نمیخواهم دروغ بگویم، چون واقعا خبرنگار هستم آمدم. مردم دنیا برای شنیدن واقعیتها آماده هستند و از ظلم صهیونیستها متنفرند. بهنظر من این کاروان فرصتی ایجاد کرده تا مردم مسائل و واقعیتها را بهتر از قبل ببینند...
گفتگوي اختصاصي چارقد با خبرنگار شبکه تلویزیون اندونزی
يكي از اعضاي كاروان شكست حصر ِ غزه
گمان میکردم کاروانی که صبح همپای ملت راهپیمایی کند و عصر مهمان دولتمردانمان باشد و شب میهمان مجلسیان، دیگر در نیمههای شب رمقی نداشته باشد، اما دیدم که کاروانیان با وجود خستگی، میتینگ شبانهشان را برگزار میکنند. کاروان شکست حصر غزه را میگویم. کاروانی که چند روزی را مهمان مردم شهرها و روستاهای کشورمان بود و چند روزيست ایران را به مقصد غزه ترک کرد.
بعد از مصاحبه با دختر هندي، در میان کاروان خستهي شکست حصر ِ غزه که برای استراحت کوتاه شبانهشان به هتل آمدهاند بهدنبال سوژهی ديگري برای مصاحبه میگردم. سوژهای که درخور چارقدمان باشد. در اینمیان نگاه نافذ و کنجکاو آنا، مرا به سمت خود میخواند. از نگاهش میخوانم که خبرنگار است. دختری که ذهنش انباشته از اطلاعات منفی و سوالات بیشمار در ارتباط با کشورمان است و ورودش به ایران باعث شده تا تمام دادههای اطلاعاتیاش بر هم بریزد.
آنا سوسانتی خبرنگار شبکه تلویزیون خصوصی اندونزی، یکی از اعضای این کارواناست که از شهر جاکارتا پایتخت رسمی کشور اندونزی آمده. حضور آنا در ایران فرصتی شد تا بار دیگر از زبان یک ژورنالیست، بخش کوچکی از تصویری را که رسانههای بیگانه از کشورمان ساختهاند ببینیم و از سوی دیگر چهره حقیقی خود را مرور کنیم.
چطور از حرکت این کاروان مطلع شدی؟
یکماه پیش متوجه شدم و بسیار علاقمند شدم تا به این سفر بیایم.
آیا تو تنها عضو اندونزیایی این کاروانی؟
نه. 13نفر دیگر از کشور اندونزی در این کاروان حضور دارند. در این سفر قصد داریم واقعیتهای غزه را به مردم جهان نشان دهیم. در اینمیان تعدادی نیز مانند من برای خبررسانی به مردم کشورمان آمدهاند.
پس علت اصلی آمدنت حس کنجکاوی خبری بود؟
نمیخواهم دروغ بگویم، چون واقعا خبرنگارم آمدم. مردم دنیا برای شنیدن واقعیتها آماده هستند و از ظلم صهیونیستها متنفرند. بهنظر من این کاروان فرصتی ایجاد کرده تا مردم مسائل و واقعیتها را بهتر از قبل ببینند. درواقع جمعآوری کمکهای بشردوستانه برای ملت غزه و شرکت در جشن سالگرد پیروزی دلاورمردان حماس تنها بخش کوچکی از انگیزههای من برای سفر با این کاروان بود.
آیا برای این سفر با مشکلی هم برخورد کردی؟
من باید همزمان به سوریه میرفتم و خبری را پوشش میدادم و حتی ویزای آنجا نیز برایم صادر شدهبود، این در حالی بود که من حتی برای این کاروان ویزا هم نداشتم. حال من با وجود علاقهام اجازه ندارم به غزه بروم، فکر میکنم این یک جنون محض است. این را از آن جهت میگویم که بسیاری از دوستان و همکارانم اصلاً حاضر نیستند چنین خطری را به جان بخرند.
خبرنگار کدام رسانه هستی و عمده فعالیتهایت در کدام حوزه است؟
خبرنگار شبکه تلویزیون خصوصی اندونزی هستم و در اکثر حوزههای مختلف خبری حضور داشتهام، اما بیشتر فعالیتهای حرفهایام در زمینه اجتماعی و سیاسی است.
آیا شما در شبکهتان، اخبار غزه و فلسطین را هم پوشش میدهید؟
شبکه خصوصی ما حدود دو سال است که درباره اتفاقات غزه و رخدادهای فلسطین حساس شده و هر روز تحلیل و خبرهای منطقه خاورمیانه را پیگیری میکند. درواقع ما حامی هر حرکت ضد اسرائیلی هستیم. ما مصاحبههای مختلفی درباره صلح در خاورمیانه با رهبران لبنان و نعیم قاسم و مقامات سازمان ملل داشتیم. این بدین خاطر است که مردم ما علاقمندند تا همه خبرهای واقعی را از شرایط مردم در اشغال صهیونیستها بدانند.
انگیزه اصلیات برای همراهی با کاروان شکست حصر غزه چه بود؟
به خاطر همبستگی با ملت غزه و برای اینکه خواهر آنهاییم و مسلمانیم. زنان و دختران غزه در بدترین وضعیت موجود هستند و حتی از کمترین امکانات هم برخوردار نیستند پس نجاتدادن آنها واجب است. مردم این سرزمین ، 70 سال است که درحال جنگند. درواقع مقاومت ایشان آنقدر ارزشمند است که به من این انگیزه را داده تا فرسنگها راه را به خاطر آنها تا اینجا بیایم. هر یک اعضای این کاروان ماموریت دارند تا حمایت مردم کشورهای خود را از ملت ستمدیده و مظلوم فلسطین به جهانیان ابراز دارند.
در این کاروان، من با حضور قابلتوجه دختران آسیایی مواجه شدم. شما نقش دختران جهان را در حرکتهای سیاسی چطور میبینی؟
درچندساله اخیر، درآلمان، کانادا، استرالیا و برخی کشورهای غربی حرکتهایی توسط زنان صورت گرفته اما بهنظرم در کشورهای مسلمان این حرکتها قویتر از کشورهای غربی است. مثلا در کشور من فقط 30 درصد صندلیهای مجلس در اختیار زنان است.
حضور 30 درصدی زنان در مجلس اندونزی چه تاثیری در احقاق بهتر حقوق زنان و دختران داشته است؟
به نظر من تاثیر چندان مثبتی نداشته و این نمایندگان کار معنیداری نتوانستهاند انجام دهند. چون این عرصه، عرصه سیاسی است و آنها در این زمینه توانمندی کامل ندارند.
آیا دختران امروز برای ورود به عرصههای اجتماعی و سیاسی تربیت و آماده شدهاند؟ و میتوانند به این عرصه وارد شوند؟
اگر علم آن را دارند و در اینزمینه تحصیل کردهاند چرا که نه! البته اگر از لحاظ آماده بودن میگویید، باید بگویم که هیچکس بطور کامل آماده نیست، اما برای شروع، هرکسی میتواند وارد شود.
شما بهعنوان یک خبرنگار، برای ورود زنان به عرصههای اجتماعی و سیاسی چه کردهای؟
بهصورت غیرمستقیم، سعی کردهام دانش جدید و تجربههای جدید را در اختیار زنان بگذارم.
فکر میکنی نهضتی به نام فمینیزم اسلامی در جهان میتواند محقق شود؟
هنوز، چه در غرب و چه در شرق جهان، آزادی ایدهآل و معقول برای زنان محقق نشدهاست. من از یک کشور مسلمان نیستم اما یک ایده دارم، همین تجربه شخصی که در ایران داشتم به من نشان داد که زنان هرکاری بخواهند میتوانند بکنند و در هر فعالیت اجتماعی که بخواهند شرکت میکنند، همانطور که زنان و دختران ایرانی توانستهاند و این یک فمینیزم به معنای واقعی است.
دختر ایرانی را چطور دیدی؟
قبل از اینکه بیایم، ذهنیت دیگری داشتم اما امروز فکر میکنم دختران ايران ذهنهای باز و روشنی دارند و تحصیل کردهاند. نگاه اولیه من بدین خاطر بود که اطلاعات ما در کشورمان، از شما بسیار محدود است.
آیا راجع به محدودیتهای دختران ایرانی و سنگسار زنان و حبس دختران ایرانی چیزی شنیده بودید؟
بله. به همینخاطر میگویم که ذهنیتم بسیار تغییر کرد. با آمدن به ایران و عبور از شهرها و روستاهای مختلف کشورتان، تازه متوجه شدم که چقدر بر علیه ایران تبلیغ میشود. تبلیغات منفی در مورد ایران وحشتناک است.
یعنی شما آزادی زنان را در ایران دیدید؟
بله. اینجا زنان بیش از اندازه فعالند. حتی بیش از برخی از کشورهای مدعی آزادی.
نظرتون راجع به حجاب چیه؟
من نمیدانم در کدام صفحه قرآن آمده که باید بدینگونه حجاب داشت، اما خود من حجاب ندارم. اگر هم اینجا روسری به سر کردهام تنها به خاطر سیاست ایران است. به نظرمن این بهنوعی تحت فشار قرار دادن افراد است، چون چه مسلمان باشی و چه غیر مسلمان، ناچاری که حجاب داشته باشی. اما در کشور ما حجاب میپوشند چون میخواهند، نه به اجبار و قانون. درواقع نه از روی سیاست بلکه از قلبشان و با اعتقادشان. مثلا مادر من حجاب دارد و با علاقه حجاب را انتخاب کرده است.
در کشور شما زنان محجبه آزادی دارند؟
اگر بخواهید صادقانه بگویم، میدانم انگیزههای مثبت درونی برای این زنان وجود دارد چون خودشان انتخاب کردهاند و حجابشان را دوست دارند. من معتقد نیستم که دولتمردان، کسی را وادار به کشف حجاب و یا حجاب کنند.
بهعنوان یک دختر ژورنالیست حرفتان با دختران ایرانی هم سن و سالتان چیست؟
اینجا همهچیز برای دخترای ایرانی وجود دارد. دوست دارم به آنها بگویم شما در مقایسه با کشور ما خیلی خوشبختید که میتوانید ادامه تحصیل بدهید و کار کنید. در کشور من دختران خیلی کم درس میخوانند و دوست دارم باز هم به کشور شما بیایم و با شما ارتباط برقرار کنم، به خاطر اینکه ایدههای مختلف را دوست دارم.
شباهت دختر ایرانی را با دختران اندونزیایی در چه میبینی؟
شباهتها بسیار است اما دختران کشور ما و شما از لحاظ فرهنگی خیلی با هم تفاوت دارند، همانطور که گفتم دختران ما مانند دختران شما امکان ادامه تحصیل ندارند.
آیا قبل از سفر به ایران هم، نظرت همین بود؟
صادقانه بگویم، قبل از اینکه به ایران بیایم یک نگاه دیگری به کشور شما و زنان و دخترانتان داشتم. زنان و دخترانتان را بسیار محدودتر میدیدم، اما با آمدن به اینجا نگاهم 180 درجه تغییر کرد. من زنان شما را افرادی تحصیل کرده با فکرهای باز دیدم.
ممنون از تو به خاطر همراهیات با چارقد و ممنون از زینب لطف علیخانی برای همراهیاش در ترجمه و نیما نوروزی به خاطر عکسهای زیبایی که هنگام مصاحبه، از ما گرفت.
تاريخ درج خبر: 1389/10/01