0

پاسخ‏ امام هادی به پرسش‏ یحیی بن اکثم

 
haj114
haj114
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3991

پاسخ‏ امام هادی به پرسش‏ یحیی بن اکثم

پاسخ‏ امام هادی به پرسش‏ یحیی بن اکثم
یحیی بن اکثم، از قاضیان عصر مأمون، چند سؤال مشکل را تنظیم کرد و توسط موسای مبرقع، برادر امام هادی علیه‏السلام، برای حضرت فرستاد و پاسخ همه را دریافت کرد. توجه شما را به این پرسش و پاسخ مکتوب جلب می‏کنیم: 
سؤال: آیا حضرت سلیمان علیه‏السلام به علم آصف بن برخیا نیازمند بود که به وی گفت: تخت بلقیس را به یک چشم هم زدن حاضر کند؟ 
جواب: حضرت سلیمان علیه‏السلام نیازمند به علم اصف نبود، بلکه می‏خواست به امت خود از جن و انس بفهماند که حجت پس از من آصف بن برخیا است. پرسش: چگونه حضرت یعقوب و فرزندانش حضرت یوسف را سجده کردند؟ 
پاسخ: سجده‏ی آنان سجده‏ی شکر بود، نه سجده‏ی عبادت و پرستش. سؤال: خداوند در آیه‏ی نود و چهارم سوره‏ی یونس گوید: اگر از آنچه بر تو نازل کردیم، در تردید هستی، از آنان که پیش از تو بودند، بپرس؛ اگر مخاطب پیامبر صلی الله علیه و آله است، چگونه او شک دارد و اگر خطاب به دیگری است، قرآن بر چه کسی جز پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شده است؟ 
جواب: پیامبر هیچ تردید نداشت، این گونه خطاب برای مماشات و همراهی با طرف مقابل است. مانند دعوت به مباهله که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: لعنت خدا بر دروغگویان، با این که خود پیامبر می‏داند که دروغگو نیست. 
پرسش: مراد از هفت دریا در آیه‏ی بیست و هفتم سوره‏ی لقمان؛ (و لو أن ما فی الأرض من شجرة أقلام و البحر یمده من بعده سبعة أبحر ما نفدت کلمات الله) چیست و در کجا قرار دارد؟ 
پاسخ: چشمه‏ی کبریت، چشمه‏ی یمن، چشمه‏ی برهوت، چشمه‏ی طبریه، آب گرم ماسپندان (محلی در خوزستان)، آب گرم آفریقیه، چشمه‏ی بحرون و کلمات پایان ناپذیر خدا ما اهل‏بیت هستیم. 
سؤال: خداوند در آیه‏ی هفتاد و یکم سوره‏ی زخرف می‏فرماید: (و فیها ما تشتهیه الأنفس و تلذ الأعین)؛ هر چه دل بخواهد و چشم از آن لذت ببرد، در بهشت موجود است. پس چرا خداوند آدم را که تنها گندم خورده بود عذاب و کیفر نمود. 
جواب: خوردن هر چیز در بهشت حلال است، اما خداوند آدم علیه‏السلام را از حسد ورزیدن نهی کرده بود که به مخلوقات بزرگ‏تر از خود حسد نورزد (برای استعاره بر آن نام درخت نهاده شده است). 
پرسش: در آیه‏ی شریفه (أو یزوجهم ذکرانا و أناثا)؛ [1] خداوند اگر بخواهد پسر و دختر را برای آنان جمع می‏کند، جایی که خداوند پسر را به بندگانش تزویج کند، چگونه قومی را به سبب این عمل (لواط) کیفر داده است؟ 
پاسخ: مراد از جمع کردن میان پسران و دختران این است که خداوند گاهی دو نوزاد (دو قلو پسر و دختر) عطا می‏کند و اعدادی که با هم قرین باشند، جفت نامیده می‏شوند، هر یکی جفت دیگری است. 
سؤال: چرا گاهی گواهی یک زن کافی است، با این که خداوند می‏فرماید: باید دو مرد عادل شهادت بدهند؛ (و أشهدوا ذوی عدل منکم). [2] . 
جواب: گواهی یک زن در مورد قابله (ماما) در موضوع زنده یا مرده بودن نوزاد در هنگام ولادت است؛ در صورتی که مورد اطمینان باشد. 
پرسش: حضرت علی علیه‏السلام دستور داده بود که راه تشخیص خنثی شناختن مجرای ادرار او است. چه کسی باید این تحقیق را بکند، زن یا مرد؟ اگر زن نگاه کند، شاید او مرد باشد و اگر مرد نگاه کند، شاید او زن باشد و در هر دو صورت جایز نیست؟ 
پاسخ: باید مردان عادلی جلوی آینه بایستند و خنثی پشت سر آنان برهنه شود، دو شاهد عکس آن را در آیینه می‏بینند و شهادت می‏دهند. 
سؤال: مردی دید که چوپانی با یکی از گوسفندان خود آمیزش می‏کند؛ چون نگاه چوپان به آن مرد افتاد، وی کنار رفت و آن گوسفند نیز در میان گوسفندان دیگر گم شد. این گوسفندها حلال است یا حرام؟ 
جواب: اگر آن گوسفندان را شناسایی کنند، باید آن را بسوزانند، وگرنه قرعه می‏اندازند به این ترتیب که گله را دو نیم می‏کنند و قرعه می‏کشند، به نام هر یک درآمد، نصف دیگر آزاد است و همینطور ادامه می‏دهند تا به یک گوسفند برسد. وقتی قرعه به نام آن افتاد، او را می‏سوزانند و دیگر گوسفندان آزاد می‏شوند. 
پرسش: چرا نماز صبح بلند خوانده می‏شود، با این که از نمازهای روزانه است و بلند خواندن مربوط به نماز شب است؟ 
پاسخ: چون پیامبر صلی الله علیه و آله در تاریکی هوا نماز صبح را می‏خواند، در حکم قرائت‏های شبانه قرار دارد. 
سؤال: چرا حضرت علی علیه‏السلام قاتل زبیر، ابن‏جرموز، را نکشت و تنها بشارت دوزخ به او داد؟ 
جواب: قاتل از خوارج بود و علی علیه‏السلام می‏دانست که در جنگ نهروان کشته خواهد شد. 
پرسش: چرا حضرت علی علیه‏السلام در جنگ صفین با معاویه همه‏ی افراد سپاه معاویه را می‏کشت، مهاجم و فراری و زخمی؛ ولی در جنگ جمل (جنگ با طلحه و زبیر) به افراد فراری و زخمی کار نداشت، این اختلاف روش برای چه بود؟ 
پاسخ: از آنجا که در جنگ جمل، فرمانده سپاه دشمن، طلحه و زبیر، کشته شده بود و پایگاه و جمعیتی نداشتند که به آن بازگردند و فتنه را از سر گیرند، کاری به فراریان و زخمی‏ها نداشت، لیکن در جنگ صفین فرمانده سپاه زنده بود و زخمی‏ها را مداوا می‏کردند و دوباره به جنگ می‏فرستاد. [3] . 


پی نوشت ها: 
[1] شوری، آیه‏ی 50. 
[2] طلاق، آیه‏ی 2. 
[3] تحف العقول، ص 476. 

 

دوشنبه 2 شهریور 1394  6:28 PM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh
دسترسی سریع به انجمن ها