در جواب حضرت گفتم: این نوزاد کوچک چنین و چنان گفت، و تمام جریان را برایش بازگو کردم. 
همین که امام رضا علیه‏السلام سخن مرا شنید، تبسمی نمود و سپس فرمود: چیزهای معجزه‏آسا و حیرت‏انگیز بیشتری را نیز مشاهده خواهی کرد. [1] . 

پی نوشت ها:
[1] الثاقب فی المناقب: ص 514، ح 432، مناقب ابن شهرآشوب: ج 4، ص 394.

 

دوشنبه 2 شهریور 1394  9:35 PM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh
دسترسی سریع به انجمن ها