0

سپيده

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

سپيده


نسيم نور، ز اقضاي شب وزيد، بيا
شب گلايه با شام دگر کشيد، بيا

به روي چشمه شب زنبق سپيده شکفت
ستاره پر زد و از آسمان پريد بيا

گلاب سرخ سجر ريخت روي تربت خاک
پرنده ي قفس نور پر کشيد ، بيا ...

مرا شکستي و شوقت دوباره ساخت مرا
زمن بريدي و جانم به لب رسيد بيا ،

که زندگي بسرايم در کجاوه ي باد
که پنجره بگشائيم بر اميد بيا

من اشک رهگذر کوچه هاي مهتابم
که قطره فطره به شن زار شب چکيد بيا

گل شگفت دو چشمت برنگ بخت من است
به خون سرمه نگاهت مگر طپيد بيا

کفم چو ديد به اندوه گفت ، کولي راه
«سپيده » گام تو بر انتها رسيد بيا ...
 


سپيده کاشاني
 
 
جمعه 3 دی 1389  9:44 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها